واره

از ویکی‌زندگی

واره؛ نوعی فعالیت اجتماعی زنانه بر پایه تعاون و یاری‌گری همگرا.

واره‌ها، تعاونی‌های سنتی زن‌محوری هستند که ضمن تأمین مواد خوارکی- لبنی خانواده، موجب مدیریت اوقات فراغت و کاهش اتلاف وقت زنان و مادران می‌شوند. این‌گونه فعالیت جمعی و گروهی زن‌محور در سبک زندگی ایرانیان دارای پیامدهای روانی، آموزشی و تفریحی است.

مفهوم‌شناسی

واره نوعی سازمان غیر رسمی و تعاونی سنتی به‌طور غالب زنانه و بسیار کهن با محوریت همیاری از نوع تجمیعی (همگرا) است. واره، بیانگر سنت‌هایی است که زنان در آنها با بخشیدن مقداری از شیر دوشیده‌شده دام‌ها، در جمعی صمیمی، کمبودهای زندگی همنوعان خود را برطرف می‌کردند. این مشارکت‌های نظام‌مند یا تعاونی‌های سنتی، در اصطلاح «واره» به‌معنای نوبت یا مرتبه خوانده می‌شود.[۱]

پیشینه همیاری‌های زنانه ایران

جامعه ایران بنابر سنت‌ زیبای همیاری و یاری‌گری، همواره برای برون‌رفت از سختی‌ها، راهکارهایی مفید طراحی و اجرا کرده است. یکی از این راهکارها که امروزه نیز در گوشه و کنار برخی شهرها بدان برمی‌خوریم، تعاونی‌های سنتی واره هستند. بیشتر مشارکت‌کنندگان در این‌گونه تعاونی‌ها، زنان خانه‌داری‌اند که با پشتوانه محصولات دامی خود، برای بهتر کردن شرایط اقتصادی و پاسخ به نیازهای کوتاه و بلندمدت خود و خانواده، چنین روشی از همکاری را پیش گرفته و از نتیجه آن خشنودند.

این‌گونه تعاونی‌های زنانه، تمام ویژگی‌های یک گروه منسجم را دارد و هدف مشخصی را دنبال می‌کنند، رابطه‌هایشان بی‌واسطه و چهره‌به‌چهره و دارای ارزش بوده و از یک هنجار و نظم دقیق برخوردار است. در ‌سال 1335ش، حدود دو ‌میلیون زن ایرانی در چهارصدهزار تعاونی تولید سنتی واره عضو بوده‌اند.[۲] همچنین بنا به نوشته محققین، دامنه نفوذ واره تمام روستاها، ایلات و عشایر ایران را دربر می‌گرفته است. از منظر کارشناسان، تجربه واره می‌تواند زمینه حضور بیشتر زنان ایرانی در سطوح مختلف فعالیت اجتماعی را فراهم کند و به چرخ‌های پیشرفت و توسعه جامعه، سرعت ببخشد.[۳] گوناگونی نام «واره» در جای‌جای ایران نشان‌دهنده آن است که این تعاونی سنتی در بستر جغرافیایی ایران شناخته شده و پرکاربرد بوده است؛ مثلاً در روستاهای حکیم‌آباد و حاجی‌آباد مشهد و نوال باچیان به نام «آلچغ[۴] »، در خوانسار «هندو[۵] »، در دهکده چقازرد کرمانشاه و در ایلات سنگسر به نام «پنجه» و در میمند شهر بابک «بده بستون[۶] » شناخته می‌شده است.[۷]

واره شیر

از میان انواع واره، واره شیر از پیشینه‌ای کهن در سبک زندگی زنان ایران برخوردار است. واره شیر در ابتدای پاییز با محروم شدن گَله از چرا -که از جمله پیامدهای آن کم شدن شیر است -آغاز و تا پایان فصل زمستان ادامه دارد.[۸] به این نحو که زن‌ها در طول هفته برای دادن شیر دوشیده‌شده خود با رعایت نوبت، به خانه یکی از زنان می‌رفتند. زنان در واره شیر، برای یکجا کردن تولیدات شیری خود، به نوبت شیر دوشیده‌شده روزانه دام‌هایشان را به یکدیگر می‌دهند. ازآنجا که شیر دوشیده‌شده در هر روز یکسان نبود و هرکس مقداری شیر می‌آورد، بنابراین برای اندازه‌گیری شیرها وسیله‌ای مشخص در نظر گرفته می‌شد.[۹] فردی که شیرها را می‌گیرد برای مشک‌زدن و تولید کشک و ماست اقدام می‌کند. افراد در واره با صرفه‌جویی در زمان و تأمین شیر مورد نیاز می‌توانند به محصول دلخواه خود برسند. در واره شیر، هر کسی که شیر بیشتر داشته باشد از نفوذ بیشتری برخوردار خواهد بود.[۱۰] براساس آنچه از نظامات داخلی این نوع تعاونی برمی‌آید، در واره شیر انتخاب شریک و همیار بر دو اساس اقتصادی و غیراقتصادی صورت می‌گیرد:

