پل صراط

از ویکی‌زندگی

پل صراط؛ گذرگاهی به‌سوی بهشت که از روی دوزخ می‌گذرد

بر اساس آموزه‌های اسلامی، انسان‌ها در روز رستاخیز پس از سنجش اعمال، برای رسیدن به بهشت از پلی گذر می‌کنند که پارسایان را به آسانی در بهشت وارد می‌کند و گناهکاران از آن به دوزخ فرومی‌غلتند. باور مسلمانان درباره پل صراط همسانی بسیاری با انگاره زردشتیان درباره پل چینوت دارد.[۱]

پل صراط در باور ایرانیان باستان

ایرانیان در دوران باستان با اثرپذیری از آئین زردشت، باور داشتند که روح آدمی در پی گذار از این جهان، از چینود/چینوت گذرانیده می‌شود. زردشتیان معتقدند که پس از 3 روز، روان آدمی، از تن جدا شده و در شب چهارم پس از مرگ،[۲] یا صبح روز چهارم،[۳] از گذرگاهی که بر روی رودی تاریک است، عبور می‌کند.[۴] این گذرگاه، به‌دست اهورامزدا آفریده شده[۵] و در اوستا از آن با نام «چینوتو پرتو» یاد شده است.[۶] این واژه، واژه‌ای ستایش شده است[۷] که از ترکیبِ دو واژه «چینوَنت» به‌معنی برگزیدن و «پرتو» به‌معنی پل، شکل گرفته و در مجموع، به‌معنی پل جداکننده‌ی خوبی از بدی است.[۸]

نام این پل در زبان فارسی میانه به‌صورت «چینوَت پوهل» و در زبان فارسی پهلوی، به‌صورت ترکیبی از واژه‌های فارسی و عربی، یعنی «صراط» و «چینود»، آمده است. در سایر متون فارسی دوران پس از اسلام، این واژه به‌صورت واژه‌های چینوت، چینور، چینوَد،[۹] چَنیوَد، چینوَر،[۱۰] خَنیوَر،[۱۱] خینور،[۱۲] جَنیور، خَنپور و جینور،[۱۳] به‌کار رفته است.

پل صراط در باور مسلمانان

بر خلاف زردشتیان که معتقد به گذار روان آدمی از پل چینود هستند،[۱۴] مسلمانان معتقدند که در رستاخیز، روح آدمی به‌همراه تن او، از این پل گذر خواهد کرد.[۱۵]

صراط، به‌معنی راه و چیزی است که با پیمودن آن می‌توان از چیزی به چیز دیگر رسید. در باور مسلمانان، خداوند برای وصال آدمی به کمال انسانی و معرفت الهی، راهی باطنی معین کرده است که در روز قیامت به‌صورت یک پل، بازنمایی می‌شود.[۱۶]

در فرهنگ‌های فارسی، واژه صراط به‌معنی پلی در پشت دوزخ یا مسیری میان بهشت و دوزخ آمده که از موی انسان، باریک‌تر و از شمشیر، برنده‌تر است.[۱۷] انسان‌ها در روز رستاخیز، بر روی این پل قرار گرفته و اعمال دنیایی آن‌ها در ترازوی عدل خداوندی سنجیده می‌شود.[۱۸] نیکوکاران همچون اسبی تیزرو به‌سمت بهشت حرکت می‌کنند؛ اما پای گناهکاران همواره در لغزش است و سرانجام در دوزخ فرومی‌افتند.[۱۹]

عوامل پایداری بر پل صراط

برخی از محققان، بر اساس آیات و روایات، مهم‌ترین عواملی که موجب پایداری انسان بر روی پل صراط می‌شوند را به شرح زیر استخراج کرده‌اند: 1. امید به رحمت الهی؛ 2. نماز جماعت؛ 3. صلوات فرستادن؛ 4. نماز شب؛ 5. ولایت اهل بیت؛ 6. زیارت اهل بیت؛ 7. صدقه؛ 8. پرستاری از بیمار؛ 9. خواندن نمازهای پنجگانه؛ 10. شفاعت؛ 11. قرض دادن به برادر مؤمن؛ 12. راضی بودن به قضای الهی.

