خانواده هسته‌ای؛ خانواده‌‌ای متشکل از زن و شوهر و فرزندان آنها.

خانواده‌ هسته‌ای، شکلی از خانواده که در آن پدر و مادر با فرزندان خود زندگی می‌کنند و از نظر ساختار و محتوا، متفاوت از خانوادۀ گسترده است. این نوع خانواده اول در اروپا به وجود آمد و سپس به سایر کشورهای جهان از جمله ایران نیز گسترش پیدا کرد. خانوادۀ هسته‌ای ریشه در متحول‌شدن ارکان گوناگون جامعه مانند اقتصاد، فرهنگ، سیاست و آموزش و پرورش دارد و از سوی دیگر خود عامل دگرگونی‌های زیادی در سبک زندگی مردم جهان است. به نظر کارشناسان اسلامی این خانواده با توجه به ریشه‌های فرهنگی و اجتماعی و کارکردهای منفی آن، در بسیاری جهات با سبک زندگی اسلامی و ایرانی، سازگاری ندارد.

مفهوم‌شناسی

خانوادۀ هسته‌ای، واحدی از خانواده است که از دو نسل والدین و فرزندان آنها تشکیل شده است.[۱] این گونۀ خانواده، از ویژگی‌های جوامع صنعتی و شهری جدید بوده که همراه با تمدن غرب به سایر کشورهای جهان از جمله ایران نفوذ کرده است. محققان این خانواده را سلول اصلی اجتماع در عصر حاضر به‌ویژه در کشورهای اروپایی می‌دانند. به این خانواده، خانوادۀ کوچک زیستی، خانوادۀ مستقل یا خانوادۀ زناشویی نیز می‌گویند.[۲] دوام خانوادۀ هسته‌ای از نظر زمانی و استمرار، محدود به دو نسل است و نسل سوم رابطۀ زنده‌اي با نسل اول ندارد. البته به نظر پژوهشگران خانوادۀ هسته‌اي در ایران بر خلاف کشورهای غربی، هنوز هم داراي پیوندهای تام با شبکۀ خویشاوندي است.[۳]

زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی

با صنعتی‌شدن اروپا بسیاری از نهادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به‌تدریج تغییر پیدا کرد و دامنۀ این تغییرات سراسر جهان از جمله ایران را نیز فراگرفت.[۴] افزایش سطح تحصيلات زنان و اشتغال آنها به کارهای بیرون از خانه، افزايش فردگرايي، پايبندنبودن به سنت‌ها و هنجارها، افزايش فرصت‌ها و تنوع انتخاب‌ها، بهره‌گیري از تكنولوژي‌ مدرن ارتباطي و گسترش سطح آگاهي‌ها، اصالت کام‌جویی‌های فردی، گرايش به آزادي و استقلال، افول روحیۀ فداكاري، گذشت، صداقت، مسئوليت‌پذيري و تن‌دادن به برخي محدوديت‌ها، افزایش ارزش‌هاي مادي و مدرن در درون خانواده و افزایش مصرف‌گرايي به‌مثابه عامل گسترش ابعاد فرهنگی و اقتصادی نظام سرمایه‌داری، برخی از این تغییرات بود. در بستر چنین زمنیه‌ای خانوادۀ سنتی و گسترده که شکل غالب و اصلی خانواده در دوره‌های مختلف تاریخی و جهان بود، به‌تدریج تغییر کرد و خانوادۀ هسته‌ای با ارزش‌ها و تبعات اجتماعی، فرهنگی و جمعیت‌شناختی خاص ظهور کرده و جای خانوادۀ گسترده را گرفت و فراگیر شد.[۵] در ایران نیز با توجه به دگرگونی‌هاي ناشی از رویارویی نظام اجتماعی این کشور با جریان مدرنیته، تحولات اجتماعی زیادی رخ داد که خانواده از مهم‌ترین بخش‌هاي اثرپذیرفته از این تحولات بود.[۶]

