تنبیه بدنی زنان
تنبیه بدنی زنان؛ استفاده از نیروی فیزیکی برای ایجاد درد به قصد اصلاح و کنترل رفتار زنان.
تنبیه بدنی زنان، مهمترین نوع خشونت علیه زنان بوده و بالاترین آمار بزهدیدگی زنان، ناشی از تنبیه بدنی در خانواده است. قانون مجازات اسلامی ایران، در قالب قصاص، دیه و تعزیر از زن در برابر تنبیه بدنی حمایت کیفری کرده است.
مفهومشناسی
واژۀ عربی تنبیه بهمعنای آگاهکردن، زدن[۱] و گوشمالی، [۲] در اصطلاح به استفاده از نیروی فیزیکی برای ایجاد درد، بهمنظور کنترل رفتار نامطلوب گفته میشود[۳] تا زن به انجام تعهدها و وظایف خود وادار شود.[۴]
وضعیتشناسی
زنان، بهدلیل جنسیت، ضعف جسمانی و عوامل اجتماعی و فرهنگی، بیشتر از مردان، قربانی تنبیه بدنی میشوند.[۵] در بسیاری از فرهنگها، تنبیهکنندگان محاکمه و مجازات نمیشوند و این امر آسیبپذیری زنان را افزایش میدهد. قربانیان نیز معمولا میکوشند که تنبیه بدنی پنهان بماند و آن را کماهمیت جلوه میدهند تا کانون خانواده حفظ شود. عموم مردم نیز تنبیه بدنی زن را از امور خصوصی خانواده میدانند که نباید به پلیس گزارش شود. پلیس نیز در همین چارچوب انگارهای، از مداخله در این مسئله کراهت دارد.[۶] تنبیه بدنی زنان، در پیشرفتهترین جوامع از نظر فرهنگ و ثروت نیز دیده میشود؛ برای مثال در فرانسه یکچهارم زنان، قربانی تنبیه بدنی هستند.[۷] به گفتۀ سازمان بهداشت جهانی، یکچهارم زنان از سوی همسران خود مورد اذیت و آزار قرار میگیرند.[۸]
عوامل تنبیه بدنی زنان
به نظر پژوهشگران، تنبیه بدنی زنان ناشی از عوامل زیر است:
- ضعف جسمانی؛ زنان از لحاظ وضعیت جسمانی در مقایسه با مردان ضعیفتر هستند که موجب میشود آنان نتوانند از خود دفاع کنند و در نتیجه قربانی خشونتهای خانوادگی میشوند.[۹]
- ساختار اجتماعی - فرهنگی؛ در برخی جوامع، زنان موجودات طفیلی و پستتر از مردان به شمار میآیند؛ با این نگرش فرهنگی، زنان نیز خود را موجوداتی درجه دوم میانگارند و خشونت خانوادگی و تنبیه بدنی را بهعنوان نتیجۀ اجتنابناپذیر موقعیت اجتماعی خود میپذیرند.[۱۰]
- ساختار اقتصادی؛ وابستگی اقتصادی زن به شوهر موجب میشود که زن در برابر تنبیههای بدنی، سکوت کند و شوهر که دارای قدرت برتر اقتصادی است، به خودکامگی روی آورد.[۱۱]
- رابطه جنسی؛ در مواردی ممکن است که رد درخواست رابطۀ جنسی موجب تنبیه بدنی زن شود؛ مانند آنکه مرد از زن بخواهد که در هنگام عادت ماهیانه یا بیماری با او رابطه جنسی برقرار کند یا تمایل داشته باشد که از دبر با او نزدیکی کند و زن حاضر به تمکین نشود یا حاملگی و عدم حاملگی زن، موجب تنش و اختلاف میان این دو شود در نتیجه شوهر اقدام به ضرب و شتم همسر خود کند.[۱۲]
- فرهنگ مردسالاری؛ در جوامع مردسالار، همسرآزاری و تنبیه بدنی زنان به مثابه نوع کنترل و سلطۀ مردانه، شیوع بسیاری دارد و مردان خود را به انواع خشونت علیه زنان محق میدانند.[۱۳]
