اقتصاد فرهنگ ایران

از ویکی‌زندگی

اقتصاد فرهنگ ایران؛ تخصیص بهینۀ منابع به فعالیت‌های فرهنگی، متناسب با اهداف فرهنگی در ایران.

اقتصاد فرهنگ ایران، به‌معنای توجه به بسترهای اقتصادی مقوله‌های فرهنگی در ایران است که متناسب با اهداف فرهنگی و نیز تحلیل‌های اقتصادی، به تخصیص بهینۀ منابع برای تولید و توزیع کالاها و خدمات فرهنگی منتهی می‌شود. اقتصاد فرهنگ، دارای قدرتی نرم و نهفته در محصولات خود بوده و نقشی تعیین‌کننده و سرنوشت‌ساز در مسیر پیشرفت، استقلال و اقتدار یا انحطاط و سلطه‌پذیری جوامع دارد. امروزه اما اقتصاد فرهنگ در ایران، از وضعیت مناسب و سازگار با پتانسیل‌های بالقوه، برخوردار نیست. توجه به جهت‌گیری‌های تعیین‌شده از سوی رهبر جمهوری اسلامی ایران درخصوص محوریت بخشیدن به فرهنگ و اصل قرار دادن آن در مهندسی و مدیریت تمامی نظام‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، اقتصاد فرهنگ را به یکی از ضروریات و الزامات توسعۀ فرهنگی در کشور تبدیل می‌کند.

مفهوم‌شناسی

اقتصاد به‌معنای میانه‌روی در هر کار، در اصطلاح، شاخه‌ای از علوم اجتماعی است که به تحلیل فعالیت‌های فردی و جمعی مرتبط با تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات می‌پردازد.[۱] فرهنگ نیز کلیتی است مرکب از خصوصیات مادی، معنوی، فکری و احساسی در یک جامعه یا گروه که شامل هنرها، حالات زندگی، حقوق بنیادین فردی، نظام ارزشی، سنت‌ها و باورهای جامعه می‌شود.[۲] اقتصاد فرهنگ، دانشی میان‌رشته‌ای و نوین است که از یک طرف، دربرگیرندۀ اقتصاد، با تمامی مفاهیم آن بوده و از سوی دیگر در برگیرندۀ فرهنگ و موضوعات مرتبط با آن است. اقتصاد فرهنگ، با ارائۀ مدلی کارآمد، مسیر شکوفایی و رونق اقتصادی- فرهنگی را در جوامع هموار می‌سازد. با گسترش این دانش نوپدید، در بیشتر کشورهای صنعتی صادرات کالاهای فرهنگی و تولیدات فکری، به‌مراتب با اهمیت‌تر از صادرات کالاهای صنعتی متعارف تلقی شده و در اولویت جوامع توسعه‌یافته قرار گرفته است؛[۳] برای مثال، آمارهای چند سال اخیر در برخی کشورها نشان می‌دهد که میزان فروش کالاهای فرهنگی در آنها، گاهی از میزان فروش اسلحه و تجهیزات نظامی فراتر رفته و گردش مالی بیشتری را به‌خود اختصاص داده است.[۴] در این جوامع، صنایع فرهنگی در اولویت برنامه‌ریزی فرهنگی و نیز سبک زندگی مردم قرار گرفته است و تأثیر بسزایی در تولید ناخالص داخلی کشورها دارد.[۵] امروزه تحولات فعالیت‌های فرهنگی در جهان، نگاه اقتصادی به تولید کالاها و محصولات فرهنگی را اجتناب‌ناپذیر کرده است. در گذشته، هر آن‌چه در زمینۀ فرهنگی تولید می‌شد «اثر فرهنگی» نام داشت که ماهیتی منحصربه‌فرد، غیر قابل تکرار و غیر قابل تکثیر و انتشار داشتند، اما امروزه، اثر فرهنگی به «کالای فرهنگی» تبدیل شده که با توجه به نیاز مصرف‌کننده تولید می‌شود و برخلاف اثر فرهنگی، تنها برای ارضای ذوق هنرمند تولید نشده، بلکه بیشتر با هدف کسب درآمد و سود، خلق می‌شوند. در این تحول ذائقۀ مصرف‌کننده جایگزین بُعد زیبایی‌شناختی و هنری شده، فعالیت‌های مرتبط با تولید و مصرف کالاها و خدمات فرهنگی درون یک نظام اقتصادی، بخشی از معاملات اقتصادی در نظر گرفته شده و منطق بازار، ارزش آنها را تعیین می‌کند.[۶]

