خانواده گسترده
خانواده گسترده؛ شکلی از خانواده با حضور سه نسل در زیر یک سقف.
خانواده گسترده، واحد خانوادگی است که اعضای آن بیش از دو نسل از افراد را در بر میگیرند و روابط میان این نسلها و تعامل آنان با یکدیگر، بخش بزرگی از رفتار و سبک زندگی خانوادگی را شکل میدهد. این نوع خانواده از طریق شبکۀخویشاوندی، فرهنگ و نظام اقتصادی مشترک، محل مسکونی واحد و علایق و حمایتهای عاطفی سامان مییابد و بههمین دلیل از استحکام و امنیت روانی و اجتماعی بیشتری برخوردار است.
مفهومشناسی
خانوادۀ گسترده، ساختاری است که بر بستگیهای نَسبی و سببی استوار بوده و شامل چند گروه خونی و چند گروه زناشویی میشود.[۱] خانوادۀ گسترده به این دلیل که بیشتر بر اساس بستگیهای نسبی استوار است، خانوادۀ همخون (consanguine) نیز نامیده میشود. در چنین خانوادههایی فرزندان پس از ازدواج نیز زندگی مشترک خود را آغاز کرده و در حقیقت معنای «گسترده» از گسترش خانواده بدین طریق، حاصل میشود.[۲] خانوادۀ گسترده، بیشتر اختصاص به جوامع مبتنی بر اقتصاد کشاورزی و شبانی دارد و ممکن است بر حسب قدرت و تسلط پدر یا مادر خانواده، بهشکل خانوادۀ پدرسالاری یا مادرسالاری درآید. این واحد دارای سلسلهمراتب مشخص سنی و جنسی بوده که کلیه افراد از سن پایین در امر تولید شرکت دارند. زیرا فعالیتهای تولید خانواده به آموزش خاص در مکانی خاص نیاز ندارند و تنها از طریق مشاهده و هدایت و سرپرستی بزرگسالان انجام میشود. مهمترین تولید خانواده، مواد غذایی و پس از آن تولید پوشاک و مسکن است.[۳]
تاریخچه
ساختار اصلی خانواده در ایران باستان و دورههای بعد، گسترده بوده است. اعضای خانوادۀ گسترده در یک مکان، به استثنای دخترانی که پس از ازدواج به خانه همسرشان میرفتند، تحت سرپرستی رییس خانواده بهسر میبردند. زندگی زناشویی بهعنوان هستۀ اصلی خانواده به لحاظ اجتماعی بسیار اهمیت داشت و همه در حفظ و حراست آن تلاش میکردند. این نوع ساختار در دورۀ اسلامی نیز ادامه پیدا کرد.[۴] به گواهی منابع تاریخی، در دوران معاصر ساختار خانواده بهصورت تدریجی تغییر و با نفوذ فرهنگ مدرنیته و گسترش شهرنشینی، خانوادۀ هستهای نیز شیوع پیدا کرد، اما بر خلاف کشورهای غربی جای خانوادۀ گسترده را بهکلی نگرفت.[۵] تحقیقات نشان میدهد که در ایران کنونی، بهطور کلی خانواده در مرحلۀ انتقالی قرار دارد. در طی چند دهه گذشته بر نسبت خانوادههای هستهای بهویژه در شهرهای بزرگ ایران افزوده شده است، اما در عین حال خانوادۀ کنونی ایران چهرۀ خانوادۀ میان هستهای و گسترده را دارد.[۶] برخی پژوهشگران معتقدند که شکل جدیدی از خانوادۀ گسترده در ایران به وجود آمده که در آن، هممکانی وجود ندارد، اما سطح مناسبات و مراودات به گونهای است که در فضای امروزی شکل جدیدی به خود گرفته است.[۷]
اهمیت و جایگاه
قدرت فرهنگی
