قیامهای مردم هزاره
قیامهای مردم هزاره؛ ایستادگیهای مردم هزاره در برابر ظلم و بیدادگریهای اجتماعی.
قیامهای مردم هزاره، در تاریخ پرتحول این مردم، بارها اتفاق افتاده است؛ اما معروفترین آنها قیام علیه عبدالرحمن بود. شکست قیام مردم هزاره بر ضد عبدالرحمن، موجب فروپاشی نظام اجتماعی این مردم شد و تبعیض اجتماعی علیه آنها را تشدید کرد.
مفهومشناسی
واژۀ عربی «قیام» بهمعنای بهپاخاستن، در علم سیاست به خیزش یا حرکت مبارزاتی هدفمند و آگاهانهای گفته میشود که برای بهبود وضعیت اجتماعی از طریق اصلاح یا انقلاب صورت میگیرد. قیام شامل حرکتهای انقلابی، اصلاحطلبی، استقلالطلبی و جهاد رهاییبخش میشود که میتواند فردی یا جمعی باشد؛[۱] مردم هزاره در طول تاریخ، بارها قیام و حرکتهای مبارزاتی در برابر حاکمیتهای ظالمانه را آزمودهاند.[۲]
قیام علیه عبدالرحمن
بیعدالتی در عصر احمدشاه ابدالی معروف به دُرّانی (۱۱۰۱–۱۱۵۱ش) موجب شد که بخش بزرگی از زمینهای شمال قندهار از دست مردم هزاره خارج شود. در دورۀ عبدالرحمن(1882-1893م) این تبعیض علیه مردم هزاره بهصورت سازمانیافتهتر ادامه پیدا کرد. مقامات رسمی و برخی نویسندگان، علت اصلی قیام مردم هزاره را از دستدادن قدرت، منافع و امتیازات سران هزاره دانستهاند؛ اما پژوهشها نشان میدهد که بهرغم تسلیمی مردم هزاره، تحقیر علمای دینی، تخریب مکانهای مذهبی، ایجاد محدودیتهای شدید قومیتی،[۳] دستگیریها و کشتار هزارهها و تعرض به ناموس آنها توسط سربازان عبدالرحمن، بهصورت گسترده صورت میگرفت.[۴] مالیاتهای کمرشکن، ازجمله مالیاتهای ویژۀ مردم هزاره، دیگر عامل قیام مردم هزاره بود.[۵] در پی تقویت این عوامل، مردم از سال 1882م با هدف استقلال کامل از قید حاکمیت عبدالرحمن، دست به قیام زدند.[۶] قوای نظامی عبدالرحمن، با تسخیر هزارجات، قیامهای مردمی در جاغوری، مالستان، شیخعلی، ترکمن و پارسا را سرکوب کردند.[۷] در این میان هزارههای شیخعلی با کشتار، کوچ اجباری، دستگیری و جریمههای مالی سنگین روبهرو شدند.[۸] از سال 1890م بهرغم تسلیمی مرم هزاره، عبدالرحمن مرحلۀ دیگری از سرکوب هزارجات را آغاز کرد و در منطقۀ ارزگان که عبدالرحمن آن را یاغستان نامیده بود، به مردم دستور داد که با دستان خود به تخریب قلعهها بپردازند. نیروهای عبدالرحمن در جریان خلع سلاح این مردم، از هیچ ظلمی دریغ نکردند. این ظلمها زمینهساز قیام دوبارۀ مردم علیه عبدالرحمن شد؛ بهویژه آنکه سه نفر از سربازان عبدالرحمن در آوریل 1892م، در منطقۀ پهلوان/ پالان ارزگان به یک زن تجاوز کرده و شوهر او را نیز کشتند. مردم، متجاوزین را کشتند و طایفۀ پهلوان، مراکز نظامی را تصرف کردند. با پیوستن هزارههای همجوار به قیامکنندگان، نیروهای عبدالرحمن از منطقه گریختند. با دعوت محمدعظیم بیگ، میر «دایزنگی» از تمام میران هزاره در یک مارکه (جلسه)، با امضای تعهدنامه، برای اولینبار مردم هزاره متحد شدند و قیام هزاره با رهبری محمدعظیم بیگ، سراسری شد.