- سایر عوامل؛ مانند انجامندادن صحیح کارهای خانه، اختلاف در مورد مسائل مالی مانند نپرداختن مهریه یا ولخرجی زن، نپختن غذا طبق میل شوهر، مسائل مربوط به جهیزیه مانند مطالبۀ جهیزیه یا کمبودن جهیزیه، نداشتن فرزند پسر، سطح پایین سواد همسر، بدزبانی و بداخلاقی زن، ترک خانه بدون اجازۀ شوهر، خیانت به شوهر، درخواست طلاق، بیتوجهی به فرزندان، تحریک توسط مادرشوهر، رعایت نکردن بهداشت از سوی زن، اعتیاد شوهر به الکل و مواد مخدر و درگیری با شوهر.[۱۴]
راهکارهای حمایت از زنان در برابر تنبیه بدنی
براساس نظریۀ کارشناسان برای نهادینهکردن سبک زندگی مطلوب در خانواده و مبارزه با فرهنگ خشونت و زنستیزی، باید از زنان در برابر تنبیه بدنی، حمایت ویژه به عمل آید و راهکارهایی برای مقابله با تنبیه بدنی آنان پیشبینی شود. این راهکارهای حمایتی، میتواند جنبه کیفری، و غیرکیفری داشته باشد.
راهکارهای فرهنگی و اجتماعی
این نوع حمایت از زنان قربانی تنبیه بدنی در قالب اقدامات متنوعی انجام میشود، مانند تاسیس نهادها و مؤسساتی در قالب رسمی و غیر رسمی و مردمی بهمنظور حمایت و مراقبت از زنان قربانی تنبیه بدنی، دادن آگاهیهای لازم به زنان برای مراقبت از خود دربارۀ خطرات تنبیه بدنی، آموزش حقوق انسانی و قانونی زنان از طریق رسانههای جمعی، حساسیتآفرینی و آموزش پرسنل پلیس، قضات و وکلا در خصوص چگونگی مقابله، پیگیری و برخورد قاطع با تنبیه بدنی، ایجاد خانههای امن برای سکونت زنان قربانی تنبیه بدنی.[۱۵]
تقویت معنویت و دینداری
براساس تحقیقات، در خانوادههایی که ایمان مذهبی، اخلاق و پایبندی به احکام دینی بیشتر است، بهطور چشمگیری پدیدۀ تنبیه زنان در سبک زندگی آنان کمتر دیده میشود. برعکس هرچه باورهای مردم به معنویت و آموزههای دینی کمرنگتر شود، به همان نسبت تنبیه بدنی زنان، افزایش خواهد یافت.[۱۶]
حمایت کیفری
امروزه حقوق کیفری کشورها سیاست ویژهای برای حمایت از زنان بزهدیدۀ خشونت خانوادگی در پیش گرفتهاند. در کنار این سیاست، معاضدت حقوقی رایگان، جبران خسارتهای مادی، روانی و معنوی نیز برای آنان در نظر گرفتهاند. همچنین جرمانگاری و تشدید مجازات در حقوق کیفری پیشبینی شده است.[۱۷]
جرمانگاریهای ویژه
یکی از راهکارهای حمایت از زنان قربانی تنبیه بدنی، جرمانگاری برخی رفتارها است که از طریق آنها، زنان تنبیه بدنی میشود. برای مثال در قوانین کیفری برخی کشورها، جرم «همسرآزاری» تعریف شده است.[۱۸] همچنین مادۀ ٤٩٨ قانون جزایی هند برای شوهری که زن خود را مورد خشونت و سوء رفتار قرار دهد جریمه و حبس تا سه سال تعیین کرده است.[۱۹] در قوانین کیفری ایران قانونگذار در قالب قصاص، دیه و حبس تعزیری، از زنان در برابر تنبیه بدنی، حمایت کرده است. اگر تنبیه بدنی زن، موجب ضرب یا جرح وی شود، در صورتی که واجد شرایط قصاص عضو باشد، تنبیهکننده محکوم به قصاص عضو میشود[۲۰] وگرنه باید دیه جراحت یا ضربت وارده به عضو را پرداخت کند.[۲۱] اگر تنبیه بدنی زن، موجب سلب منافعی مانند از دست دادن عقل، بینایی، چشایی، بویایی، یا گویایی شود، باید، تنبیهکننده دیه پرداخت کند.[۲۲] در صورتی که تنبیه بدنی موجب قتل زن شود، قاتل محکوم به قصاص یا پرداخت دیه میشود.[۲۳] همچنین برای تعرض به زن در اماکن عمومی مجازات حبس از دو تا شش ماه و تا ٧٤ ضربه شلاق پیشبینی شده است[۲۴] و برای ضرب و اذیت عمدی زن حامله که موجب سقط جنین او شود دیه و مجازات حبس از یک تا سه سال در نظر گرفته شده است.[۲۵]