خانوادۀ هسته‌ای در سبک زندگی غربی

بسیاری از اندیشمندان معتقدند که در جهان مدرن به‌دلایل مختلف نهاد خانواده افول کرده و خانواده هسته‌اي که در چند دهۀ قبل به‌عنوان جانشین خانوادۀ گسترده، ساختار اصلی خانواده بود، فراگيري خود را از دست داده است. به باور برخی دیگر، باوجود عموميت خانواده هسته‌اي، هنجارهاي خانواده، مبني بر تشكيل خانواده از طریق ازدواج قانونی، جاي خود را به اشكال و ترتيبات ديگري از خانواده (خانوادۀ تک‌ نفره، خانوادۀ تک‌والدی و هم‌خانگی) داده است. پژوهشگران مهم‌ترين دلیل این تحولات در ساختار خانوادۀ هسته‌ای در غرب را موارد ذیل می‌دانند: كمرنگ‌شدن پايبندي به ارزش‌هاي خانوادگي، كاهش اعتقاد به همكاري خانواده و حس وفاداري به آن و افزايش فردگرايي، ميزان طلاق و همزيستي بدون ازدواج، كاهش كاركردهاي خانواده و تقليل آن به هم‌خانگی، كاهش قدرت كنترل رفتارهاي جنسي اعضاي خانواده، كاهش نقش حمايت‌گري عاطفي خانواده و ناكارآمدي اين نقش در برابر واقعيات زندگي مدرن و كاهش زمان حضور والدين در خانه و افزايش تنهايي‌هاي كودكان که ریشه در نگاه مادی جهان غرب به زندگی و افول دین و معنویت دارد.[۷]

خانوادۀ هسته‌ای از نگاه اسلام

از آنجایی که خانوادۀ هسته‌ای ریشه در تحولات صنعتی و سبک زندگی مادی غرب دارد و بر مبانی انسان‌گرایانه و برابری جنسیتی (فمینیسم) در فرهنگ مدرن استوار است، این نوع خانواده با تعریف خانوادۀ دینی و اهداف و کارکردهای آن از منظر اسلام مغایرت دارد. خانواده در سبک زندگی اسلامی، نهاد مبتنی بر الگو و شاخص‌های الهی، زیربنای معنوی جامعه و مرکز مقدس رشد و پروش اندیشه، اخلاق و تعالی روح انسان و در خدمت ایجاد جامعۀ سالم و توحیدی است. این دو دیدگاه در زمینه‌های تولید مثل، شبکۀ خویشاوند، مادری‌کردن، جامعه‌پذیری کودکان به‌ویژه نقش‌های جنسیتی، الگوهای رفتار جنسی، طرق ارضای نیازهای عاطفی، کارکردهای اقتصادی و تربیت دینی در خانواده، با یکدیگر تعارض دارند.[۸]

خانوادۀ هسته‌ای در ایران

پژهشگران معتقدند که امروز در جامعۀ ایران خانوادۀ هسته‌اي (چه در شهر و چه در روستا) از نظر کمی اکثریت دارد[۹] و در آداب‌ورسوم ازدواج مثل خواستگاري، نامزدي، عقد و عروسی، مهریه و سایر مراسم ازدواج نیز جای خانوادۀ گسترده را گرفته است. برای مثال تا اواسط دورۀ پهلوي اول، در مراحل مختلف ازدواج، زن و شوهر آینده، به‌صورت شخصی نمی‌توانستند دخالتی داشته باشند و حتی نمی‌توانستند یکدیگر را ملاقات کنند؛[۱۰] اما امروزه با گسترش خانوادۀ هسته‌ای نقش عشق و روابط عاطفی را در شکل‌گیري ازدواج نمی‌توان نادیده گرفت.[۱۱] این روند به‌معنی مشارکت والدین و جوانان در دو فرآیند همسریابی و همسرگزینی است. امروزه احتمال ازدواج‌هاي از قبل تنظیم‌شده در جامعۀ ایرانی به‌دلیل غلبۀ نظام خانوادگی هسته‌اي کمتر است.[۱۲] در سال 1353ش در ایران، گرایش مسلط براي انتخاب همسر از بین قوم و خویش بوده در حالی‌که این روند از 1358ش به‌صورت عکس پیش می‌رود.[۱۳] با وجود این، خانوادۀ هسته‌ای در ایران، در برخی ابعاد، مانند خانوادۀ هسته‌ای غربی نیست، بلکه روابط خویشاوندی، بينش‌ها، ارزش‌ها و نگرش‌هاي خانوادگي بیشتر بر اساس آموزه‌های دینی شکل می‌گیرد و این خانواده را با مدل غربی آن متفاوت می‌کند. برای مثال در خانواده هسته‌ای ایرانی، فرزندان با پدربزرگ و مادربزرگ خود در یک خانه زندگی نمی‌کنند، اما به‌تمامی از پدربزرگ و مادربزرگ خود نگسسته‌اند و هنوز شکل‌هایی از همزیستی نسل‌های متوالی را می‌توان مشاهده کرد.[۱۴]

