مسئله حجاب (کتاب)

از ویکی‌زندگی
پرونده:مسئله حجاب.jpg
کتاب مسئله حجاب از علامه شهید مرتضی مطهری

مسئله حجاب (کتاب)، کتابی از مرتضی مطهری درباره پوشش زن مسلمان.
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، گذشته از انحرافات عملی فراوان در زمینۀ حجاب و مسائل مربوط به زنان، پوشش زنان در جامعۀ ایرانی، دستاویزی برای اقدامات علیه اسلام شده بود. در آن زمان، آیت‌الله مرتضی مطهری (1298-1358ش) که از روحانیان و اندیشمندان اثرگذار در انقلاب اسلامی ایران بود، در راستای مقابله با این بیماری برهنگی به‌عنوان بیماری قرن، اقدام به طرح مجموعه‌ای از مباحث کرد که سرانجام با عنوان «مسئله حجاب» منتشر شد.[۱] این کتاب، شامل یک مقدمه و پنج بخش است:
بخش اول: عدم اختصاص حجاب به دین اسلام؛
بخش دوم: پاسخ به شبهات مخالفین حجاب؛
بخش سوم: تبیین حدود و فلسفه حجاب؛
بخش چهارم: پاسخ به شبهات اصل حجاب؛
بخش پنجم: بررسی و تحلیل حجاب با تکیه بر آیات و روایات.

مفهوم‌شناسی

حجاب در لغت به معنای چادر، حاجب، پرده، روپوش، روبند، آنچه حایل و مانع میان دو چیز باشد، آمده است.[۲] و در اصطلاح به پوشش زنان اطلاق می‌شود.[۳]

عفاف در جامعه

مطهری در کتاب «مسئله حجاب» بر توجه ویژۀ اسلام به پاکدامنی و لزوم قانونی بودن روابط بین مرد و زن متمرکز شده است.[۴] از آنجا که اسلام، دینِ تعادل و پرهیز از افراط و تفریط است،[۵] اختلاط (نامعقول) زنان و مردان در جامعه را برنتابیده، با این حال، طرفدار حبس زن در خانه هم نبوده[۶] و حتی حبس تنبیهی زن در خانه را نیز که دستوری موقتی بود،[۷] با حکمی دیگر، ملغی نموده[۸] و به زنان تا جایی که منجر به فساد نشود، اجازه حضور در عرصه‌های اجتماعی و مشارکت در فعالیت‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و عبادی، نظیر حج، دفاع از کشور، نماز جمعه، نماز عیدین و مسافرت را داده است.[۹]

تاریخچه پوشیدگی زن

از منظر مرتضی مطهری، پوشش زنان به پیش از اسلام برمی‌گردد. در ایران باستان و هندوستان، زنان خود را از مردان پوشیده می‌داشته‌اند. یهودیان نیز پوشش را برای زن لازم می‌دانسته‌اند.[۱۰] برخی معتقدند پوشیدگی و حجاب زن از ملل غیرمسلمان ایران و روم به مسلمانان هدیه شده است.[۱۱] همچنین رسم خانه‌نشینی (پرده‌نشینی) زنان از ایرانیان به اسلام و مسلمانان سرایت کرده است.[۱۲]

علل و عوامل پیدایش حجاب در نگاه مخالفان حجاب

  • ریاضت و رهبانیت (ریشه فلسفی)؛[۱۳]
  • عدم امنیت و عدالت اجتماعی (ریشه اجتماعی)؛[۱۴]
  • استثمار زن؛ پدرشاهی و تسلط مرد بر زن، در جهت تأمین منافع اقتصادی مرد (ریشه اقتصادی)؛[۱۵]
  • حسادت و خودخواهی مرد (ریشه اخلاقی)؛[۱۶]
  • عادت زنانه و احساس نقصان و کاستی نسبت به مرد در خلقت خود (ریشه روانی)؛[۱۷]