پژوهشگران معتقدند که خانوادۀ گسترده از قدرت فرهنگی بالایی برخودار است که در عصر حاضر بسیار اهمیت دارد. از ویژگیهای جامعه امروزی ناهماهنگی و وجود انواع متعارض باورهای مختلف است که از فرهنگ مدرن و تفکر دهکدۀ جهانی و عصر ارتباطات نشات میگیرد. خانوادۀ گسترده بهعنوان جامعهای زنده و همگن میتواند محیط مطلوبی بسازد که امکان آرامش در جامعۀ ناهمگن امروز را فراهم کند.[۸]
قداست مفهوم خانه
در خانوادۀ گسترده، مفهوم و کارکرد «خانه» (مَسکن) مهم است و تحت تاثیر سبک زندگی اسلامی و ایرانی، جایگاه قدسی دارد. بههمین دلیل طراحیها، سیمای فزیکی، جانماییهای اطاقها، راهروها، آشپزخانه، حیاط و شکل هندسی خانه در خدمت معنویت و شبکۀ خویشاوندی قرار دارد و بهصورت دقیق و متناسب به زندگی اجتماعی و دینی، به زندگی چندین نسل در زیر یک سقف، سازمان میدهد. برای مثال، مفهوم قرآنی خانواده که سکون و آرامش در آن محوریت دارد، بر نامگذاری خانه اثرگذار بوده و این معنی را در عمل و بستر زندگی روزمرۀ افراد و به تبع در جامعه تزریق میکند.[۹]
تربیت نسلها
در خانوادۀ گسترده، بهدلیل حضور پدربزرگ و مادربزرگ بهمثابه پشتوانۀ فکری، تجربی، مالی، فضای امن روانی و زمینۀ مناسب مدیریت عملکرد به روش آزمونوخطا برای فرزندان وجود دارد.[۱۰]همچنین در این خانواده میراث معنوی از نسل اول برای نسلهای بعد بهجا میماند که قابل قیاس با میراث مادی نیست. عزت و اعتبار نسل اول و اجداد آن که بهصورت تدریجی حاصل شده، به نسلهای بعد منتقل و باعث اعتبار و احترام آنها در محله و شهر میشود که اثرهای عمیق تربیتی دارد. از سوی دیگر این میراث موجب عزت نفس و قدردانی در نسل نو میشود و آنان را از ابتدا با مفهوم اعتبار و پاداش معنوی در مقابل اعتبار و پـاداش مادی آشنا میکند.[۱۱]
مناسک و آیینهای دینی و ملی
انتقال ارزشهای دینی و ملی در خانوادۀ گسترده از طریق اعضای خانواده صورت میگرد و کانونهای آموزش همچون مکتبخانه، مدرسه، مسجد در مراحل بعد قرار دارد.[۱۲] بههمین دلیل حضور و شرکت در مناسک و آیینهای دینی و ملی میان اعضای خانوادۀ گسترده یک امر مهم و لازم دانسته شده و اعضای خانواده در آیینهای جمعی، مشارکت جدی دارند. نمونۀ بارز آن را میتوان در برگزاری هیئتهای فامیلی مشاهده کرد. هیئتهای خانوادگی در سه چهار دهه گذشته در منازلی برگزار میشد که دارای حیاط و مساحت لازم برای این گونه مجالس بود و دختران و پسران خانواده مشارکت مستقیمی در برگزاری این مجالس داشتند و این گونه مجالس نوعی انتقال مفاهیم دینی به فرزندان از جمله قرائت قرآن، خواندن دعا، گوشدادن به مطالب سخنران مذهبی بود.[۱۳]
عوامل زوال
