امام موسی بن جعفر
امام موسی بن جعفر، هفتمین امام شیعیان.
موسی بن جعفر (علیه السلام) فرزند جعفر بن محمد، مادرش، حمیده است.[۱] وی در هفتم صفر سال 127،[۲] 128 یا 129 هجری در مدینه به دنیا آمد.[۳] کنیهاش، ابوالحسن،[۴] ابوعلی، ابوابراهیم[۵] ابواسماعیل،[۶] ابومحمد[۷] و ابوعبدالله[۸] و القابش، مأمون، طیّب، سیّد،[۹] فقیه، عالم، عبد صالح،[۱۰] کاظم،[۱۱] نفس زکیّه، وفِیّ، صابر، امین، زاهر، صادق،[۱۲] زین المجتهدین[۱۳] و باب الحوائج[۱۴] است. امام کاظم، در سال 183 هجری،[۱۵] پنجم یا ششم[۱۶] یا بیستوچهارم یا بیستوپنجم ماه رجب[۱۷] در سن 54،[۱۸] 55،[۱۹] 57،[۲۰] 58[۲۱] یا 60 سالگی[۲۲] در زمان خلافت هارون الرشید، در زندان وفات یافت[۲۳] و در مقبرۀ قریش مدفون شد.[۲۴] وی دو دهه از سایهسار دانش پدرش، امام صادق و مکتب فقهی و علمی او بهره برد.[۲۵] امامتش، از 20 سالگی[۲۶] و در سال 148 هجری[۲۷] به مدت 35 سال بوده است.[۲۸] وی پیش از امامتش، پنج سال از دوران طفولیت خود را در عهد مروان بن محمد، از خلفای اموی، و حدود پنج سال نیز در زمان عبدالله سَفّاح، اولین خلیفۀ عباسی و ده سال در زمان منصور دوانیقی گذراند.[۲۹] و در دورۀ امامتش، با چهار تن از خلفای عباسی، 12سال با منصور دوانیقی(136-158ق)، 10 سال با محمد المهدی (158-169ق)، 1 سال با موسی الهادی (169-170ق) و 15 سال با هارون الرشید (170-193ق)، معاصر بوده است.[۳۰] او دارای 37،[۳۱] 38، 40[۳۲] یا 41 فرزند شامل 18 پسر به نامهای علی الرضا، ابراهیم، عباس، اسماعیل، جعفر، حسن، محمد، عبیدالله، حمزه، عبدالله، اسحاق،[یادداشت ۱] احمد (معروف به شاهچراغ)، قاسم، هارون، حسین، زید، فضل و سلیمان و 23 دختر بود.[۳۳]
موسی بن جعفر از منظر آیات
آیات مودت،[۳۴] تطهیر،[۳۵] ذویالقربی،[۳۶] خُمسِ غنایم[۳۷] و آیه «و اُولواالأرحام بعضُهم أولی ببعضٍ فی کتاب الله»،[۳۸] در شأن او و سایر امامان شیعه نازل شده است.[۳۹]
ادلۀ امامت
وی یکی از 12 امامی است که پیامبر بر امامتش تصریح کرده است.[۴۰] همچنین، بنا بر روایت جابر بن عبدالله انصاری، نامش در لوحی که پیامبر از جانب جبرائیل به فاطمه داده بود، ذکر شده است که امامِ پس از جعفر بن محمد بن علی، فرزندش، موسی است.[۴۱] در صحیفهای که نزد اُمّ سَلَمه بوده است نیز، نام یکایک امامان شیعه ذکر شده است.[۴۲] حدیث «أوصیائی الإثنی عشر»[۴۳] نیز، به امامت تکتک امامان، از جمله موسی بن جعفر، اشاره دارد.[۴۴] امام صادق نیز، خود، موسی بن جعفر را امامِ پس از خود معرفی کرده[۴۵] و هنگام وفاتش، او را وصیّ خود قرار داده و میراث انبیا را به او تحویل داد.[۴۶] از امام کاظم کرامات فراوانی نقل شده است[یادداشت ۲] که دلالت بر امامت او و درستیِ قول به امامت وی دارد.[۴۷]
فضایل و مناقب
موسی بن جعفر، وارث علم انبیا[۴۸] و معرفت و فضل و کمالات[۴۹] و جامع بین دین، فقه، مناسک، بردباری و شکیبایی بود.[۵۰] در زمانۀ او، هیچکس در معارف الهی و دانش و بخشش، به او نمیرسید[۵۱] و دانشمندان و رجال علمی زمان خود را تحت تأثیر دانش خود قرار داده بود.[۵۲] از او، در زمانۀ خود، فقیهتر، باورعتر، باسخاوتتر و کریمتر یافت نمیشد.[۵۳] فضایل اخلاقی و صفات برجستۀ انسانی او زبانزد خاص و عام بوده و تمام دانشمندان در برابر عظمت اخلاقی او سرِ تعظیم فرود میآوردند.[۵۴] وی را عبد صالح،[۵۵] بزرگ مرتبه،[۵۶] کثیر التهجد، فروخورندۀ خشم، تلاشگر،[۵۷] صالح، حلیم، جواد، سخی، متألِّه (الهی)[۵۸] و عابدترین مردم دانستهاند.[۵۹] او از نظر قدر و منزلت، بهترین بندگان خدا[۶۰] و سرآمدِ فرزندان جعفر بن محمد بود.[۶۱] بسیار سجده میکرد[۶۲] و در مدت حبسِ خود، پس از نماز صبح به سجده رفته و هنگام زوال (ظهر) سر از سجده برمیداشت.[۶۳] از خوف خدا بسیار میگریست.[۶۴] شبها را به نماز و روزها را به روزه و صدقه سپری میکرد.[۶۵] معروف به کرامات مُحَیِّر العقول،[۶۶] آگاهی بر امور پنهان و طیّ الأرض بوده[۶۷] و در منابع شیعه و سنی، پس از علی بن أبیطالب، از موسی بن جعفر بیش از هر امام دیگری امور خارقالعاده و حیرتانگیز و کرامات و معجزات نقل شده است.[۶۸] او مواظبترینِ مردم بر حفظ کتاب خدا (قرآن) بود[۶۹] و آن را با صوتی زیبا و حزین تلاوت میکرد.[۷۰]