این عوامل که دستاویز مخالفان پوشش زن قرار گرفته است،[۱۸] از دیدگاه مرتضی مطهری، هیچ تأثیری در پیدایش حجاب در ملل و اقوام و ادیان مختلف نداشته‌اند، و اگر هم مؤثر بوده‌اند، در پیدایش حجاب، در اسلام تأثیر نداشته‌اند.[۱۹]

علت وجوب پوشش از نظر اسلام

بالا بردن ارزش زن؛ حیا و عفاف در زن، او را به‌صورت فطری و غریزی به سمت پوشیدگی در مقابل مرد سوق می‌دهد.[۲۰] زن برای باارزش کردن خود و دست نیافتنی شدنش برای مرد، به سمت پوشیدگی و به سهولت در دسترس نبودنش برای مردان، می‌رود و بدین وسیله سِرّ دلبری و دلکشی را با پوشیدگی به مرد می‌آموزد.[۲۱] پوشش زن در اسلام، به معنی زندانی کردن و حبس او در خانه و بیرون نرفتن او از خانه نیست، بلکه به معنی پرهیز از جلوه‌گری و خودآرایی در معاشرت با مردان و پوشاندن بدن خود در برابر آنان است.[۲۲] مرتضی مطهری، فلسفۀ پوشش اسلامی را در محورهای زیر مورد توجه قرار داده است:

  • آرامش روانی؛ فقدان پوشیدگی، به دلیل تحریک‌پذیری بشر،[۲۳] موجب ایجاد و فزونی هیجانات جنسی می‌شود؛[۲۴]
  • استحکام پیوند خانوادگی؛ پوشش زن و اجتناب از کامیابی جنسی از غیرهمسرِ مشروع خود، موجب احساس خوشبختی مرد و خانواده می‌شود؛[۲۵]
  • استواری اجتماع؛ پوشش مناسب و رعایت فاصله بین زن و مرد در جامعه، موجب تزریق آرامش به فرد و جامعه و استواری آن می‌گردد؛[۲۶]
  • ارزش و احترام زن؛ زن از طریق عاطفی، برتری خود را نسبت به مرد نشان می‌دهد و پوشش زن یکی از ابزارهای دل‌ربایی و سلطۀ او بر مرد محسوب می‌شود؛[۲۷]
  • عطش روحی؛ با اشباع جنسی، حرارت جسمی فروکش می‌کند اما احساس نیاز و التهاب درونی، به حال خود باقی می‌ماند.[۲۸]

حجاب اسلامی

واژۀ «حجاب» برای پوشش، اصطلاح جدیدی است که اخیراً باب شده است و در قدیم رواج نداشته است، زیرا هر پوششی، حجاب نیست، بلکه حجاب، از طریق پشت پرده واقع شدن، محقَّق می‌شود.[۲۹] سابقاً از کلمۀ «سَتر» برای پوشش استفاده می‌شده است.[۳۰]