انواع خانوادۀ هسته‌ای

  1. خانواده زن‌وشوهری مستقل؛ خانواده در این حالت، تعهدات اجتماعی کمی نسبت به شبکه خویشاوندی دارد و دارای استقلال ‌مالی است.
  2. خانواده هسته‌ای نیمه‌مستقل که تحت انقیاد خانواده چند همسری یا خانوادۀ گسترده قرار دارد، مانند حالاتی که یک مرد دارای چندین زن است و یا زن و شوهر، چند سال ابتدایی زندگی خود را به‌دلیل مشکلات مالی نزد خانوادۀ زن یا شوهر زندگی می‌کنند.
  3. خانواده هسته‌ای مهاجر، بیشتر به‌دلیل آن‌که شغل مناسبی در محیط‌های کوچک یا روستایی وجود ندارد، پس از ازدواج، زن و شوهر از روستا به شهر مهاجرت می‌کنند. چنین خانوادۀ هسته‌ای فقط به لحاظ مکانی مجزا زندگی می‌کند، اما وابستگی‌های قبلی به خانواده پدر و مادری به شدت ادامه دارد.[۱۵]

ویژگی‌ها

1. محدودیت‌های تازه

خانوادۀ هسته‌ای به‌صورت معمول جدا از والدین و یا اقوام زوجین زندگی می‌کنند و ابعاد محدود دارد. این نوع خانواده از نظر تولد فرزند دارای محدودیت است و با تعداد اندکی از کودکان تشکیل می‌شود؛ چنانچه در برخی کشورهای غربی جایگزینی نسل، به جهت کمی زادولد، دچار مشکل شده است.[۱۶]

2. اهمیت‌ زندگی خصوصی

در خانواده‌های سنتی، زندگی افراد خانواده در شبکۀ روابط خانوادگی معنی پیدا می‌کرد و زندگی خصوصی افراد در سیطرۀ روح جمعی مهم بود. برای مثال انتخاب همسر با هماهنگی والدین و شبکۀ فامیلی انجام می‌شد، اما در خانوادۀ هسته‌ای، مفاهیمی مانند امکان انتخاب، قلمرو زندگی خصوصی و عدم وابستگی به دیگران به‌خصوص نزدیکان اهمیت پیدا کرده است.[۱۷]

3. نومکانی

در خانوادۀ هسته‌اي، زوج جوان پس از ازدواج، وارد هیچ ‌یک از خانواده‌هاي جهت‌یاب (خانوادۀ که در آن متولد شده و رشد پیدا کرده است) نمی‌شوند بلکه واحدي مستقل براي زندگی خود تشکیل می‌دهند و «نومکان» می‌شوند.[۱۸]

4. اشتغال زنان

در خانوادۀ هسته‌ای به‌دلیل کوچک‌شدن ابعاد خانواده، آزادي عمل را براي زنان افزایش داده و تقاضاي آنان را براي اشتغال و تحصیل و به‌طور کلی مشارکت اجتماعی در بیرون از خانه بیشتر کرده و همین امر، زمینه‌ساز برابري‌جویی بیشتر زنان و مردان شده است.[۱۹] اشتغال زنان نیز تغییرات اجتماعی دیگر مانند تأثیر بر هرم قدرت و کیفیت مدیریت در خانواده، کمیت و کیفیت فرزندان، تقویت سازمان‌هاي اجتماعی جدیدي همچون مهدکودك‌ها و تأثیر بر الگوهاي مصرف خان[۲۰]گی را به دنبال دارد.