[۹] عبدالرحمن با گرفتن فتوا از برخی عالمان دین،[۱۰] هزارهها را کافر نامید و جنگ علیه آنها را جهاد مقدس اعلان کرد و مال، دارایی، زمین و ناموس هزاره را جایزۀ جنگجویان تعیین کرد. با اجتماع جنگجویان از مناطق مختلف افغانستان، بهویژه کوچیهای افغان، مقاومت مردمی، بهرغم مقاومت شدید، در آگوست 1892م شکسته شد. در اوایل 1893م، یکبار دیگر مردم دایزنگی، بهسود و دایکندی قیام کردند و مردم بهزودی بخش عظیمی از هزارستان را در اختیار گرفتند و قدرت خود را تثبیت کردند. در آغاز خسارات زیادی به نیروهای عبدالرحمن وارد کردند و حتی میرهای طرفدار دولت را نیز میکشتند و زمینهای آنها را تصاحب میکردند. عبدالرحمن تعدادی از ملاها و سادات را با وعدۀ عفو عمومی، تخفیف مالیات و تعیین حاکم پیشنهادی مردم، نزد رهبران قیام فرستاد اما این وعدهها از سوی هزارهها رد شد. سرانجام عبدالرحمن پذیرفت که هزارستان ذیل حکومت مرکزی افغانستان دارای ویژگیهای خود باشد؛ اما اختلافات داخلی و کمبودها، بار دیگر هزارهها را تضعیف کرد و در نوامبر 1893م قیام پایان یافت.[۱۱]
بر اساس برخی گزارشهای تاریخی، در قیام مردم هزاره علیه عبدالرحمن، 62 درصد جمعیت مردم هزاره نابود شد. سرکوب قیامکنندگان با پیامدهای زیر همراه بود:
1. قتل عام تمام عیار، دستگیری، شکنجه و اعدامهای گروهی.
2. فروش زنان و کودکان هزاره بهعنوان برده در داخل و خارج کشور و رسمیت تجارت برده. حدود 8000 زن و دختر هزاره در کارخانههای کابل به کار اجباری گماشته شدند.
3. کوچهای اجباری و آوارگی در داخل و خارج کشور (ایران، هند و آسیای مرکزی) و تغییر مذهب و هویت بخش عظیمی از هزارههای آواره.
4. فروپاشی نظام اجتماعی هزاره و حاکمیت حکام افغان بر سرنوشت هزاره و تداوم ستم بر آنها.
5. خلعسلاح کامل هزاره و محرومیت از داشتن اسب و سلاح گرم و سرد.
6. وضع مالیات و جریمههای کمرشکن.
7. جمعآوری و ضبط تمام دارایی بهشمول مواد غذایی، در نتیجه گسترش گرسنگی مهلک.
8. تخریب خانهها و سوزاندن مزارع و باغها.
9. واگذاری زمینهای حاصلخیز و چراگاههای سرسبز مردم هزاره به طوایف افغان.
10. تحکیم پایههای سیاست هزارهستیزی.[۱۲]
واکنشهای خارجی
کشور ایران در برابر این واقعه سکوت کرد؛ اما هند بریتانیوی در ابتدا سکوت کرد؛[۱۳] اما پس از شعلهور شدن آتش جنگ تمام عیار علیه مردم هزاره، برای عبدالرحمن پیشنهاد داد تا چند نفر افسر نظامی انگلیس بهعنوان مشاور امر سرکوب قیام، در مناطق هزارجات فعالیت کنند که بنابر دلایلی قبول نشد. وزارت خارجۀ روسیه در 17 می 1892م، برای وزارت دفاع نامۀ رسمی داد و به مأمورین خود هدایت فوقالعاده صادر کرد که برای ما لازم نیست تا در مبارزه میان هزارهها و جمشیدیها علیه حکومت افغانها دخالت کنیم.