پیشینه

مفهوم «اقتصاد فرهنگ» از دهۀ 1960م، در سطح جهانی مطرح شد. بسیاری، نقطۀ آغازین اقتصاد فرهنگ در جهان را انتشار کتاب «هنرهای نمایشی- تناقض اقتصادی» اثر بامول و یوون می‌دانند که در سال 1966م منتشر شده و نشان داد که تا چه‌اندازه می‌توان با استفاده از ابزارهای معمول بررسی‌های اقتصادی، حوزۀ جدید اقتصاد فرهنگ را بررسی کرد. در سال 1973م، انجمنی به‌نام «اقتصاد فرهنگ» راه‌اندازی و در سال 1977م مجله‌ای اختصاصی در مورد اقتصاد حوزۀ فرهنگ و هنر تأسیس شد. نخستین کنفرانس بین‌المللی اقتصاد فرهنگ در سال 1979م برگزار شد که در نتیجۀ آن، منابع و ادبیات مربوط به این رشته توسعه یافت.[۷] در طول این سال‌ها، بررسی اقتصادی فرهنگ و هنر در کشورهای توسعه‌یافته بسیار مورد توجه بوده، ادبیات روزافزونی دربارۀ ابعاد اقتصادی فعالیت‌های فرهنگی و هنری شکل گرفته و نیز مباحث آن در دانشگاه‌های مختلفی تدریس شده است. در ایران اما پیشینۀ اقتصاد فرهنگ، به بیش از دو دهه نمی‌رسد. در این مدت، اقتصاد فرهنگ در ایران، از نظر کمی و کیفی، در وضعیت مناسبی نبوده و مورد غفلت مسئولین و نظام کارشناسی حوزۀ فرهنگ قرار گرفته است.[۸] تغییر نگرش نسبت به اقتصاد فرهنگ در ایران و کاهش آسیب‌های ناشی از آن، مستلزم فرهنگ‌سازی، ظرفیت‌سازی و مفهوم‌سازی جدیدی در نظام مدیریت کلان دستگاه‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است. این مهم، در سال 1381ش، با همت و پیگیری رهبر جمهوری اسلامی ایران به مسئلۀ اصلی تبدیل شده و طرح‌ها و نقشه‌هایی برای عملی شدن آن به تصویب رسیده است؛[۹] برای مثال، مادۀ 410 قانون برنامۀ چهارم توسعه در راستای صیانت از هویت و فرهنگ اسلامی- ایرانی به اقداماتی اشاره کرده که دولت باید به‌منظور رونق اقتصاد فرهنگ عملی کند.[۱۰] امروزه، فرهنگ و هنر به‌صورت عام و اقتصاد فرهنگ و هنر به‌صورت خاص، بستری برای دیپلماسی فرهنگ‌بنیان هستند، زیرا رقابت با کشورهای دیگر بیش‌ازپیش به نفوذ فرهنگی وابسته شده و ایجاد امنیت نرم با فرهنگ و هنر همبسته شده است.[۱۱]

بخش‌ها

اقتصاد فرهنگ از نظر تقسیم‌بندی‌های موجود در ادبیات نظری آن، به سه بخش اصلی تقسیم می‌شود:

  1. هنر: شامل هنرهای تجسمی، هنرهای نمایشی و ادبیات؛
  2. میراث فرهنگی: شامل موزه‌ها و بناهای میراثی؛
  3. صنایع خلاق: مهم‌ترین رکن اقتصاد فرهنگ که علاوه بر کالاها و خدمات فرهنگی، رسانه‌های دیجیتال، سینما، صنعت موسیقی، گرافیک و تبلیغات، عتیقه، نشر، صنایع دستی، مد، بازی‌های رایانه‌ای و خدمات رایانه‌ای، اسباب‌بازی‌ها و تمامی حوزۀ تحقیق و توسعه، فناوری اطلاعات، تجهیزات صدا، نرم‌افزار و سخت‌افزارهای سمعی و بصری، تجهیزات چاپ، طراحی داخلی و جواهرات را نیز در برمی‌گیرد.[۱۲]

