سحرخوانی
سحرخوانی؛ آیین سنتیِ بیدار کردن مردم در وقت سحر.
سَحَرخوانی؛ شیوهای برای بیدار کردن مردم در وقت سحر برای پرداختن به عبادت یا خوردن سحری در ماه رمضان است که در مناطق مختلف ایران، افغانستان و تاجیکستان و در بسیاری از کشورهای اسلامی دارای آداب و رسومات متنوعی است.
مفهومشناسی
سحرخوانی به مجموعه اعمالی گویند که برای بیدار کردن افراد، بهخصوص در سحرهای ماه رمضان انجام میشود.[۱] این عمل در مناطق گوناگون با عناوین مناجاتخوانی، مناجات سحری، سحریخوانی، شبخوانی رمضان، پیشخوانی، گلدستهخوانی و سحرآوازی یاد میشد. سحرخوانی در دشتستان پامنقلی، در بوشهر گُمگُمسحری و دُمدُمسحری و در ابیانه به شَوخونی مشهور بود.[۲] آغاز سحر، یکسوم یا یکششم انتهایی شب و انتهای آن طلوع فجر صادق است.[۳]
پیشینه
بیدار کردن مردم در سحر و بهخصوص برای خوردن سحری در ماه رمضان، پیشینهای به بلندای تاریخ اسلام دارد.[۴] مسلمانان از ابتدا برای عبادت و بعد از واجب شدن روزه به بیداری برای خوردن سحری اهتمام داشتهاند و همین مسئله موجب شد تا به مرور روشهایی برای بیدار کردن افراد در سحری و یا سحرخوانی پدید آید.[۵] در صدر اسلام ابن اممکتوم با گفتن اذان مسلمانان را از خواب بیدار و بلال با اذان خود پایان سحری و وقت نماز صبح را اعلام میکرد.[۶]
در دورههای بعدی با توجه به فرهنگ و رسوم مردم از روشهای مختلفی برای بیدار کردن مردم در سحر استفاده میشد، از جمله: اذان و مناجاتخوانی. در برخی مناطق، جارچیان در کوچه و خیابان هنگام سحر را اعلام میکردهاند. همچنین مردم با دیدن ماه و ستارگان و زوایای مختلف آنها وقت سحر و اذان و نماز را تشخیص میدادند. بانگ خروس، برافروختن فانوس در گلدستهها، کوبیدن در خانهها، نقارهزنی، ساز و دهل، طبل و شیپور و شلیک توپ از دیگر وسایل بیدار کننده در وقت سحر بوده است.[۷]
مضامین سحرخوانی
اشعار سحرخوانی شامل طیف وسیعی از جمله آثار ابوسعید ابوالخیر، خواجه عبدالله انصاری، حافظ و دیگران میشد.[۸] پیش از آغاز مناجات، اشعار مثنوی را با آواز میخواندند. اشعار مناجات بیشتر از کتابهایی چون خزانة الاشعار و جوهری برگزیده میشد. گاهی سحرخوانان و بهخصوص در شبهای قدر از ادعیۀ مفاتیحالجنان، صحیفه سجادیه و سورۀ فجر نیز در مناجاتهای خود استفاده میکردند.[۹]
آداب
افراد سحرخوان هر منطقه، برای بیدارکردن مردم از خواب، روشهای گوناگونی به کار میبردند که اساس آنها بهرهگیری از موسیقی، شعر و صدای خوش بود.[۱۰] در شهرها، سحرخوانها در گروههای دو تا چهار نفره در گلدستۀ مساجد بهصورت تکصدایی یا دوصدایی مناجات سحری را میخواندند. به این نوع اجرا، گلدستهخوانی، و به مجریان آن گلدستهخوان میگفتند.[۱۱]
آوازهای سحریخوانی بیشتر براساس موسیقی ردیفی بوده است. از زیباترین الحان برای آوازهای سحری استفاده میشد که نمونههای آن آواز چهارگاه و شور است که در تمام مناطق ایران خوانده میشد. سحرخوانی با نواختن طبل و دف میان اقوام کُرد، اجرای مقام سحری در لرستان، اجرای سحرآوازی میان ایل قشقایی فارس و نواختن کرنا و نقاره و چلکزنی (نواختن حلب) در بجنورد بوده است.[۱۲] سحرخوانها مزد مشخص و تعیینشدهای دریافت نمیکردند، ولی مردم به شیوههای مختلف زحمات آنها را جبران میکردند. در برخی مناطق در پایان ماه رمضان، به آنها ذرت، حبوبات، گندم و یا پول میدادند. در برخی مناطق مردم هر شب مبلغی به آنها میپرداختند.[۱۳]