پیامدهای خانوادۀ هسته‌ای

1. کم‌رنگ‌شدن سرمایه‌های معنوی

به باور اندیشمندان، ساختار خانوادۀ گسترده قدرتی دارد که در آن با احساس تعلق نزدیک به دیگران و اعضاي خانواده، مانع از سرگشتگی‌ها و سرخوردگی‌هاي عمیق روحی و روانی در افراد می‌شود. همچنین در این خانواده، نوعی حس بشردوستانه از همبستگی و وابستگی اقتصادي شکل می‌گیرد تا جایی که اعضای خانواده، توانایی غلبه بر حس میرایی در زندگی را به دست می‌آورد.[۲۱] اما در خانوادۀ هسته‌ای، تمام این سرمایه‌های معنوی از جمله حس عاطفی و محل آرامش‌بودن به‌عنوان بزرگترین سرمایۀ معنوی، کم‌رنگ شده است. به‌همین دلیل برخی از محققان خانوادۀ امروزی را «خانوادۀ اضطراري» نامیده‌اند؛ زیرا اعضاي این نوع خانواده در کشورهای غربی نه بر اساس محبت و عاطفه میان خود، بلکه از لحاظ فیزیکی مجبور خواهند بود که در کنار یکدیگر زندگی‌کنند.[۲۲]

2. کاهش ارتباطات بین‌نسلی

برخلاف گذشته که در نظام خانوادۀ گسترده اکثر خانواده‌ها پس از یک روزِ کاري، شب‌ها دورهم جمع می‌شدند و با ارتباط چهره‌به‌چهره و کلامی، مشکلات و تجربیات خود را تقسیم می‌کردند، در خانوادۀ هسته‌ای، رسانه‌های مختلف به‌طور فزاینده‌اي جای ارتباط کیفی و معنوی میان نسل‌ها را گرفته است.[۲۳] برخی محققان فرآیند «انفعالی‌شدن» را براي کودکان و «انزواي ثانویه» را براي زن و شوهر از مهم‌ترین تبعات منفی خانوادۀ هسته‌ای و رواج رسانه‌هایی همچون تلویزیون و رایانه به جای ارتباطات انسانی دانسته‌اند.[۲۴] به باور پژوهشگران امروزه از میزان روابط خویشاوندي (صلۀ ارحام) نسبت به گذشته کاسته شده که از پیامدهاي ناخواستۀ این روند، کاسته‌شدن از ارتباط میان دو نسل است.[۲۵] 

3. انتقال کارکردهای خانواده به بیرون

در خانوادۀ هسته‌ای بسیاری از کارکردهای سنتی خانواده به بیرون از خانه منتقل شده است. زیرا در نظام صنعتی که منجر به دگرگونی خانواده شده، فرد به واسطۀ صلاحیت و شایستگی خود که از جامعه کسب می‌کند، استخدام می‌شود. در چنین شرایطی، از میزان اشتغال فرزندان در حرفۀ پدران کاسته و وابستگی‌هاي شغلی و طبقاتی در سطح جامعه تضعیف شده است. مهد کودک‌ها، مدارس، آموزشگاه‌هاي مختلف، گروه‌هاي همسال و وسایل ارتباط جمعی به‌صورت رقیب براي جامعه‌پذیري کودکان و جوانان در محیط خانواده در آمده‌اند.[۲۶]

4. تضعیف پدرسالاري سنتی

صاحب نظران معتقدند که در خانواده‌های هسته‌ای نفوذ پدرسالاری سنتی تضعیف شده است. زیرا محدودیت‌هاي زندگی شهرنشینی، امکان زندگی خانوادۀ گسترده و پدرسالار سنتی را نمی‌دهد[۲۷] و خویشاوندان پدر و مادر به‌طور یکسان براي فرزندان اهمیت دارند.[۲۸]