کاربردها

  1. کاربرد اصول، مفاهیم و نظریه‌های علم اقتصاد در راستای تبیین و تحلیل مسائل اقتصادی در بخش فرهنگ و ارائۀ خط‌مشی‌های سیاسی در جهت بهبود مدیریت اقتصادی فعالیت‌های فرهنگی؛
  2. بررسی، تحلیل آثار و نقش فعالیت‌های فرهنگی در توسعۀ اقتصادی؛
  3. پرداختن به جریانات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی اثرگذار بر روی تحولات ساختاری و نهادی بخش فرهنگ و هنر در جوامع؛[۱۳]
  4. عملکرد دوگانۀ خدمات، کالاها و صنایع فرهنگی، به‌عنوان حوزه‌های شناخته‌شدۀ بروز اقتصاد فرهنگ، با برخوداری از قدرت نرم؛ این بخش از علم نوین اقتصاد می‌تواند به تقویت بنیان‌های ارزشی و فرهنگی و نیز رشد اقتصادی در جامعۀ ایران منجر شده یا کارکردهای منفی داشته و منجر به تهاجم و آسیب‌های فرهنگی و اقتصادی شود.[۱۴] امروزه، کشورهایی که به اهمیت استراتژیک اقتصاد فرهنگ و صنایع فرهنگی پی برده و اقدامات مناسبی انجام داده‌اند، از نظر اقتصادی و نیز نفوذ فرهنگی، در سطح بین‌المللی، موقعیت ممتاز داشته و برعکس، کشورهایی که به‌دلایل مختلف، از صنایع فرهنگی خود حمایت نکرده‌اند، به هجوم محصولات و محتواهای فرهنگی بیگانه گرفتار شده و در معرض پیامدهای شدید و جدی آن، همچون به خطر افتادن هویت فرهنگی و پرداخت هزینه‌های سنگین یا فشار برای ایجاد مانع در برابر واردات فرهنگی، قرار گرفته‌اند. این در حالی است که در صورت حاکم شدنِ کامل منطق اقتصاد بر عرصۀ فرهنگ در جوامع، فرهنگ آن جامعه از پایه ویران خواهد شد.[۱۵] در این میان می‌توان به نفوذ فرهنگی جوامع غربی در صنعت لوازم‌التحریر اشاره کرد که هیچ سنخیتی با فرهنگ ایرانی- اسلامی ندارند. شخصیت‌های کارتونی غربی که با فرهنگ و هنر ایرانی، نامأنوس هستند در اولویت انتخاب کودکان ایرانی قرار گرفته‌اند، زیرا گزینه‌های ایرانی زیادی برای انتخاب وجود ندارد و حتی درصورت وجود برخی شخصیت‌های دوست‌داشتنی ایرانی همچون «دارا و سارا» و «کلاه قرمزی»، کودکان ایرانی ترجیح می‌دهند تا طرح‌های خوش آب‌ورنگ غربی را انتخاب کنند. کارشناسان، دلیل این امر را نفوذ فرهنگ بیگانه در ایران می‌دانند که بر ذهن و انتخاب کودکان ایرانی تأثیر گذاشته و به رونق اقتصاد فرهنگ جوامع دیگر منتهی شده است.[۱۶]
  5. تأثیرگذاری بر بخش‌های مختلف جامعه؛ اقتصاد فرهنگ، علاوه بر تأثیرگذاری مثبت بر بازار سرمایه‌گذاری و مبادلۀ خدمات و صنایع فرهنگی با پول، جذب مشارکت، اشتغال‌زایی و رونق اقتصاد ملی، بر ترویج و رونق فرهنگ در سطح ملی و بین‌المللی نیز اثرگذار است. این علم، تأکید می‌کند که در صورت توازن و توجه متقابل به اقتصاد و فرهنگ، نه‌تنها اقتصاد و فرهنگ، بلکه هردو طرف مبادله یعنی تولیدکننده و مصرف‌کننده بیشترین سود را خواهند برد.[۱۷]

اقتصاد فرهنگ در ایران

صنعت فرهنگی در ایران، به‌عنوان موضوعی جدید در سطح کشور مطرح شده است.[۱۸] براساس پژوهش‌های صورت‌گرفته، جایگاه هزینه‌های فرهنگی در سبد هزینه‌های خانواده، از جمله آمار سرانۀ مطالعۀ کتاب، نشان‌دهندۀ پایین بودن تولید و مصرف فرهنگی در جامعۀ ایران است. کارشناسان، ریشۀ اصلی این امر را علاوه بر عوامل اقتصادی و کافی نبودن درآمد مردم برای هزینه کردن در حوزۀ فرهنگ، در فضای فکری و اجتماعی جامعه بررسی کرده‌اند. در مجموع، جایگاه ایران، در صنایع مختلف فرهنگی از جمله چاپ و نشر، فیلم و سینما، صنایع دستی، بازی‌های رایانه‌ای و انواع مختلف خدمات فرهنگی، بسیار پایین‌تر از ظرفیت‌ها و فرصت‌های موجود در این کشور است؛ برای مثال، کشور ایران، نه‌تنها در جذب گردشگر خارجی ناموفق عمل کرده بلکه تبلیغات برای رفتن مردم ایران به سفرهای خارجی و نیز تمایل مردم برای آن، نسبت به ورود گردشگر به ایران بسیار بیشتر بوده است.[۱۹] این وضعیت آشفته در سایر بخش‌های اقتصاد فرهنگ ایران نیز وجود دارد؛ برای مثال، آمارها نشان داده‌اند که تا سال 1392ش، به‌ازای هر 303 هزار نفر در ایران، یک سالن سینما وجود داشته که در مقایسه با آمار جهانی آن بسیار کم است. از سوی دیگر، هرچند ایران در حوزۀ صنایع دستی از نظر تنوع تولیدات رتبۀ نخست جهانی را دارد، اما در حوزۀ اقتصاد و ارزآوری، در رتبۀ سوم قرار گرفته است.[۲۰]

برخی از کارشناسان اقتصاد فرهنگ معتقدند که بخش فرهنگ در ایران باید تا مدتی محدود، از یارانه‌های دولتی بهره‌مند شود تا بتواند ارزش‌های جامعۀ ایرانی- اسلامی را از طریق محصولات فرهنگی همچون فیلم و کتاب، به دنیای امروزی عرضه کند. آنها تأکید می‌کنند که قابلیت و کیفیت کالاهای فرهنگی در ایران باید در سطح بین‌المللی ارتقا یابد، سپس در چنین فضایی می‌توان علاوه بر بازگشت سرمایۀ اولیه به سوددهی این محصولات نیز امیدوار شد؛ مانند دو کتاب پرفروش «دا» و «بابانظر» که علاوه بر نشان دادن ارزش‌های ایرانی- اسلامی به جهانیان، به سوددهی اقتصادی نیز دست یافتند.[۲۱]