سبک زندگی
امام موسی کاظم، صلۀ رحِم به جا میآورد و از محرومان و فقیران، به صورت پنهانی و شبانه با تأمین آذوقه، دستگیری و تفقُّد میکرد.[۷۱] کسانی که به او بدی میکردند، با برآوردن نیازهایشان، از آنان دلجویی کرده و پاسخ بدسگالی آنها را با نیکویی میداد.[۷۲] با مخالفان خود، حتی کسانی که قصد کشتن او را کرده بودند، با ملاطفت برخورد میکرد[۷۳] و از کشتن مخالفان و سوءقصد کنندگان به جان خویش، ممانعت به عمل آورده و با کسانی که او را مورد ریشخند خود قرار میدادند، معاشرت میکرد.[۷۴] در طول زندگانی خود، 1000 برده آزاد کرد. او در حالی که تمکُّن مالی داشت، زاهدانه میزیست و اموالش را به نیازمندان میبخشید.[۷۵]
نفوذ معنوی
امام کاظم بدون شمشیر و ابزار تبلیغات و صرفاً بر اساس دعوت مردم با عمل خود و نه با زبان، بر دلها حکومت میکرد.[۷۶]
موسی بن جعفر در نگاه دیگران
امام صادق، موسی بن جعفر را دری از درهای رحمت و برکت خداوند و فردی دانسته است که دانش قضا، فهم، بخشندگی، خوی نیکو و نیکرفتاری با همسایگان را دارد.[۷۷] هارون الرشید، او را وارث علم انبیا، امام و پیشوای مردم، حجت حق بر خلق، و خلیفۀ خدا بر بندگان دانسته که علمِ درست به یقین نزد او است. به گفتۀ مأمون، عبادت زیاد، او را فرسوده و سجدۀ فراوان، چهره و بینی او را مجروح نموده است. عیسی بن جعفر بن منصور، از او بهعنوان کسی که تنها به عبادت مشغول است و حتی او و هارون را هم به بدی یاد نمیکند، یاد کرده است.[۷۸] ابوعلی خَلّال حنبلی، در گرفتاریها به قبر او توسل جُسته و خدا اینگونه مشکلاتش را حل میکرده است.[۷۹] ابنصَبّاغ مالکی، او را کسی دانسته که مناقب و کراماتش آشکار، فضایل و صفاتش خیرهکننده و سَروَری و آقایی در برابر او قد خم میکرد.[۸۰] محمد بن طلحة شافعی و احمد بن یوسف قرمانی، او را باب الحوائج دانستهاند، زیرا مردم نیازهای خود را با وسیله قرار دادن او به درگاه الهی، برآورده میدیدند.[۸۱]
ویژگیهای زمانۀ موسی بن جعفر
- انشعاب در شیعه و پراکندهشدن شیعیان در فرقههای واقفیه (کسانی که امامت علی بن موسی الرضا را نپذیرفتند)،[۸۲] اسماعیلیه (پیروان اسماعیل فرزند امام صادق، که پیش از وی درگذشت)، فَطَحِیِّه (پیروان عبدالله بن جعفر أفطَح که هفتاد روز پس از امام صادق درگذشت)، ناووسیه (پیروان فردی به نام ناووس)، دیباجیه (پیروان محمد بن جعفر دیباج) و موسویه (پیروان موسی بن جعفر)؛[۸۳]
- ترویج و تبلیغ آزادانۀ افکار جریانهای فکری در عرصههای مختلف، نظیر روایت، تدریس، تألیف و مناظره؛[۸۴]
- تداوم سیاست سختگیری بر علویان و اهلبیت؛[۸۵]
- حمایت حکومت از جاعلان حدیث؛
- حاکمشدن ایدۀ قداستبخشی به خلفای عباسی در بین مردم؛[۸۶]
- سرازیر شدن اموال فراوان از اقصی نقاط ممالک اسلامی و پدید آمدن شکاف عمیق طبقاتی؛[۸۷]
- فساد لجام گسیخته، میگساری، ولنگاری و بیبندوباری خلفا و دستگاه حکومت.[۸۸]
فعالیتهای سیاسی در دوران امام کاظم