5. افزایش پدیدۀ طلاق

کارشناسان یکی از عوامل مهم افزایش آمار طلاق در جامعه را گسترش خانوادۀ هسته‌ای و کم‌رنگ‌شدن ارزش‌ها و الزامات خانوادۀ گسترده می‌دانند. در گذشته تودۀ مردم نسبت به طلاق بسیار سختگیرانه عمل می‌کردند و قبح اجتماعی طلاق بسیار زیاد بود و این پدیده در طبقۀ متوسط شهرنشین بیشتر از طبقات پایین دیده می‌شد.[۲۹] از این رو، زن و مرد با مراجعه به بزرگترهاي خانواده اختلافات و مشکلات خود را رفع می‌کردند. به گفتۀ کارشناسان یکی از دلایل قبح طلاق در عرف جامعه، تبعات و هزینه‌هاي روانی و اجتماعی ناشی از آن در خانوادۀ گسترده بود.[۳۰]

6. کم‌رنگ‌شدن حضور در آیین‌های دینی و ملی

حضور و شرکت در مناسک و آیین‌های دینی و ملی میان اعضای خانوادۀ گسترده یک امر مهم و لازم بود و اعضای خانواده در آیین‌های جمعی، مشارکتی جدی داشتند، اما در میان خانواده هسته‌ای شرکت در این مراسم کم‌رنگ شده است. نمونۀ بارز آن را می‌توان در برگزاری هیئت‌های فامیلی مشاهده کرد. تحقیقات نشان می‌دهد که این هیئت‌ها در سه چهار دهۀ گذشته در منازلی برگزار می‌شد که دارای حیاط و مساحت لازم برای این‌گونه مجالس بود و دختران و پسران خانواده مشارکت مستقیمی در برگزاری این مجالس داشتند و این‌گونه مجالس دارای کارکرد انتقال مفاهیم دینی به فرزندان از جمله قرائت قرآن، خواندن دعا، گوش‌دادن به مطالب سخنران مذهبی بود؛ اما امروزه به‌دلیل محدودیت مساحت آپارتمان‌ها و کم‌رنگ‌شدن برگزاری این‌گونه محافل، انتقال این مفاهیم دینی به جوانان و اعضای خانواده و مشارکت در اینگونه آیین‌ها بسیار محدود شده است.[۳۱]

7. دگرگونی مناسبات و مناسک خانوادگی

در خانوادۀ هسته‌ای بسیاری از مناسبات و مناسک خانوادگی که پشتوانۀ معنوی و روحی اعضای خانواده محسوب می‌شود، تغییرکرده و باعث نوع جدیدی از مناسبات شده است که ماهیت اصلی آن را ارزش‌های فردگرایی شکل می‌دهد. برای مثال، سفره‌آرایی و آیین سفره‌داری در خانوادۀ گسترده که اعضای چندین نسل خانواده را گرد هم می‌آورد و افراد چهره‌به‌چهره رخدادهای زندگی را گزارش و بررسی می‌کردند و جویای یافتن راه‌حل برای مشکلات بودند؛ اما امروزه این موضوعات از خانه‌ها بیرون آمده است. همچنین رستوران‌ها، کافی‌شاپ‌ها و چای‌خانه‌ها کارکرد غذایی خانواده را از آن گرفته است.[۳۲]

