همسایگی
همسایگی؛ روابط اجتماعی و عاطفی مبتنی بر نزدیکی جغرافیایی و احساس تعلق.
همسایگی، با قواعد رفتاری، اخلاقی و حقوقی ویژه، پیوندهای عاطفی و مناسبات عمیقی را میان همسایگان برقرار میکند که ریشه در ارزشهای فرهنگی و آموزههای دینی دارد. پیوندها و مناسبات همسایگی امروزه در پی دگرگونیهای اجتماعی، دچار تحول شده و بهخصوص بعد از گسترش سبک زندگی مدرن شهری و بهویژه آپارتماننشینی؛ تغییر کرده است. احیاء سنتهای فرهنگی در روابط همسایگان موجب بازیابی سلامت، شادابی و امنیت اجتماعی میشود.
مفهومشناسی
به دو فرد یا دو خانواده که در کنار هم خانه دارند یا در دو قسمت یک خانه زندگی کنند، همسایه گفته میشود.[۱] ازمنظر علوم اجتماعی، همسایگی به مفهوم تعامل میان افراد با حس تعلق مشترک، مرز جغرافیای مشخص، اشتراک در ویژگیهای قومی، فرهنگی و استفاده از تسهیلات خرید، تفریح و آموزش، تعریف شده که وجوه فضایی، اجتماعی- فرهنگی و عملکردی در آن برجستگی روشنی یافته است.[۲]
اهمیت و جایگاه
نقش و جایگاه همسایگی در برقراري و حفظ روابط مناسب میان انسانها چنان است که نهادهای عمومی نمیتواند جایگزین عاطفی، اجتماعی و عملکردی آن باشند. نقش همسایگی در حمایتهای اجتماعی و بهبود زندگی، بیبدیل است.[۳]
همسایگی در فرهنگ ایرانیان
در گذشته نظام اجتماعی ایرانیان بهگونهای بود که اعضای یک محل، روابط چهرهبهچهره داشتند و ارتباط میان آنان نزدیک و صمیمی بود. ساختار کوچهها و معابر شهرها، زمینۀ مناسبی برای سلام و احوالپرسی به وجود میآورد. احوالپرسیهای کوتاه و مختصر موجب میشد که اعضای یک محل از حال همدیگر باخبر شوند. در بسیاری از خانههای قدیم پنجرهای بهسمت خانۀ همسایه گشوده میشد و از طریق این پنجره دو همسایه برخی از مایحتاج خود را از یکدیگر قرض میگرفتند یا از احوال یکدیگر مطلع میشدند. این پنجرهها همچنین محلی برای درد دل زنان و دختران همسایه با یکدیگر بود. در آن زمان اگر خانوادهای دچار مشکل یا گرفتاری میشد تمام اعضای محل و همسایهها با او همدردی میکردند و برای رفع مشکل، او را یاری میدادند. سهم همسایه بخصوص همسایههای داغدیده، مجرّد، تنگدست، ناخوشاحوال و آبستن، در خورشت پرچرب و پرعطر مادربزرگها محفوظ بوده است.[۴] امروزه نیز گاهی در دورهمی عصرهای بهار تابستان، زنهای محل در یکی از خانهها و بهخصوص خانههای حیاطدار بهبهانۀ پاککردن سبزی، باقالی، لوبیا و نخود و ساختن دستجمعی ترشیهای سنتی گرد هم میآیند و صفای همسایگی را در سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی، تجربه میکنند. ضربالمثلهایی مانند «اول همسایه سپس خرید خانه» یا «اول دیار بعد برار» در فرهنگ ایرانی، برگرفته از آموزه دینی «الجار ثم الدار» است. ضربالمثل مازندرانی «بی ما را بیخاخر بونه، بیهمسائه نوونه»، یعنی بدون مادر و خواهر میشود زندگی کرد، اما بدون همسایه نه، تأکیدی بر اهمیت عاطفی و اجتماعی همسایه بوده و نشان از جایگاه برجستۀ همسایگی در سبک زندگی ایرانی- اسلامی دارد.[۵]
قلمرو همسایگی
امروزه در تعیین قلمرو همسایگی معمولا به ويژگیهاى قومى و فرهنگى ساكنان یک منطقه، اتحاد روانشناختى و حس تعلق آنها به يكديگر و تمركز بر استفاده از تسهيلات خريد، تفريح و آموزش در مرز جغرافیایی مشخص، توجه میشود. از این منظر، اهالي يك مجتمع، محله يا روستاي كوچك با پیوستگیهای فیزیکی، همسایه هستند.[۶] آموزههای اسلام نیز با شاخص پیوستگیهای فیزیکی، حریم همسایگی را تا چهل خانه تعیین کرده است که بهطور تقریبی تمـام محدودۀ یک شـهر كوچـك را در برمیگيرد.[۷] در این رویکرد اسلامی، عقاید مذهبی و تفکرات دینی در تعریف همسایه دخالت ندارد و وجود فيزيكي همسايه، مستقلا دارای ارزشمند است. از این منظر، «همسايگان دور» در کاربرد قرآنی،[۸] ناظر به غيرمسلمان است و حق جوار (همسـايگى) شـامل آنها نیز مـیشـود.