دوران منصور دوانیقی تا هارون الرشید، نخستین مرحلۀ استبداد و ستمگری خلفای عباسی بوده است، که حتی به همپیمانان خود، نظیر عبدالله بن علی، ابوسلَمة خَلّال و ابومسلم نیز رحم نکرده و آنان را به قتل رسانده و از سر راه حکومت خود برداشتند.[۸۹] همچنین، کشتن 60 تن از سادات توسط حمید بن قحطبه، در این بازۀ زمانی رخ داده است.[۹۰] خلفای عباسی، در کنار رفتارهای غیرانسانی، از کشورگشایی و کشورداری غافل نبوده و به عمران و آبادانی و ایجاد شهرهایی نظیر بغداد در سال 145ق بهسبک تیسفون و سامان دادن ادارات بهسبک ساسانیان، توسط برمکیان، اهتمام داشتند.[۹۱]
در چنین شرایطی، موسی بن جعفر، راه پرهیز و احتیاط را پیشه کرد.[۹۲] امام کاظم، با آن که بیشترین اهتمام خود را به ادامه و استمرار نهضت علمی جعفر بن محمد و محمد بن علی و تربیت و پرورش شاگردانی مُبَرّز قرار داده بود تا بدین وسیله بُنیۀ علمی و حدیثی شیعه را تقویت کند،[۹۳] اما خلفای عباسی وجود تشکُّلی به نام تشیُّع با رهبری پیشوایان شیعه، از جمله موسی بن جعفر را برنمیتافتند و آنان، از جمله امام کاظم را تحت فشار قرار میدادند.[۹۴]
در دوران امامت موسی بن جعفر، رویدادهای زیر نشان داد که علویان مهمترین رقبای عباسیان در امر خلافت و حکومت هستند:[۹۵]
قیام حسین بن علی بن حسن (شهید فَخّ)[۹۶] در حجاز در هشتم ذیحجه 169 هجری؛[۹۷]
قیام یحیی بن عبدالله بن حسن،[۹۸] از یاران و راویان امام ششم و از مجروحان واقعۀ فَخّ، در دیلمان در سال 176 هجری؛[۹۹]
قیام إدریس بن عبدالله، از مجروحان واقعۀ فَخّ، در مغرب و تشکیل سلسلۀ ادریسیان، به عنوان نخستین سلسلۀ شیعی در جهان اسلام، در سال 172 هجری، که تا سال 363 هجری ادامه پیدا کرد و با تأسیس شهرهایی همچون «فاس» و بناهای عام المنفعه و مساجد، موجب شکوفایی تمدن اسلامی شدند.[۱۰۰]
با آن که موسی بن جعفر در قیامهای حَسَنیان (فرزندان و نوادگان امام حسن) مشارکت و همراهی نکرد[۱۰۱] و حتی شکست و شهادت حسین بن علی (شهید فَخّ) را، که غالب علویان مدینه در آن مشارکت داشتند، به او گوشزد کرد،[۱۰۲] اما با این حال، پس از شنیدن شهادتش، به شدت افسرده و غمگین گشته و بر او درود فرستاد. او را بینظیر دانسته و مسلمانی نیکوکار که بسیار روزه میگرفت و فراوان نماز میخواند و آمر به معروف و ناهی از منکر بود[۱۰۳] و قیام او را برای خدا و در راه مبارزه با پلیدان و بدکاران دانست.[۱۰۴]
اقدامات امام کاظم
موسی بن جعفر، اقداماتی در راستای وظایف ذاتی امامت و در مخالفت و مبارزه با حکومتهای وقت، داشته است که عبارتند از:
- مبارزۀ منفی (مانند پرهیز دادن صَفوانِ جَمّال از کرایه دادن شترانش به هارون برای سفر حج)؛[۱۰۵]
- اجازه به بعضی از اصحابش، همچون علی بن یقطین، جهت نفوذ در دستگاه خلافت و تصدی برخی مناصب، برای مرتفع ساختن موانعِ برآوردن نیازهای شیعیان و احقاق حقوق آنان؛[۱۰۶]
- مبارزه و برخورد با علمای فاسد و خودفروخته و درباری؛[۱۰۷]
- ایجاد رهبری مشروع در عرصۀ اندیشه، با استمرارِ تبیین مبانی فکری و اصول اعتقادی شیعه و طرد اندیشههای مخالف و ساختگی؛[۱۰۸]
- تقویت پایگاه امامت، با آشکارسازی قدرت ماورائی خود، در قبال مدعیان امامت و رهبران فرقههای منحرف[۱۰۹] و بیان شفاف مواضع خود در قبال خلفا و موضوع خلافت، برای جلوگیری از ایجاد ذهنیت تأیید وضع موجود؛[۱۱۰]
- تقویت تشکل شیعه، از طریق ایجاد ارتباط میان خود و رهبران شیعیان در نواحی مختلف و ساماندهی و تقویت بُنیۀ اقتصادی آنان.[۱۱۱]
- رعایت تقیه، به دلیل حاکمیت فضای خفقان و فشار بر شیعیان؛[۱۱۲] و عدم ارتباط گستردۀ وی با شیعیان، به دلیل حساسیت دستگاه حکومت؛[۱۱۳]
- حفظ جایگاه و برتری موقعیت علمی شیعیان از طریق تعلیم و تربیت شاگردان،[۱۱۴] تدریس مباحث کلامی، نظیر توحید و برشماری صفات خداوند، با استفاده از مضامین قرانی و پرهیز شیعیان از دوقطبی عقلگرایی افراطی معتزلیان و نقلگرایی تفریطی اهل حدیث؛[۱۱۵]
- مواجهۀ منطقی با چالشهای داخلی شیعیان، نظیر ادعای امامت برادرش، عبدالله بن جعفر (أفطَح)؛[۱۱۶]