پژوهشگران عوامل اصلی زوال خانوادۀ گسترده را تغییرات اقتصادی و اجتماعی، فردگرایی، رواج زندگی شهری، آپارتماننشینی، کار و اشتغال زنان، نفوذ فرهنگ غربی، مهاجرت بیرویۀ روستاییان به شهرها، دخالت دولت و گسترش آموزشهای همگانی پیشرفتهای صنعتی و تکنولوژیک و فرایندهای ناشی از آن میدانند.[۱۴] برای مثال خانههای آپارتمانی، بهدلیل نوع فضاسازی و ساخت آن، بسیاری از کارکردهای سنتی خانوادۀ گسترده، مانند محل تفریح و آسایش، ملاقات و میهمانی، جشنها و برگزاری آیینها، کار و تولید را به فضاهای شهری و عمومی منتقل کرده است. از طرف دیگر طراحی آپارتمانها بهگونهای است که سبب اصالت بیشتر فرد و گسستن عاطفی اعضای خانواده از یکدیگر و زوال خانوادۀ گسترده میشود.[۱۵]
آدابورسوم
همسرگزینی
همسرگزینی در خانوادۀ گسترده بهصورت معمول، تحت فشار اجتماعی است و ازدواج به نوعی در پایگاه یا منزلت دختر یا پسر تغییر اساسی ایجاد کرده و اهمیت اجتماعی آنان را ارتقاء میبخشد.[۱۶] همچنین دستورات دینی در آداب و رسوم ازدواج، مهریه و نفقه و حلوفصل دعاوی و مشکلات خانواده، نامگذاری و تربیت فرزندان مؤثر است.[۱۷] در خانوادۀ گسترده، بهدلیل مرگومیر بالای زنان و مردان ازدواج مجدد رایج بوده و زنان به این دلیل تن به ازدواج مجدد میدهند که وجود مرد برای ادارۀ اقتصادی خانواده ضروری است. ازدواج در خانوادۀ گسترده علاوهبر جنبۀ اقتصادی، ایجاد نوعی اتحاد خانوادگی نیز میکند و رضایت و تمایل قلبی در آن ضرورتی ندارد. ازدواج در طبقات بالای جامعۀ بر اساس ملاحظات سیاسی و اقتصادی و نیز برای حفظ نسل و افزایش مالکیت صورت میگیرد.[۱۸]
آیین آشتی و سازش
بهدلیل همزیستی نسلها و وجود سرمایههای معنوی و اجتماعی در خانوادۀ گسترده، الگوی اخلاق و ادبیات آشتی و سازش بر تعاملات اعضای خانواده حاکم است. بههمین دلیل شرایط روابط زندگی زوجین و سایر اعضای خانواده دارای ویژگی منحصربهفرد بوده و کمتر مسالهای در این روابط تبدیل به بحران میشود؛ میانجیگری بزرگترها و ادبیات سازش و گذشت در این نوع خانواده، مانع از عمیقشدن بحران و از همپاشیدن زندگی زوجین میشود.[۱۹]
سفرهآرایی
در خانوادۀ گسترده سفره و گستردگی آن موجب میشود که همه اعضاء خانواده در سه نوبت دور آن نشسته، غذای پختهشده توسط مادر، مادربزرگ یا عروس و دختران میل شود. افراد چهرهبهچهره به نقل اتفاقات روزمره و در کنار آن یافتن راهحلی برای مشکلات به وجود آمده میپردازند.[۲۰]خرج و سفرۀ مشترک، پخت غذا و برگزاری میهمانی مشترک، استفاده از وسایل زندگی معمولی و غیر لوکس بر سبک سفرهآرایی، مهمانداری اثرگذار است.[۲۱]
ویژگیها
حلقۀ وصل نسلهای مختلف
در خانوادۀ گسترده حلقههای نسلهای مختلف جای خود را به یک دیگر میدهند و باعث شکلگیری هویت، خاطره، روابط اجتماعی، حس تعلق و امنیت میشود. در این نوع خانواده نسلها با یکدیگر در ارتباطند و میراث بومی- فرهنگی به واسطۀ این ارتباط منتقل میشود. در این نظام ارتباطی پدربزرگ و مادربزرگ معلمان خوبی برای کودکان هستند. پژوهشگران وجود این خانواده را مانع از بروز گسست نسلها در جامعه میدانند. معضلی که در جامعۀ امروزی، بـا انقطاع نسلها و ظهور و همهگیری رسانه رو به فزونی است. [۲۲]
خودترمیمی