بررسی آیات حجاب

مرتضی مطهری، آیات قرآنی مربوط به حجاب را از چند زاویه، بررسی کرده است:
الف) دسته‌ای از آیات قرآن از مردان و زنان می‌خواهد که از چشم‌چرانی پرهیز کنند، شهوت خود را فرو بکاهند و شرمگاه خود را از دیگران –حتی هم‌جنسان- بپوشاند.[۳۱] این آیات، عنایت به کارِ چشم، یعنی دیدن دارد نه به خودِ چشم؛ به‌همین دلیل، از واژۀ «أبصار» که جمع بَصَر است، استفاده کرده است.[۳۲] همچنین با توجه به تمایز غَمض عین (بستن چشم) و غَضّ عین (فروکاستن از نگاه)،[۳۳] این آیات از مردان و زنان نمی‌خواهد که چشمان خود را کاملاً فرو ببندند، بلکه از آنان می‌خواهد در نگاه کردن به نامَحرَم، به او خیره نشوند و اصطلاحاً چشم‌چرانی نکنند و نگاه خریدارانه نداشته باشند.[۳۴] مُتَعلَّق نگاه در این دو آیه نیز، صورت و چهره است.[۳۵] پوشاندن عورت نیز در اصطلاح به معنای پاکدامنی و نگاهداری خود از زنا و فحشا و هر کار زشت و پلشتی است.[۳۶] در دوران جاهلیت پیش از اسلام، در سرزمین حجاز، پوشاندن شرمگاه (عورت) معمول نبوده و اسلام آن را بر مسلمانان واجب نمود.[۳۷]
ب) در آیات مربوط به حجاب از زنان خواسته شده که زیورآلات پنهان خود را عیان نکنند و پای بر زمین نکوبند تا به واسطۀ عیان شدن زیورآلات، موجب تحریک دیگران نشوند.[۳۸] البته آشکارسازی زیورآلات بر محارم؛ شوهر، پدر، پدرشوهر، پسرِ شوهر، برادر، برادر و خواهرزاده، زنان، مملوکان (شامل کنیز و غلام[۳۹])، کسانی که نیاز جنسی ندارند (خواجگان و دیوانگان[۴۰]) و کودکان (غیرمُمَیِّز[یادداشت ۱] و نابالغ[یادداشت ۲])[۴۱] –و فرزندان-، جایز است.[۴۲] قرآن در این‌جا، صراحتاً زنان را از آشکارسازی زینت‌های پنهان، نهی نموده است و در نتیجه، پوشاندن زینت‌های آشکار و ظاهر، مثل سُرمه، خَضاب، دستبند، النگو، انگشتر، حلقه و گلگونه[یادداشت ۳] واجب نیست.[۴۳]
ج) قرآن از زنان می‌خواهد که روسری و سرپوش خود را بر گردن و گریبان خویش قرار دهند[۴۴] و با جِلباب[یادداشت ۴] خود را بپوشانند تا از اذیت و آزار کسانی که دل‌هایشان مریض است، در امان باشند.[۴۵] آیه برای تمیز داده شدن زنان مؤمن و حُرّ (آزاد) با کنیزان نازل شده است تا مردان با شناسایی این دو، برای زنان حُرّ ایجاد مزاحمت نکنند.[۴۶]
زن لازم است مو، سینه، دور گردن و زیر گلوی خود را از نامَحرَم بپوشاند.[۴۷] مقصود آیه،[۴۸] پوشاندن سر و گردن است، و روسری خصوصیتی ندارد.[۴۹] آیه، در کمال صراحت حدود پوشش زنان را بیان کرده است و جای تردید باقی نگذاشته است.[۵۰] زنان سالخورده و از کار افتاده، در صورتی که خودآرایی (آرایش) نکرده باشند و قصد خودنمایی نیز نداشته باشند، می‌توانند جامه[۵۱] و روسری[۵۲] و موی[۵۳] خود را آشکار کنند.[۵۴] با این حال هر قدر جانب پوشش و عفاف رعایت شود، پسندیده‌تر است.[۵۵]
در فقه اسلامی، پوشاندن تمام بدن برای زن، جز صورت و دست‌ها تا مچ، واجب است و در این مسأله اختلاف وجود ندارد.[۵۶] اگر قائل به پوشاندن صورت و دست‌ها باشیم، در این صورت، زن از فعالیت‌های اجتماعی طرد و در محیط خانه حبس می‌شود.[۵۷] اما اگر قائل به جواز کشف این دو باشیم، زنان اجازه خواهند داشت وارد عرصه‌های گوناگون اجتماعی شده[۵۸] و به اموری نظیر رانندگی، فروشندگی، علمی، آموزشی و تدریس، فعالیت‌های اقتصادی و نیز اداری و کارمندی بپردازند.[۵۹]
د) قرآن از زنان می‌خواهد که هنگام مواجهه با نامَحرَم، با ناز و عشوه سخن نگویند و نیز هنگام بیرون رفتن از خانه، با خودآرایی، به دنبال خودنمایی نباشند تا موجبات طمع دیگران را فراهم نیاورند.[۶۰]
هـ) قرآن به مردان معاصر پیامبر سفارش کرده است که اگر از زنان (پیامبر) چیزی می‌خواهند، از پشت پرده بگیرند و داخل خانه نشوند.[۶۱]