پانویس

  1. ساروخانی، مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی خانواده، 1370ش، ص142.
  2. ویسی، آسیب‌شناسی خانواده و راه‌های درمان آن، بی‌تا، ص19
  3. صادقی فسایی و عرفان‌منش، «تحلیل جامعه‌شناختی تأثیرات مدرن‌شدن بر خانوادۀ ایرانی و ضرورت تدوین الگوی ایرانی اسلامی»، 1392ش، ص71.
  4. [آزدارمکی و دیگران، «خانوادۀ ایرانی، فروپاشی یا تغییرات بنیادی با بررسی نقش آموزش عمومی/همگانی در بهبود وضع موجود»، 1389ش، ص65-67.
  5. جمشیدی‌ها و دیگران، «نگرش جامعه‌شناختي بر تأثير فرهنگ مدرن از منظر جنسيتي بر تحولات خانواده در تهران»، 1392ش، ص196؛ بهنام، مجموعه مقالات: خانواده، آموزش و فرهنگ، 1381ش، ص12.
  6. بهنام، مجموعه مقالات: خانواده، آموزش و فرهنگ، 1381ش، ص12.
  7. جمشیدی‌ها و دیگران، «نگرش جامعه‌شناختي بر تأثير فرهنگ مدرن از منظر جنسيتي بر تحولات خانواده در تهران»،:1392ش، ص187-188.
  8. بستان، «کارکردهای خانواده از منظر اسلام و فمینیسم»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه؛ جمشیدی‌ها و دیگران، «نگرش جامعه‌شناختي بر تأثير فرهنگ مدرن از منظر جنسيتي بر تحولات خانواده در تهران»،:1392ش، ص190-196.
  9. اعزازي، جامعه‌شناسی خانواده (با تأکید بر نقش، ساختار و کارکرد خانواده در دوران معاصر)، 1367ش، ص59.
  10. مهرآبادي، زن ایرانی به روایت سفرنامه‌نویسان فرنگی، 1379ش، ص157-580.
  11. جیگود، خانواده و جامعه، 1352ش، ص285.
  12. لوکاس و میر، درآمدي بر مطالعات جمعیتی، 1384ش، ص116.
  13. محسنی و پور رضا انور، ازدواج و خانواده در ایران، 1382ش، ص204.
  14. جمشیدی‌ها و دیگران، «نگرش جامعه‌شناختي بر تأثير فرهنگ مدرن از منظر جنسيتي بر تحولات خانواده در تهران»، 1392ش، ص196.
  15. هاشمی، «تغییر الگو و عناصر فرهنگی از خانوادۀ گسترده به خانواده هسته‌ای»، 1391ش، ص18.
  16. هاشمی، «تغییر الگو و عناصر فرهنگی از خانوادۀ گسترده به خانواده هسته‌ای»، 1391ش، ص17.
  17. مهدي، جامعه‌شناسی خانواده ایرانی، 1354ش، ص63.
  18. اعزازي، جامعه‌شناسی خانواده (با تأکید بر نقش، ساختار و کارکرد خانواده در دوران معاصر)، 1376ش، ص96.
  19. عبدي و گودرزي، تحولات فرهنگی در ایران، 1387ش، ص17.
  20. چپل، خانواده‌ها در دنیاي امروز، 1388ش، ص13.
  21. گاردنر، جنگ علیه خانواده، 1386ش، ص83-93.
  22. ورکیانی، «خانوادۀ ایرانی؛ امروز، دیروز، فردا: گفت‌وگو با دکتر باقر ساروخانی»، 1384ش، ص7.
  23. ذکایی، جامعه‌شناسی جوانان ایران، 1386ش، ص295.
  24. ورکیانی، «خانواده ي ایرانی؛ امروز، دیروز، فردا: گفت و گو با دکتر باقر ساروخانی»، 1384ش، ص5.
  25. آزادارمکی و غفاري، جامعه‌شناسی نسلی در ایران، 1386ش، ص7.
  26. شفرز، مبانی جامعه‌شناسی جوانان، 1386ش، ص140-141.
  27. فرجاد، آسیب‌شناسی اجتماعی ستیزههاي خانواده و طلاق، 1372ش، ص17.
  28. مهدي، جامعه‌شناسی خانوادۀ ایرانی، 1354ش، ص61-62.
  29. مهرآبادي، زن ایرانی به روایت سفرنامه‌نویسان فرنگی، 1379ش، ص365-361.
  30. فرجاد، آسیب‌شناسی اجتماعی ستیزه‌هاي خانواده و طلاق، 1372ش، ص17.
  31. محمودی و میر مقتدایی، «نقش خانواده در تثبیت یا تزلزل تربیت دینی»، 1389ش، ص164. 
  32. فاضلی، فرهنگ و شهر، 1391ش، ص391.

