نگارگری
نگارگری، نوعی نقاشی ظریف، معنوی و تزیینی ایرانی.
نگارگری، هنر اصیل ایرانی است که رابطة عمیق با معناگرایی مردم ایران دارد و از نظام فرهنگی و عاطفی ایرانیان مایه گرفته است. هنر نگارگری از مفاهیمی مانند تعالی روح، رسیدن به عالم معنا و دیگر مفاهیم مشابه نشأت میگیرد. نگارگر آنچه را در عالم معنا یافته با بهرهگیری از تعالیم اسلامی به تصویر میکشد و اثری هنری میآفریند. شخصیتپردازی و تنوع و ترکیب رنگ در نگارگری، معنادار است.
مفهوم شناسی
نگارگری بهمعنی نقاشی و صورتگری،[۱] در هنر اسلامی ـ ایرانی با مفهوم عرفانی «نگار»، پیوند خورده و اشاره به خداوند دارد که در صورتهای مختلف جلوهگری میکند و نگارگر، ترسیم کنندۀ شکوه خداوند است.[۲]
تاریخچه
نگارگری در ایران، سابقهای طولانی داشته و از غارها و سنگنگارههای 12 هزار سالۀ هومیان و دوشه در لرستان تا سنگنگارههای 5 هزار سالۀ سیستان را در بر میگیرد. باستانشناسان نقاشیهای دیواری کوه خواجه اصفهان را متعلق به دورۀ اشکانی در ۲۲۰۰ سال پیش میدانند.[۳] آثار دیگری هم در تپۀ سیلک، چشمهعلی و مارلیک بهدست آمده که نمایانگر نبوغ ایرانیان باستان در هنر نقاشی است.[۴] در دورۀ هخامنشیان نقاشی روی گچهای کاخها وعبادتگاهها و همچنین کاشیها رایج بود. در کاخهای هخامنشی در اطراف دربهای ورودی نقشهایی با رنگهای آبی و سفید و قرمز وجود داشته است.[۵] نقاشیهای دیواری ایوان کرخه در شوش، حاجیآباد در فارس و حصار در دامغان نمونههای نگارگری بهجا مانده از زمان ساسانیان است. یکی از رویدادهای مهم هنری در دوران ساسانی، ظهور هنر مانوی است. طرفداران مکتب مانی به مصورسازی کتابهای مذهبی خود اهمیت زیادی می دادند. در نقاشیهای مانوی خطوط منحنی و نرم در طراحیها و کشیدن قامت کوتاه و سرهای بزرگ رایج بود.[۶] نقاشیهایی که از دورۀ ساسانی بهجا مانده با نام مانی یاد میشود. مانی عقاید و باورهای خود را بهشکل نقاشی تبلیغ میکرد.[۷] کتاب مانی و ارژنگ مهمترین اثر در حوزه نگارگری دورۀ ساسانی است.[۸]
نگارگری بعد از ظهور اسلام
پس از ظهور اسلام، تغییراتی در نگارگری پدید آمد و به نگارگری اسلامی تبدیل شد. در دورۀ سامانیان و غزنویان این هنر رونق یافت و در قرن چهاردهم تا هفدهم میلادی شکوفا بود.[۹] با تداوم تصویرهای مانوی در اوایل دورۀ اسلامی، نقاشی داخل کتاب رواج بیشتری داشت و دیوارنگاری بهندرت انجام میشد؛ اما از سدۀ 11ق بهدلیل رفتوآمد جهانگردان اروپایی به ایران، نقاشی ایرانی از اصول نقاشی اروپایی تأثیر گرفت و نتیجۀ آن قرارگیری عنصر اروپایی در سبک هنر ایرانی شد. نقاشی روی دیوار در دورۀ صفوی بار دیگر رواج یافت. پادشاهان صفوی از نقاشی کارگاهی حمایت نکردند و هنرمندان در این زمینه به نقاشی بر روی ظروف و اشیای روزمره مانند قلمدان و پشت آیینه روی آوردند. این تغییرات هم در سبک نقاشی و هم در ابزار مورد نیاز نگارگر صورت گرفت و هنرمندان بهجای رنگهای طبیعی از رنگ روغن و بوم استفاده کردند.[۱۰]