پژوهشگران خانوادۀ گسترده را به موجود زنده تشبیه میکنند که از ویژگی آن خودترمیمی است؛ زیرا در خانوادۀ گسترده اگر خدشهای بـه خانواده وارد شود بهعنوان مثال پدر یا مادر از خانواده حذف شود، نزدیکان دلسوز دیگری هستند که میتوانند از کودک یا کودکان حمایت کنند تا خللی در زندگی رخ ندهد. این درحالی است که همین اتفاق در خانواده هستهای موجب لطمات جبرانناپذیر به خانواده و کودک میشود.[۲۳]
محل فراغت مفید
در خانوادۀ گسترده، اوقاتفراغت خانواده به کنار همبودن اعضای فامیل و طایفه و تعامل سه نسل با یکدیگر میگذرد و در خلال همین تعاملات، انبوهی از سخنان حکیمانه و پندهای آموزنده و راهگشا در زندگی از نسل گذشته به نسل آینده منتقل میشود که این اتفاق در عصر حاکمیت رسانهها در خانواده هستهای رخ نمیدهد.[۲۴]
حفظ نسبتهای فامیلی
در خانوادۀ گسترده پدربزرگ و مادربزرگ شیرازۀ خانواده محسوب میشود و حضور آنها باعث پیوند میان نوادگان است. گردهمآییهای نوادگان به برکت حضور پدربزرگ و مادربزرگ در خانواده موجب میشود که نسبتهایی فامیلی و خانوادگی، آنگونه که باید معنا و حفظ شوند. در این بستر، مراتب دیگری از روابط اجتماعی و همچنین خانواده شکل میگیرد.[۲۵]
بستر امنیت روانی و اجتماعی
پژوهشگران خانوادۀ گسترده را بستر امنیت روانی و اجتماعی میدانند؛ زیرا از یکسو این خانواده به مثابه بذری است که باعث رویش واحد همسایگی و محلههای همگن میشود که اهالی آن خود را در قبال یکدیگر مسئول میدانند. از دیگر سو، اعضای این خانواده خود را در مقیاس کوچکتر در قبال یکدیگر مسئول میدانند. همچنین خانه بهدلیل حضور چند خانواده، کمتر خالی از سکنه میشود و امنیت روانی افراد همواره تامین است. این خانواده در گذشته در مرتبهای از توانایی بوده که بسیاری از نیازهای خود را خود تامین میکرده و تولید در آن جاری بوده است. صاحبنظران معتقدند که امروزه نیز این خانواده میتواند با توجه به ظرفیت و تخصص اهالی خود مفهوم خانواده را از نهاد مصرفی به نهاد تولیدی ارتقا دهد.[۲۶]
اثرگذاریها
تحقق وعدۀ قرآنی
به نظر محققان خانوادۀ گسترده تنها زمینهای است که امکان تحقق توصیۀ قرآنی «و بالوالدین احسانا» را فراهم میآورد؛ زیرا پدر و مادربزرگ با کهولت سن، توان پاسخگویی به نیازهای شخصی خود را ندارند و نیازمند مراقبت دائم هستند. این نیاز با فوت یکی و تنهایی دیگری تشدید میشود. از سوی دیگر با توجه به اقتضائات زندگی امروز، حضور والدین در خانۀ نوهها و سرزدنهای متوالی از آنها امکان ندارد. سپردن به خانۀ سالمندان نیز با سفارشات اسلام در مورد والدین تناقض دارد. بههمین دلیل خانوادۀ گسترده خانوادۀ مطلوب است.[۲۷]
زمینهسازی آشنایی با حقیقت هستی
