قوم هزاره
قوم هزاره؛ از اقوام بومی و فارسیزبان افغانستان.
قوم هزاره، از اقوام فارسیزبان و یکی از چهار قوم بزرگ افغانستان است که بهصورت پراکنده در افغانستان، ایران، پاکستان و سایر کشورهای جهان زندگی میکنند.[۱]
نامگذاری
کلمۀ هزاره، از نظر برخی از مردم با کلمۀ «شیعه» در افغانستان برابری میکند، این درحالی است که گروه بزرگی از هزارهها اهل تسنن و گروه سومی از آنها نیز پیرو مذهب اسماعیلیه هستند. واژۀ «هزاره» در فارسی بهمعنای 1000 است. برخی از محققان بر این باورند که در منطقۀ هزارهجات، هزار چشمۀ خوشگوار وجود داشته که در آن مکانها، هزار مسجد و هزار منبر بنا میشود. گروهی دیگر نیز معتقدند بهدلیل حضور هزار نهر، هزار دره و هزار کوه در منطقۀ هزارهجات، واژۀ هزاره را بر اهالی این منطقه نهادند. برخی دیگر از مورخان نیز دلیل این نامگذاری را اهدای هزار سوار در ازای مالیاتِ سالانه به قشون شاهی میدانند.[۲] در دایرهالمعارف آمریکانا، ذیل واژۀ هزاره، عنوان «خزاره» آورده شده که میتواند به دریای خزر اشاره داشته باشد. در دایرهالمعارف فرهنگی روسی نیز قوم هزاره به مردمی اطلاق شده که در قسمتهای مغولی ولگا و قسمتهای جانبی قفقاز زندگی میکردهاند. بنابراین، آنها دریای خزر را در این نامگذاری بیتأثیر نمیدانند.[۳] محمدیونس طغیانی ساکایی، استاد دانشگاه زبان و ادبیات، برای توضیح واژۀ هزاره به باور آریاییها اشاره کرده است؛ زیرا آریاییها بر این باورند که خداوند برای بندگان خویش، هفت کشور را آفریده است که یکی از آنها «اَرِزَهی» نام داشت. در اوستا، 6 مرتبه به این کشور اشاره شده و معنای آن کشتزار و چراگاه است. مردمان هزاره، در گویش هزارگی، خود را «اَزرَه» میخوانند. کارشناسان، ازره را همان تغییریافتۀ واژۀ «اَرِزَه» دانستهاند که با موقعیت جغرافیاییِ سرزمین کنونی هزارهها، بهصورت کامل مطابقت دارد.[۴]
نژاد
در رابطه با اصالت قوم هزاره اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد. گروهی از پژوهشگران، برخی از مردمان هزاره را دارای اصالت هندی و ایرانی میدانند که سکونتگاه اولیۀ آنها در نواحی هندوکش بوده و برخی دیگر از آنها را مردمی با اصالت ترکی- مغولی میشناسند.[۵] برخی از پژوهشگران نیز قوم هزاره را از قدیمیترین ساکنان افغانستان معرفی کردهاند که اجداد آنها، از اقوام آسیای مرکزی یا تبت بوده و مدت زمان کوتاهی پیش یا پس از میلاد مسیح، در حالی که دین بودایی داشتند، به دامنههای شمالی و جنوبی رشتهکوه هندوکش در مرکز افغانستان کوچ میکنند. آنها، در طول زمان، تحت تأثیر پارسیزبانان، مسلمانان و مغولها قرار گرفتهاند.[۶]
گروهبندی
قوم هزاره، دارای قبایل مختلفی هستند. برخی از این قبایل شامل «دایزنگی»، «دایکُندی»، «دای میرکیشه»، «دای دهقان»، «دای چوپان»، «دای خیتای»، «دای میرداد»، «دای قوزی»، «دای کلان»، «دای فولاد»، «دای میریک»، «بهسود»، «جاغوری»، «جغتو»، «شیخ علی»، «ترکمنی»، «محمد خواجه»، «قره باغی»، «چهار دسته»، «قلندر»، «مسکه»، «بچه غلام»، «اُرُزگانی» و «داهله» هستند.[۷]
موقعیت جغرافیایی
محل سکونت اصلی قوم هزاره، در افغانستان به «هزارهجات / هزارستان» معروف است که بخشهایی از مرکز افغانستان، بین کابل و هرات را در بر میگیرد. این مناطق به نامهای دیگری همچون «غور»، «غرجستان» و «زابلستان» نیز شناخته میشوند.[۸] گروهی از این مردم، همچنین، در شمال افغانستان سکونت دارند.[۹] امروزه با احتساب هزارههای اهل تسنن و اسماعیلیه، مردم هزاره در تمامی ولایات افغانستان حضور دارند. پس از قتلعام مردم هزاره در دهۀ 1270ش، بسیاری از زمینهای این مردم توسط کوچنشینهای پشتون تصرف شد.[۱۰]