مکاتب نگارگری
پادشاهان در هر دورهای از افراد با استعداد برای خلق آثار هنری استفاده میکردند و این افراد در کتابخانههای دربار گردهم میآمدند و آثار مختلف را خلق میکردند. این هنرمندان یک استاد برای خود برمیگزیدند. استاد قوانینی وضع میکرد و بر تمام آثار نظارت میکرد تا آثار تولیدشده خارج از استانداردهای معین نباشد. بنابراین آثاری که در برهۀ زمانی و مکانی مشخصی تولید میشد به یکدیگر شباهت پیدا میکردند. مکان خلق این آثار که همان پایتخت بود بهعنوان نام یک سبک و مکتب بر روی آن آثار قرار میگرفت. بهعنوان مثال، مکتب تبریز ناظر به آثاری است که در تبریز، پایتخت ایلخانیان بهوجود آمده است.[۱۱]
1. مکتب بغداد
مکتب بغداد از قدیمیترین مکتبهای نگارگری است که از زمان حکومت خلفای عباسی به وجود آمد. این مکتب نقش مهمی در تحول و گسترش نقاشی اسلامی داشت. در مکتب بغداد ابتدا کتابهای علمی و فنی مصورسازی شد، سپس با مرور زمان نقوش حیوانی و انسانی در کتابهای غیرمذهبی رواج یافت. از جمله کتابهای مصور شده در این مکتب کلیله و دمنه، سمک عیار، طب جالینوس و مفید الخالص است.[۱۲]
2. مکتب سلجوقی
در مکتب سلجوقی هنرمندان ابتدا زمینۀ کاغذ را رنگ و سپس طرح مورد نظر را روی آن اجرا میکردند. بیشترین رنگ استفاده شده در زمینۀ کاغذ رنگ سرخ بود. در طرحهای مصور شده سلجوقی لباسها فاقد چینوچروک و با گل و گياه و نقوشي بهسبک «اسليمي» تزیين ميشد. کشیدن هالههای دور سر، برای جدا کردن بدن از پسزمینه در این مکتب مرسوم بود و بهطور معمول سرها بزرگتر از بدن کشیده میشد.[۱۳]
3. مکتب شیراز
سبک کتابآرایی مکتب نگارگری شـیراز در نسخههای مصورشدۀ شاهنامه دیده میشود. در این دوران تنوع رنگ کم و محدود بود و از رنگهای شاد و تزیینات گل و بوته برای پوشاندن زمین استفاده میشد.[۱۴]
4. مکتب هرات
تيمور پس از تصرف شهرهاي ايران، سمرقند را پايتخت خود قرار داد. او هنرمندان را از ایران و بغداد به سمرقند دعوت کرد و سمرقند مرکز فرهنگ و هنر اسلامی شد. پس از تيمور، پسر او شاهرخ هرات را به پايتختي انتخاب کرد و هنرمندان را به هرات خواند؛ بدین سبب مکتب هرات پايهگذاری شد. در اين دوره، نگارگري به عاليترين درجۀ خود رسيد. کمالالدين بهزاد از هنرمندان اين دوره بود که تحولاتي بزرگی را در هنر نگارگري ايران بهوجود آورد. کليله و دمنه، شاهنامه بايسنقري، مجمع التواريخ، ظفرنامه و خمسۀ نظامي از کتابهاي مصور شده اين دوران است.[۱۵]
