صوفی عشقری
صوفی عشقری؛ شاعر و عارف مشهور افغانستان.
صوفی عشقری، از شاعران و عارفان بهنام دورۀ معاصر افغانستان بوده که نقش زیادی در گسترش و ماندگاری ادبیات و زبان فارسی و ترویج روحیۀ رواداری و تقریب مذاهب در این کشور داشته است. شخصیت خودساخته و معنوی عشقری و درونمایۀ اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی سرودههای وی باعث شده است که غزلها و ترانههای او مورد استقبال عام و خاص واقع شود و در کاهش درد و رنج مردم اثرگذار باشد.
نامگذاری
نام اصلی این شاعر و عارف وارسته، «غلامنبی» و تخلص شعری وی «عَشقَرِی» است اما بهدلیل گرایش صوفیانۀ وی، در منابع به «صوفی غلامنبی» و «صوفی غلامنبی عشقری» شهرت دارد.[۱] به اعتقاد نویسندگان، این عارف نیکسیرت، عاشق بود و تخلّص خود را که نخست «اشقری» بود بهدلیل حرف اول «عشق» که با «عین» شروع میشود، به «عشقری» تبدیل کرد.[۲]
زندگینامه و خاندان
عشقري، فرزند «محمدرحیم» در 1271ش در دهکدۀ «چهلتن» اولسوالی (شهرستان) پغمانِ کابل، به دنیا آمد. خانوادۀ عشقری همگی بازرگان بودند و سالها به دادوستد کالا در بازارهای هند، بلخ و مشغول بودند و در رفاه و آسایش زندگی میکردند. عشقری خود بارها به این موضوع اشاره کرده است:[۳]
تجارت پیشۀ ما بود چندی | به هر جا بود از ما باربندی | |
عشقری در هند بودی تاجر سرمایهدار | کاروانی تا بخارا داشتی |
او در کودکی پدر و مادر خود را از دست داد و بههمین دلیل از تحصیلات رسمی بازماند، اما قرآن و کتب فارسی رایج را در مکتبخانهها فراگرفت. عشقری از ۱۸ سالگی به شاعری روی آورد و در سال ۱۲۹۳ش نخستین شعر خود را با تخلص عشقری سرود. بسیاری از سرودههای او در روزنامههای آن زمان به چاپ رسید. وی تا آخر عمر ازدواج نکرد و زندگی خود را در شغل صحافی و تنباکو فروشی گذراند.[۴] پژوهشگران وی را انسان وارسته، سجادهنشین با وقار، رند خراباتی، عارف صاحبدل و شاعر گرانمایۀ زبان فارسی در نیم قرن اخیر افغانستان توصیف کردهاند. [۵]
خاستگاه فکری و تربیتی
انس دائم با قرآن
عشقری از کودکی با قرآن انس گرفت و به باور محققان آفکار و شخصیت عرفانی او تحت تأثیر این رابطۀ قرآنی شکل گرفته و یکی از مختصات شعری او، به کارگیری آیات قرآن در شعر بهصورت «درج و حل» (لفظ و مضمون) بوده که نشاندهندۀ میزان آگاهی و اهمیت قرآن در اندیشۀ عشقری است.[۶]
ارادت ویژه به امام علی
عشقری با تمام وجود به امام علی عشق میورزید و بسیاری از منش شخصیتی، افکار و مضامین شعری وی تحت تأثیر این ارادت بوده است. همین عشق و ارادت باعث میشد که بیش از جاهای دیگر، به «مزار شریف» برای «زیارت سخی» (حرم منسوب به امام علی) برود که در این ابیات آمده است:
طوف مزار حیدر کرار میکنم | خیر است اگر نصیب نشد مروه و صفا | |
بهار آید مزار حیدر کرار خواهم رفت | گل سرخ سخن گردد چو برپا | |
ز هرسو مخلصان دارند کوشش | به الطافش جهانی انتظار است | |
گل سرخش رسد همراه ساز و تار خواهم رف | زیارتچی هزاران در هزار است. |
همنشینی با عارفان و فرهنگیان