1. معیار اقتصادی؛ شامل مرغوبیت و کیفیت، مقدار شیر و کمیت شیر، نوع دام و خوش‌پی بودن آن می‌شود.

2. معیار غیراقتصادی؛ شامل خویشاوندی، مذهب، شأن و منزلت ‌اجتماعی، همسایگی، خویشاوندی، درستکاری، پاکیزگی، روحیه یاریگری ، تندرستی، تنگ‌نظری و وقت‌شناسی می‌شود.[۱۱]

فعالیت‌های مشابه واره

از قدیم در جامعه ایران مبادله کار با کار در کارهایی نظیر بیل‌زدن بوستان‌ها، میوه‌چینی، نشاء برنج و سبزیجات، بذرافشانی، خرمن‌کوبی، مبادله نیروی شُخم (گاو، اسب و الاغ) وجود داشته که نزدیکتر از همه اینها به واره مبادله آب با آب (آب‌قرضی) است.[۱۲]

وضعیت امروزی واره

امروزه واره‌ها در اثر ورود تکنولوژی و ابزارهای صنعتی با تغییرات و زوال مواجه شده‌اند. این تغییرات همچون سایر پیامدهای پنهان انقلاب‌ صنعتی بر سبک زندگی و روابط اجتماعی انسان‌ها و زنان تأثیرگذار بوده است و آنان را از زندگی جمعی به زندگی فردی و خودمحور سوق داده است؛[۱۳] مثلاً کارخانه‌جات پنیرسازی و شیره‌های پاستوریزه موجب متلاشی شدن واره در گلپایگان، اراک و خوانسار شده‌اند. البته در برخی موارد واره‌ها خود را با شرایط جدید تطبیق داده و حیات خود را استمرار بخشیده‌اند؛ مثلاً در ده‎خیر شاهرود و مکی‌آباد سیرجان و روستاهای خمین و ورامین واره‌ها وجود دارند، با این تفاوت که پس از جمع‌آوری شیر، صاحب واره، شیرهای جمع شده را یک‌جا به مغازه‌داران یا شرکت‌های تعاونی شیر می‌فروشد.[۱۴]

کارکرد واره

کارکردهای واره به دو دسته کلی تقسیم می‌شود:

الف- کارکرد اقتصادی

  1. واره و میزان شیر؛ از آن‌جا که واره در جایی شکل می‌گیرد که تولید شیر هر خانواده به‌تنهایی برای تهیه مشتقات آن کافی نیست، با تجمیع شیرها فضا را برای یک فعالیت اقتصادی مطلوب فراهم می‌کند.
  2. واره و ماهیت شیر؛ از آن‌جایی که شیر در مدت زمان کوتاهی خراب می‌شود، ایجاب می‌کند که سریعاً مصرف شده و یا به مواد دیگری تبدیل شود، واره با تسهیل‌گیری خود موجب جلوگیری از اسرف و هدر رفت منابع می‌شود.
  3. واره و فناوری؛ شکل‌گیری سازمان واره نیازمند وجود فنونی در اجتماعات اولیه بود؛ مثل رام کردن دام‌ها، تهیه ظروف برای دوشیدن و نگهداری شیر (پوستی و سفالی)، فنون شیردوشی و دانش تبدیل شیر به فرآورده‌های لبنی؛ بر این اساس واره باعث ایجاد خلاقیت و شکوفایی استعدادها برای بهره‌وری بیشتر می‌شده است.
  4. صرفه‎‌جویی در زمان و نیروی کار؛ واره همواره به‌خاطر ماهیت جمعی و یاری‌گرانه خود موجب جلوگیری از اتلاف وقت و استفاده حداکثری از زمان و کاهش تعداد نیروی کار می‌شده است.
  5. تامین نیروی کار؛ حضور دسته‌جمعی زنان، نیروی کار رایگان را فراهم می‌کند.