5. مکتب تبریزی
در دورۀ ایلخانی، نقاشیها متأثر از سبک چینی بود. در این دوره مصورکردن کتب افزایش یافت. از کتابهای مصورشده در این مکتب میتوان شاهنامۀ فردوسی معروف به شاهنامۀ دموت یا ابوسعیدی و معرادنامه را نام برد. مصورسازی کتب بهشکل کارگاهی در مجموعهای بهنام ربعرشیدی که توسط رشیدالدین فضلالهی بنا شده بود، برای اولین بار در مکتب تبریزی انجام شد.[۱۶] در دوره صفویه، شاه اسماعیل تبریز را بهعنوان پایتخت برگزید و کمالالدین بهزاد را که از هنرمندان دورۀ تیموری بود به تبریز برد و او را به سرپرستی گروهی از نقاشان و خوشنویسان در کتابخانه دربار منصوب کرد.[۱۷] پوشاندن سر افراد با کلاه قرمزرنگ قزلباشی از ویژگیهای بارز نقاشی در این مکتب بود.[۱۸] شاهنامۀ فردوسی و خمسة نظامی در مکتب تبریزی دوم مصور شده است.[۱۹]
6. مکتب اصفهان
با انتقال پایتخت به اصفهان در دورۀ شاه عباس، روابط سیاسی با کشورهای اروپایی افزایش یافت و برخی خصوصیات نقاشی غرب وارد هنر ایرانی شد. در مکتب اصفهان پسزمینه نقاشیها با شاخ و برگ، و ابرهای بدون رنگ ترسیم میشد؛ شبیهسازی بیشتر و طراحی دقیقتر چهرهها رونق یافت. کتابهای ابومسلمنامه و عالمآرای شاه اسماعیل در این دوره مصور شد. [۲۰]
رنگ و طرح در نگارگری
رنگ از عناصر اصلی هنر اسلامی است و در نگارگری مفاهیم و معانی ویژهای دارد. هنرمندان نگارگر مسلمان با آگاهی از روانشناختی رنگها، به گزینش آنها در اثر خود میپرداختند. از منظر آنها، هر رنگ دارای نوعی تمثیل خاص است و با جوانب زندگی، احوالات درونی و روحیۀ انسان همخوانی دارد و اثری عمیق میگذارد. در هنر نگارگری رنگ سفید برترین رنگ و نشانۀ وجود مطلق است. رنگ سفید اساس مراتب هستی است که همۀ رنگها را بههم متصل میکند. رنگ سیاه پستترین رنگ و نشانۀ نیستی است. نگارگران ایرانی بیشتر از رنگهای روشن استفاده میکنند بهگونهای که رنگهای درخشان مکمل یکدیگر هستند.[۲۱]
درونمایۀ نگارگری اسلامی
در هنر نگارگری طرحها از مفاهیمی مانند تعالی روح، رسیدن بهعالم معنا و دیگر مفاهیم مشابه نشأت میگیرد و عالمی برتر از عالم مادی در ذهن هنرمند نقش میبندد که علاوهبر صورتهای مادی باید مفهوم معنوی پنهان در آن را درک کرد. در نگارگری اسلامی، نگارگر آنچه را در عالم معنا دیده با بهرهگیری از تعالیم اسلامی به تصویر میکشد و اثری ایرانی و اسلامی خلق میکند.[۲۲]
ویژگیهای نگارگری
1. بینش؛ هنرمند اثری خیالی خلق میکند که از باطن جوهر طبیعی نشأت گرفته است.
2. مضمون؛ نگارگر آثار با موضوعات ادبیات غنایی و حماسی را مصور میکند.
3. ساختار؛ هنرمند نگارگر بُعد، عمق و سایهروشن را رعایت نمیکند و مغایر با قوانین طبیعتگرایی عمل نمیکند.