در سال‌های اخیر، توجه به اقتصاد فرهنگ و توانمندسازی فعالان فرهنگی و هنری کشور، از مهم‌ترین سیاست‌های صندوق اعتباری هنر بوده که اقدامات مهمی را نیز به انجام رسانده‌اند؛ مانند ایجاد معاونت اقتصاد هنر، فعال شدن شرکت توسعۀ تجارت هنر (پروانه)، راه‌اندازی مرکز خدمات مشاوره و کارآفرینی مسیر اقتصاد (ماه) و تدوین طرح شناسنامه‌ای اقتصاد هنر اعضا.[۲۲]

مؤلفه‌های توسعۀ اقتصاد فرهنگ در ایران

کارشناسان، برخی مؤلفه‌ها و استراتژی‌های مربوطه در زمینۀ توسعۀ اقتصاد فرهنگ در ایران را دسته‌بندی کرده‌اند:

جاذبه‌های فرهنگی

تقویت مکان‌ها و نهادهای فرهنگی با توانایی جذب و نگه‌داشتن اشخاص و کسب‌وکارها، تعیین میراث فرهنگی محلی یا منطقه‌ای، جذب گردشگر و دارایی‌های فرهنگی، به رشد اقتصادی بیشتر کمک شایانی می‌کند.

اهرم فرهنگی

شامل بناهای تاریخی، کارکنان خلاق، مشاغل و سرمایه‌گذاران فرهنگی هستند که با گسترش آنها، بستر توسعۀ اقتصاد فرهنگی در ایران نیز رشد خواهد کرد.

کارآفرینی فرهنگی

به‌معنای ارزش‌آفرینی فرهنگی بوده و کارآفرین فرهنگی نیز به فردی گفته می‌شود که بتواند ارزشی مادی یا معنوی را در فرهنگ جامعه ایجاد کند. بخش فرهنگی، از بخش‌هایی است که به‌دلیل ابداع، خلاقیت، فراگیری، سازش‌پذیری با سایر بخش‌ها و انواع محیط‌های اقتصادی، به‌صورت‌های مستقیم و غیرمستقیم به اقتصاد کشور کمک می‌کند. این بخش، دارای فرصت‌های نامحدودی است که برای کارآفرینان جذاب بوده و اشتغال در جوامع شهری، روستایی و حومۀ شهرها را فراهم می‌کند.

سرمایۀ انسانی

کارشناسان معتقدند که به‌منظور تضمین کارآیی طولانی‌مدت بخش فرهنگی ایران، باید سرمایۀ فرهنگی شامل منابع آموزشی، برنامه، مؤسسات، مشاوران پرورش داده شده و توسعۀ نیروی کار، مؤسسات خلاق، سازمان‌های فرهنگی و خلاقان فرهنگی همواره مورد توجه قرار بگیرند.

مشارکت فرهنگی

به‌معنای بهره‌مندی و بهره‌گیری عموم مردم از منابع فرهنگی است. منابع فرهنگی نیز به مجموع کالا و اشیای در دسترس مردم اشاره دارد که انجام فعالیت‌های فرهنگی را ممکن یا تسهیل می‌کنند. فعالیت‌های فرهنگی، فعالیت‌هایی هستند که اعضای یک جامعه از طریق آن، استعدادهای خود را شناخته و براساس آن به توسعۀ شخصیت خود می‌پردازند. بنابراین، پیشرفت و توسعۀ اقتصاد فرهنگی در ایران، مستلزم تلاش منسجم و همه‌جانبۀ کشور از جمله گسترش ابتکارها، برنامه‌ها و خدمات مشترک جدید است. مشارکت فرهنگی در دو سطح قابل بررسی است:

  1. عام: همگانی شدن فرهنگ؛ کلیۀ شئون فرهنگی جامعه چنان رشد پیدا کنند که تمامی شهروندان بتوانند نسبت به فرهنگ احساس نیاز کرده و پاسخ‌گویی به آن، در سطح جامعه در اولویت قرار بگیرد؛ مانند حضور در سالن‌های هنری، یادگیری و آموزش کارهای هنری و شرکت در انجمن‌های هنری.
  2. خاص: مشارکت مردم در فعالیت‌ها و برنامه‌هایی که دولت آنها را به‌عنوان «بخش فرهنگ» تعریف کرده است.[۲۳]

