میله شاطرها

از ویکی‌زندگی

میله شاطرها؛ جشن و مراسم شادی که در برخی مناطق افغانستان برپا می‌شد.

در گذشته‌ای نه‌چندان دور، مراسم جشنی توسط شاطرها که ملازمان رکاب امیران و بزرگان بودند، برگزار می‌شد. در «میلۀ شاطرها» همگان حضور می‌یافتند و روزی را به خوشی و شادکامی سپری می‌کردند.

مفهوم‌شناسی

شاطر به‌معنای آدم چابک، زیرک، با هوش،[۱] دلیر، شجاع، شوخ و بی‌باک است.[۲] در اصطلاح به افراد چابک و تندپایی گفته می‌شد که در خدمت شاهان، اشخاص صاحب‌نفوذ و بزرگان شهر بودند تا در رکاب آنها راه رفته و یا نامه‌های آنها را به مقصد برسانند.[۳] در گذشته، در دو شهر کابل و هرات، جشنی با عنوان «میلۀ شاطرها» و با محوریت شاطرها برگزار می‌شده است.[۴]

ویژگی‌های شاطر

شاطرها افراد چالاک، زیبا، وفادار، تیزپا و دارای لباس‌های خاص و متحدالشکل و نیز رفتارهای متمایز بودند. آنها جلوی اسب امیران دویده و در زمان استراحت و توقف از اسب آنها مراقبت می‌کردند. شاطرها همچنین با خود ابزارهایی از قبیل خنجر و تبرزین، جهت مراقبت از ولی‌نعمت خود داشتند. آنها، همیشه همراه خود چوب کوتاه و در سفرهای دورتر، نیزه داشتند تا از جوی‌ها و کانال‌ها با پرش عبور کنند، کفش‌های محکم و سبک به پا می‌کردند، خود را مریدان قنبر جلودار «دُل‌دُل» (اسب حضرت علی) می‌دانستند. علاوه بر آن، مرام آنها صداقت، امانت‌داری، فروتنی و اخلاق خوش بود.[۵]

میلۀ شاطرها در کابل

این جشن در چهارباغ و باغ عمومی، نزدیک پل «یک‌پیسه‌گی» برگزار می‌شد. شاطرها، دُهُل بزرگی به‌نام دُهُلِ قنبر را با خود حمل کرده و حلقه‌وار به پای‌کوبی می‌پرداختند.[۶] این میله در مناطق مختلف کابل مانند باغوان‌کوچه‌، باغ علی‌مردان‌خان، مرادخانی، چنداول، سه‌دکان، نواب‌باغ، عَلَم‌گنج، درخت‌شنگ، گوشه‌خرابات، بابای خودی، چارچته، ریکاخانه، کوچة علی‌رضاخان، کوچة بارانه، ده‌افغانان و اندرابی برگزار می‌شده است. هنگام برپایی جشن نیز همة افراد، شامل پیر و جوان و زن و مرد در آن شرکت می‌کردند.[۷]

میلۀ شاطرها در هرات

این مراسم در هرات در اول ماه میزان (مهر) و در روز اول سال نو خورشیدی (نوروز)، در سه‌نقطه برگزار می‌شد: 1. در قریة قپتیچک نزدیک پای‌حصار؛ 2. شرق ارگ یا قلعة ملک اختیار در باغچة خوش‌منهان معروف به حوض هزاره‌ها و 3. در قریة وحید در باغچة میرصالح ملا.[۸] اقشار مختلف مردم مانند درویشان، قلندران، عیاران، کاکه‌ها، آوازخوانان، نوازندگان، کشتی‌گیران، پهلوانان، ملنگان و مردمان عادی، در این مراسم شرکت می‌کردند. دیگ‌های بزرگ حلوا، برنج، شُله و دلده را به‎نام «آش پیر» پخته و بین عموم مردم تقسیم می‌کردند. هزینة این غذاها به‌عهدة خود شاطرها و دیگر افراد از جمله کسبه بوده است.[۹]

سرگرمی‌ها

تخم‌مرغ‌جنگی، بازی شاه و وزیرک، زورآزمایی و دویدن، همراه با اجرای نقاره‌چیان، دوتارنوازان و صحنه‌گردانان، از برنامه‌های مفرح این مراسم بوده است. سماورهای بزرگ برنزی و مسی برای تهیه چای و نیز ظروف مملو از انواع میوه‌ها نیز در این مراسم دیده می‌شد.[۱۰]