تاریخچه
در خِلال سالهای 1891-1892م، پس از روی کار آمدن «امیر عبدالرحمن» حاکم پشتون کابل، هزارههای افغانستان که مدتها تحت فشار حکومت مرکزی و کشتار، تخریب، غصب اموال و به بردگی بردن بخشی از ساکنان خود بودند، بر ضد حکومت افغانستان شورش کردند. این شورشها، پس از دو سال توسط حکومت مرکزی سرکوب شد و هزارهها به مدت یک سده (تا روی کار آمدن دولت حزب خلق و پرچم در 1357ش) در انزوای سیاسی، اجتماعی و محرومیتهای اقتصادی بودند. در این مدت، بسیاری از مردم هزاره که مورد کشتار بیرحمانۀ حکومتها قرار گرفته بودند به کشورهای همجوار مانند ایران (شهر مشهد)، پاکستان (شهر کویته)، هند، عراق، سوریه و مناطقی از روسیۀ تزاری مهاجرت کردند. هزارههایی که به کشورهای ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، قزاقستان و داغستان مهاجرت کرده بودند، بهدلیل شباهتهای نژادی و ظاهری، پس از مدتی، بهصورت کامل با مردم آن مناطق یکی شده و لهجه و هویت قومی خود را از دست دادند. اما، آن دسته از مردمان هزارهای که به ایران، پاکستان و سایر کشورها کوچ کرده بودند از نظر نژادی و ظاهری بسیار متفاوت بوده و در نتیجه به حفظ فرهنگ، لهجه و هویت قومی خود پایبند بودند. در ایران، مردم هزاره را تا مدتها «بربری» میخواندند[۱۱] که پس از مدتی به «خاوری» تغییر نام یافت.[۱۲] در پاکستان نیز در سال 1341ش، دولت پاکستان، قوم هزاره را بهعنوان یکی از اقوام پاکستان به رسمیت شناخت اما هزارههای کویته، از دهۀ 1360ش، همواره مورد خشونت و حملات تروریستی بودهاند.[۱۳]
پس از آن و در سدۀ بیستم میلادی، دورۀ سیاهی بر افغانستان حاکم بود. در دوران حکومتی حزب خلق و پرچم، کشتارهای بیرحمانهای به راه افتاد که تنها در یک مورد، بیش از 5 هزار شهید را پیدا کردند. هزارههای افغانستان، بهدلیل کاهش قدرت دولتی و برخی آزادیهای به دست آمده در پی مقاومت مسلحانه علیه دولت حزب خلق و پرچم تلاش کردند همچون سایر اقوام در افغانستان به حقخواهی و حضور در عرصههای سیاسی افغانستان روی آورند. در دهۀ 1350ش، برخی از روحانیون هزارۀ شیعه در ایران به تشکیل احزاب متعدد جهادی روی آوردند. این گروهها، در مناطق هزارهجات، حوزههای علمیه راه انداخته و جادههای خامه بین مناطق کشیدند.[۱۴] پس از مدتی و در دهۀ 1360ش، افغانستان وارد یک جنگ داخلی شد که زمینههای این جنگ، پس از کودتای داوودخان[۱۵] در 1352ش پایهگذاری شده و در نهایت با انقلاب «هفت ثور» در 1357ش[۱۶] و همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت. در این دوران، مردم هزاره نیز درگیر این جنگ داخلی شدند. هزارهها تلاش کردند ضمن باز پسگیری برخی از مناطق خود، حزبی قدرمند را بهنام خود برپا کنند. در 1368ش، این مردم با ادغام احزاب مختلف، حزبی بهنام «حزب وحدت اسلامی افغانستان» را راهاندازی کردند. عبدالعلی مزاری، بهعنوان اولین دبیر کل حزب وحدت اسلامی، هدف از تشکیل این حزب را تأمین عدالت اجتماعی و مشارکت سیاسی شیعیان بهخصوص مردم هزاره در سیاستهای ملی کشور افغانستان اعلام کرد.[۱۷] مبارزات حزب وحدت و نیروهای آنها در دفاع از حقوق جامعۀ شیعه و مردم هزاره در افغانستان به «مقاومت غرب کابل» شهرت یافت.[۱۸] حضور طالبان و شهید شدن عبدالعلی مزاری توسط طالبان، مردم هزاره شدیداً متأثر کرد. آنها، در سالهای پیاپی و در شهرهای مختلفی مورد قتلعام و نسلکشی توسط طالبان قرار گرفتند.[۱۹]