- جلوگیری از فروپاشی اخلاقی جامعه و امت اسلامی، از طریق ارشاد و پند و موعظه؛[۱۱۷]
- رسیدگی به امور تهیدستان جامعه.[۱۱۸]
مناظرات و احتجاجات
امام کاظم، در صحبتهای خود، هارون را حاکم تنها و خود را حاکم دلها معرفی میکرد[۱۱۹] و در مُحاجّه با هارون الرشید، دلیل انتساب امامان را به پیامبر، به عنوان فرزندان دختریِ پیامبر، وجود آیاتی نظیر 85-86 أنعام (عیسی را که بدون پدر بود، از طریق مادرش، مریم، به ابراهیم منتسب میکند)[۱۲۰] و 61 آلعمران (که حسن و حسین را به عنوان فرزندان پیامبر معرفی کرده است) دانسته،[۱۲۱] و بر اساس آنها، خود و سایر پیشوایان شیعه را فرزندان پیامبر معرفی کرده است.[۱۲۲] همچنین، جواز نکاح پیامبر با دختران هارون و حرمت تزویج دختران امامان به پیامبر را دلیل رابطۀ اُبُوّت و بُنُوّتِ (پدر و فرزندی) آنان ذکر کرده است.[۱۲۳]
همچنین، در مواجهه با معتزله، که اساس آن بر توجیه عقلانی مسائل استوار است و اهل حدیث، که بر خلاف معتزله، جایگاهی برای عقل در مباحث کلامی و اعتقادی قائل نبودند، به شیعیان توصیه میکرد پا را فراتر از قران نگذارند و خود نیز در توصیف صفات خداوند، تنها از مضامین قرآنی بهره میجُست.[۱۲۴]
اصحاب امام کاظم
در میان یاران و اصحاب موسی بن جعفر، شش تن (حسن بن محبوب، محمد بن أبیعُمَیر، صفوان بن یحیی، عبدالله بن مُغَیرة، یونس بن عبدالرحمان و احمد بن محمد بن أبینصر بَزَنطی) به عنوان اصحاب اجماع، به صدق و امانت شهرت دارند.[۱۲۵]
هشام بن سالم، حسن بن محبوب، محمد بن أبیعُمَیر، محمد بن سنان، کُمَیت بن زید اسدی، عمار ساباطی، صفوان بن مهران جَمّال، موسی بن بُکَیر، سلیمان بن جعفر، رَیّان بن صَلت، علی بن مهزیار، صفوان بن یحیی، علی بن جعفر، داود بن کثیر، حسن بن علی بن فَضّال، عثمان بن عیسی،[۱۲۶] حَمّاد بن عیسی، عبدالرحمان بن حَجّاج، عبدالله بن مُغَیرة، عبدالله بن یحیی کاهلی، اسحاق بن یحیی، عبدالله بن جُندَب، علی بن یقطین، هشام بن حکم،[۱۲۷] مُفَضّل بن عمر، یونس بن عبدالرحمان[۱۲۸] و اسحاق بن عمار صِیرَفی،[۱۲۹] در زمرۀ اصحاب امام کاظم هستند.
راویان
از حسن بن علی بن فَضّال، داود بن کثیر رِقّی، عبدالسلام بن صالح، اسماعیل بن مهران و علی بن جعفر (برادرش) به عنوان راویان حدیث از موسی بن جعفر نام میبرند.[۱۳۰]
دلایل دستگیری و قتل
موسی بن جعفر، ابتدا در زمان مهدی خلیفۀ عباسی دستگیر و زندانی شد. اما به دنبال خوابی که در آن، علی بن أبیطالب در گلایه از او، به خاطر دستگیری نوادهاش، آیۀ 22 سورۀ محمد را خطاب به او تلاوت کرده بود (فهل عَسیتُم إن تولّیتُم أن تُفسِدوا فی الأرض و تُقَطَّعوا أرحامَکم)، دستور آزادی وی را صادر کرده[۱۳۱] و او را بسیار تکریم کرد. اما در زمان هارون، دلایل زیر موجبات دستگیری و حبس طولانیمدت موسی بن جعفر را فراهم آورد:
- در کنار قبر پیامبر، هارون خود را پسرعموی پیامبر، و امام کاظم خود را فرزند پیامبر معرفی کردند[۱۳۲] و این مسأله، موجب خشم و حسادت[۱۳۳] و کینۀ هارون نسبت به موسی بن جعفر شد؛[۱۳۴]
- مشخص کردن حدود فدک برای مهدی یا هارون توسط امام کاظم[۱۳۵] (از عدن تا سمرقند، از آفریقا تا بحر خزر و ارمنستان)[۱۳۶] و احساس خطر کردن هارون از این که موسی بن جعفر داعیۀ فرمانروایی دارد؛[۱۳۷]
- افشای اسرار امامت توسط برخی یاران امام، نظیر هشام بن حکم که منجر به حساسیت هارون و دستگیری موسی بن جعفر شد؛[۱۳۸]
- اخبار نادرست جاسوسان و تحریکات یحیی بن خالد برمکی؛[۱۳۹]