تشدید کیفر تنبیهکنندگان
برای مبارزه با سبک زندگی زنستیزانه، جرمشناسان، سیاست کیفری تشدید مجازات تنبیه بدنی زنان را توصیه کردهاند تا زنان بهدلیل ضعف جسمانی یا وضعیت اجتماعی خاص، به اهداف مطلوب و جذابی برای تنبیهکنندگان تبدیل نشوند. در قوانین کیفری بسیاری از کشورها، زنبودن بزهدیده در بسیاری از جرایم مانند تعرضات جسمانی و تنبیه بدنی، از عوامل مشدده دانسته شده است.[۲۶] برای مثال به حکم مادۀ 13-222 قانون جزای جدید فرانسه مصوب 1992م، از کارافتادگی کمتر از هشت روز زنان بر اثر خشونتهای خانوادگی از نوع جرم جنحه محسوب میشود.[۲۷] این نوع سیاست کیفری مخصوص زنان، در قانون مجازات اسلامی ایران مورد پذیرش واقع نشده و زنبودن بزهدیده از عوامل تشدید مجازات در جرایم مربوط به خشونتهای خانوادگی علیه زنان به شمار نیامده است.[۲۸]
راهکارهای حمایتی اسلام از زن در برابر تنبیه بدنی
اندیشمندان مسلمان، هرگونه تعرض جسمی و وارد کردن صدمه به شخص دیگر را ممنوع و موجب مسؤلیت مدنی و کیفری دانستهاند، [۲۹] اما در بارۀ جواز و عدم جواز تنبیه بدنی زن از سوی شوهر و میزان حمایت اسلام از زن در برابر این رفتار، دو دیدگاه حمایت حداقلی و حداکثری را ابراز داشتهاند. بیشتر اندیشمندان مسلمان معتقدند تنبیه بدنی زن ناشزه از سوی شوهر، بهعنوان آخرین راهحل تا سرحدی که موجب کبودی یا سرخی بدن او نشود جایز است و بیشتر از آن جرم است و تنبیهکننده حسب مورد، محکوم به قصاص عضو، تعزیر یا پرداخت دیه محکوم میشود.[۳۰][۳۱] مستند این دسته آیۀ 34 سورۀ نساء است که به حکم آن، زنان وظیفهنشناس نخست پند واندرز داده میشوند و اگر مؤثر واقع نشد در مرحلۀ دوم در بستر از آنها دوری میشود و اگر آن هم تاثیر نکرد و هیچ راهی برای وادار کردن آنها به انجام وظائف جز شدّت عمل نبود، آنها را تنبیه بدنی میکنند.[۳۲]
برخی دیگر معتقدند که تنبیه بدنی زن، به هیچ وجه مشروعیت ندارد و جرم محسوب میشود. «ضرب» در آیۀ 34 سورۀ نساء، براساس معناشناسی این کلمه و دلایل متعدد دیگر بهمعنای «تنبیه بدنی» نیست، بلکه بهمفهوم کیفر و عقوبتی است که در قالب ایجاد محدودیتها در زندگی زن انجام میشود. شوهر با ایجاد این محدودیتها، ناراحتی خود را از نشوز زن به او اعلام میکند؛ مانند تحت فشار قراردادن، ترک خانه از سوی شوهر، خانهنشینکردن زن، محرومساختن از خرید لباس و محدودیت در خوراک و پوشاک.[۳۳] مهمترین دلیل این دیدگاه، حدیث پیامبر اسلام است که سفارش کرده است زنان با محرومیت از رفاه در نفقه، تنبیه شوند نه تنبیه بدنی که موجب قصاص و دیه میشود. در این روایت پیامبر «ضرب» را بهصراحت نه بهمعنای تنبیه بدنی، بلکه بهمعنای محدودیت در خرید لباس و غذا استعمال کرده است.[۳۴]
پانویس
- ↑ . دهخدا، لغتنامۀ، ذیل واژۀ تنبیه.