در بندر گناوه و بوشهر رسمی به نام دمدم سحری یا گمگمسحری وجود داشت. در جزیرۀ خارک بوتویله اجرا میشد که در آن مردم با صدای دمام از خواب بیدار میشدند. در این مناطق هموزن با آهنگ اشعاری را تکخوانی میکردند.[۱۴]
برخی سحرخوانان حدود یک ساعت بعد از آغاز سحرخوانی به منزل رفته و بعد از صرف سحری دوباره برمیگشتند و به مدت ۳۰ دقیقه به مناجات و دعای سحر میپرداختند تا اذان گفته میشد.[۱۵]
اشعار سحرخوانی در شبهای قدر بسیار حزنانگیز بود و اغلب سحرخوانان در این شبها در مدح و رثای حضرت علی اشعاری میخواندند. در برخی مناطق در این شبها تعدادی از جوانان محل با سحرخوانان همراهی میکردند.[۱۶]
افرادی که به سیگار، قلیان و چپق معتاد بودند بعد از خوردن سحری در آخرین لحظات به استفاده از این مواد مشغول میشدند. اصطلاح «آب است و تریاک» که در گذشته مؤذنان و مناجاتخوانان لحظاتی قبل از اذان صبح با صدای بلند میگفتند کنایه از این بود که تنها به اندازۀ خوردن جرعهای آب و کشیدن چند پک دود فرصت باقی است. در فارس این اصطلاح گفته میشد:
آب است و تریاک
نان است و خشخاش
مؤمن دهن پاک
آب است و تریاک
در خراسان میگفتند:
وقت قلیان است و آب
شیعیان بوتراب
سوی مسجد کن شتاب
تا تو را باشد ثواب[۱۷]
شیوهها
در تمام مناطق سحرخوانان حدود دو ساعت قبل از طلوع فجر به بام منزل یا مأذنۀ مسجد، یا بلندی محل و یا در کوچهها رفته و با خواندن اشعاری کار خود را آغاز میکردند. سحرخوانی بهطور معمول با رباعی معروف از ابوسعید ابوالخیر شروع میشد:
شب خیز که عاشقان به شب راز کنند
گرد در و بام دوست پرواز کنند
هر جا که دری بود به شب بربندند
الا در عاشقان که شب باز کنند.
گاهی از دیگر اشعار مناجاتگونه و یا اشعاری در مدح اهل بیت استفاده میشد، از جمله:
یا رب به حق مصطفى
آن شافع روز جزا
بگذر ز عصیان و گناه
استغفر الله العظیم.[۱۸]
و یا میخواندند:
الهی بندهای گمکرده راهم
بده راهم که سر تا پا گناهم
ز بار معصیت خم گشته پشتم
نجاتم ده که من در قعر چاهم.[۱۹]
افرادی که در گلدسته سحرخوانی میکردند و به آنها گلدستهخوان میگفتند تا اذان صبح به کار خود ادامه میدادند. هنگامی که اذان صبح نزدیک میشد، آنها ابیاتی میخواندند که در پایان هر بیت صلوات گفته میشد و به این کار صلواتخوانی میگفتند تا به این طرق مردم متوجه شوند که وقت کمی به اذان مانده است:
صلوات را خدا گفت،
در وصف انبیا گفت،
رسول مصطفى گفت،
علی مرتضى گفت،
صل على محمد،
صلوات بر محمد؛
بعد از علی حسن بود،
چون غنچه در چمن بود،
صل على محمد،
صلوات بر محمد.[۲۰]
سحرخوانی با دعا برای تعجیل در فرج امام زمان و ذکر فاتحه برای اموات ادامه مییافت و حدود 20 تا 30 دقیقه به اذان صبح، دعای سحر و ادعیه خوانده میشد. با قرائت دعای سحر مردم متوجه نزدیک شدن زمان اذان صبح میشدند و در پایان با اذان صبح کار سحرخوانها به پایان میرسید.[۲۱] در اجرای مراسم آیینی سحرخوانی گاهی زنان و کودکان نیز همراه با مردان مشارکت داشتند. زنان بیشتر در همکاری با مردان حضور داشته و در برخی از امور همانند زدن طبل و یا تشتزنی نقش داشتهاند.[۲۲]
سحرخوانی در افغانستان
در کابل، پایتخت افغانستان، از بالای گنبد بزرگ نقارهخانه در میدان پشتونستان نقاره میزدند. نقارهچی حدود 2 ساعت مانده به صبح، نقاره را به صدا در میآورد. در روستاها افرادی کوچه به کوچه میگشتند و صدا میکردند: «سحرخیز، سحرخیز» و مردم را بیدار میکردند تا برای سحر بیدار شده و در ماه رمضان سحری بخورند.[۲۳]