عشقري بعد از تحولات فکری با شاعران و عارفان مشهور، همنشینی را اختیار کرد و به زیارت مزار عارفان بزرگ به شبهقارۀ هند و بخارا به سفر رفت و با اکثر شاعران و عارفان زمان خود در کابل، هرات، غزنی، بلخ و قندهار همنشین و در ارتباط بود. مغازۀ کوچک او نیز محل حضور عیاران و فرهنگیان بوده است.[۷]
آشنایی با نظام فلسفی اشراق
عشقری در جوانی با افکار و آثار شهابالدین سهروردی فیلسوف بزرگ جهان اسلام آشنا شد و تحت تأثیر آن قرار گرفت. وی معتقد بود هرکسی وارد طریقۀ سهروردی شود، خوششانس است. به باور وی در دورهای که اسلام دچار ضعف و رکود شده بود، سهروردی به اسلام و دین خدمت برجستهای کرده است.[۸]
باورهای مذهبی
عشقری از نظر مذهبی به اهل سنت تعلق داشت، اما هیچ وقت تعصب مذهبی از خود نشان نمیداد. وی در طریقت صوفیانه، پیرو سلسلۀ «نقشبندی» بود که در اشعار خود بارها به آن اشاره کرده است؛[۹] اما تصوف عشقری، تصوف خانقاهی و بریده از جامعه نبود؛ بلکه وسیلهای برای مقابله با مشکلات اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی زمانه بود. [۱۰]
زمینههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی
- عشقری در زمانی به دنیا آمد که به شهادت تاریخنگاران، افغانستان از نظر سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی از نابسامانی شدید رنج میبرد؛
- معاهدات ننگین مانند «گندمک» و «دیورند» با هم پیمانان خارجی شاهان آن زمان تازه بسته شده بود و جنگهای داخلی، کشتار بیرحمانۀ اقوام محروم بهویژه هزارهها، ضعف سیاست خارجی، ستم بر مردم، وضع مالیات مستقیم و غیر مستقیم سنگین در دورۀ عبدالرحمان خان از جملۀ این نابسامانیهای سیاسی و اجتماعی آن زمان بود؛
- اوضاع فرهنگی و اجتماعی کشور نیز رو به انحطاط میرفت و این سیر قهقرایی تمام ابعاد زندگی مردم را دربرگرفته بود؛
- از روزگار امیر حبیبالله خان که دورۀ نوجوانی عشقری است، اندکی وضعیت فرهنگی کشور تغییر پیدا کرد و مجالی برای پرداختن به شعر و ادب پیدا شد گرچه خفقان سیاسی و بحران اخلاقی تا آخر عمر وی همچنان باقی ماند؛
- در دوران امانالله خان مدارس، روزنامهها و مجلات بیشتری به چاپ رسید و فرصتی برای انتقادات علمی و اجتماعی با روش سادهنویسی در این زمان که اوج فعالیت ادبی عشقری بود، فراهم شد؛ [۱۱]
- عشقری در سرودههای خود اوضاع دوران زندگی خود را از نظر فرهنگی و اخلاقی شبیه روزگار آخرالزمان توصیف کرده است که گمراهی و جهل همهجا را فراگرفته و شرف، انسانیت و حیا از میان رفته است؛
- او در آن زمان از فرهنگ غربی و غربگرایی که دغدغۀ انسان آن روز شده شکایت میکند و سوداندوزی، حرامخواری و تبدیل شدن ارزشها به ضد ارزشها را به شدت نکوهش میکند. [۱۲]
آثار
- بسیاری از سرودههای عشقری بهصورت پراکنده در مجلهها و روزنامههای کشورهای فارسیزبان، چاپ و منتشر شده است؛
- یک مجموعه از سرودههای عشقری به نام «از خاک تا افلاک» در سال ۱۳۶۴ش در پیشاور پاکستان به چاپ رسیده است؛
- کتاب «کلیات صوفی عشقری» در 1377ش با تلاش عبدالحمید وهابزاده در تهران به چاپ رسیده که شامل غزلیات، قصاید، مخمسات، مثنوی، ترجیعبند و ترکیببند است؛ [۱۳]
- مجموعۀ مناقب و سرودههای وی به نام «دلنالان»، با تلاش نثار احمد نوری به چاپ رسیده است؛