- ↑ . معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژۀ تنبیه.
- ↑ . تمنائیفر و دیگران، «پیآمدهای تنبیه بدنی کودکان توسط والدین درمحیط خانه و خانواده»، 1390ش، ص91.
- ↑ . مکارم و دیگران، تفسیر نمونه، ج3، 1374ش، ص373.
- ↑ . زینالی، «اثرات فقدان حمایت کیفری مناسب از زنان بر بزهدیدگی آنها»، 1383ش، ص197.
- ↑ . زینالی، «اثرات فقدان حمایت کیفری مناسب از زنان بر بزهدیدگی آنها»، 1383ش، ص207.
- ↑ . الطالبی، «مسالۀ تنبیه بدنی زنان»، 1384ش، ص66.
- ↑ . احمدی و دیگران، «خشونت علیه زنان: حاکمیت ایدئولوژی مردسالار و هژمونی سلطۀ مذکر، 1400ش، ص547.
- ↑ . داودی، «بزهدیدهشناسی زنان و زمینههای مؤثر جرم»، 1388ش، ص3.
- ↑ . داودی، «بزهدیدهشناسی زنان و زمینههای مؤثر جرم»، 1388ش، ص4.
- ↑ . داودی، «بزهدیدهشناسی زنان و زمینههای مؤثر جرم»، 1388ش، ص5.
- ↑ داداشخواه، «عوامل مؤثر در بزهدیدگی زنان و راههای پیشگیری از آن»، 1392ش، ص138 – 141.
- ↑ . احمدی و دیگران، «خشونت علیه زنان: حاکمیت ایدئولوژی مردسالار و هژمونی سلطۀ مذکر، 1400ش، ص555.
- ↑ . «چه عواملی در خشونت خانگی علیه زنان مؤثرند؟»، خبرگزاری ایسنا.
- ↑ . زینالی، «اثرات فقدان حمایت کیفری مناسب از زنان بر بزهدیدگی آنها»، 1383ش، ص208.
- ↑ . داداشخواه، ایمان، «عوامل مؤثر در بزهدگی زنان و راههای پیشگیری از آن» 1392ش، ص143 144.
- ↑ . زینالی، «اثرات فقدان حمایت کیفری مناسب از زنان بر بزهدیدگی آنها»، 1383ش، ص209.
- ↑ . زینالی، «اثرات فقدان حمایت کیفری مناسب از زنان بر بزهدیدگی آنها»، 1383ش، ص209-210.
- ↑ . مرتضوی، «جایگاه زنان بزهدیده در قلمرو سیاست جنایی ایران»، 1376ش، ص٢٥3.
- ↑ . قانون مجازات اسلامی ایران، مادههای 386-392.
- ↑ . قانون مجازات اسلامی ایران، مادههای 558-670 و مادههای 709-715
- ↑ . قانون مجازات اسلامی ایران، مادههای 671–708.
- ↑ . قانون مجازات اسلامی ایران، مادههای 289–291.