سحرخوانی در کشورهای عربی
در بسیاری از کشورهای عربی مانند سوریه، تونس، عمان، فلسطین و سودان، سحرخوان در کوچهها با اشعاری ندا سر میداد و آنگاه نام صاحبخانه را میبرد و او را از خواب بیدار میکرد. در مصر سحرخوان طبلی به نام «الباز» و کودکی را به همراه داشت که سه ضربه به روی آن میکوبید و در میان آنها شعرها و عباراتی را میخواند. آن دو جلوی خانهها میایستادند و بعد از آنکه سرود «عز من یقول لا إله إلا الله ومحمد الهادی رسول الله» را میخواندند سه مرتبه بر طبل میزدند و صاحبخانه و فرزندان ذکور او را صدا میزدند تا از خواب بیدار شوند.[۲۴]
جشنواره سحرخوانی
در سالهای اخیر تلاش شده است آیین سنتی سحرخوانی به نسلهای جدید معرفی شود. به همین منظور برای اولینبار، در فروردین 1402ش جشنوارۀ آیینی سحرخوانی تحت عنوان مسابقۀ «سحرخوانی ایرانیان» مشهور به جشنوارۀ «ماهور» در تهران برگزار شد.[۲۵]
ثبت ملی
سنت کهن سحرخوانی هنوز هم در برخی از مناطق روستایی ایران بهویژه در مازندران، گیلان، سیستان، اصفهان و خراسان ادامه دارد. برای مثال در بندپی غربی بابل برخی از اهالی محل قبل از اذان صبح، با در دست گرفتن چراغ و نواختن بر طبل و سر دادن اشعار مذهبی و نوای «سحر برخیز»، «سحر برخیز که صبح صادق آمد»، از رسیدن سحر خبر میدهند. یکی از افراد محل با به گردن آویختن چَلَک (حلب) بر روی آن می کوبد تا همۀ اهالی محل از خواب بیدار شوند. با توجه به قدمت و زنده بودن آیین سحرخوانی در برخی مناطق روستایی ایران، در بهمن 1401ش آیین سحرخوانی روستای پنداس بَرزُک کاشان در فهرست آثار ناملموس ملی به ثبت رسید.[۲۶]
سحرخوانان مشهور
در طول تاریخ ایران، سحرخوانان بزرگی به این سنت دینی پرداختهاند که برخی از مشهورینترین افراد معاصر در این زمینه عبارتند از: محمدعلی کریمخانی، برادران مؤذنزاده، احمد مراتب، علیاکبر رحیمی، محمدرضا شجریان و سید جواد ذبیحی.[۲۷]
سحرخوانی در دورۀ معاصر
با پیشرفت فناوری و گسترش رسانههای جمعی، امروزه رادیو و تلویزیون و حتی گوشیهای تلفن همراه، نقش سحرخوانی را به عهده گرفتهاند. تلویزیون و اپلیکیشنها در نقش سحرخوان ظاهر شده و براساس سلایق افراد برنامههای مختلفی شامل مناجات، کهنخوانی، آوازخوانی، دعا، تلاوت قرآن و شعرخوانی ارائه میکنند.[۲۸]
پانویس
- ↑ وکیلیان، رمضان در فرهنگ مردم، 1370ش، ص157.
- ↑ نظری، مردمشناسی روستای ابیانه، تهران، 1384ش، ص598؛ شریفیان، اهل ماتم: آواها و آیین سوگواری در بوشهر، بوشهر، 1383ش، ص229 و 234.
- ↑ وکیلیان، رمضان در فرهنگ مردم، 1370ش، ص157.
- ↑ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۳-۱۶۴؛ متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص791.
- ↑ وکیلیان، رمضان در فرهنگ مردم، 1370ش، ص157.
- ↑ ذوالفقاری، «سحریخوانی»، وبسایت دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ وکیلیان، رمضان در فرهنگ مردم، 1370ش، ص66 و 157.
- ↑ عبدالحسینی، «50 سال است سحرخوانی میکنم»، روزنامۀ همشهری، 1403ش، ص7.
- ↑ آژنگ، «رمضان در همدان»، فصلنامۀ فرهنگ مردم، 1387ش، ص274؛ جاوید، موسیقی رمضان در ایران، ۱۳۸۳ش، ص29؛ درویشی، مقدمـه بـر شنـاخت موسیقـی نـواحـی، ۱۳۷۳ش، ص65.
- ↑ شریفیان، اهل ماتم: آواها و آیین سوگواری در بوشهر، ۱۳۸۳ش، ص234.
- ↑ وکیلیان، رمضان در فرهنگ مردم، 1370ش، ص66.
- ↑ نصری اشرفی، نمایش و موسیقی در ایران، ۱۳۸۳ش، ص121، 133 و 229.