پل صراط در باور ایرانیان

با اثرپذیری از آموزه‌های اسلامی، انگاره‌های گوناگونی درباره پل صراط در خرده‌فرهنگ‌های ایرانی شکل گرفته است؛ بر اساس این انگاره‌ها، همه افراد باید از روی پل صراط عبور کنند؛[۲۰] هر کسی که عمل صالح انجام داده باشد، از پل صراط به آسانی گذر می‌کند و در غیر این صورت به قعر جهنم خواهد افتاد.[۲۱] برخی معتقدند که در رستاخیز، هر کس بر حیوانی سوار خواهد بود که عقیقه کرده یا در روز عید قربان، قربانی کرده و با آن، به‌سمت آسمان خواهند رفت.[۲۲] عبارت «شاخش بگیر و سوار شو» که در میان فروشندگان گوسفند قربانی، رایج است، همین انگاره را بازنمایی می‌کند.[۲۳] مردم همچنین معتقدند که رعایت برخی از حقوق انسانی در این دنیا، مانند حقوق کودکان و زیردستان، به آدمی در هنگام عبور از پل صراط کمک شایانی خواهد کرد.[۲۴] این انگاره، آن قدر در باور ایرانیان مسلمان نفوذ دارد که افراد، همدیگر را به پل صراط حواله کرده و می‌گویند «سر پل صراط، دامنت را می‌گیرم» یا «سر پل صراط به‌هم خواهیم رسیم».[۲۵]

پل صراط در ادبیات فارسی

در ادبیات رسمی و شفاهی ایرانیان، از این واژه بسیار استفاده شده است. برای مثال، فرخی سیستانی گفته است:[۲۶]

در تنور ویل بادا دشمنتاز بلسک چینور آویخته


سعدی نیز در این‌باره گفته است:[۲۷]

بندند باز بر سر دوزخ پل صراطهر کس ازو گذشت مقیم جنان شود


خواجه عبدالله انصاری در نثر خود آورده است که:

«باش تا فردا از هجران ایمن شوی و عقبه‌ی پل صراط باز گذاری، از بلای دنیا جسته و از هوای نفس و شیطان باز رسته...»

در ادبیات عامیانه‌ی مردم ایران نیز، دعاها، نفرین‌ها، جملات و عبارات فراوانی در این‌باره وجود دارد. برای مثال، «امروز اینجا، فردا بازار قیامت» که کنایه از حواله کردن افراد به دشواری گذر از پل صراط است؛[۲۸] «هر که از پل بگذرد خندان بود / زیر پل منزلگه رندان بود».[۲۹]

پانویس

  1. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه پل صراط؛ همان، ذیل واژه چینود؛
    محمدی ملایری، تاریخ و فرهنگ ایران، ۱۳۷۹ش، ص۳۲۵-۳۲۶.
  2. صد در نثر و صد در بندهش، ۱۹۰۹م، ص62.
  3. بندهش، ۱۳۸۰ش، ص۱۲۹؛ مینوی خرد، ۱۳۸۰ش، ص۲۴.
  4. موله، ایران باستان، ۱۳۷۷ش، ص۱۳۰؛
    هینلز، شناخت اساطیر ایران، ۱۳۷۹ش، ص۹۷.
  5. رایشلت، رهیافتی به گاهان زرتشت و متن‌های نو اوستایی، ۱۳۸۳ش، ص۲۷۱؛
    هادخت نسک، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۳.
  6. گاتها، ۱۳۷۸ش، ص۲۱۷ و ۲۵۹؛
    یسنا، ج1، ۱۳۸۰ش، ص113؛
    رایشلت، رهیافتی به گاهان زرتشت و متن‌های نو اوستایی، ۱۳۸۳ش، ص۲۷۱ و 259؛
    Bartholomae, Altiranisches Wörterbuch, 2004, P596.
  7. خرده اوستا، ۱۳۸۰ش، ص۱۹۷ و ۲۰۲؛ ویسپرد، ۱۳۸۱ش، ص۴۲.
  8. Bartholomae, Altiranisches Wörterbuch, 2004, P597.
  9. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه چینود؛
    آنندراج، ج2، ۱۳۳۵ش، ص1474؛
    برهان قاطع، محمدحسین بن خلف تبریزی، ج2، ۱۳۵۷ش، ص677-678.
  10. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه چینود؛ همان، ذیل واژه چینور.
  11. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه چینود؛
    قواس، فرهنگ قواس، ۱۳۵۳ش، ص۷.
  12. برهان قاطع، محمدحسین بن خلف تبریزی، ج2، ۱۳۵۷ش، ص678.
  13. احمد، نذیر، تعلیقات بر فرهنگ قواس، ۱۳۵۳ش، ص۷.
  14. هینلز، شناخت اساطیر ایران، ۱۳۷۹ش، ص۱۰۶.
  15. میبدی، کشف الاسرار، ج2، ۱۳۴۷ش، ص52 و 306 و 585 و 598.
  16. حسینی طهرانی، معادشناسی، ج8، 1427ق، ص46.
  17. صفی‌پوری، منتهی‌الارب، ج1-2، ]بی‎تا[، ص682؛
    دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه صراط؛
    آنندراج، ج4، ۱۳۳۵ش، ص2744.
  18. میبدی، کشف الاسرار، ج1، ۱۳۴۷ش، ص196؛ همان، ج2، ص306.
  19. احمدنگری، جامع العلوم، ج2، ۱۴۰۴ق، ص241.
  20. اسدیان خرم‌آبادی، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ص۱۶۱.
  21. همایونی، فرهنگ مردم سروستان، ۱۳۴۹ش، ص۲۴۳-۲۴۴.
  22. شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۶۳۶؛
    پاینده، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، ۱۳۵۵ش، ص۱۷۹؛
    اسدیان خرم‌آبادی، آیین‌های گذر در ایران، 1384ش، ص40-41.
  23. ماسه، معتقدات و آداب ایرانی، ج1، ۱۳۵۵ش، ص244.
  24. شاملو، کتاب کوچه، ج1، ۱۳۷۷ش، ص10.
  25. تاورنیه، سفرنامه، ۱۳۶۳ش، ص648.
  26. فرخی سیستانی، دیوان اشعار، ابیات پراکنده، شماره 41، بیت 1، سایت گنجور.
  27. سعدی، مواعظ، ۱۳۲۰ش، ص225.
  28. شاملو، کتاب کوچه، ج6، ۱۳۷۷ش، ص857.
  29. دهخدا، امثال و حکم، ج4، ۱۳۸۶ش، ص1945.