سعایت برادرزادهاش، محمد یا علی بن اسماعیل (نوادۀ امام صادق)[۱۴۰] و محمد بن جعفر (برادرش)[۱۴۱] از موسی بن جعفر، نزد هارون الرشید، موجب گردید تا وی در سال 179ق، هنگام سفر حج، در مدینه پس از عذرخواهی از پیامبر! و گلایه از موسی بن جعفر،[۱۴۲] دستور بازداشت وی را بهدلیل فتنهگری[۱۴۳] و تفرقهافکنی بین مسلمانان،[۱۴۴] صادر کرد[۱۴۵] و او را به بصره، نزد عیسی بن جعفر بن منصور (نوادۀ خلیفۀ دوم عباسی) فرستاد. پس از استنکاف و روگردانی عیسی از قتل امام کاظم، موسی بن جعفر را به بغداد منتقل کرده و به فضل بن ربیع سپردند، که مدت مدیدی نزد وی زندانی بود. وی نیز از کشتن امام کاظم سر باز زد و امام را به فضل بن یحیی تحویل دادند. فضل بن یحیی در طول مدت حبس، اسباب آسایش و رفاه موسی بن جعفر را فراهم آورد که موجب خشم هارون و نواختن 100 ضربه تازیانه بر او شد.[۱۴۶] او نیز به دنبال سرپیچی از قتل امام کاظم،[۱۴۷] از زندانبانی، خلع و موسی بن جعفر به سندی بن شاهک سپرده شد.[۱۴۸] در نهایت، به دستور هارون الرشید، امام کاظم با غذا یا خرمای مسموم، توسط سندی بن شاهک به قتل رسید.[۱۴۹] در تشییع او در بغداد، تمام اقشار مردم مشارکت داشتند، به گونهای که تا آن روز، چنان تشییعی دیده نشده بود. احمد بن حنبل، امام مذهب حنبلی، در سوگ موسی بن جعفر، او را امام مشرق و مغرب نامید.[۱۵۰]
میراث علمی
- فعالیت علمی و تربیت شاگردانی که تعداد آنان را 274،[۱۵۱] 281[۱۵۲] و 319 نفر[۱۵۳] برشمردهاند؛
- چندین رساله در باب عقل، علم، عمل (صالح)، توحید، ایمان به خدا، بَدا (در ارادۀ الهی)[۱۵۴] و مکارم اخلاق؛[۱۵۵]
- صدها روایت در زمینۀ احکام عبادی، معاملات، فقه و حدیث، در کتب روایی شیعه؛[۱۵۶]
- مجموعههای روایی، نظیر الرسالة الکبیرة، الأشعثیّات و مسائل علی بن جعفر؛[۱۵۷]
- مسند امام موسی بن جعفر در سه جلد و بیش از هزار صفحه[۱۵۸] با 3134 روایت از امام کاظم؛[۱۵۹]
- وصیت به هشام بن حکم در باب عقل و صفات آن.[۱۶۰]
- مناظره با خلفای عباسی،[۱۶۱] ابوحنیفه[۱۶۲] و اهل کتاب.[۱۶۳]
یادداشتها
- ↑ فرزندان قطعی امام کاظم بوده و نسل وی از اینها تداوم یافته است. (زرندی حنفی، فضیلتهای آل پیامبر از دیدگاه عالمان اهل سنت، 1393ش، ص170.)
- ↑ به هر زبانی سخن میگفت، (حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص96-98.) پاسخ هر پرسشی را میداد (جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص379، 382-383.) و از آینده و پشت پرده، باخبر بود. (شاهین، الإمام موسی بن جعفر الکاظم، إضاءات حول سیرة سابعِ أئمّة أهل البیت، 1425ق، ص222-224.)
پانویس
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، 1387ش، ص290.
- ↑ حسینی قزوینی، موسوعة الإمام الکاظم، 1436ق، ج1، ص20، 21، 22 و 23.
- ↑ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، 1399ق، ص288.
- ↑ عطاردی، مُسند الإمام الکاظم، 1391ش، ج1، ص13 و 14.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص335.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص54.
- ↑ حسینی قزوینی، موسوعة الإمام الکاظم، 1436ق، ج1، ص34-36.
- ↑ زرندی حنفی، فضیلتهای آل پیامبر از دیدگاه عالمان اهل سنت، 1393ش، ص167.
- ↑ ابنجوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص436.
- ↑ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، 1399ق، ص288.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص321.
- ↑ کتانی، الإمام الکاظم ضوء مقهور الشعاع، 1420ق، ص182-187.
- ↑ عطاردی، مُسند الإمام الکاظم، 1391ش، ج1، ص13-14 و 54.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص335.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، 1387ش، ص290.
- ↑ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، 1399ق، ص288.
- ↑ مسعودی، إثبات الوصیة، 1362ش، ص357 (پاورقی).
- ↑ حسینی قزوینی، موسوعة الإمام الکاظم، 1436ق، ج1، ص131 و 132.