صاحبنظارن این خانواده را بستر آشنایی با حقیقت هستی میدانند که در آن درسهای اخلاقی و معرفتشناختی زیادی نهفته است. زیرا شخصی که در این خانواده زندگی میکند، مراتب مختلف زندگی خود و اعضای خانواده را از کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری در کنار هم میبیند. این مراحل زندگی بهعنوان مبدا و معاد زندگی دنیوی که در پیش روی او قرار دارد از زوالپذیری دنیا حکایت میکند و نمادی از مبدا و معاد عالم هستی است.[۲۸]
خانوادۀ گسترده از نظر متون دینی
برخی از محققان با بررسی و تجزیه و تحلیل اصطلاحات آیۀ قرآنی «وَٱللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّنْ اَنفُسِکُمْ اَزْواجًا وَجَعَلَ لَکُم مِّنْ اَزْوَجِکُم بَنِینَ وَحَفَدَهً»[۲۹] نظام خانوادۀ گسترده را خانوادۀ مورد تایید قرآن میدانند؛ زیرا واژۀ «حفَده» اشاره به دامادها و نوادگان از قبیل نوهها و نتیجهها دارد. بههمین دلیل خانواده در نظر قرآن کریم برخلاف خانوادههای امروزی، محدود به پدر و مادر و فرزندان نیست و معنایی وسیعتر دارد. همچنین آموزههای دینی با تعریف مفاهیمی چون صله ارحام و تاکید بر آن زمینه ایجاد خانوادهای وسیع و پیوسته را فراهم آورده است.[۳۰]
جایگاه خانوادۀ گسترده در سبک زندگی امروزی
گرچه صورت خانوادۀ گسترده به شکل قدیم امروزه دچار تغییرات اساسی شده، اما محتوا و شبکه خویشاوندی که درونمایۀ اصلی خانوادۀ گسترده است بهدلیل تاکید اسلام بر صلۀ رحم و نفوذ فرهنگ دینی بر روح جامعه، همچنان بر مناسبات خانوادگی در ایران حاکم بوده و بهعنوان پشتوانۀ خانودههای هستهای عمل میکند. حتی نفوذ و قدرت این شبکه در جوامع شهری امروزی نیز همچنان پا بر جا مانده است و در کنار خانواده هستهای بوده و از این خانوادهها پشتیبانی میکند. برای مثال در شهر تهران بهعنوان پایتخت کشور نفوذ شبکه خویشاوندی و وابستگی خانوادههای هستهای به شبکه خویشاوندی وجود دارد.[۳۱] نتیجۀ تحقیقات در این زمینه، نشان میدهد که ارتباطات خویشاوندی بر کیفیت زندگی سالمندان اثرگذار بوده و خانوادههای ایرانی نظر مثبتی نسبت به سالمندان دارند و معتقدند که نباید آنها را در آسایشگاههای سالمندی نگهداری کرد. همچنین، پژوهشها نشان میدهد که میانگین کنترل اجتماعی بر اعضای خانواده هستهای از طریق نظام خویشاوندی در ایران 52 درصد است.[۳۲]
راهکارهای حفظ خانوادۀ گسترده
به باور صاحب نظران احیا و حفظ صورت خانوادۀ گسترده با توجه اقتضائات این دوره ممکن نیست، اما در سبک زندگی اسلامی و ایرانی، عوامل فرهنگی و دینی وجود دارد که میتواند محتوای این نوع خانواده از جمله شبکۀ خویشاوندی را حفظ کند.[۳۳] برای مثال گردهماییهای خویشاوندان در مناسبتهای گوناگون شادی، همچون اعیاد مذهبی و ملی، تولد پیشوایان دین، جشنهای تولد، ازدواج، بازگشت از سفرهای زیارتی، جشن تکلیف دختران و همچنین در مناسبتهای سوگواری مانند ایام شهادت معصومان، و مراسم تشییع، تدفین و ترحیم اموات، رفتوآمدهای فامیلی در تعطیلات نوروزی، میتواند در حفظ روح همبستگی خویشاوندی کمک کند.[۳۴]
پانویس
- ↑ وثوقی، مبانی جامعهشناسی1371ش، ص168.