- ↑ ذوالفقاری، «سحریخوانی»، ، وبسایت دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ دریـانورد، سیمای بندر گناوه، ۱۳۷۷ش، ص255.
- ↑ دریـانورد، سیمای بندر گناوه، ۱۳۷۷ش، ص255.
- ↑ صالحی شهرابی، «سحرخوانی نوشآبادیها در رمضان»، روزنامۀ جام جم، شمارۀ 654، 1388ش، ص15. وکیلیان، رمضان در فرهنگ مردم، 1370ش، ص159.
- ↑ وکیلیان، رمضان در فرهنگ مردم، 1370ش، ص60.
- ↑ وکیلیان، رمضان در فرهنگ مردم، 1370ش، ص55.
- ↑ عبدالحسینی، «50 سال است سحرخوانی میکنم»، روزنامۀ همشهری، 1403ش، ص7.
- ↑ جاوید، موسیقی رمضان در ایران، ۱۳۸۳ ش، ص29؛ وکیلیان، رمضان در فرهنگ مردم، ۱۳۷۶ ش، ص158؛ شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۱ش، ص128.
- ↑ عبدالحسینی، «50 سال است سحرخوانی میکنم»، روزنامۀ همشهری، 1403ش، ص7
- ↑ «مناسکی به بلندای تاریخ»، وبسایت دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ عابدوف، آداب، آیین ها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص121؛ رهیاب (بلخی)، بلخاب: تاریخ، فرهنگ و اجنماع، 1401ش، ص542.
- ↑ سنت سحرخوانی در کشورهای عربی، وبسایت عقیق.
- ↑ «برگزیدگان سحرخوانی ایرانیان معرفی شدند»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
- ↑ «آیین سحرخوانی روستای پنداس کاشان در فهرست میراث ناملموس ثبت شد»، خبرگزاری مهر.
- ↑ «مناسکی به بلندای تاریخ»، وبسایت دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ «همه برنامههای سحر و افطار تلویزیون»، وبسایت خبری فرارو.
منابع
- آژنگ، نصرالله، «رمضان در همدان»، فصلنامۀ فرهنگ مردم، تهران، شمارۀ 26، 1387ش.
- «آیین سحرخوانی روستای پنداس کاشان در فهرست میراث ناملموس ثبت شد»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب 11 فروردین 1402ش.
- «برگزیدگان سحرخوانی ایرانیان معرفی شدند»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: 18 فروردین 1402ش.
- جاوید، هوشنگ، موسیقی رمضان در ایران، تهران، سورۀ مهر، ۱۳۸۳ش.
- درویشی، محمدرضا، مقدمـۀ بـر شنـاخت موسیقـی نـواحـی، تهـران، 1373ش.
- دریـانورد، غلامحسین، سیمای بندر گناوه، تهران، 1377ش.
- ذوالفقاری، حسن، «سحریخوانی»، ، وبسایت دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 1 آذرماه 1400ش.
- رهیاب (بلخی)، سید حسین، بلخاب: تاریخ، فرهنگ و اجنماع، کابل، صبح امید دانش، 1401ش.
- «سنت سحرخوانی در کشورهای عربی»، وبسایت عقیق، تاریخ درج مطلب: 12 تیرماه 1393ش.
- «سنت شیرین سحرخوانی در ماه میهمانی خدا»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: 3 فروردین 1402ش.
- شریفیان، محسن، اهل ماتم: آواها و آیین سوگواری در بوشهر، بوشهر، 1383ش.
- شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، 1399ش.
- صالحی شهرابی، فروغ، «سحرخوانی نوشآبادیها در رمضان»، روزنامۀ جامجم، تهران، شمارۀ 654، 1388ش.
- طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسۀ فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق.
- عابدوف، داداجان، آداب، آیین ها و باورهای مردم افغانستان، ترجمه بهرام امیراحمدیان، کابل، انستیتوت مطالعات استراتیژیک افغانستان، 1393ش.
- عبدالحسینی، راحله، «50 سال است سحرخوانی میکنم»، روزنامۀ همشهری، 15 فروردین 1403ش.
- متقی هندی، علاءالدین، کنز العمال، قم، دارالحدیث، ۱۴۱۰ق.
- «مناسکی به بلندای تاریخ»، وبسایت دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 22 فروردین 1402ش.
- نصری اشرفی، جهانگیر، نمایش و موسیقی در ایران، تهران، 1383ش.
- نظری داشلیبرون، زلیخا و دیگران، مردمشناسی روستای ابیانه، تهران، 1384ش.
- وکیلیان، احمد، رمضان در فرهنگ مردم، تهران، سروش، ۱۳۷۶ش
- همه برنامههای سحر و افطار تلویزیون، وبسایت خبری فرارو، تاریخ درج مطلب: 21 اسفند 1402ش.