واکنشهای داخلی
در داخل کشور، فیروزکوهیها و جشمیدیها به قیامگران پیوستند. ساکنین خوست، کابل و کوهستان نیز در حمایت از قیام برخواستند و خوشبینی خود را نسبت به آن نشان دادند. ساکنین کابل که با حکومت عبدالرحمن مخالف بودند، معلومات رسمی دولت و امور جنگی را برای هزارهها میفرستادند. ازبکهای میمنه بهشمول والی (استاندار) از قیام، دلسوزانه حمایت کردند. والی میمنه «محمدشریفخان» برای محمدعظیم بیگ و دیگر رهبران قیام، نوشت و اطمینان داد که او نیز قیام خواهد کرد. برخی از محققان معتقدند که برخی از افسران نظامی افغانها (پشتون) نیز به قیامکنندگان پیوستند و حتی برخی از مسؤلین امور کابل برای سرنگونی عبدالرحمن به قیام هزارهها چشم امید دوخته بودند.[۱۴]
قیام علیه ظاهر شاه (1946م)
مالیات کمرشکن که برخی ویژۀ هزارهها بود، سیاست هزارهستیزانۀ دورۀ نادرشاه و ظاهرشاه و حمایت از کوچیهای پشتون که همواره باعث آزار و اذیت مردم هزاره بودند، عواملی بود که مردم هزاره را یکبار دیگر وادار به قیام کرد. هدف قیام 1946م، رهایی از شر مالیات سنگین ویژۀ مردم هزاره بهویژه مالیۀ روغن و رهایی از شر کوچیها و ستمهای بیحساب حاکمان محلی بود.[۱۵] با اصلاحات اجتماعی و حقوقی طی سلطنت نسبتا لیبرالی امانالله نوادۀ عبدالرحمن در دهۀ 1920م، بهطور موقت حقوق خاصی برای هزارهها تأمین شد، قانون بردگی لغو و هزارهها هویت خود را بازیافتند؛ اما با قدرت گرفتن ناسیونالیزم افغانی توسط محمود طرزی، هویت فرهنگی و تاریخی هزارهها مورد انکار قرار گرفت. بیعدالتی علیه هزارهها افزایش یافت و آنها حمایتهای قانونی را از دست دادند؛ بهگونهای که در دادگاه کابل خون هزارۀ کشته شده به دست کوچی پشتون 600 افغانی و خسارت پای شکستۀ شتر کوچی 3700 افغانی تعیین شد. در سالهای 1929-1933م به دستور نادرشاه بسیاری از چهرههای هزاره و شیعه ترور شدند. گونههای مختلف مالیات بهویژه مالیۀ روغن ویژۀ مردم هزاره که به «روغن کتهپاو» شهرت یافت، در 1929-1946م وضع شد. این وضعیت سبب شد که مردم هزاره با رهبری ابراهیمبیگ معروف به «گاوسوار» در 1946م قیام کنند و برخی از مراکز دولتی را در هزارجات تصرف کرده و چند تن از مقامات محلی را اعدام کردند. این قیام با مذاکره و بدون خونریزی گتسرده، پایان یافت، مالیات روغن لغو شد. [۱۶] و ظلم مأمورین حکومتی و کوچیها کاسته شد.هرچند قیامکنندگان سرکوب نشد اما حکومت رهبر قیام را با واسطهگری دیگران به کابل آورده و بعد از ملاقات با ظاهر شاه و صدر اعظم، در کابل تحت نظر گرفت و خانوادۀ او را به سمت شمال تبعید کرد. این قیام هزارهها قیام «دهقانها» نام گرفت و ابراهیمبیگ رهبر قیام، محبوبیت خاصی میان هزارهها پیدا کرد. با ورود او به کابل، مردم با اشعار زیر از او استقبال کردند:
قیام علیه حکومت خلقوپرچم
روحیۀ وطندوستی، استقلالطلبی، دفاع و مراقبت از آموزههای دینی و مذهبی و نیز کشتار، گرفتاری، شکنجه و ناپدیدکردنهای اجباری سران قومی و مذهبی مردم هزاره، عواملی بود که این مردم را به اولین قیامکنندگان علیه حکومت خلقوپرچم در دورۀ معاصر تبدیل کرد. استقرار نظام اسلامی و رهایی از نظام کمونیستی، هدف قیام علیه جمهوری دموکراتیک خلق در افغانستان بود.[۱۸] رهبران حزب خلقوپرچم با تغییرات اندکی در وضعیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مردم هزاره بهویژه در شهرها از جمله کابل بهوجود آوردند؛[۱۹] اما رویکرد کلی حاکم بر سیاست افغانستان در دو سدۀ اخیر، همچنان حفظ شد و از همان آغاز بسیاری از بزرگان هزاره دستگیر و بهصورت گروهی ناپدید شدند.[۲۰] اولین قیام مردمی، دو ماه بعد از کودتای خلقوپرچم، در 26 دلو/بهمن 1357ش از ولسوالی (شهرستان) درهصوف آغاز شد و هزارهها، این ولسوالی را از تصرف حکومت خارج کردند. در 3 حوت/اسفند همان سال هزارههای ولسوالی چهارکنت بلخ قیام کردند.[۲۱] در 2 و 3 سرطان/تیر 1358ش، قیام مردم چنداول که مرکز شیعیان و هزارههای کابل در آن زمان بود.[۲۲] این قیامها در ظرف سه ماه به سراسر هزارستان گسترش یافت و سرآغاز جهاد سراسری مردم افغانستان شد.[۲۳] پیروزی در این جهاد، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی مردم هزاره بود و ساختار اجتماعی و سیاسی مردم هزاره تحول قابل توجهی پیدا کرد.[۲۴]
پانویس
- ↑ جمشیدی، «مفهوم و ماهیت قیام در اندیشۀ سیاسی امام خمینی»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، 1379ش، ص177-186.