نگاه به نامحرم

در حالی که برخی، همچون کلینی، شیخ طوسی، صاحب حدائق، شیخ انصاری، نراقی در مستند، شهید ثانی در مسالک الأفهام و حکیم در منهاج الصالحین، نگاه به صورت و دست‌های زنان نامَحرَم را در صورتی که از روی لذت‌جویی و شهوت نباشد، مطلقاً جایز دانسته‌اند،[۶۲] برخی، نظیر علامه حِلّی در تذکرة الفقها، نجفی در جواهر الکلام و سیدکاظم طباطبایی در عروة الوثقی، جز برای خواستگاری، مطلقاً ممنوع[۶۳] و برخی نیز، مانند محقِّق حِلّی در شرایع الإسلام، شهید اول در لمعه و علامه حِلّی در برخی کتاب‌هایش، نگاه اول را جایز و نگاه‌های بعدی را ممنوع دانسته‌اند.[۶۴]

پیامدهای انتشار کتاب «مسئلۀ حجاب»

انتشار کتاب «مسئله حجاب» در ميان دو قشر متجدد و سنتي بازتاب داشت. و تأثير زيادي روي قشر متجدد گذاشت، به‌طوري که تعداد قابل‌ توجهي از بانوان به اصطلاح متجدد که خيال مي‌کردند پوشش اسلامي با تحصيل و پيشرفت قابل جمع نيست و از سوي ديگر در وجدان خود، به‌خاطر بي‌حجابي ناراحت بودند، به حجاب اسلامي رو آوردند و آثار اين کتاب در جامعه، خصوصاً دانشگاه‌ها به سرعت ظاهر شد. برخي افراد و جریان‌های سنتی نیز معتقد بودند که اين کتاب، چون حجاب را منحصر به چادر ندانسته، موجب بي‌حجابي خواهد شد. مي‌گفتند حرف‌هاي مطهری همه درست و مطابق با فقه اسلامي است، ولي نبايد گفته شود که وجه و کفي‍ّن مستثني است و حجاب به شکل غير چادر نيز ممکن است، زيرا موجب سوءاستفاده خواهد شد. ولي استاد مطهری معتقد بودند که بايد اسلام را آن‌طور که هست به مردم معرفي کنيم، نه چيزي به آن اضافه کنيم و نه چيزي از آن کم کنيم، به تعبير ديگر اسلام را بدون آرايش و پيرايش عرضه کنيم، آن‌گاه فطرت حقيقت‌جوي انسان‌ها به سوي آن جذب خواهد شد.[۶۵] برخی، یکی از دلایل هجرت مطهری از قم به تهران را دیدگاه ویژۀ او دربارۀ حجاب دانسته‌اند.[۶۶] نقدهای خصمانه با هدف تخریب شخصیت مطهری تا جایی پیش رفت که برخی حضور او در مسجد را زائل‌کنندۀ نورانیت مسجد می‌دانستند[۶۷] و به خاطر نگارش کتاب مسئله حجاب، از او نزد امام خمینی، سعایت کرده و این کتاب را موجب بی‌حجابی زنان و دختران ایرانی معرفی کردند. اما امام خمینی که مطهری و نفوذ کلام او در میان جوانان را به خوبی می‌شناخت،[۶۸] کتاب مسئله حجاب را موجب توجه بانوان ایرانی به حجاب اصیل اسلامی، معرفی کرد.[۶۹]

یادداشت‌ها

  1. قدرت تشخیص ندارند و بر امور نهانی زنان آگاه نیستند.
  2. قدرت بر امور جنسی ندارند.
  3. سُرخاب، که زنان به گونه‌های خود می‌مالند. (دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژۀ گُلگونه)
  4. جلباب، به پیراهن یا جامۀ گشاد، روسری، جامه‌ای که با آن سایر جامه‌ها پوشانده می‌شود، جامه‌ای که از چارقد بزرگتر و از عبا/ردا کوچک‌تر بوده و به وسیله آن سر و سینه پوشیده می‌شود و روسری که هنگام خروج از خانه از آن استفاده می‌شود و گریبان و سر و صورت را می‌پوشاند، تعریف شده است. (مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص158-160)