در سدۀ بیستویکم میلادی، با سقوط طالبان در افغانستان، قانون اساسی نو در این کشور نوشته شد و با حمایت برخی از نهادهای بینالمللی، مردم هزاره توانستند تعداد قابل قبولی از کرسیهای پارلمان افغانستان را بهدست آورند. آنها همچنین، توانستند در دولت حضور یافته و در سه دوره، سمت معاونت دوم ریاست جمهوری افغانستان را کسب کنند. همچنین چندین کرسی وزارت در دولت بهدست آوردند و نیز یک نفر در سمت شورای عالی قضایی منصوب شد. هرچند، قوانین جدید در افغانستان، حکایت از حقوق برابر برای تمام اقوام در این کشور داشت، اما قوم هزاره همچنان مورد هجوم حرکات نژادپرستانه بوده و سالیانه، هزاران تن از این مردم، در پی حملات متعددی کشته میشوند. برخی از سازمانهای غیردولتی[۲۰] گزارشهایی از بدتر شدن وضعیت حقوق شهروندی مردم هزاره و حملات نژادپرستانه علیه آنها، در سالهای اخیر، ارائه دادهاند.[۲۱] با شروع دور جدید تسلط طالبان در افغانستان از مرداد ماه 1401ش، هزارهها دوباره به حاشیه رانده شده و مورد تبعیضهای بسیاری قرار گرفتهاند.[۲۲]
نسلکشی هزارهها
قوم هزاره، در طول دوران سلطنتی افغانستان و نیز در دهههای اخیر همواره مورد ظلم و خشونت حکومت مرکزی در افغانستان بودهاند. بسیاری از کارشناسان، شروع این نسلکشی را از زمان حکومت عبدالرحمن خان میدانند که در حدود 60 درصد از مردم هزاره را قتلعام کرده و بر اساس فرامین او، طی سالهای طولانی، مردم هزاره را بهعنوان برده خرید و فروش میکردند.[۲۳] پس از روی کار آمدن گروه طالبان نیز این مردم همواره مورد آزار و اذیت قرار گرفتند؛ برای مثال، طالبان، به هزارههای شیعه در ولایت مزارشریف هشدار دادند که یا مسلمان شوند یا این کشور را ترک کنند و پس از آن، هزاران نفر از شیعیان هزاره را در این ولایت کشتند. کشتاری مشابه نیز در ولسوالی «یکهاولنگ» در ولایت بامیان برای شیعیان هزاره رخ داد. گروههای هزاره، آمار کشتهها در دورۀ طالبان را تا 15 هزار نفر اعلام کردهاند. همچنین، از سال 2015م، گروه تندروی داعش نیز در افغانستان حضور یافت و در نتیجه، جمعیت هزاره در معرض حملات مرگبارتری قرار گرفتهاند.[۲۴] بسیاری از مردم افغانستانی در سراسر دنیا، نسبت به کشتارهای هدفمند، طی این سالها اعتراض کرده و مدافعان حقوق بشر، جامعۀ جهانی و برخی نهادهای بینالمللی را به سکوت در برابر کشتار قوم هزاره متهم کردند.[۲۵]
از جمله حملات صورتگرفته علیه مردم هزاره، تا زمان نگارش این مقاله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- حمله و درگیری تعدادی از اهل سنت با عزاداران در شهر هرات در روز عاشورای سال 1384ش.
- انفجار بمب میان عزاداران روز عاشورا و به شهادت رسیدن بیش از 60 نفر در شهرهای کابل و مزار شریف، در 1390ش.
- تیرباران 14 مسافر هزاره، در مسیر فیروزکوه بهسمت کابل، در 27 رمضان 1393ش.
- انفجار دو بمب در میان اجتماع معترضین شیعیان هزاره، موسوم به جنبش روشنایی، در کابل، در 1395ش.
- انفجار مسجد باقرالعلوم در غرب کابل، در روز اربعین سال 1395ش.
- حملۀ انتحاری به مسجد الزهرا، در دشت برچی کابل، در شب قدر سال 1396ش.