- ↑ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، 1399ق، ص288.
- ↑ ابنجوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص439.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، 1387ش، ص290.
- ↑ حسینی قزوینی، موسوعة الإمام الکاظم، 1436ق، ج1، ص134.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص315.
- ↑ صدوق، عیون اخبار الرضا، 1378ق، ج۱، ص۹۹ و ۱۰۵.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص19-20 و 51.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص۳۸۵.
- ↑ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، 1384ش، ص211.
- ↑ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، 1399ق، ص288.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص20.
- ↑ الرحمة، أئمّة أهل البیت فی کتب أهل السنّة، 1424ق، ص270؛ عبدالرحمان، سیرۀ اهل بیت، ص371.
- ↑ عطاردی، مُسند الإمام الکاظم، 1391ش، ج1، ص225.
- ↑ زرندی حنفی، فضیلتهای آل پیامبر از دیدگاه عالمان اهل سنت، 1393ش، ص169.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، 1387ش، ص290-291.
- ↑ سوره شوری، آیه 22.
- ↑ سوره أحزاب، آیه 33.
- ↑ سوره إسراء، آیه 26.
- ↑ سوره أنفال، آیه 41.
- ↑ سوره أحزاب، آیه 6.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص66.
- ↑ مفید، الإختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۲۱۱؛ طبرسی، إعلام الوری، ۱۳۹۰ق، ص396-۳۹۷.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1399ق، ص272؛ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص176.
- ↑ حسینی قزوینی، موسوعة الإمام الکاظم، 1436ق، ج1، ص168-170 و 223-224.
- ↑ قندوزی حنفی، ینابیع المودّة، جزء3، ص11.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص176.
- ↑ مسعودی، إثبات الوصیة، 1362ش، ص359، 360، 362، 364 و 370-371.
- ↑ مسعودی، إثبات الوصیة، 1362ش، ص365.
- ↑ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، 1399ق، ص287-288، 291-296.
- ↑ حسینی قزوینی، موسوعة الإمام الکاظم، 1436ق، ج1، ص8.
- ↑ هیتمی، الصواعق المحرقة، 1385ق، ص203.
- ↑ ابن أبیالحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، 1387ق، ج15، ص273.
- ↑ پیشوایی، سیرۀ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص416.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص21.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص377.
- ↑ عبدالرحمان، سیرۀ اهل بیت، ص373-374.
- ↑ ابنجوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص436.
- ↑ الرحمة، أئمّة أهل البیت فی کتب أهل السنّة، 1424ق، ص275.
- ↑ عطاردی، مُسند الإمام الکاظم، 1391ش، ج1، ص55؛ زرندی حنفی، فضیلتهای آل پیامبر از دیدگاه عالمان اهل سنت، 1393ش، 167.
- ↑ یافعی، مرآت الجنان و عبرة الیقظان فی معرفة ما یُعتبَر من حوادث الزمان، ج10، ص394؛ الرحمة، أئمّة أهل البیت فی کتب أهل السنّة، 1424ق، ص277-278.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، 1387ش، ص290.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص337.
- ↑ شاهین، الإمام موسی بن جعفر الکاظم، إضاءات حول سیرة سابعِ أئمّة أهل البیت، 1425ق، ص149.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص339، 341 و 390.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص32-35.
- ↑ عطاردی، مُسند الإمام الکاظم، 1391ش، ج1، ص54.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص35.
- ↑ حسینی قزوینی، موسوعة الإمام الکاظم، 1436ق، ج1، ص10.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص339، 358 و 376.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص387.
- ↑ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، 1390ق، ص298.
- ↑ شاهین، الإمام موسی بن جعفر الکاظم، إضاءات حول سیرة سابعِ أئمّة أهل البیت، 1425ق، ص180-181.
- ↑ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، 1399ق، ص296
- ↑ ابنخَلَّکان، وفیات الأعیان، 1969، ج5، ص308.
- ↑ شاهین، الإمام موسی بن جعفر الکاظم، إضاءات حول سیرة سابعِ أئمّة أهل البیت، 1425ق، ص257.
- ↑ حسینی قزوینی، موسوعة الإمام الکاظم، 1436ق، ج2، ص149-153.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص37-38.
- ↑ مطهری، سیری در سیرۀ ائمّۀ اطهار، 1383ش، ص158-160.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص23-24 و 31.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص24.
- ↑ بغدادی، تاریخ بغداد، 1417ق، ج۱، ص۱۳۳.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص25 و 56.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص26-27.
- ↑ طوسی، الغیبة، 1411ق، ص۶۵-۶۴.
- ↑ نوبختی، فرق الشیعه، ص۶۶-۷۹.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص79، 90-92 و 199.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص79- 87 و 154.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص115.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص154 و 158.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص117- 118 و 154-158.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص200.
- ↑ خراسانی، منتخب التواریخ در زندگانی چهارده معصوم، 1376ش، ص533.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص200.
- ↑ شاهین، الإمام موسی بن جعفر الکاظم، إضاءات حول سیرة سابعِ أئمّة أهل البیت، 1425ق، ص185.
- ↑ علی، مختصر تاریخ العرب، 1967، ص209.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص385.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص385.