- ↑ . قانون مجازات اسلامی ایران، مادۀ 619.
- ↑ . قانون مجازات اسلامی ایران، مادۀ 622.
- ↑ . زینالی، «اثرات فقدان حمایت کیفری مناسب از زنان بر بزهدیدگی آنها»، 1383ش، ص211.
- ↑ . لپز و فیلیزولا، بزدیده و بزهدیدهشناسی، 1379ش، ص44.
- ↑ . زینالی، «اثرات فقدان حمایت کیفری مناسب از زنان بر بزهدیدگی آنها»، 1383ش، ص213.
- ↑ . طاهری، حقوق مدنی، 1418ق، ج1، ص42.
- ↑ . حلی، شرایع الاسلام، 1408ق، ج2، ص282.
- ↑ فاضل مقداد، کنز العرفان، 1373ش، ج2، ص212-213. مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، 1374ش، ج3، ص، 373.
- ↑ . سوره نساء، آیۀ 34.
- ↑ . نجمیپور و دیگران، «بررسی تنبیه بدنی زوجه در قرآن و روایات با رویکرد معناشناختی به واژۀ ضرب»، 1399ش، ص257 و 274.
- ↑ . مجلسی، ، بحارالانوار، 1403ق، ج100، ص249
منابع
- قرآنکریم
- احمدی، سیروس و دیگران، «خشونت علیه زنان: حاکمیت ایدئولوژی مردسالار و هژمونی سلطۀ مذکر (مطالعه موردی: زنان شهر بوشهر)»، در مجلۀ زن در توسعه و سیاست، شمارۀ 4، زمسان 1400ش.
- «چه عواملی در خشونت خانگی علیه زنان مؤثرند؟»، خبرگزاری ایسنا، تاریخ درج مطلب: 11فرودین 1403ش.
- حلی، مقداد بن عبدالله، کنزالعرفان فی فقه القرآن، قم، مرتضوی، چاپ اول، 1425ق.
- داداشخواه، ایمان، «عوامل مؤثر در بزهدگی زنان و راههای پیشگیری از آن»، دوفصلنامۀ کانون وکلای گیلان، شمارۀ 10، پاییز و زمستان 1392ش.
- داودی، هما، «بزهدیدهشناسی زنان و زمینههای مؤثر جرم» در مجلۀ فقه و حقوق خانواده، شمارۀ 50، بهار و تابستان1388ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، زیر نظر سیدجعفر شهیدی، تهران، مؤسسۀ انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1390ش.
- زینالی، حمزه، «اثرات فقدان حمایت کیفری مناسب از زنان بر بزهدیدگی آنها»، فصلنامۀ علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، شمارۀ 13، تابستان 1383ش.
- الطالبی، محمد، «مسالۀ تنبیه بدنی زنان»، ترجمۀ مهدی مهریزی، در مجلۀ بازتاباندیشه، شمارۀ 64، مرداد 1384ش.
- طاهری، حبیبالله، حقوق مدنی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1418ق.
- قانون مجازات اسلامی ایران، تدوین: جهانگیر منصور، تهران، امید، 1400ش.
- لپز، ژرار و فیلیزولا، ژینا، بزدیده و بزهدیدهشناسی، ترجمۀ روالدین کرد علیوند و احمد احمدی، تهران، مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1379ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
- مرتضوی، نسرین، جایگاه زنان بزهدیده در قلمرو سیاست جنایی ایران، در پایان نامۀ کارشناسی ارشد، مجتمع آموزش عالی قم، 1376ش.
- محقق حلی، جعفر بن حسن، شرایع الاسلام فی مسائل الحرام و الحلال، قم، مؤسسۀ آلالبیت، 1408ق.
- مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1374ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، چاپ پنجم، 1362ش.
- نجمیپور، احمد و دیگران، «تنبیه بدنی زوجه در قرآن و روایات با رویکرد معناشناختی به واژۀ ضرب»، در مجلۀ علوم قرآن و حدیث، شمارۀ 1، بهار و تابستان 1399ش.