- حملۀ انتحاری به مسجد امام زمان قلعۀ نجارهای خیرخانه در کابل، در 1396ش.
- حمله به روستای شیعهنشین میرزاولنگ و به شهادت رسیدن تعداد زیادی از مردم این روستا در 1396ش.[۲۶]
- انفجار در مرکز آموزشی موعود، در سمت غرب کابل و کشته شدن 48 دانش آموز در 1397ش.
- حمله به مراسم سالگرد شهادت عبدالعلی مزاری در مصلی شهید مزاری در غرب کابل در 1398ش.
- حمله به بیمارستان زنان و کودکان در دشت برچی کابل و کشته شدن 24 نفر در 1399ش.[۲۷]
- انفجار در مرکز آموزشی کوثر دانش در دشت برچی کابل و کشته و زخمی شدن 100 نفر در 1399ش.[۲۸]
- انفجار در نزدیکی مدرسه سیدالشهدای کابل و کشته شدن 85 نفر که بیشتر آنها دانشآموزان دختر بودند در 1400ش.[۲۹]
- حمله به دبیرستان عبدالرحیم شهید در دشت برچی و به شهادت رسیدن تعداد زیادی کودک و نوجوان در 1401ش.[۳۰]
- انفجار در آموزشگاه کاج در غرب کابل و کشته شدن حداقل 53 نفر که بیشتر قربانیان آن دانشآموزان دختر بودند در 1401ش.[۳۱]
در سال 1401ش، نسلکشی هزارهها مورد توجه تبلیغاتی برخی بنگاههای خبری در جهان قرار گرفت؛ اما از منظر اندیشمندان شیعه در افغانستان، تبعیض سیستماتیک علیه مردم هزاره، یک سیاست رسمی دولتهای افغانستان در سدۀ اخیر بوده است. این تبعیض در حوزههای گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین پذیرش در دانشگاه، ارتش و حتی عرصۀ دیپلماسی، إعمال شده است. با دستیابی دوبارۀ طالبان به قدرت در افغانستان، تهدیدها علیه قوم هزاره از سوی گروههای تکفیری، همچنان ادامه دارد و طالبان نیز در کنترل این وضعیت، ناتوان هستند تا جایی که دامنۀ حملات انتحاری حتی به شهرهای پشتوننشین نیز گسترش یافته است. از منظر اندیشمندان شیعه افغانستان، افراطیگریِ گروههای تکفیری کاملا مورد حمایت سازمانهای اطلاعاتی و رادارگریز قدرتهای جهانی است.[۳۲]
جمعیتشناسی
منابع مختلف جمعیت هزارهها را با احتساب هزارههای اسماعیلی و اهل تسنن، در حدود 40 درصد از جمعیت افغانستان تخمین زدهاند.[۳۳] هرچند، از جمعیت دقیق مردم هزاره در سراسر دنیا، آمار دقیقی در دست نیست. برخی از آمار ثبتشده نشان میدهند که جمعیت مردم هزاره در 1306ش، در حدود 2,250,000 نفر بوده که در 1350ش به 3 میلیون نفر[۳۴] و در اواخر دهۀ 1360ش، به حدود 4 میلیون نفر (با احتساب مهاجرین هزاره در ایران و پاکستان) افزایش یافته است.[۳۵]
دین و مذهب
مردم هزاره، از نظر دینی، مسلمان و از نظر مذهب پیرو شیعه دوازدهامامی،[۳۶] حنفی و اسماعیلی هستند.[۳۷] ارتباط مردم هزاره با مسلمانان در سده نخست هجری رخ داده است. با نخستین حضور علویان در شهرهایی همچون هرات و بلخ، هزارهها با اهلبیت آشنا شده و در زمان غازانخان، به مذهب تشیع گرایش پیدا کردند.[۳۸]
زبان
زبان رسمی در میان مردم هزاره، فارسی دری با گویش «هزارگی» است. کارشناسان، این زبان و گویش را شاخهای از زبانهای هندی- ایرانی و نیز آمیخته با واژههای مغولی میدانند.[۳۹]
اقتصاد
قوم هزاره، در طول تاریخ، با جنگها و آسیبهای بسیاری همراه بودهاند که در نتیجۀ آنها، زمینها و مراتع بسیاری را از دست دادند. بسیاری از آنها در افغانستان به دامپروری، کِشت گندم و جو و نیز کارگری مشغول بودند.[۴۰] در آخرین دهۀ سلطنت در افغانستان (1340ش)، طبقات مختلف اجتماعی از مردم هزاره وجود داشت که شامل تاجران شهری، کارگران شهری، کشاورزان طبقۀ متوسط، دهقانان کم زمین و دهقانان بیزمین بودند.[۴۱]
مشاهیر
محمدعلی مدرس افغانی، محمدعلی غزنوی، سید اسماعیل بلخی، قربانعلی محقق کابلی، محمداسحاق فیاض، عبدالعلی مزاری،[۴۲] محمدباقر موحدی نجفی، محمد امینی بامیانی، محمدباقر فاضلی بهسودی، واعظزاده بهسودی، محمدکریم خلیلی، محمد محقق و سرور دانش، از جمله مشاهیر دینی و سیاسی سالهای اخیر هزارهها هستند. در طول تاریخ قوم هزاره دارای شخصیتهای معروف دیگر نیز بوده است.