منابع

  • آزد ارمکی، تقی و دیگران، «خانوادۀ ایرانی، فروپاشی یا تغییرات بنیادی با بررسی نقش آموزش عمومی/همگانی در بهبود وضع موجود»، مجلۀ خانواده و پژوهش، شمارۀ 9، 1389ش.
  • آزاد ارمکی، تقی و غفاري، غلام‌رضا، جامعه‌شناسی نسلی در ایران، چاپ دوم، تهران، پژوهشگاه علوم، 1386ش.
  • اعزازي، شهلا، جامعه‌شناسی خانواده (با تأکید بر نقش، ساختار و کارکرد خانواده در دوران معاصر)، تهران، روشنگران و مطالعات زنان، 1376ش.
  • بستان، حسین، «کارکردهای خانواده از منظر اسلام و فمینیسم»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، تاریخ درج مطلب: 2 اسفند 1388ش.
  • بهنام، جمشید، مجموعه ‌‌مقالات خانواده، آموزش و فرهنگ، ترجمۀ م. آدینه و علی اسدي، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1381ش.
  • جمشیدی‌ها، غلام‌رضا و دیگران، «نگرش جامعه‌شناختي بر تأثير فرهنگ مدرن از منظر جنسيتي بر تحولات خانواده در تهران»، مجلۀ نشرية زن، در فرهنگ و هنر، دورة 5، شمارة 2 تابستان 1392ش.
  • جیگود، ویلیام، خانواده و جامعه، ترجمۀ ویدا ناصحی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1352ش.
  • چپل، دیوید، خانواده‌ها در دنیاي امروز، ترجمۀ محمدمهدي لبیبی، تهران، افکار، 1388ش.
  • ذکایی، محمدسعید، جامعه‌شناسی جوانان ایران، چاپ اول، تهران، آگاه، 1386ش.
  • ساروخانی، باقر، مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی خانواده، تهران، سروش، 1370ش.
  • شفرز، برنارد، مبانی جامعه‌شناسی جوانان، ترجمۀ کرامت‌الله راسخ، تهران، نی، 1386ش.
  • صادقی فسایی، سهیلا و عرفان‌منش، ایمان، «تحلیل جامعه‌شناختی تأثیرات مدرن‌شدن بر خانوادۀ ایرانی و ضرورت تدوین الگوی ایرانی اسلامی»، مجلۀ زن، در فرهنگ و هنر، دوره پنجم، شمارۀ 1، بهار1392ش.
  • عبدي، عباس و گودرزي، محسن، تحولات فرهنگی در ایران، تهران، روش، 1387ش.
  • فاضلی، نعمت‌الله، فرهنگ و شهر، تهران، تیسا، 13914ش.
  • فرجاد، حسین، آسیب‌شناسی اجتماعی ستیزه‌هاي خانواده و طلاق، چاپ اول، تهران، منصوري، 1372ش.
  • گاردنر، ویلیام، جنگ علیه خانواده، ترجمۀ معصومه محمدي، چاپ اول، تهران، دفتر مطالعات و تحقیقات، 1386ش.
  • لوکاس، دیوید و میر، پاول، درآمدي بر مطالعات جمعیتی، ترجمۀ حسین محمودیان، تهران، دانشگاه تهران، 1384ش.
  • محسنی، منوچهر و پورضا انور، ابوالقاسم، ازدواج و خانواده در ایران، چاپ اول، تهران، آرون، 1382ش.
  • محمودی، محمود و میر مقتدایی، زهره السادات، «نقش خانواده در تثبیت یا تزلزل تربیت دینی»، مجلۀ آینده‌پژوهی مسائل خانواده، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری، 1389ش.
  • مهدي، علی‌اکبر، جامعه‌شناسی خانوادۀ ایرانی، تهران، پیام، 1354ش.
  • مهرآبادي، میترا، زن ایرانی به روایت سفرنامه‌نویسان فرنگی، چاپ اول، تهران، نشر آفرینش و روزگار، 1379ش.
  • هاشمی، علی‌رضا، «تغییر الگو و عناصر فرهنگی از خانواده گسترده به خانوادۀ هسته‌ای»، فرهنگ مردم ایران، شمارۀ 31، زمستان 1391ش.
  • ورکیانی، فرحناز، «خانوادۀ ایرانی؛ امروز، دیروز، فردا: گفت‌وگو با دکتر باقر ساروخانی»، مجله آموزش علوم اجتماعی، دورۀ هشتم، شمارۀ 3، 1384ش.
  • ویسی، غلام‌رضا، آسیب‌شناسی خانواده و راه‌های درمان آن، تهران، مرکز تحقیقات اسلامی، بی‌تا.