- ↑ مجدفر، جامعهشناسی عمومی، 1383ش، ص337-336.
- ↑ اعزازی، جامعهشناسی خانواده، 1380ش، ص37-25.
- ↑ آزاد ارمکی، «تاریخچه خانواده در ایران (بخش دوم)»، وبسایت راسخون.
- ↑ بهنام، ساختهای خانواده و خویشاوندی در ایران، 1352ش، ص13-14.
- ↑ محسنی، مقدمات جامعهشناسی، 1375ش، ص416.
- ↑ «روابط زوجین در خانوادۀ گسترده و هستهای»، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ صیرفیانپور، «مرتبت تدریج در خانه؛ احیای بستر زندگی خانوادۀ گسترده»، 1390ش، ص49.
- ↑ صیرفیانپور، «مرتبت تدریج در خانه؛ احیای بستر زندگی خانوادۀ گسترده»، 1390ش، ص49.
- ↑ اقبالی، «خانوادۀ گسترده و تربیت فرزندان»، وبسایت روزنامۀ همشهری.
- ↑ صیرفیانپور، مصطفی، «مرتبت تدریج در خانه؛ احیای بستر زندگی خانوادۀ گسترده»، 1390ش، ص48.
- ↑ محمودی و میرمقتدایی، «نقش خانواده در تثبیت یا تزلزل تربیت دینی»، 1389ش، ص164.
- ↑ شیخی، جامعهشناسی زنان و خانواده، 1382ش، ص54.
- ↑ بهنام، ساختهای خانواده و خویشاوندی در ایران، 1352ش، ص13-14.
- ↑ سهرابزاده، مهران و دیگران، «تبیین جامعهشناختی رابطۀ فردگرایی و تغییر در ساختار خانواده»، 1399ش، ص194.
- ↑ سنگه، پنجمین فرمان، 1380ش، ص395.
- ↑ صیرفیانپور، «مرتبت تدریج در خانه؛ احیای بستر زندگی خانوادۀ گسترده»، 1390ش، ص48.
- ↑ وثوقی، مبانی جامعهشناسی1371ش، ص169.
- ↑ «روابط زوجین در خانوادۀ گسترده و هستهای»، خبرگزاری ایرانا.
- ↑ فاضلی، فرهنگ و شهر، 1391ش، ص391.
- ↑ وثوقی، مبانی جامعهشناسی1371ش، ص169.
- ↑ صیرفیانپور، «مرتبت تدریج در خانه؛ احیای بستر زندگی خانوادۀ گسترده»، 1390ش، ص48-49.
- ↑ صیرفیانپور، «مرتبت تدریج در خانه؛ احیای بستر زندگی خانوادۀ گسترده»، 1390ش، ص48.
- ↑ اقبالی، «خانوادۀ گسترده و تربیت فرزندان»، وبسایت روزنامۀ همشهری.
- ↑ صیرفیانپور، «مرتبت تدریج در خانه؛ احیای بستر زندگی خانوادۀ گسترده»، 1390ش، ص49.
- ↑ صیرفیانپور، «مرتبت تدریج در خانه؛ احیای بستر زندگی خانوادۀ گسترده»، 1390ش، ص49.
- ↑ صیرفیانپور، «مرتبت تدریج در خانه؛ احیای بستر زندگی خانوادۀ گسترده»، 1390ش، ص49.
- ↑ صیرفیانپور، «مرتبت تدریج در خانه؛ احیای بستر زندگی خانوادۀ گسترده»، 1390ش، ص49.
- ↑ سورۀ نحل آیۀ 72.