پانویس
- ↑ کانفیلد، «هزاره»، ترجمه و تلخیص معصومه ابراهیمی، وبسایت دانشنامه ایران زمین.
- ↑ یزدانی، پژوهشی در تاریخ هزارهها، 1373ش، ج1، ص146.
- ↑ خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، 1385ش، ص273.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، 1386ش، ص62؛
بندهش (فرنبغ دادگی)، تهران، توس، 1375ش.، ص70؛
«تاریخچۀ قوم هزاره»، خبرگزاری عصر اسلام. - ↑ کانفیلد، «هزاره»، ترجمه و تلخیص معصومه ابراهیمی، وبسایت دانشنامه ایران زمین.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، 1386ش، ص73.
- ↑ پولادی، هزارهها، 1387ش، ص79-80؛
کاتب، سراج التواریخ، ج1، 1862م. - ↑ پولادی، هزارهها، 1387ش، ص99؛
موسوی، هزارههای افغانستان، 1386ش، ص103؛
غبار، جغرافیای تاریخی افغانستان، 1368ش، ص172. - ↑ Bright, International Encyclopedia of Linguistics, 1992, Vol. 2, P. 231
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، 1386ش، ص100.
- ↑ ارانسکی، مقدمة فقهاللغة ايراني، 1379ش، ص293.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، 1386ش، ص198-203.
- ↑ «شیعیان و هزارههای کویته»، خبرگزاری اطلس.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، 1386ش، ص237.
- ↑ نخستین رئیس جمهور افغانستان
- ↑ انقلابی که به رهبری حزب خلق و پرچم، علیه حکومت داوودخان، به راه افتاد.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، 1386ش، ص248.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، 1386ش، ص256.
- ↑ بهمنی قاجار، شیعیان افغانستان، 1392ش، ص432.
- ↑ NGO
- ↑ Adelkhah, Olszewska, Zuzanna, "The Iranian Afghans", Iranian Studies 40 (2), 2007, P137-165.
- ↑ «هزاره»، وبسایت ویکی شیعه.
- ↑ پولادی، حسن، هزارهها: تاریخ، سیاست، اقتصاد و فرهنگ، 1989م؛
«نسلکشی خاموش هزارهها»، خبرگزاری جمهوری اسلامی. - ↑ «چرا مردم هزاره در افغانستان از نسلکشی هراس دارند؟»، وبسایت دیدار نیوز.
- ↑ «نسلکشی خاموش هزارهها»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
- ↑ «همه چیز دربارۀ جنایت هولناک میرزاولنگ افغانستان»، خبرگزاری رسمی حوزه.
- ↑ «هزاره»، وبسایت ویکی شیعه.
- ↑ حسنی، «24 کشته و 57 زخمی در حمله انتحاری بر دانشآموزان کوثر دانش»، وبسایت خبرنامه.
- ↑ «افزایش تعداد شهدای انفجار در مدرسۀ سیدالشهدا کابل به 85 نفر»، خبرگزاری فارس.
- ↑ «داغ تازۀ دشت برچی»، خبرگزاری اعتماد.
- ↑ «آموزشگاه دخترانه کاج کابل»، وبسایت همشهری آنلاین.
- ↑ «متن نامۀ آیتالله واعظزادۀ بهسودی به دبیرکل سازمان ملل»، وبسایت فیسبوک، تاریخ بازدید: 2 آبان 1401ش.
- ↑ دولت آبادی، شناسنامه افغانستان، 1387ش، ص28.
- ↑ پولادی، هزارهها، 1387ش، ص32.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، 1386ش، ص100.