- «گزیدههای غزلهای عشقری» با تلاش انجمن نویسندگان افغانستان گردآوری شده است.[۱۴]
- از شعرها و ترانههای عشقری صدها آهنگ ساخته شده که در مجالس غم و شادی استفاده میشود؛ برخی از آنها عبارت است از: «همسر سرو قدت، نی در نیستان نشکند»، «عمری خیال بستم، یار آشناییات را»، «به این تمکین که ساقی، باده در پیمانه میریزد»، «بیگفتگو به کلبهام ای آشنا بیا»، «شوخ ارمنیزاده، یکدمی مدارا کن یا بیا مسلمان شو، یا مرا نصارا کن»، و «به عیادت بیا که بیمارم اشک حسرت زدیده میبارم».[۱۵]
ویژگی شعری
زبان شعر عشقری، ساده، روان و صمیمی بوده و معانی بلند و تازه را در گویشهای مردمی و فرهنگ عامیانه به کار برده است؛ به گونهای که حتی مردم عوام به سادگی میتوانند با درونمایۀ پر سوز و شیدایی وی آشنا شوند.[۱۶] از نظر عاطفی، پژوهشگران سرودههای عشقری را پر از احساس، نشاط عارفانه وشیدایی عاشقانه توصیف کرده که هم درد و رنج و نیاز درونی مردم خود را نشان میدهد و هم ساده و بدون تکلف لفظی و کلامی است.[۱۷]
مضامین شعری
درونمایههای سرودههای عشقری را نقد وضعیت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اخلاقی کشور تشکیل میدهد اما بخش عمدۀ سرودههاي وي دربارۀ عرفان و تصوف است. نعت پیامبر اسلام، خلفای راشدین، بهویژه امام علی، از دیگر مضامین شعری وی است. برای مثال، عشقری در غزلی بر اساس مشرب صوفیانۀ خود، امام علی را شاه اولیا خطاب میکند که در وجود او صفات چون ساقی حوض کوثربودن، مشکلگشابودن، شیر خدا، مظهرالغرایب و جانبازي در راه خداوند، صاحب جود و سخا داشتن نهفته است.[۱۸] همچنین عشقری اسطورهها و افسانههای قدیم شاهنامه و ادبیات کلاسیک را نیز در آثار خود آورده و برای مثال وی 38 بار به داستان لیلی و مجنون و 34 بار به شیرین و فرهاد بهصورت تلمیح اشاره کرده است.[۱۹]
ارتباط با چهرههای دیگر
صوفی عشقری بهدلیل شخصیت و سرودههای خود که بازتاب درد و رنج روزمرۀ مردم بود، محبوبیت داشت و شاعران شناختهشده و نامداری مانند بسمل، بیتاب، شایق جمال، نوید، ابراهیم خلیل، قاریزاده و خلیلی به او ارادت میورزیدند و به محل کار وی میرفتند. حتی محمدظاهر، پاشاه وقت افغانستان به دیدن وی رفته بود. [۲۰]
اثرگذاریها
تعالی هنر موسیقی
به نظر پژوهشگران غزلها و ترانههای عشقری بهدلیل درونمایههای ناب اجتماعی و معنوی، در اعتلای هنر موسیقی افغانستان نقش داشته است. اکثر سرودههای خوب و اثرگذار عشقری را آوازخوانهای معروف کشور مانند قاسم، نتو، شیدا، رحیمبخش، همآهنگ و فرهاد دریا در رادیو و تلویزیون و محافل گوناگون خواندهاند.[۲۱]
تقریب مذاهب
پژوهشگران، صوفی عشقری را از جمله عارفان پاکنفس و شاعران بزرگ افغانستان معرفی میکنند که بهدلیل اندیشه، رفتار و فعالیت روادارانۀ ادبی، نماد تقریب مذاهب اسلامی محسوب میشود و نقش اساسی در ایجاد الفت و دوستی میان اقوام افغانستان و اهل تشیع و تسنن در جامعۀ پر تضاد افغانستان داشته است. [۲۲] برای مثال، این مدح وی از امام علی، در میان شیعه و سنی زمزمه میشود و روح اخوت و دوستی آنها را نشان میدهد:[۲۳]
پادشاه اولیا تو شاه اولیاستی | ساقی حوض کوثر و شیر خداستی | |