عوامل مؤثر بر اقتصاد فرهنگ ایران

شرایط علی رونق اقتصاد فرهنگ

  1. تقویت دانش و ارائۀ چارچوب تئوری و نظام جامع فرهنگی بومی در زمینۀ اقتصاد فرهنگ ایران؛
  2. شناخته‌شدن جایگاه و اهمیت اقتصاد فرهنگ در بین مردم و مسئولین؛
  3. وجود نگاه اقتصادی و نگاه فرهنگی به‌صورت همزمان به بخش اقتصاد فرهنگ؛
  4. برخورداری کشور ایران از ظرفیت‌ها و نقاط قوت لازم برای ورود فعال در حوزۀ اقتصاد فرهنگ؛
  5. استفاده از تکنولوژی و فناوری روز برای پیشبرد اهداف اقتصاد فرهنگ ایران؛
  6. توجه به نیازها، سلایق و مؤلفه‌های فرهنگی مصرف‌کنندگان، در تولید محتوا و نحوۀ ارائه و قالب کالاها و خدمات فرهنگی، با استفاده از ایده‌های خلاق و کاربردی؛
  7. کیفیت و قیمت تعیین‌کنندۀ انتخاب محصول فرهنگی؛
  8. مصرفِ ابداعی کالاها و خدمات فرهنگی؛
  9. هزینۀ پایین راه‌اندازی بیشتر مشاغل فرهنگی؛
  10. اقتصادی و درآمدزا شدن کسب‌وکار فرهنگی؛
  11. قطع وابستگی دولت‌ها از اقتصاد نفتی عامل کارآمدی آنها و نیز درک شرایط بخش خصوصی.

شرایط مداخله‌گر

  1. بی‌رغبتی مردم و مسئولین برای ورود فعال به عرصۀ تولید و مصرف اقتصاد فرهنگ؛
  2. نقش مؤثر تربیت خانوادگی، معلومات و درآمد فرد در نوع و میزان تولید و مصرف فرهنگی؛
  3. ضرورت آشنایی عوامل فرهنگی با روابط اقتصادی بازار و مهارت‌های فرهنگی؛
  4. نقش مهم تبلیغات و آموزش در آشناسازی افراد با نیازهای فرهنگی و اطلاع‌رسانی به آنها در مورد تولید و مصرف فرهنگی.

شرایط زمینه‌ای یا محیطی

  1. نابسامانی واردات و صادرات محصولات فرهنگی عامل تضعیف بازار اقتصاد فرهنگ ایران؛
  2. تأثیر شرایط سیاسی داخلی و خارجی بر اقتصاد فرهنگ؛
  3. کم‌توجهی و تضییع حقوق مادی و اعتبارات معنوی بخش خصوصی عامل بی‌رونقی تولیدات مطلوب داخلی؛
  4. رانت، پارتی و تساهل و تسامح مانع پیشبرد اهداف اقتصاد فرهنگ ایران؛
  5. نقش تعیین‌کنندۀ سرمایه‌داران؛
  6. بازار پرمخاطب داخلی و خارجی برای مصرف حجم بالای تولیدات فرهنگی.[۲۴]

راهبردهای توسعۀ اقتصاد فرهنگ ایران

راهبردهای مؤثر بر تقویت ساختار اقتصاد فرهنگ ایران، مبتنی بر شناخت و فهم صحیح از نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها، تهدیدها و در مجموع درک شرایط پیچیده‌ای است که بر فضای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران حاکم هستند. پژوهش‌های صورت‌گرفته در ایران، راهبردهایی را به‌منظور توسعۀ اقتصاد فرهنگ ایران ارائه کرده‌اند، از جمله:

  1. بنیادی‌ترین ضعف کشور ایران، وجود خلاء و ضعف در تدوین سیاست‌های کلی کارآمد، براساس تحلیل‌های اقتصادی و ملاحظات فرهنگی در حوزۀ اقتصاد فرهنگ و نیز بی‌توجهی به گفتمان‌سازی پیرامون شناخت جایگاه و اهمیت اقتصاد فرهنگ بوده است.
  2. بهبود فضای کسب‌وکار فرهنگی به‌واسطۀ اصلاح قوانین موجود و نیز وضع قوانین کارآمد و غیر قابل تفسیر می‌تواند به ترغیب آحاد مردم به داشتن مشارکتی فعال در تولید و مصرف فرهنگی منجر شود.
  3. قاعده‌مند شدن دولت در مداخله‌های غیرمستقیم و در نهایت واگذاری اقتصاد فرهنگ به بخش خصوصی، قاعده‌مندی دولت در حمایت‌های کارشناسی شده، غیرمادی و شتاب‌دهنده و نیز ایجاد پایگاه داده‌ها و دقت در اندازه‌گیری آمار و اطلاعات بخش اقتصاد فرهنگ،[۲۵] از جمله عوامل مهم در راستای هدایت جریان مشارکت و فعال‌سازی بخش خصوصی و ایجاد تحرک و پویایی در این بخش راکد است.
  4. وضع و اصلاح قوانین حق مالکیت معنوی و تعهدات اجرایی و مجازاتی، ایجاد نهاد متولی و به‌کارگیری مدیران متخصص و کارآمد و نیز نظارت کارآمد دولت بر تمامی مراحل چرخۀ اقتصاد فرهنگ، مسیر راه را برای سلامت و رشد فعالیت در زمینۀ اقتصاد فرهنگ و همچنین جلوگیری از سوء‌استفاده فرصت‌طلبان هموار می‌کند.
  5. اصلاح نظام اقتصادی، ایجاد شریان سالم اقتصادی و شکل‌گیری بازار اقتصاد فرهنگ، اهتمام به شبکه‌سازی سالم غیردولتی در تولید، توزیع و برندسازی شبکه‌ای که عامل مهم بازارسازی داخلی و خارجی برای اقتصاد فرهنگ هستند، از جمله راهبردهای مهم دیگر اقتصاد فرهنگ در ایران هستند که به رونق، دوام، پایداری و منفعت بیشتر فعالیت بخش خصوصی کمک بسیار زیادی می‌کنند.[۲۶]
  6. راه‌اندازی کسب‌وکارهای کوچک تولیدی و بهره‌گیری از ظرفیت‌های متنوع داخلی به‌منظور زایش فرهنگی و ایجاد فرصت‌های جدید فرهنگی، علاوه بر فراهم کردن زیرساخت‌های نرم و سخت برای اقتصاد فرهنگ، در راستای ایجاد شهرهای خلاق، از اساسی‌ترین راهبردهایی هستند که با توجه به شرایط، ظرفیت‌ها، سرمایه‌های اقلیمی، انسانی و فرهنگی امروز، نقشی چشم‌گیر و تأثیرگذار بر اقتصاد فرهنگ ایران ایفا می‌کنند.[۲۷]