4. فنی؛ در نگارگری بر دقت در ریزهکاریهای طرح، تأکید زیادی وجود دارد.[۲۳]
عناصر نمادین در نگارگری ایرانی
نگارگری ایران مملو از عناصر نمادین است. تمام رنگها و فرمها در این هنر در پی بیان معانی فرازمینی هستند. چنانچه باغ و فضایی که در نگارگری ایران مشاهده میشود تمثیلی از بهشت و تصویری از عالم مثال بهمعنای فلسفی آن است. رنگها نیز با آن درخشندگی که در این آثار دارند و فاقد هرگونه سایۀ روشن هستند، بیان نمادینی از رنگها در عالم ملکوتیاند. نظریۀ عالم مثال در آثار فیلسوفی چون ملاصدرا مطرح شده است و در عصر او آثار نگارگری زیادی خلق شد که به نوعی عالم مثال در آنها بازتاب پیدا کرده است. از دیگر عناصر نمادین در هنر اسلامی، درخت سرو بوده که سر آن خمیده شده است. «درخت سرو» درختی است که همزمان دو اصل مؤنث و مذکر را در وجود خود دارد و بهمعنای مسلمان کامل شناخته میشود. وجه تمسیۀ آن نیز اطاعت او در مقابل باد و تمثیلی از فرمانبرداری انسانهای مسلمان در برابر شریعت است.[۲۴]
نگارگران برتر
از اساتید قدیمی نگارگر میتوان به کمالالدین بهزاد، میرزاعلی، رضا عباسی و سلطانمحمد اشاره کرد. محمدباقر آقامیری و محمود فرشچیان نیز از معروفترین نگارگران معاصر هستند. محمود فرشچیان، مجید مهرگان، میهن افشانپور، اردشیر مجرد تاکستانی و محمدباقر آقامیری همزمان با ثبت جهانی نگارگری بهعنوان گنجینه زنده بشری در یونسکو ثبت جهانی شدهاند. [۲۵]
موزۀ تخصصی نگارگری
اولین موزۀ تخصصی نگارگری با مجوز رسمی از وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی با هدف معرفی تخصصی آثار هنرمندان نگارگر در اصفهان افتتاح شده است.[۲۶]
چالشهای نگارگری
هنر نگارگری در طول دوران مورد بیمهری قرار گرفته است. بسیاری استادان و هنرمندان نگارگر به دلیل حمایت نشدن و نبود زمینههای آموزشی، دغدغههای شغلی و اقتصادی، نداشتن جایگاه ویژه، این هنر را به فراموشی سپردهاند. با مدرن شدن جامعه و وجود رسانهها و تكنولوژیهای امروزی، بسیاری از افراد نسبت به فضاهای دیگر توجه نشان داده و بهدنبال خلاقیتهایی از این دست نیستند. برخی از هنرمندان نگارگر هم فقط به تكرار آثارگذشته میپردازند.[۲۷]
ثبت جهانی
در پانزدهمین اجلاس کمیتۀ جهانی میراث فرهنگی معنوی ناملموس یونسکو در آذر 1399ش، پروندۀ هنر نگارگری بهعنوان پانزدهمین میراث ناملموس ایران در فهرست جهانی یونسکو ثبت شد.[۲۸]
پانویس
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه نگارگری.
- ↑ سارانی، «نگارگری ایرانی میراث ناملموس ایران در یونسکو»، وبسایت کارناوال.
- ↑ پژوهانفر، «هنر نگارگری مینیاتور»، وبسایت عالیگرد.
- ↑ طاووسی، «کارگاه نگارگری»، 1395ش، ص2.
- ↑ «تاریخچۀ نگارگری»، وبسایت پروژۀ هنر.
- ↑ «شاهکارهای نگارگری ایران، استمرار هنر ایرانی (1)»، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ خطیری و دیگران، « جایگاه باستانگرایی و نمادهای اسطورهای در برجستهسازی شعر و نگارگری»، 1400ش، ص121.
- ↑ پژوهانفر، «هنر نگارگری مینیاتور»، وبسایت عالیگرد.
- ↑ «تاریخچۀ نگارگری»، وبسایت پروژۀ هنر.
- ↑ پژوهانفر، «هنر نگارگری مینیاتور»، وبسایت عالیگرد.
- ↑ «تاریخچۀ نگارگری»، وبسایت پروژۀ هنر.
- ↑ شایستهفر، «مکتب نگارگری بغداد با تاکید بر مضامین شیعه»، 1388ش، ص61-59.
- ↑ محمدزادۀ مقدم، «بررسی نقوش و تزیینات کتب مصور دورۀ سلجوقی»، 1398ش، ص31-29.
- ↑ بهروزیپور و قاضیزاده، «بازجست ویژگیهای مکتب نگارگری شیراز در نگارگری دورۀآلاینجو و آلمظفر و تأثیر آن در هنر نگارگری ایران»، 1399ش، ص158-157.
- ↑ طاووسی، «کارگاه نگارگری»، 1395ش، ص21-18.
- ↑ پژوهانفر، «هنر نگارگری مینیاتور»، وبسایت عالیگرد.
- ↑ طاووسی، «کارگاه نگارگری»، 1395ش، ص25.