همسایگی مسجد
در سبک زندگی دینی، همسایگی با مسجد مورد تأکید فراوان قرار گرفته است. نزدیکی به مسجد موجب حضور آسانتر و بیشتر در مسجد میشود. مسجد در فرهنگ مسلمانان، مکان مناسبی برای فراگیری آموزههای اسلامی، برپایی اجتماع دینی و آگاهی از وضعیت برادران ایمانی است. بر اساس مضمون روایات بسیار، اهالى هر منطقه، همسایۀ مسجد محله بهحساب مىآیند و بهتر است که نماز خود را در مسجد محل اقامه کنند. طبق برخى از روایات، همسایۀ مسجد تا چهل خانه از هر جانب بوده و مسجد نقطه وصل همسایهها با یکدیگر است.[۹]
ساختارهای روابط همسایگی
در جوامع روستایی، پیوندهای اجتماعی و روابط خویشاوندی فشردهتر بوده و سبب شکلگیری پیوند همسایگی یکپارچه و فراگیر در روستا میشود. غنای فرهنگی، ظرفیتهای کالبدی، مشارکت و تعامل بیشینه، روابط همسایگی پایدار را میان روستاییان برقرار میکند و رعایت حقوق همسایگی از پایههای انسجام اجتماعی و انتظام کالبدی روستا شمرده میشود.[۱۰]
در شهرها، بهویژه شهرهای بزرگتر، محلهها و كوىها، یک مجموعه پیوسته همسایگی را تشکیل میدهند. محله بهمثابه واحد جغرافيايى، فرهنگى ـ اجتماعى، اقتصادى و سياسى، عنصر اصلى شهر بوده و تقسيمكنندة مجموعههاى همسایگی متفاوت است.[۱۱]
عوامل تغییر در روابط همسایگی
امروزه شهرنشینی مدرن، خاستگاه تغییرات ساختاری در روابط همسایگی بوده و بسیاری از علایق همسایگی را از هم بریده است. طرح مفاهيمى مانند «زوال همسایگی»، «اجتماع از دست رفته» و «تنزل اجتماع» از سوی برخی پژوهشگران، گویای فرسايش روابط همسایگى است.[۱۲] برخی عوامل تغییر در روابط همسایگی در زندگی شهری مدرن عبارت است از:
1. بیثباتی سکونتگاه؛ جابجاییهای پیاپی شهری و اسکان استیجاری، حس تعلق به خانه را از بین برده و روابط همسایگی را سست و ناپایدار میکند.[۱۳]
2. آپارتماننشینی؛ سکونت در آپارتمان موجب بيخبري همسایهها از یکدیگر میشود.[۱۴] زندگی آپارتمانی، تهی از ظرفیت زیستن در پرتو دیگران و بهرهمندی از کمکهای آنها است.[۱۵]
3. بیتفاوتی مدنی؛ در گذشته، آگاهی و شناخت ساکنان محله از یکدیگر، موجب اعتماد و امنیت اجتماعی میشد؛ امروزه اما همسایهها، غریبههایی بیتفاوت نسبت به زندگی و رفتارهای یکدیگر هستند که انگیزهای برای شناخت یکدیگر ندارند.[۱۶]
4. جهانهای ذهنی متفاوت؛ امروزه همسایهها در شرايط متفاوتى رشد میکنند و در شبكههاى اجتماعى متفاوتى بهسر میبرند. این گوناگونی روابط، محدودیتهای فراوانی را در روابط همسایگی بهوجود آورده است و هر کدام از همسایهها در جهانهای ذهنی متفاوتی زندگی میکنند.[۱۷]
کارکردهای همسایگی
در فرهنگ ایرانیان، برای همسایگی، کارکردهای اجتماعی گوناگونی تعریف شده است.[۱۸] برخی از این کارکردها عبارت است از:
1. کنترل جرایم و ناهنجاریهای اجتماعی؛ تعامل و همبستگی ساختاری محلهها در چارچوب روابط همسایگی، ابزار مهم نظارتی و کنترلی است که جرم و بزه را کاهش میدهد.