- ↑ صیرفیانپور، «مرتبت تدریج در خانه؛ احیای بستر زندگی خانوادۀ گسترده»، 1390ش، ص48.
- ↑ شعبانپور پیچا، «تبیین نقش شبکة خویشاوندی در استحکام خانوادة هستهای (مطالعة موردی: شهر تهران)»، 1397ش، ص82.
- ↑ شعبانپور پیچا، «تبیین نقش شبکة خویشاوندی در استحکام خانوادة هستهای (مطالعة موردی: شهر تهران)»، 1397ش، ص91.
- ↑ «پویایی خانوار در ایران: مطا عهار ده تغییرا در ساختار خانواده و خانوار»، مجلۀ جمعیتشناسی ایران، سال پانزدهم، شمارۀ 30، پاییز و زمستان 1399ش، ص211.
- ↑ «تشیع و تاثیر آن بر خانواده در ایران»، پایگاه اطلاعرسانیحوزه.
منبع
- قرآن کریم.
- آزاد ارمکی، تقی، «تاریخچه خانواده در ایران»، وبسایت راسخون، تاریخ درج مطلب: 13 آذر 1398ش.
- اعزازی، شهلا، جامعهشناسی خانواده، تهران، روشنگران و مطالعات زنان، چاپ دوم، 1380ش.
- اقبالی، ابوالفضل، «خانوادۀ گسترده و تربیت فرزندان»، وبسایت روزنامۀ همشهری، تاریخ درج مطلب: 18 آبان 1402ش.
- بهنام، جمشید، ساختهای خانواده و خویشاوندی در ایران، تهران، خوارزمی، 1352ش.
- «تشیع و تاثیر آن بر خانواده در ایران»، پایگاه اطلاعرسانیحوزه، تاریخ درج مطلب: 28 آبان 1388ش.
- خالدی، سمانه، «خانوادۀ گسترده»، وبسایت پژوهه، تاریخ درج مطلب: 24 آبان 1393ش.
- «روابط زوجین در خانوادۀ گسترده و هستهای»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: 24 آبان 1402ش.
- سنگه، پیتر، پنجمین فرمان، ترجمۀ کمال هدایت و محمد روشن، تهران، سازمان مدیریت صنعتی، 1380ش.
- سهرابزاده، مهران و دیگران، «تبیین جامعهشناختی رابطۀ فردگرایی و تغییر در ساختار خانواده»، دوفصلنامۀ پژوهشهای انتظامی-اجتماعی زنان و خانواده، دورۀ هشتم، شمارۀ 1، بهار و تابستان 1399ش.
- شعبانپور پیچا، موسی، «تبیین نقش شبکه خویشاوندی در استحکام خانواده هستهای (مطالعه موردی: شهر تهران)»، دوفصلنامۀ پژوهشهای انتظامی و اجتماعی زنان و خانواده، دورۀ ششم، شمارۀ 1، بهار و تابستان 1397ش.
- شیخی، محمدتقی، جامعهشناسی زنان و خانواده، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1382ش.
- صیرفیانپور، مصطفی، «مرتبت تدریج در خانه؛ احیای بستر زندگی خانوادۀ گسترده»، مجلۀ معماری اقلیم گرم و خشک، شمارۀ 1، پاییز و زمستان 1390ش.
- فاضلی، نعمتالله، فرهنگ و شهر، تهران، تیسا، 1391ش.
- مجدفر، فاطمه، جامعهشناسی عمومی، تهران، شعاع، 1383ش.
- محمودی، محمود و میرمقتدایی، زهرهسادات، «نقش خانواده در تثبیت یا تزلزل تربیت دینی»، آیندهپژوهی مسائل خانواده، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک، 1389ش.
- محسنی، منوچهر، مقدمات جامعهشناسی، تهران: دیدار، 1375ش.
- وثوقی، منصور و نیکخلق، علیاکبر، مبانی جامعهشناسی، تهران، خردمند، 1371ش.