فروشندگان، انواع خوراکی‌ها، شیرینی‌جات و میوه‌ها از قبیل کشمش، نخود، نقل پسته‌ای، نقل بادامی، تخم‌مرغ آب‌پز، شیرینی‌هایی مانند زلف عروس، پشمک، جلبی (زولبیا)، لوز و اسباب‌بازی‌ کودکان مانند فرفرک (فرفره) و قرقره را در معرض فروش می‌گذاشتند.[۱۱]

بزرگسالان، جوانان و کودکان در گوشه‌ و کنار مراسم، زیر سایة درختان، روی صفه‌ها، سبزه‌‌ها و در کوچه‌ها، زیراندازهای خود را پهن کرده و با انواع قصه، فکاهی، شطرنج‌بازی، جفت‌وتاق‌بازی، نقل داستان‌های خنده‌دار، خواندن اشعار دوبیتی و محلی همراه با نواختن دوتار، تنبور، نی، دف، قیژک و رباب به مراسم گرمی می‌بخشیدند.

اصناف مختلف مانند بزازان، نمدمالان، علافان، پالان‌دوزان، آهنگران و مسگران، هرکدام به شاطرها، کشتی‌گیران، پهلوانان و کسانی‌که به زور‌آزمایی و هنرنمایی می‌پرداختند، هدایای مختلفی می‌دادند.[۱۲]

غذاخوردن با جمع‌شدن دور دیگ‌های بزرگ و بوسیدن دست شاطر کهن‌سال، شروع می‌شد. پس از آن، شاطرها همراه با ساز، دهل، رقص و پایکوپی کرده و دیگران نیز آنها را با آفرین و شادباش، تشویق می‌کردند. با این کار، صحنه‌ای هیجان‌انگیز خلق می‌شد. سپس در حالی‌که همه رو ‌به ‌قبله می‌ایستادند، دعا، صلوات و فاتحه برای پیر (حضرت علی) و مرید پیر (قنبر / قمبر) می‌خواندند. در پایان، درب دیگ‌های بزرگ توسط شاطر کهن‌سال گشوده شده و به صرف غذا مشغول می‌شدند.[۱۳] عده‌ای هم به‌عنوان تبرک از آن غذا برداشته و برای بیماران و حاجت‌مندانی که نمی‌توانستند در مراسم حضور داشته باشند، می‌بردند. پس از صرف طعام، دوباره بساط چای و شیرینی پهن شده و بازی‌های دیگر که متوقف شده بودند از سر گرفته می‌شدند. افراد، هنگام رقص و شادی اشعار مخصوص این مراسم را به‌صورت دسته‌جمعی و یک‌صدا زمزمه می‌کردند:[۱۴]

علی حیدر، مدد قنبرعلی صفدر، مدد قنبر
علی اکبر، مدد قنبرعلی داماد پیغمبر
علی کنده در خیبرمدد قنبر مدد قنبر
علی اکبر، مدد قنبرعلی حیدر، علی صفدر

پانویس

  1. معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژة شاطر، وب‌سایت واژه‌یاب.
  2. عمید، فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژة شاطر، وب‌سایت واژه‌یاب.
  3. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژة شاطر، وب‌سایت واژه‌یاب.
  4. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژة شاطر، وب‌سایت واژه‌یاب.
  5. هریوال، «میله شاطرها»، 1361ش، ص64.
  6. سراج حکم درجه اول، «میله‌های قدیم کابل»، 1359ش، ص62-63.
  7. عاصف و تامق، فرهنگ، 1390ش، ص12.
  8. هریوال، «میله شاطرها»، 1361ش، ص64.
  9. عابدوف، آداب، آیین‌ها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص75.
  10. عاصف و تامق، فرهنگ، 1390ش، ص12.
  11. عابدوف، آداب، آیین‌ها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص75.
  12. عابدوف، آداب، آیین¬ها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص75-76.
  13. عابدوف، آداب، آیین‌ها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص75-76.
  14. عابدوف، آداب، آیین‌ها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص76-77.

منابع

  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 18 بهمن 1401ش.
  • سراج حکم درجه اول، ف، «میله‌های قدیم کابل: میله باغ لطیف، میله جبه، میله ارغوان خواجه‌صفا، میله دوبی‌ها، میله شاطرها»، مجلة فرهنگ مردم، شمارة 2، 1359ش.
  • عابدوف، داداجان، آداب، آیین‌ها و باورهای مردم افغانستان، ترجمه بهرام امیراحمدیان، کابل، انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان، 1393ش.
  • عاصف، عبدالحمید و تامق، برهان‌الدین، فرهنگ، کابل، وزارت معارف افغانستان، 1390ش.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 18 بهمن 1401ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 18 بهمن 1401ش.
  • هریوال، ص، «میله شاطرها»، مجلة فرهنگ مردم، شمارة 6، 1361ش.