2. تربیت و رشد عاطفی؛ در روابط همسایگی و مناسبات عاطفی آن، احساسات پایهای و ضروری مانند وفاداری و توجه به دیگران، آموخته میشود.
3. نشاط اجتماعی؛ تعاملات همسایگی آینهای از وضعیت اعتماد و سرمایۀ اجتماعی است که نشاط اجتماعی را به همراه دارد.[۱۹]
الزامات همسایگی
در آموزههای اسلام برای همسایگی بهعنوان یک رابطه اجتماعی مهم و کارآمد، حقوق و تکالیفی معرفی شده است. در قرآن به نیکی در حق همسایۀ دور و نزدیک، امر شده[۲۰] و سخنان پیامبر خدا و پیشوایان مذهب شیعه سرشار از سفارش به همکاری و نیکی با همسایگان است. پیامبر اکرم چنان دربارۀ حق همسایگان سفارش میکرد که امام علی میگوید گمان بردم همسایه، ارث هم میبرد. مدارا و خوشرفتاری با همسایه، شرط مسلمانی و علامت ایمان معرفی شده است. آزار نرساندن به همسایه، صبر بر لغزشهاي او، احسان بههمسایه حتي در برابر آزارها، افشاي خوبي و پوشاندن بدي همسایه، احوالپرسي از همسایه و مراعات همسایه در طبخ طعام،[۲۱] کمککردن، قرضدادن، برآوردن نیازها، دلداری در مصیبت، تبریکگویی هنگام رسیدن خیر، عیادت هنگام بیماری، تشییع جنازۀ بعد از فوت و بلندتر نساختن خانه از خانۀ همسایه،[۲۲] بخش مهمی از سبک زندگی اسلامی است که بر اساس روایات موجب زياد شدن روزي، آباد شدن سرزمينها و طولاني شدن عمر میشود.[۲۳] بسیاری از این ویژگیها با اعتبار بخشیدن به همسایگی در قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، مورد توجه قرار گرفته است.[۲۴] از سوی دیگر، بدگماني، ستم، خودخواهي، خيانت به مال و ناموس، دروغگويي، بيشرمي، غيبت و بدگويي، حسادت، چشموهمچشمي، بيبندوباري، بدزباني، تجسس، فالگوشبودن، تجملگرايي، آزار زبانی ، بدخواهی، افشای بدیها و پوشاندن خوبیها، از مصادیق نکوهیده و ناشایست در روابط همسايگي است که بر اساس روایات موجب بدبختي و افتادن به پرتگاه گناه، گرفتاري در آتش جهنم، قبول نشدن عبادات و نزول بلا میشود.[۲۵]
پانویس
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژۀ همسایه.
- ↑ سرعلی و دیهیمی، «همسايگى و همسايه بودن»، 1395، ص11.
- ↑ «دیگر از همسایهداری خبری نیست»، وبسایت بیتوته.
- ↑ «دیگر از همسایهداری خبری نیست»، وبسایت بیتوته.
- ↑ «فرهنگ همسایگی در ایران»، خبرگزاری دانشجویان ایران: ایسنا.
- ↑ سرعلی و دیهیمی، «همسايگى و همسايه بودن»، 1395ش، ص11.
- ↑ آسوده، «اخلاق و آداب همسايگي در اسلام»، 1393ش.
- ↑ سورۀ نسا، آیۀ 36.
- ↑ گلیزواره قمشهای، «مسوولیت همسایگان مساجد»، 1376ش، ص36.
- ↑ خیرالدین و دلاییمیلان، «حقوق همسایگی در بستر محدودیتهای ژئومورفولوژی سکونتگاههای روستایی (مطالعه موردی: روستای اورامان تخت(»، 1396ش، ص137 و 141.