منابع

  • آنندراج، محمد پادشاه، به‌تحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، خیام، ۱۳۳۵ش.
  • احمد، نذیر، تعلیقات بر فرهنگ قواس، فخرالدین مبارکشاه، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۳ش.
  • احمدنگری، عبدالنبی، جامع العلوم، به‌تحقیق قطب‌الدین محمود، حیدرآباد دکن، بی‌نا، ۱۴۰۴ق.
  • اسدیان خرم‌آبادی، محمد، آیین‌های گذر در ایران، تهران، روشنان، ۱۳۸۴ش.
  • اسدیان خرم‌آبادی، محمد و دیگران، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، ۱۳۵۸ش.
  • برهان قاطع، محمدحسین بن خلف تبریزی، به‌تحقیق محمد معین، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۷ش.
  • بندهش، ترجمۀ مهرداد بهار، تهران، توس، ۱۳۸۰ش.
  • پاینده، محمود، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۵۵ش.
  • تاورنیه، ژان باتیست، سفرنامه، اصفهان، سنایی، ۱۳۶۳ش.
  • حسینی طهرانی، محمدحسین، معادشناسی، مشهد، نور ملکوت قرآن، 1427ق.
  • خرده اوستا، ترجمۀ ابراهیم پورداود، تهران، اساطیر، ۱۳۸۰ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، امثال و حکم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۶ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 3 فروردین 1401ش.
  • رایشلت، هانس، رهیافتی به گاهان زرتشت و متن‌های نو اوستایی، به‌تحقیق جلیل دوستخواه، تهران، ققنوس، ۱۳۸۳ش.
  • سعدی، مواعظ، به‌تحقیق محمدعلی فروغی، تهران، بی‌نا، ۱۳۲۰ش.
  • شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، مازیار، ۱۳۷۷ش.
  • شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۶۳ش.
  • صد در نثر و صد در بندهش، به‌تحقیق دابار، بمبئی، اوقاف پارسی، ۱۹۰۹م.
  • صفی‌پوری، عبدالرحیم، منتهی‌الارب، تهران، سنایی، بی‎تا.
  • گاتها، ترجمۀ ابراهیم پورداود، تهران، اساطیر، ۱۳۷۸ش.
  • فرخی سیستانی، دیوان اشعار، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 3 فروردین 1401ش.
  • قواس، فخرالدین مبارکشاه، فرهنگ قواس، به‌تحقیق نذیر احمد، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۳ش.
  • ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، به‌تحقیق مهدی روشن‌ضمیر، تبریز، شفیعی، ۱۳۵۵ش.
  • محمدی ملایری، محمد، تاریخ و فرهنگ ایران، تهران، توس، ۱۳۷۹ش.
  • موله، م، ایران باستان، ترجمۀ ژاله آموزگار، تهران، ۱۳۷۷ش.
  • میبدی، احمد، کشف الاسرار، به‌تحقیق حبیب‌الله آموزگار، تهران، بی‌نا، ۱۳۴۷ش.
  • مینوی خرد، ترجمۀ احمد تفضلی، تهران، توس، ۱۳۸۰ش.
  • ویسپرد، ترجمۀ ابراهیم پورداود، تهران، اساطیر، ۱۳۸۱ش.
  • هادخت نسک، ترجمۀ مهشید میرفخرایی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۶ش.
  • همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، تهران، آستان قدس رضوی، ۱۳۴۹ش.
  • هینلز، جان، شناخت اساطیر ایران، ترجمۀ ژاله آموزگار، تهران، چشمه، ۱۳۷۹ش.
  • یسنا، ترجمۀ ابراهیم پورداود، تهران، اساطیر، ۱۳۸۰ش.
  • Bartholomae, Ch., Altiranisches Wörterbuch, Tehran, 2004.
  • Nyberg, H.S., A Manual of Pahlavi, Wiesbaden, 1974.