پیامدها

پژوهش‌های صورت گرفته در ایران، برخی پیامدهای مهم رونق اقتصاد فرهنگ ایران را که ره‌آورد به‌کارگیری راهبردها هستند، بیان کرده‌اند:

تأثیر مستقیم و غیرمستقیم اقتصاد فرهنگ بر اقتصاد

  1. رونق سایر مشاغل و اصلاح فرهنگ کار
  2. کارآفرینی، اشتغال‌زایی و درآمدزایی خوب اقتصاد فرهنگ
  3. ظرفیت بالای مشاغل کوچک و زودبازده فرهنگی در رونق مشاغل خانگی
  4. کاهش وابستگی به نفت و تحولات آن
  5. بازار مطمئن و پرسود مبادلات خارجی و صادرات کالا و خدمات فرهنگی

حفظ، پیشبرد و انتقال فرهنگ

  1. افزایش سرمایۀ فرهنگی
  2. بهبود، اصلاح و ارتقاء فرهنگی عمومی ناشی از تولید و مصرف همگانی فرهنگ
  3. حفظ و انتقال تنوع بومی و انسجام خرده‌فرهنگ‌ها
  4. انتقال سریع و عمیق بار معنایی توسط تولیدات فرهنگی به افراد
  5. فرهنگ‌پذیری و تعلیم و تربیت به‌خصوص در نسل جوان
  6. احیاء، ماندگاری، غنا و انتقال فرهنگ و تاریخ به آیندگان و جهان با تبدیل آن به تولیدات کاربردی
  7. تأثیر تولیدات فرهنگی بر سبک زندگی از طریق تأثیر آن بر افکار و عادات رفتاری در حیطۀ گستردۀ مصرف
  8. بهبود سطح تعاملات اجتماعی و روانی در نتیجۀ درک متقابل حاصل از تولید و انتقال مفاهیم متنوع یکپارچه

تقویت اقتدار و امنیت کشور

  1. بالندگی فرهنگی، تحکیم نظام اقتصادی و قدرت نرم
  2. وحدت ملی و تقویت پایه‌های حکمرانی، با انسجام فرهنگی و اعتماد اجتماعی
  3. ابزار مهم تقابل در جنگ نرم و دقاع از فرهنگ خودی در برابر فرهنگ مهاجم
  4. صدور ارزش‌های ملی و مذهبی

حفظ محیط زیست

اقتصاد فرهنگ، اقتصاد حافظ محیط زیست با استفادۀ کم از منابع، تولید و مصرف پاک و محتوای پاک است.[۲۸]

چالش‌ها

بسیاری از کارشناسان ذی‌ربط بر این باورند که نگاه هزینه‌ای و نداشتن الگوی مناسب در اقتصاد فرهنگ در ایران به آسیب‌های بسیاری منجر شده است، از جمله کاهش اثر سازمان‌های فرهنگی در حل معضلات فرهنگی، موازی‌کاری، افزایش و تنوع تولید محصولات فرهنگی کم‌اثر یا بی‌اثر، ضعف در مواجهه با جنگ نرم دشمن، بی‌توجهی به اولویت‌های فرهنگی کشور، صرف هزینه‌ها در مسائل روبنایی و پنهان ماندن مسائل اصلی و زیربنایی و نیز تغییر رویۀ اقتصادی از شکل جهادی به‌سمت اقتصاد مصرفی اشاره کرد.[۲۹]