- ↑ خطیبی، «تبیین تعاملات همسایگی و تأثیر آن بر احساس نشاط اجتماعی شهروندان در شهر همدان»، 1396ش، ص111.
- ↑ سرعلی و دیهیمی، «همسايگى و همسايه بودن»، 1395، ص19.
- ↑ «دیگر از همسایهداری خبری نیست»، وبسایت بیتوته.
- ↑ «اهميت همسايهداري در فرهنگ آپارتماننشيني»، وبسایت راسخون.
- ↑ «دیگر از همسایهداری خبری نیست»، وبسایت بیتوته.
- ↑ «دیگر از همسایهداری خبری نیست»، وبسایت بیتوته..
- ↑ سرعلی و دیهیمی، «همسايگى و همسايه بودن»، 1395، ص15 و 18.
- ↑ پارسامهر و بیرجندی چهارطاقی، «آزمون کنشعقلانی در تبیین تعاملاتهمسایگی (موردمطالعه: جامعۀ شهری یزد(»، 1398ش، ص70.
- ↑ خطیبی، «تبیین تعاملات همسایگی و تأثیر آن بر احساس نشاط اجتماعی شهروندان در شهر همدان»، 1396ش، ص109.
- ↑ سورۀ نساء، آیۀ 36.
- ↑ آسوده، «اخلاق و آداب همسايگي در اسلام»، 1393ش.
- ↑ خیرالدین و دلاییمیلان، «حقوق همسایگی در بستر محدودیتهای ژئومورفولوژی سکونتگاههای روستایی (مطالعه موردی: روستای اورامان تخت(»، 1396ش، ص133.
- ↑ فلاح، «اخلاق همسایهداری و آپارتماننشینی»، 1392ش، ص38.
- ↑ قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، مادۀ 1075.
- ↑ فلاح، «اخلاق همسایهداری و آپارتماننشینی»، 1392ش، ص34 و 36.
منابع
- قرآن کریم.
- آسوده، اسحاق، «اخلاق و آداب همسايگي در اسلام»، چهارمين همايش ملي اخلاق با موضوع اخلاق و آداب زندگي، وبسایت دانشگاه جهرم، 18 ارديبهشت 1393ش.
- «اهميت همسايهداري در فرهنگ آپارتماننشيني»، وبسایت راسخون، تاریخ انتشار: 17 فروردین 1394ش.
- پارسامهر، مهربان و بیرجندی چهارطاقی، فاطمه، «آزمون کنش عقلانی در تبیین تعاملات همسایگی (مورد مطالعه: جامعۀ شهری یزد)»، جامعهشناسی نهادهای اجتماعی، دورۀ 6، شمارۀ 13، بهار و تابستان 1398ش.
- خیرالدین، رضا و دلاییمیلان، ابراهیم، «حقوق همسایگی در بستر محدودیتهای ژئومورفولوژی سکونتگاههای روستایی (مطالعه موردی: روستای اورامان تخت)»، مجلۀ مسکن و محیط روستا، شمارۀ 157، بهار1396ش.
- خطیبی، اعظم، «تبیین تعاملات همسایگی و تأثیر آن بر احساس نشاط اجتماعی شهروندان در شهر همدان»، مطالعات جامعهشناختی شهری، سال 7، شمارۀ 22، بهار 1396ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، وبسایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 3 مهر 1402ش.
- سرعلی، رضا و دیهیمی، شهرامپور، «همسايگى و همسايه بودن»، مجلّۀ صفحه، دورۀ 26، شمارۀ 1، مرداد 1395.
- طاهایی، سیدجواد، و موسوینیا، سیدرضا، « همسایگی؛ نظریهای برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران»، پژوهشهای سیاست اسلامی، دورۀ 1، شمارۀ 4، 1392ش.
- «فرهنگ همسایگی در ایران»، خبرگزاری دانشجویان ایران: ایسنا، تاریخ درج مطلب: 15 خرداد 1401ش.
- فلاح، محمدجواد، اخلاق همسایهداری و آپارتماننشینی، تهران، کتاب نشر، چاپ اول، 1392ش.
- قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، مصوب 1307ش.
- گلیزواره قمشهای، غلامرضا، «مسوولیت همسایگان مساجد»، نشریۀ پاسدار اسلام، شمارۀ 189، 1376ش.