ما دل شکستگان ز ره دور آمدیم | با عاجزان کوثر و شیر خداستی | |
اعما به روضهي تو به بینایی میرسد | تو نور چشم عالمی و توتیاستی | |
خلقی به آستان تو ایستاده با امید | حاجت بر آر باشی و مشکلگشاستی | |
سردار کائنات ترا خواند جسم خویش | تو مظهر الغرایب و سر خداستی | |
جانبازیت برای خداوند روشن است | از باعث شهادت خود با لواستی | |
میسازد شاد این دلم ناشادم از کرم | چون در طریق جود و سخا مرتضاستی | |
چشم شفاعتی به تو زان درد عشقری | یار محمدی و به حق آشناستی |
درگذشت
عشقری در ۹ تیر ۱۳۵۸ش که هشتادوهفت سال داشت، درگذشت و در گورستان شهدای صالحین در کابل به خاک سپرده شد. [۲۴]
بزرگداشت
در سالروز درگذشت عشقری، بزرگداشت مقام شعری و عرفانی وی با نام «عُرس محفل خانقاهی» برگزار میشود.[۲۵]
تصویرپردازی
- «شرح حال و تحلیل صوفی عشقری»، در سال 1357ش توسط نیلاب رحیمی نوشته شده است؛ [۲۶]
- «تلقی از عرفان در شعر معاصر افغانستان با تکیه بر اشعار بسمل، قاری عبدالله، بیتاب و صوفی عشقری»، توسط گلنسا محمدی در سال 1391ش نوشته شده است؛
- مقالهها، یادنامهها و یادداشتهای زیادی در مجلهها و روزنامهها دربارۀ شخصیت، زندگی و آثار عشقری نوشته شده است.[۲۷]
نمونۀ شعر
{{ب|خوش آن شبی كه جانا در خواب ناز باشی|بر چشم خود بمالم پای حنایيات را}
عمری خيال بستم يار آشنایيات را | آخر به خاك بردم داغ جدایيات را | |
سر خاك راه كردم دل پايمال نازت | ای بيوفا ندانی قدر فدائيات را | |
بردی دل از بر من پامال ناز كردی | ای دلربا بنازم اين دلربایيات را | |
كاكل ربوده ايمان چشم تو جان و دل را | ديگر چه آرم آخر من رو نمایيات را | |
داغ شب حنايت ناسور گشته در دل | زانرو كه من نديدم ايام شاهيات را | |
شمشاد قامتان را بسيار سير كردم | در سرو هم نديدم جانا رسایيات را | |
ای شاه خوبرويان حاكم شدی مبارك | شكر خدا كه ديدم فرمانروایيات را | |
ای رشك ماه كنعان بودی اسير زندان | شكر خدا كه ديدم روز رهایيات را | |
بيخانمان نمودی بيچاره عشقری را | ديديم ای جفاجو خيلی كمایيات را |
پانویس
- ↑ محمدی، تلقی از عرفان در شعر معاصر افغانستان، با تکیه بر اشعار بسمل، قاری عبدالله، بیتاب و صوفی عشقری، 1391ش، ص242.
- ↑ «عشقری؛ محبوب دل مردم افغانستان»، خبرگزاری فارس.
- ↑ محمدی، تلقی از عرفان در شعر معاصر افغانستان، با تکیه بر اشعار بسمل، قاری عبدالله، بیاب و صوفی عشقری، 1391ش، ص243.
- ↑ موسوی، «فضایل امام علی در آیینۀ شعر فارسی شاعران معاصر اهلسنت افغانستان»، 1395ش، ص79.
- ↑ «غلامنبی عشقری شاعر پارسیگوی افغان»، وبسایت تبریز امروز.
- ↑ محمدی، تلقی از عرفان در شعر معاصر افغانستان، با تکیه بر اشعار بسمل، قاری عبدالله، بیتاب و صوفی عشقری، 1391ش، ص247.
- ↑ محمدی، تلقی از عرفان در شعر معاصر افغانستان، با تکیه بر اشعار بسمل، قاری عبدالله، بیتاب و صوفی عشقری، 1391ش، ص241.
- ↑ محمدی، تلقی از عرفان در شعر معاصر افغانستان، با تکیه بر اشعار بسمل، قاری عبدالله، بیتاب و صوفی عشقری، 1391ش، ص252.
- ↑ محمدی، تلقی از عرفان در شعر معاصر افغانستان، با تکیه بر اشعار بسمل، قاری عبدالله، بیتاب و صوفی عشقری، 1391ش، ص247.