- ↑ حلامیس، «هزارهها و ضرورت بازخوانی گذشته»، وبسایت طرح نو.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص266-269.
- ↑ تیمورخانوف، تاریخ ملی هزاره، 1372ش، ص194-198.
- ↑ تیمورخانوف، تاریخ ملی هزاره، 1372ش، ص226.
- ↑ دولتآبادی، هزارهها از قتل عام تا احیای هویت، 1385ش، ص57-65.
- ↑ غرجستانی، کلهمنارها در افغانستان، 1372ش، ص105-116.
- ↑ تیمورخانوف، تاریخ ملی هزاره، 1372ش، ص198-203.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص266-269.
- ↑ تیمورخانوف، تاریخ ملی هزاره، 1372ش، ص201 -209.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، 1379ش، ص177-186.
- ↑ دولتآبادی، هزارهها از قتل عام تا احیای هویت، 1385ش، ص57-65.
- ↑ تیمورخانوف، تاریخ ملی هزاره، 1372ش، ص201 -209.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، 1379ش، ص213-127.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، 1379ش، ص177-186.
- ↑ «قیام تاریخی و دهقانی ابراهیم خان گاوسوار»، وبسایت هزارهورلد.
- ↑ حلامیس، «هزارهها و ضرورت بازخوانی گذشته»، وبسایت طرح نو.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، 1379ش، ص231-235.
- ↑ حلامیس، «هزارهها و ضرورت بازخوانی گذشته»، وبسایت طرح نو.
- ↑ «قیام سوم حوت، اعتبار و توانایی بزرگترین ابرقدرت نظامی و ایدئولوژیک دوران جنگ سرد را به چالش کشید»، خبرگزاری صدای افغان.
- ↑ «نگاهی به قیام چنداول 1358ش» وبسایت همصنفی.
- ↑ «قیام سوم حوت، اعتبار و توانایی بزرگترین ابرقدرت نظامی و ایدئولوژیک دوران جنگ سرد را به چالش کشید»، خبرگزاری صدای افغان.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، 1379ش، ص236-262.
منابع
- تیمورخانوف، ل، تاریخ ملی هزاره، ترجمۀ عزیز طغیان، قم، اسماعیلیان، 1372ش.
- جمشیدی، محمدحسین، «مفهوم و ماهیت قیام در اندیشۀ سیاسی امام خمینی»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه، تاریخ درج مطلب: 8 آبان 1390ش.
- حلامیس، غلامسخی، «هزارهها و ضرورت بازخوانی گذشته»، وبسایت طرح نو، تاریخ درج مطلب: 26 بهمن 1396ش.
- دولتآبادی، بصیراحمد، هزارهها از قتل عام تا احیای هویت، قم، چاپ اول، 1385ش.
- غرجستانی، محمدعیسی، کلهمنارها در افغانستان، قم، اسماعیلیان، تابستان 1372ش.
- فرهنگ، میرمحمد¬صدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، ویرجینیا، امریکن سپیدی، قوس (آذر) 1367ش.
- «قیام تاریخی و دهقانی ابراهیم خان گاوسوار»، وبسایت هزارهورلد، تاریخ درج مطلب: 1 آذر 1401ش.
- «قیام سوم حوت، اعتبار و توانایی بزرگترین ابرقدرت نظامی و ایدئولوژیک دوران جنگ سرد را به چالش کشید»، خبرگزاری صدای افغان، تاریخ درج مطلب: 4 اسفند 1391ش.
- موسوی، عسکر، هزارههای افغانستان، ترجمۀ اسدالله شفایی، تهران، مؤسسۀ فرهنگی هنری نقش سیمرغ، 1379ش.
- «نگاهی به قیام چنداول 1358ش» وبسایت همصنفی، تاریخ درج مطلب: 16 مرداد 1399ش.