مقوله‌های فرهنگی، صنایع فرهنگی هستند که توجه به اقتصاد آنها می‌تواند به پیشرفت، اشتغال و بهره‌وری در جامعه کمک کند، اما این حوزه بر پایه‌های اخلاقی، فرهنگی و ارزشی جامعه نیز اثرگذار هستند و در صورتی‌که توسعۀ اقتصاد فرهنگ مبتنی بر فرهنگ اقتصادی منبعث از اسلام نباشد، نه‌تنها موجب پیشرفت جامعۀ اسلامی نمی‌شود، بلکه به‌عنوان اهرمی بازدارنده عمل کرده و مانع از پیشرفت فرهنگ اسلامی در تمامی ابعادِ آن می‌شود.[۳۰] اثرپذیری رویکردهای اقتصادی از معیارهای مطلوب ارزش‌ها و اخلاقیات ایرانی- اسلامی زمانی محقق می‌شود که الگوهای مورد توافقی همچون اخلاق، ایمان، حقوق و خردورزی، به‌عنوان زیربنا در جامعه وجود داشته باشند که دیگر مفاهیم براساس آنها شکل بگیرند. در این صورت، با افزایش رفاه اقتصادی در سطح جامعۀ ایران، سطح رضایت از زندگی نیز افزایش خواهد یافت[۳۱] و سلامت فرهنگی، به پیدایش اقتصاد فرهنگ سالم، معنویت‌محور و عدالت‌گرا منتهی می‌شود.[۳۲] کارشناسان معتقدند که در نظر گرفتن مقوله‌های فرهنگی در ساختارهای اقتصادی، به‌معنای پذیرش این مهم توسط افراد جامعه است که تمامی عملکردهای اقتصادی در راستای زندگی بهتر افراد و نیز بر مبنای نیازهای فرهنگی براساس همان الگوهای مورد پذیرش در جامعه بوده و تنها افزایش رفاه اقتصاد در جامعه، به‌معنای بالا بودن سطح رضایت نیست.[۳۳] همچنین، کارشناسان بر این باورند که نظام توزیع قدرت، توزیع اطلاعات و توزیع ثروت و نیز تمامی سخت‌افزارهایی که به‌عنوان بستر مادی جریان فرهنگ مورد استفاده هستند، بستری برای توسعۀ فرهنگ نیز به‌شمار می‌روند. بنابراین، در صورتی‌که اقتصاد جامعه بر پایۀ توسعۀ سود و سرمایه حرکت کند، بستری برای رشدونمو فرهنگ ایجاد می‌شود که بستری مادی بوده و به‌معنای حرکت فرهنگ جامعه به‌سمت اهداف مادی صِرف است که در آن، همواره، لذت‌طلبی و توسعۀ رفاه مادی در اولویت قرار می‌گیرند.[۳۴]

پانویس

  1. هندرسن و کوانت، تئوری اقتصاد خرد، 1392ش، ص9.
  2. قلی‌زاده، آذر، جامعه‌شناسی فرهنگی، اصفهان، 1392ش، ص26.
  3. مسعودی‌نیا و همکاران، «راهبردهای مؤثر بر تقویت ساختار اقتصاد فرهنگ ایران»، 1397ش، ص80.
  4. «تشریح جزئیات همایش اقتصاد فرهنگ»، وب‌سایت تبیان.
  5. مسعودی‌نیا و همکاران، «راهبردهای مؤثر بر تقویت ساختار اقتصاد فرهنگ ایران»، 1397ش، ص80.
  6. ناظمی اردکانی و صیادی، «بررسی وضعیت مؤلفه‌های اقتصاد فرهنگ در ایران»، 1393ش، ص193.
  7. ناظمی اردکانی و صیادی، «بررسی وضعیت مؤلفه‌های اقتصاد فرهنگ در ایران»، 1393ش، ص195-196.
  8. ناظمی اردکانی و صیادی، «بررسی وضعیت مؤلفه‌های اقتصاد فرهنگ در ایران»، 1393ش، ص194.
  9. ناظمی اردکانی و صیادی، «بررسی وضعیت مؤلفه‌های اقتصاد فرهنگ در ایران»، 1393ش، ص194.
  10. ناظمی اردکانی و صیادی، «بررسی وضعیت مؤلفه‌های اقتصاد فرهنگ در ایران»، 1393ش، ص197.
  11. «حوزۀ فرهنگ و هنر در ایران پسابرجام»، وب‌سایت مرکز رصد فرهنگی کشور.
  12. «جایگاه جهانی ایران در اقتصاد فرهنگ و هنر»، وب‌سایت مؤسسۀ فرهنگی اکو.
  13. ناظمی اردکانی و صیادی، «بررسی وضعیت مؤلفه‌های اقتصاد فرهنگ در ایران»، 1393ش، ص192.
  14. مسعودی‌نیا و همکاران، «راهبردهای مؤثر بر تقویت ساختار اقتصاد فرهنگ ایران»، 1397ش، ص80.
  15. مسعودی‌نیا و همکاران، «عوامل مؤثر بر رونق اقتصاد فرهنگ در ایران»، 1400ش، ص8.
  16. «لوازم‌التحریر غربی وصله‌ای که به فرهنگ ایرانی نمی‌چسبد، تبلیغ کمرنگ نمادهای ایرانی- اسلامی»، خبرگزاری مهر.
  17. مسعودی‌نیا و همکاران، «راهبردهای مؤثر بر تقویت ساختار اقتصاد فرهنگ ایران»، 1397ش، ص81.
  18. فلاح و دیگران، «بررسی روش‌های تولید و ساماندهی آمار صنایع فرهنگی»، 1391ش، ص2.
  19. ناظمی اردکانی و صیادی، «بررسی وضعیت مؤلفه‌های اقتصاد فرهنگ در ایران»، 1393ش،ص217.
  20. مسعودی‌نیا و همکاران، «عوامل مؤثر بر رونق اقتصاد فرهنگ در ایران»، 1400ش، ص9-10.
  21. «تشریح جزئیات همایش اقتصاد فرهنگ»، وب‌سایت تبیان.
  22. «تأکید بر تحقق رونق اقتصاد فرهنگ و هنر»، خبرگزاری ایسنا.
  23. ناظمی اردکانی و صیادی، «بررسی وضعیت مؤلفه‌های اقتصاد فرهنگ در ایران»، 1393ش، ص200-204.
  24. مسعودی‌نیا و همکاران، «عوامل مؤثر بر رونق اقتصاد فرهنگ در ایران»، 1400ش، ص24.
  25. شورای عالی انقلاب فرهنگی، «شناسایی ارزش‌ها و اصول بنیادین نظام نوآوری صنایع فرهنگی»، 1395ش.
  26. ناظمی اردکانی و صیادی، «بررسی وضعیت مؤلفه‌های اقتصاد فرهنگ در ایران»، 1393ش، ص194.
  27. مسعودی‌نیا و همکاران، «راهبردهای مؤثر بر تقویت ساختار اقتصاد فرهنگ ایران»، 1397ش، ص110-113.
  28. مسعودی‌نیا و همکاران، «عوامل مؤثر بر رونق اقتصاد فرهنگ در ایران»، 1400ش، ص35-36.
  29. ناظمی اردکانی و صیادی، «بررسی وضعیت مؤلفه‌های اقتصاد فرهنگ در ایران»، 1393ش، ص200.
  30. «توسعۀ اقتصاد فرهنگ»، وب‌سایت تبیان.
  31. رستمی، «اقتصاد فرهنگی، فرهنگ اقتصادی برای سبک زندگی»، خبرگزاری تابناک.
  32. «توسعۀ اقتصاد فرهنگ»، وب‌سایت تبیان.
  33. رستمی، «اقتصاد فرهنگی، فرهنگ اقتصادی برای سبک زندگی»، خبرگزاری تابناک.
  34. «رابطۀ متقابل فرهنگ و اقتصاد»، خبرگزاری ویستا.

