ولایتپذیری در سبک زندگی؛ اثرگذاری آموزۀ ولایت بر سبک زندگی انسان.

ولایت یکی از اصول بنیادین و حیاتی در نظام سیاسی و اجتماعی اسلام است که تأثیر عمیقی بر ساختارهای اجتماعی، حقوقی و سیاسی جوامع اسلامی دارد. این مفهوم در اسلام عامل پیوند افراد در یک جامعۀ اسلامی است و آن را از دیگر جوامع متمایز میکند. ولایت همچنین بهعنوان اصل کلیدی در سبک زندگی اسلامی، ارتباط مستقیمی با اخلاق، حقوق و رفتارهای اجتماعی دارد. این پیوند باعث میشود که اصول اسلامی در تمامی جنبههای زندگی فردی و اجتماعی فرد و جامعه تجلی پیدا کند و در نهایت منجر به تحقق یک زندگی هماهنگ و مبتنی بر عدالت و معنویت شود.
مفهومشناسی
واژۀ ولایت برگرفته از ریشۀ «ولی» به دو صورت استعمال شده است. وَلایت (به فتح واو) بهمعنای نصرت و دوستی و وِلایت (به کسر واو) بهمعنای امارت و سرپرستی آمده است.[۱] راغب در مفردات حقیقت ولایت را تولّی امر، سرپرستی و تصدّی امر معنا کرده است. [۲] از نظر مفسران قرآن، ولایت عبارت است از قرب و نزدیکی که موجب نوعی از حق تصرف و مالکیت در تدبیر میشود[۳] که تنها از آنِ خداوند است.[۴] فقهای مسلمان نیز، ولایتهایی از قبیل سرپرستی بر اشیاء، اشخاص و جامعه را در راستای این معنا در نظر میگیرند.[۵]
علامه طباطبایی با تبیین نبوت بهعنوان واقعیتی که احکام و دستورات الهی را به انسانها ارائه میکند، ولایت را نتیجه و ثمرۀ عمل به آموزههای نبوت یا حقیقتی باطنی تعریف میکند. از دیدگاه وی، نسبت میان نبوت و ولایت، نسبت ظاهر و باطن است. بدین ترتیب، شریعت بهعنوان ظاهر نبوت و ولایت بهعنوان باطن نبوت تلقی میشود. در این چارچوب، انجام اعمال ظاهری دینی، در غیاب درک و تحقق واقعیتهای باطنی، فاقد معنای حقیقی خواهد بود.[۶]
اهمیت
اهمیت بحث از ولایت از منظر اندیشوران مسلمان از این جهت است که هیچ جامعهای بدون وجود یک مقام یا شخص که ارادهاش بر دیگران حاکم باشد، نمیتواند به بقای خود ادامه دهد. قوانین، رسوم و مقررات بهتنهایی برای تضمین حیات اجتماعی کافی نیستند؛ زیرا اختلاف در افکار، ارادهها و تصمیمات افراد، جامعه را بهسمت هرجومرج میکشاند. ولایت بهعنوان یک مسئلۀ فطری، با ایجاد هماهنگی میان ارادههای مختلف، انسجام و ثبات اجتماعی را حفظ میکند.
این مقام، علاوه بر اجرای احکام و قوانین ثابت دین که تغییرناپذیر هستند، وظیفه دارد با توجه به نیازها و شرایط متغیر زمانه، احکام و فرامینی صادر کند که مصلحت اسلام و مسلمانان را تامین نماید. چنین انعطافپذیری، ولایت را به ابزاری ضروری برای تنظیم شئون اجتماعی در راستای اصول ثابت دینی و مقتضیات متغیر زمانه تبدیل کرده است.[۷]
جایگاه
مسئلۀ ولایت و سرپرستی در امور اجتماعی زندگی انسان جزو مفاهیم بدیهی و فطری است. پیامبر اسلام در دوران حیات خود، به سرپرستی جامعۀ اسلامی پرداخته و در همۀ شئون مختلف زندگی مسلمانان، والی و حکام، قاضی، مبلغین و معلمین را گماشته است. با استناد به قرآن و احادیث میتوان دریافت، ولایت منحصر در محبت و مودت پیامبر اسلام و جانشینان وی نیست؛ [۸] بلکه نقشی بنیادین در ایجاد همبستگی و اتصال میان انسانهایی با اندیشه، هدف، و عقیدۀ واحد دارد. این مفهوم، زمینهساز شکلگیری جامعۀ اسلامی است که در برابر جریانهای مختلف، از انسجام خود حفاظت میکند.[۹]
برخی از اندیشمندان غربی، ولایت را جوهرۀ اصلی اندیشۀ تشیع معرفی کردهاند[۱۰] که مانعی در برابر نفوذ تفکرات مادیگرایانه و مکاتب اجتماعی غربی، نظیر سکولاریزم، ماتریالیسم و سوسیالیسم، بهشمار میرود.[۱۱]
در گفتمان شیعی، ولایت از ولایت الهی آغاز شده و در ولایت انبیاء و امامان دوازدهگانه امتداد مییابد. شیعیان برای اثبات عقیدۀ خود به دلایل عقلی و نقلی تمسک جستهاند. در عصر غیبت امام مهدی، مسئلۀ ولایت و رهبری جامعۀ اسلامی بر عهدۀ فقیه جامعالشرایط است.