- ↑ شاهین، الإمام موسی بن جعفر الکاظم، إضاءات حول سیرة سابعِ أئمّة أهل البیت، 1425ق، ص77.
- ↑ خراسانی، منتخب التواریخ در زندگانی چهارده معصوم، 1376ش، ص529-531.
- ↑ شاهین، الإمام موسی بن جعفر الکاظم، إضاءات حول سیرة سابعِ أئمّة أهل البیت، 1425ق، ص199-205.
- ↑ خراسانی، منتخب التواریخ در زندگانی چهارده معصوم، 1376ش، ص531-532.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص203-204.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص144-145.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص389.
- ↑ اصفهانی، مقاتل الطالبیّین، 1385ق، ص302.
- ↑ پیشوایی، سیرۀ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص428-429.
- ↑ شاهین، الإمام موسی بن جعفر الکاظم، إضاءات حول سیرة سابعِ أئمّة أهل البیت، 1425ق، ص207.
- ↑ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، 1384ش، ص215.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص406-408.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص107-110.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص93.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص120.
- ↑ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، 1384ش، ص212.
- ↑ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، 1384ش، ص212.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص120.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص207.
- ↑ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، 1384ش، ص212
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص103-105.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص98-100.
- ↑ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، 1384ش، ص215.
- ↑ پیشوایی، سیرۀ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص431.
- ↑ شبلنجی، نورالأبصار، ص149؛ ابنصبّاغ، الفصول المهمّة، ص220.
- ↑ شاهین، الإمام موسی بن جعفر الکاظم، إضاءات حول سیرة سابعِ أئمّة أهل البیت، 1425ق، ص177 و 214.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص396.
- ↑ شاهین، الإمام موسی بن جعفر الکاظم، إضاءات حول سیرة سابعِ أئمّة أهل البیت، 1425ق، ص176-177 و 213.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص409-410.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص140.
- ↑ خراسانی، منتخب التواریخ در زندگانی چهارده معصوم، 1376ش، ص526-529؛ عطاردی، مُسند الإمام الکاظم، 1391ش، ج1، ص269.
- ↑ شاهین، الإمام موسی بن جعفر الکاظم، إضاءات حول سیرة سابعِ أئمّة أهل البیت، 1425ق، ص219-277.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص343-451.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص330.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص331.
- ↑ ابنجوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص437-438.
- ↑ شاهین، الإمام موسی بن جعفر الکاظم، إضاءات حول سیرة سابعِ أئمّة أهل البیت، 1425ق، ص251 و 309.
- ↑ مطهری، سیری در سیرۀ ائمّۀ اطهار، 1383ش، ص154.
- ↑ خامنهای، انسان 250 ساله، 1391ش، ص301.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص121-123.
- ↑ ابن شهرآشوب، مناقب آل أبیطالب، ج4، ص320-321.
- ↑ مطهری، سیری در سیرۀ ائمّۀ اطهار، 1383ش، ص154.
- ↑ صدوق، کمال الدین، 1395ق، ج۲، ص۳۶۱-۳۶۳؛ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص397-400.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص209.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص386-387.
- ↑ زرندی حنفی، فضیلتهای آل پیامبر از دیدگاه عالمان اهل سنت، 1393ش، ص168-169.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص388.
- ↑ مطهری، سیری در سیرۀ ائمّۀ اطهار، 1383ش، ص155.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص20.
- ↑ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، 1399ق، ص298-300.
- ↑ شاهین، الإمام موسی بن جعفر الکاظم، إضاءات حول سیرة سابعِ أئمّة أهل البیت، 1425ق، ص334.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص392.
- ↑ حسینی قزوینی، موسوعة الإمام الکاظم، 1436ق، ج1، ص149.
- ↑ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، 1399ق، ص300؛ کتانی، الإمام الکاظم ضوء مقهور الشعاع، 1420ق، ص150-152.
- ↑ شاهین، الإمام موسی بن جعفر الکاظم، إضاءات حول سیرة سابعِ أئمّة أهل البیت، 1425ق، ص364-365.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص207-208.
- ↑ شاهین، الإمام موسی بن جعفر الکاظم، إضاءات حول سیرة سابعِ أئمّة أهل البیت، 1425ق، ص266.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص139.
- ↑ کلینی، الکافی، 1407ق، ج1، ص141، 148-149 و ج2، ص38-39.
- ↑ قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، 1429ق، ج۲، ص۱۹۰-۲۷۸، ۲۹۷-۳۰۷.
- ↑ شاهین، الإمام موسی بن جعفر الکاظم، إضاءات حول سیرة سابعِ أئمّة أهل البیت، 1425ق، ص148
- ↑ شیخ طوسی، فهرست، ۱۴۲۰ق، ص۲۶۴.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، 1385ش، ج9، ص239.
- ↑ عطاردی، مسند امام الکاظم، 1391ش، ج۱، مقدمه.
- ↑ کلینی، الکافی، 1407ق، ج۱، ص۱۳-۲۰.؛ احمدی میانجی، مکاتیب الائمه، 1426ق، ج۴، ص۴۸۳-۵۰۱.
- ↑ صدوق، عيون أخبار الرضا، 1378ق، ج۱، ص۸۴-۸۵.