پانویس

  1. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص11-12 (مقدمه).
  2. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژۀ حجاب.
  3. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص72.
  4. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص201.
  5. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص202.
  6. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص219.
  7. سوره نساء، آیه 15؛ مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص219.
  8. سوره نور، آیه 3.
  9. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص203.
  10. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص19.
  11. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص24، 25 و 26.
  12. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص23.
  13. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص31.
  14. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص31.
  15. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص32.
  16. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص32.
  17. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص32.
  18. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص62.
  19. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص32.
  20. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص62.
  21. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص63، 65، 66 و 67.
  22. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص73.
  23. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص80.
  24. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص77.
  25. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص81.
  26. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص82.
  27. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص86.
  28. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص102–104.
  29. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص73.
  30. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص73.
  31. سوره نور، آیات 30 و 31.
  32. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص124.
  33. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص125 و 127.
  34. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص127.
  35. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص128.
  36. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص128.
  37. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص128.
  38. سوره نور، آیه 31؛ مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص117.
  39. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص144-145.
  40. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص145.
  41. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص146.
  42. سوره نور، آیه 31؛ مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص116-117 و 142.
  43. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص132، 133، 135 و 136.
  44. سوره نور، آیه 31؛ مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص117.
  45. سوره أحزاب، آیه 59-60؛ مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص157.
  46. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص162.
  47. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص139.
  48. سوره نور، آیه 31.
  49. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص139.
  50. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص141.
  51. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص148-149.
  52. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص152.
  53. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص160.
  54. سوره نور، آیه 60.
  55. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص153.
  56. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص165.
  57. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص168-169.
  58. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص168-169.
  59. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص170-171.
  60. سوره أحزاب، آیه 32-33.
  61. سوره أحزاب، آیه 53.
  62. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص166 و 226-228.
  63. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص227.
  64. مطهری، مسأله حجاب، 1387ش، ص227 و 228.
  65. «عواقب نوشتن کتاب مسئله حجاب»، وب‌سایت خبر آنلاین.
  66. ایازی، «مطهری را در حوزه بایکوت کردند»، نشریه شهروند، 1387ش، در پرتابل جامع علوم انسانی.
  67. «عواقب نوشتن کتاب مسئله حجاب»، وب‌سایت خبر آنلاین.
  68. طباطبایی، خاطرات سیاسی – اجتماعی سید صادق طباطبایی، 1394ش، ج1، ص112-113.
  69. «خاطرات ناگفته دعایی از دوران انقلاب»، خبرگزاری ایسنا.

منابع

  • قرآن
  • ایازی، محمدعلی، «مطهری را در حوزه بایکوت کردند»، نشریه شهروند، شماره 44، اردیبهشت 1387ش، در پرتابل جامع علوم انسانی، تاریخ بازدید: 31 شهریور 1401ش.
  • «خاطرات ناگفته دعایی از دوران انقلاب»، خبرگزاری ایسنا، ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، در سایت اینترنتی واژه‌یاب، تاریخ بازیابی: 22 مهر 1400ش.
  • شریعتی، مهدی، حل مسألۀ حجاب، قم، کتابخانه شهید شریعتی، چاپ اول، 1399ش.
  • طباطبایی، صادق، خاطرات سیاسی – اجتماعی سید صادق طباطبایی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ چهارم، 1394ش.
  • «عواقب نوشتن کتاب مسئله حجاب»، وب‌سایت خبر آنلاین، تاریخ بارگذاری: 12 اردیبهشت 1391ش.
  • مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، تهران، صدرا، چاپ هفتاد و نهم، 1387ش.