- ↑ کانفیلد، «هزاره»، ترجمه و تلخیص معصومه ابراهیمی، وبسایت دانشنامه ایران زمین.
- ↑ پولادی، هزارهها، 1387ش، ص205-207.
- ↑ «هزاره»، وبسایت ویکی شیعه.
- ↑ مصاحب، دايرةالمعارف فارسي، 1374ش، ص3286.
- ↑ Muslim peoples, ed, Richard v. Weeks, U.S.A, 1984, vol, 1, pp 327-332
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، 1386ش، ص152.
- ↑ «هزاره»، وبسایت ویکی شیعه.
منابع
- «آموزشگاه دخترانه کاج کابل»، وبسایت همشهری آنلاین، تاریخ بارگذاری: 8 مهر 1401ش.
- ارانسکی، ای.م. مقدمة فقهاللغة ايراني، ترجمة كريم كشاورز، تهران، پیام، 1379ش.
- «افزایش تعداد شهدای انفجار در مدرسۀ سیدالشهدا کابل به 85 نفر»، خبرگزاری فارس، تاریخ بارگذاری: 20 اردیبهشت 1400ش.
- بندهش (فرنبغ دادگی)، تهران، توس، 1375ش.
- بهمنی قاجار، محمدعلی، «جایگاه سیاسی و اجتماعی شیعیان افغانستان»، تهران، مؤسسۀ مطالعات اندیشهسازان نور، 1392ش.
- پولادی، حسن، هزارهها: تاریخ، سیاست، اقتصاد و فرهنگ، ترجمۀ علی عالمی کرمانی، کمپنی مغول، 1989م.
- پولادی، حسن، «هزارهها»، ترجمۀ علی عالمی کرمانی، تهران، عرفان، 1387ش.
- «تاریخچۀ قوم هزاره»، خبرگزاری عصر اسلام، تاریخ بارگذاری: 28 اردیبهشت 1400ش.
- «چرا مردم هزاره در افغانستان از نسلکشی هراس دارند؟»، وبسایت دیدار نیوز، تاریخ بارگذاری: 8 آبان 1400ش.
- حسنی، فریدون، «24 کشته و 57 زخمی در حمله انتحاری بر دانشآموزان کوثر دانش»، وبسایت خبرنامه، تاریخ بازدیدی: 18 مهر 1401ش.
- خاوری، تقی، مردم هزاره و خراسان بزرگ، چ1، تهران، محمدابراهیم شریعتی افغانستانی، 1385ش.
- «داغ تازۀ دشت برچی»، خبرگزاری اعتماد، تاریخ بارگذاری: 31 فروردین 1401ش.
- دولت آبادی، بصیراحمد، شناسنامه افغانستان، تهران، عرفان، 1387ش.
- «شیعیان و هزارههای کویته»، خبرگزاری اطلس، تاریخ بارگذاری: 26 اردیبهشت، 1398ش.
- غبار، میرغلام محمد، «جغرافیای تاریخی افغانستان»، کابل، مطبعۀ دولتی، 1368ش.
- کاتب، فیض محمد، سراج التواریخ، ج1، کابل، دارالسلطنه کابل، 1862م.
- کانفیلد، رابرت، «هزاره»، ترجمه و تلخیص معصومه ابراهیمی، وبسایت دانشنامه ایران زمین، تاریخ بازدید: 18 شهریور 1401ش.
- مصاحب، غلامحسين، دايرةالمعارف فارسي، تهران، کتابهای جیبی، 1374ش.
- موسوی، سیدعسکر، هزارههای افغانستان، ترجمۀ عزیز طغیان، قم، اشک یاس، 1386ش.
- «نسلکشی خاموش هزارهها»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ بارگذاری: 18 خرداد 1400ش.
- «هزاره»، وبسایت ویکی شیعه، تاریخ بازدید: 18 مهر 1401ش.
- «همه چیز دربارۀ جنایت هولناک میرزاولنگ افغانستان»، خبرگزاری رسمی حوزه، تاریخ بارگذاری: 18 مرداد 1396ش.
- یزدانی، حسینعلی، پژوهشی در تاریخ هزارهها، تهران، محمدابراهیم شریعتی افغانستانی، 1373ش.
- Adelkhah, Fariba; Olszewska, Zuzanna, "The Iranian Afghans", Iranian Studies 40 (2), 2007.
- Bright, William. International Encyclopedia of Linguistics. Oxford: Oxford University Pres, 1992.
- Muslim peoples, ed, Richard v. Weeks, U.S.A, 1984.