- ↑ کلینی، الکافی، 1407ق، ج۳، ص۲۹۷.
- ↑ ابن شهرآشوب، المناقب، 1379ق، ج۴، ص۳۱۱-۳۱۲.
منابع
- قرآن
- ابن أبیالحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، مصر، دار إحیاء الکتب العربیة، 1387ق.
- ابنجوزی، سبط، تذکرة الخواصّ، قم، ذوی القربی، چاپ اول، 1427ق.
- ابنخَلَّکان، احمد بن محمد، وَفَیاتُ الأعیان و أنباءُ أبناءِ الزمان، تحقیق احسان عباس، قم (افست)، رضی، 1969م.
- ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
- ابنصبّاغ مالکی، الفصول المهمّة، نجف، مکتبة دارالکتب التجاریة، بیتا.
- احمدی میانجی، علی، مکاتیب الائمة علیهم السلام، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۶ق.
- الرحمة، حکمت، أئمّة أهل البیت فی کتب أهل السنّة، تهران، مؤسسة الکوثر للمعارف الإسلامیة، 1424ق.
- اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیّین، نجف، مکتبة الحیدریة، 1385ق.
- بغدادی، خطیب، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
- پیشوایی، مهدی، سیرۀ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، قم، توحید، چاپ دوازدهم، 1380ش.
- جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، قم، انصاریان، چاپ یازدهم، 1387ش.
- حسینی قزوینی، محمد، موسوعة الإمام الکاظم، قم، مؤسسة ولی العصر للدراسات الإسلامیة، 1436ق.
- حکیم، سیدمنذر، پیشوایان هدایت، باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم، قم، مجمع جهانی اهل بیت، چاپ اول، 1385ش.
- خامنهای، علی، انسان 250 ساله، بیانات مقام معظم رهبری دربارۀ زندگی سیاسی – مبارزاتی ائمّۀ معصومین، تهران، مرکز صهبا، چاپ چهاردهم، 1391ش.
- خراسانی، محمدهاشم، منتخب التواریخ در زندگانی چهارده معصوم، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1376ش.
- زرندی حنفی، محمد بن یوسف، فضیلتهای آل پیامبر از دیدگاه عالمان اهل سنت، ترجمه: مهدی کرباسی، قم، نشر حبیب، چاپ دوم، 1393ش.
- شاهین، کوثر، الإمام موسی بن جعفر الکاظم، إضاءات حول سیرة سابعِ أئمّة أهل البیت، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1425ق.
- شبلنجی، نورالأبصار، قاهره، مکتبة المشهد الحسینی، بیتا.
- شریف قرشی، باقر ، حیاة الإمام موسی بن جعفر، مهر دلدار، ۱۴۲۹ق.
- شهیدی، جعفر، زندگانی علی بن الحسین، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم، 1377ش.
- صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، تهران، نشر جهان، ۱۳۷۸ق.
- صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۵ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۰ق.
- طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، قم، دارالمعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ق.
- طوسی، محمد بن حسن، فهرست کتب الشیعه و اصولهم و اسماء المصنفین و اصحاب الاصول، قم، مکتبة المحقق الطباطبایی، ۱۴۲۰ق.
- عبدالرحمان، عبدالحمید، سیرۀ اهل بیت، زاهدان، مکتبة الإسلامیة، چاپ اول، بیتا.
- عطاردی، عزیزالله، مُسند الإمام الکاظم، أبیالحسن موسی بن جعفر، تهران، عطارد، چاپ دوم، 1391ش.
- علی، سیدامیر، مختصر تاریخ العرب، تعریب: عفیف البعلبکی، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ دوم، 1967م.
- قمی، عباس، منتهی الآمال، قم، هجرت، چاپ ششم، 1371ش.
- قندوزی حنفی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودّة، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیتا.
- کتّانی، سلیمان، الإمام الکاظم ضوء مقهور الشعاع، بیروت، دارالثقلین، چاپ اول، 1420ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
- مسعودی، علی بن حسین، إثبات الوصیة، ترجمه محمدجواد نجفی، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، 1362ش.
- مطهری، مرتضی، سیری در سیرۀ ائمّۀ اطهار، تهران، صدرا، چاپ بیستوپنجم، 1383ش.
- معروف حسنی، هاشم، زندگی دوازده امام، ترجمه: محمد مقدس، تهران، امیرکبیر، چاپ ششم، 1389ش.
- مفید، محمد بن نعمان، الإختصاص، قم، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- مفید، محمد بن نعمان، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، 1399ق.
- منتظرالقائم، اصغر، تاریخ امامت، قم، دفتر نشر معارف، چاپ سوم، 1384ش.
- نصیری، محمد، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، قم، دفتر نشر معارف، چاپ اول، 1384ش.
- نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۴ق.
- هیتمی، ابنحجر، الصواعق المحرقة، قاهره، مکتبة القاهرة، چاپ دوم، 1385ق.
- یافعی، عبدالله، مرآت الجنان و عبرة الیقظان فی معرفة ما یُعتبَر من حوادث الزمان، بیروت، أعلمی، بیتا.
- یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، تعلیق و حواشی: خلیل منصور، قم، دارالزهرا، چاپ اول، 1387ش.