منابع

  • «حوزۀ فرهنگ و هنر در ایران پسابرجام»، وب‌سایت مرکز رصد فرهنگی کشور، تاریخ بارگذاری: 7 آذر 1401ش.
  • «جایگاه جهانی ایران در اقتصاد فرهنگ و هنر»، وب‌سایت مؤسسۀ فرهنگی اکو، تاریخ بارگذاری: 15 مهر 1399ش.
  • «رابطۀ متقابل فرهنگ و اقتصاد»، خبرگزاری ویستا، تاریخ بازدید: 14 شهریور 1403ش.
  • رستمی، عماد، «اقتصاد فرهنگی، فرهنگ اقتصادی برای سبک زندگی»، خبرگزاری تابناک، تاریخ بارگذاری: 23 فروردین 1393ش.
  • «تأکید بر تحقق رونق اقتصاد فرهنگ و هنر»، خبرگزاری ایسنا، تاریخ بارگذاری: 2 آذر 1402ش.
  • «تشریح جزئیات همایش اقتصاد فرهنگ»، وب‌سایت تبیان، تاریخ بارگذاری: 6 مهر 1390ش.
  • «توسعۀ اقتصاد فرهنگ»، وب‌سایت تبیان، تاریخ بارگذاری: 20 مهر 1390ش.
  • شورای عالی انقلاب فرهنگی، «شناسایی ارزش‌ها و اصول بنیادین نظام نوآوری صنایع فرهنگی»، سامانۀ نظام نوآوری فرهنگی، 1395ش.
  • فلاح، افشین و دیگران، «بررسی روش‌های تولید و ساماندهی آمار صنایع فرهنگی»، پژوهشکدۀ آمار، گروه طرح‌های پژوهشی طرح‌های فنی و روش‌ها‌ی آماری، 1391ش.
  • قلی‌زاده، آذر، جامعه‌شناسی فرهنگی، اصفهان، دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان، چ2، 1392ش.
  • «لوازم‌التحریر غربی وصله‌ای که به فرهنگ ایرانی نمی‌چسبد، تبلیغ کمرنگ نمادهای ایرانی- اسلامی»، خبرگزاری مهر، تاریخ بارگذاری: 6 آبان 1392ش.
  • مسعودی‌نیا، زهرا و همکاران، «راهبردهای مؤثر بر تقویت ساختار اقتصاد فرهنگ ایران»، راهبرد اجتماعی فرهنگی، دورۀ 7، شمارۀ 2، پیاپی27، 1397ش.
  • مسعودی‌نیا، زهرا و همکاران، «عوامل مؤثر بر رونق اقتصاد فرهنگ در ایران»، راهبرد فرهنگ، شمارۀ 53، 1400ش.
  • ناظمی اردکانی، مهدی و صیادی، محمد، «بررسی وضعیت مؤلفه‌های اقتصاد فرهنگ در ایران»، راهبرد اجتماعی فرهنگی، سال چهارم، شمارۀ 13، 1393ش.
  • هندرسن، جیمز و کوانت، ریچارد، تئوری اقتصاد خرد، ترجمۀ مرتضی قره‌باغیان و جمشید پژویان، نشر رسا، چ16، 1392ش.