- ↑ محمدی، تلقی از عرفان در شعر معاصر افغانستان، با تکیه بر اشعار بسمل، قاری عبدالله، بیتاب و صوفی عشقری، 1391ش، ص291-294.
- ↑ محمدی، تلقی از عرفان در شعر معاصر افغانستان، با تکیه بر اشعار بسمل، قاری عبدالله، بیتاب و صوفی عشقری، 1391ش، ص19-20.
- ↑ محمدی، تلقی از عرفان در شعر معاصر افغانستان، با تکیه بر اشعار بسمل، قاری عبدالله، بیتاب و صوفی عشقری، 1391ش، ص291.
- ↑ موسوی، «فضایل امام علی در آیینۀ شعر فارسی شاعران معاصر اهلسنت افغانستان»، 1395ش، ص79-81..
- ↑ محمدی، تلقی از عرفان در شعر معاصر افغانستان، با تکیه بر اشعار بسمل، قاری عبدالله، بیتاب و صوفی عشقری، 1391ش، ص246.
- ↑ «غلام نبی عشقری شاعر پارسیگوی افغان»، وبسایت تبریز امروز.
- ↑ احمدی، «نگاهی به زندگی و شعر روان صوفی عشقری»، وبسایت راه مدنیت.
- ↑ «غلام نبی عشقری شاعر پارسی گوی افغان!»، وبسایت تبریز امروز.
- ↑ موسوی، «فضایل امام علی در آیینۀ شعر فارسی شاعران معاصر اهلسنت افغانستان»،مجلۀ سیره و سخن اهلبیت، 1395ش، ص79-81.
- ↑ محمدی، تلقی از عرفان در شعر معاصر افغانستان، با تکیه بر اشعار بسمل، قاری عبدالله، بیتاب و صوفی عشقری، 1391ش، ص257-259.
- ↑ «ناگفتههای نجمالعرفا»، وبسایت روزنامۀ 8 صبح.
- ↑ «ناگفتههای نجمالعرفا»، وبسایت روزنامۀ 8 صبح.
- ↑ موسوی، «فضایل امام علی در آیینۀ شعر فارسی شاعران معاصر اهلسنت افغانستان»، 1395ش، ص79-81..
- ↑ عشقري، کلیـات صـوفی عشـقري، 1378ش، ص203.
- ↑ «ناگفتههای نجمالعرفا»، وبسایت روزنامۀ 8 صبح.
- ↑ «ناگفتههای نجمالعرفا»، وبسایت روزنامۀ 8 صبح.
- ↑ «عشقری؛ محبوب دل مردم افغانستان»، خبرگزاری فارس.
- ↑ «تلقی از عرفان در شعر معاصر افغانستان با تکیه بر اشعار بسمل، قاری عبدالله، بیتاب و صوفی عشقری»، وبسایت ویستا.
منابع
- احمدی، محمدطارق، «نگاهی به زندگی و شعر روان صوفی عشقری»، وبسایت راه مدنیت، تاریخ درج مطلب: 8 جولای 2019م.
- «تلقی از عرفان در شعر معاصر افغانستان با تکیه بر اشعار بسمل، قاری عبدالله، بیتاب و صوفی عشقری»، وبسایت ویستا، تاریخ بازدید: 5 شهریور 1402ش.
- «عشقری؛ محبوب دل مردم افغانستان»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: 2 شهریور 1396ش.
- «غلامنبی عشقری شاعر پارسیگوی افغان»، وبسایت تبریز امروز، تاریخ درج مطلب: 11 مرداد 1397ش.
- عشقري، صوفی غلامنبی، کلیـات صـوفی عشـقري، بـه اهتمـام: عبدالحمیـد، وهابزاده، پیشاور، انتشارات الازهر، 1378ش.
- محمدی، گلنساء، تلقی از عرفان در شعر معاصر افغانستان، با تکیه بر اشعار بسمل، قاری عبدالله، بیتاب و صوفی عشقری، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1391ش.
- موسوی، سیدجمالالدین، «فضایل امام علی در آیینۀ شعر فارسی شاعران معاصر اهلسنت افغانستان»، مجلۀ سیره و سخن اهلبیت، شمارۀ 64، 1395ش.
- «ناگفتههای نجمالعرفا»، وبسایت روزنامۀ 8 صبح، تاریخ درج مطلب: ۷ مرداد ۱۳۹۹ش.