ب- کارکرد غیر اقتصادی

  1. پذیرش اجتماعی؛ ماهیت واره ذاتاً برای اعضا اعتماد و اطمینان و امنیت به دنبال داشت.
  2. آرامش روحی و روانی؛ زنان با درددل کردن، تنش‌ها، دلهره‌ها و غصه‌های خود را با هم در میان می‌گذاشتند که به لحاظ روان‌شناختی این مبادله، موجب بهبود روانی می‌شد.
  3. مبادله اطلاعات؛ فضای دسته‌جمعی و زنانه واره موجب تبادل دانش و مهارت‌های زندگی، مانند ازدواج، طلاق، خواستگاری، مرگ‌ومیر و تصادفات می‌شود. همچنین آموزش دانش‌های سنتی، مانند دامداری، درمان‌های قدیمی، مسائل مربوط به دوران بارداری و نحوه استفاده از وسایل جدید، در ضمن واره صورت می‌گرفته است.
  4. اوقات فراغت زنان؛ واره چون نسبت به کارهای دیگری که زنان روستایی انجام می‌دادند، کار سبکی بوده، به‌عنوان یک زنگ تفریح و مجالی برای استراحت و گفت‌وگو به شمار می‌آمده است.
  5. استقلال اقتصادی زنان؛ در واره زنان از عواید اقتصادی و حقوقی برخوردار بودند؛ از این رو برای حفظ این موقعیت، از حضور مردان در واره جلوگیری می‌کردند.[۱۵]

پانویس

  1. فرهادی، فرهنگ یاری‌گری در ایران، 1376ش، ص67.
  2. کریمی درمنی، زمینه‌ها و شیوه‌های یاری‌گری در ایران، 1389ش، ص112.
  3. «صندوق‌های خانگی زنانه؛ یادگار زنده «واره»‌های قدیم»، روزنامه شهروند.
  4. Alcog
  5. Hendu
  6. Bede bestun
  7. فرهادی، «واره یا نوعی تعاونی سنتی کهن و زنانه در ایران و علل تداوم آن»، 1370ش، ص134 و 135.
  8. فرهادی، «واره یا نوعی تعاونی سنتی کهن و زنانه در ایران و علل تداوم آن»، 1370ش، ص134
  9. «واره؛ یک تعاونی دیرپای سنتی به قدمت تاریخ»، وب‌سایت مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
  10. فرهادی، فرهنگ یاری‌گری در ایران، 1376ش، ص70 و 79.
  11. فرهادی، فرهنگ یاری‌گری در ایران، 1376ش، ص70 و 79.
  12. فرهادی، «واره یا نوعی تعاونی سنتی کهن و زنانه در ایران و علل تداوم آن»،1370ش، ص 132.
  13. فرهادی، «واره یا نوعی تعاونی سنتی کهن و زنانه در ایران و علل تداوم آن»، 1370ش، ص162.
  14. فرهادی، «واره یا نوعی تعاونی سنتی کهن و زنانه در ایران و علل تداوم آن»،1370ش، ص145.
  15. جاوید، «کاوشگر سرزمین‌های ناشناخته»، روزنامه شرق، 1384ش، ص20.

منابع

  • جاوید، علیرضا، «کاوشگر سرزمین‌های ناشناخته»، روزنامه شرق، شمارۀ 694، تاریخ انتشار: 18 بهمن 1384ش.
  • «صندوق‌های خانگی زنانه؛ یادگار زنده «واره»‌های قدیم»، روزنامه شهروند، شمارۀ 572، تاریخ انتشار: 4 خرداد 1394ش.
  • فرهادی، مرتضی، «واره یا نوعی تعاونی سنتی کهن و زنانه در ایران و علل تداوم آن»، در مجله فصلنامه علوم اجتماعی، شماره 1 و 2، 1370ش.
  • فرهادی، مرتضی، فرهنگ یاری‌گری در ایران، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، 1376ش.
  • کریمی درمنی، حمیدرضا، زمینه‌ها و شیوه‌های یاری‌گری در ایران، تهران، کندوکاو، چاپ اول، 1389ش.
  • «واره؛ یک تعاونی دیرپای سنتی به قدمت تاریخ»، وب‌سایت مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بارگذاری: 5 مرداد 1394ش.