- ↑ فغفوری و بلخاریقهی، «نمود معماری صفوی در نگارگری مکتب تبریز دوم»، 1394ش، ص5.
- ↑ پژوهانفر، «هنر نگارگری مینیاتور»، وبسایت عالیگرد.
- ↑ پژوهانفر، «هنر نگارگری مینیاتور»، وبسایت عالیگرد.
- ↑ بهروزیپور، «صورت، بیان و معنا در نگارگری ایران برپایۀ دیدگاههای دینی و عرفانیِ تیتوس بورکهارت و سید حسین نصر»، 1398ش، ص136.
- ↑ سارانی، «نگارگری ایرانی میراث ناملموس ایران در یونسکو»، وبسایت کارناوال.
- ↑ سارانی، «نگارگری ایرانی میراث ناملموس ایران در یونسکو»، وبسایت کارناوال.
- ↑ تشکری، «نماد پردازی در هنر اسلام»، وبسایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ پژوهانفر، «هنر نگارگری مینیاتور»، وبسایت عالیگرد.
- ↑ «افتتاح اولین موزه تخصصی نگارگری در اصفهان»، خبرگزاری ایمنا.
- ↑ «نگارگری؛ از ظهور تا افول»، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ «هنر نگارگری ایران ثبت جهانی شد»، وبسایت کمسیون ملی یونسکو-ایران.
منابع
- «افتتاح اولین موزۀ تخصصی نگارگری در اصفهان»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: 10 اردیبهشت 1402ش.
- بهروزیپور، حسین و قاضیزاده، خشایار، «بازجست ویژگیهای مکتب نگارگری شیراز در نگارگری دورۀ آلاینجو و آلمظفر و تأثیر آن در هنر نگارگری ایران»، نشریۀ مطالعات باستانشناسی پارسه، شمارۀ 13، 1399ش.
- بهروزیپور، حسین، «صورت، بیان و معنا در نگارگری ایران بر پایۀ دیدگاههای دینی و عرفانی تیتوس بورکهارت و سید حسین نصر»، پرتال جامع علوم انسانی، شمارۀ 10، 1398ش.
- پژوهانفر، آیسان، «هنر نگارگری مینیاتور»، وبسایت عالیگرد، تاریخ درج مطلب: 22 اردیبهشت 1402ش.
- «تاریخچۀ نگارگری»، وبسایت پروژۀ هنر، تاریخ درج مطلب: 1 دی 1402ش.
- تشکری، فاطمه، «نماد پردازی در هنر اسلام»، وبسایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 25 خرداد1395ش.
- خطیری، زینب و دیگران، «جایگاه باستانگرایی و نمادهای اسطورهای در برجستهسازی شعر و نگارگری»، نشریۀ مطالعات هنر اسلامی، شمارۀ42، 1400ش.
- سارانی، پریوش، «نگارگری ایرانی میراث ناملموس ایران در یونسکو»، وبسایت کارناوال، تاریخ درج مطلب: 20 اردیبهشت 1400ش.
- شایستهفر، مهناز، «مکتب نگارگری بغداد با تاکید بر مضامین شیعه»، تهران، موسسه مطالعات هنر اسلامی، شمارۀ10، تابستان 1388ش.
- «شاهکارهای نگارگری ایران، استمرار هنر ایرانی»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: 14 فروردین 1384ش.
- طاووسی، ابوالفضل، «کارگاه نگارگری»، تهران، شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران، چاپ دهم، شمارۀ 3589، 1395ش.
- فغفوری، رباب و بلخاریقهی، حسن، «نمود معماری صفوی در نگارگری مکتب تبریز دوم»، همایش بینالمللی نوآوری و تحقیق در هنر و علوم انسانی، دورۀ1، 1394ش.
- محمدزادۀ مقدم، سمیه، «بررسی نقوش و تزیینات کتب مصور دورۀ سلجوقی»، نشریۀ شباک، شمارۀ 1، 1398ش.
- «نگارگری؛ از ظهور تا افول»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: 28 مهر 1394ش.
- «هنر نگارگری ایران ثبت جهانی شد»، وبسایت کمسیون ملی یونسکو-ایران، تاریخ درج مطلب: 27 آذر 1399ش.