در آیات قرآن، مشتقات واژۀ «ولی» در صورتهای مختلفی بهکار رفته است. در این میان، ولایت تنها دو بار در قرآن استعمال شده است.[۱۲] انحصار ولایت در ولایت الهی در تکوین و تشریع، [۱۳] ولایت تشریعی پیامبر اسلام و جانشینان بعد از وی، [۱۴] ولایت شیطان، [۱۵] ولایت مؤمنان نسبت به یکدیگر، [۱۶] ولایت کافران و ظالمان[۱۷] از اقسام گوناگون ولایت در قرآن است. در متون روایی نیز، به برتری ولایت بهعنوان مهمترین رکن اسلام اشاره شده است.[۱۸]
اقسام ولایت
در نظاماندیشۀ اسلامی، ولایت بهصورت بنیادین در دو حیطۀ ولایت الهی و ولایت شیطان[۱۹] منعکس گردیده است که همۀ ابعاد زندگی و رفتار اختیاری انسان را در سطح فردی و اجتماعی تحت تاثیر قرار داده است.[۲۰]
الف- ولایت الهی
در آیات قرآن، ولایت الهی حق انحصاری خداوند[۲۱] و مبتنی بر عقلانیت و خردگرایی است. چنین ولایتی حرکت در صراط مستقیم، عدالت، نظم، نوعدوستی و توجه به همۀ اعضای جامعه را در پی دارد.[۲۲] ولایت الهی در دو بُعد تکوینی و تشریعی مورد توجه قرار گرفته است:
1. ولایت تکوینی
ولایت تکوینی بهمعنای هرگونه تصرف و تدبیر در موجودات، به ارادۀ الهی بوده و اصالتاً از آنِ خدا است. در هندسۀ تفکر اسلامی، فرد با پیمودن راه بندگی به کمال و قرب معنوی دست یافته و به اذن الهی قدرت تسلط و تصرّف بر جهان و انسان و آگاهی از ضمایر و قلوب افراد را بهدست میآورد.[۲۳] در انگارۀ شیعه، بهرهمندی اولیای الهی از ولایت تکوینی و واسطه فیض بودن در عالم هستی در قالب معجزه و کرامات، [۲۴] برطرف کردن حوائج و مشکلات بزرگ و کوچک به اذن الهی و توسل به آنها نمود یافته است.[۲۵]
2. ولایت تشریعی
در جهانبینی الهی، حاکمیت و قانونگذاری در زندگی بشر، مختص به خداوند است که زمینۀ رشد و تکامل مادی و معنوی انسان را فراهم نموده و به حل مشکلات و اختلافات زندگی انسان اعم از مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، روانی و جسمانی کمک میکند. از آنجایی که سبک زندگی اسلامی مبتنی بر قوانین و جهانبینیالهی است، کارسازترین برنامۀ سبک زندگی، تحت ولایت و سرپرستی خداوند و تفویض آن به انبیاء و اولیای الهی در قالب مقام نبوت و امامت تنظیم و عمل میشود.
در هندسۀ تفکر شیعی، امامان شیعه بهدلیل دارا بودن اوصافی از قبیل عصمت، نصب الهی و علم لدنی در تشریع قوانین و دستورات زندگی متناسب با نیازهای انسان و تنظیم روابط وی با خدا و دیگران جهت ادارۀ شئون اجتماعی اولی و برتر هستند. چنین مقامی در عصر غیبت به نایبان امام معصوم واگذار میگردد.[۲۶]
ب- ولایت شیطان
پذیرش ولایت شیطان ناشی از هوای نفس و مبتنی بر قدرت، ثروت و شهوتپرستی، ظلم، اجحاف و گناه، عصیان و انحراف از مسیر مستقیم الهی است. در قرآن، ولایتهای غیرالهی بهدلیل بنیان سست و عاری از حقیقت به تار عنکبوت تمثیل شده است.[۲۷] چنین ولایتی در تعارض با ولایت الهی و مظهر ولایتهای طاغوتی است که در فقه شیعه به ولایت جائر شهرت دارد.[۲۸]
با توجه به آیات قرآن، سلطۀ شیطان بر انسان حاصل تولّی انسان و گزینش ولایت او بوده است[۲۹] که زمینۀ شکلگیری گروههای حق و باطل اجتماعی، اعتقادی، سیاسی و در قالب حکومتهای اومانیستی، استبدادی یا دموکراتیک در جوامع انسانی بهویژه جامعۀ اسلامی را فراهم کرده است. [۳۰]
کارکردهای اجتماعی ولایت
در کلام امام علی، ولایت دارای جنبۀ ارتباطی و اجتماعی است که نگرشی دو سویه میان دو طرف ایجاد میکند.[۳۱] در فرهنگ اسلامی نیز، ولایت ملازم با محبت، خیرخواهی و مصلحتجویی است که به دنبال ایجاد رابطۀ متقابل به تناسب موقعیت طرفین، منشأ حقوق و تکالیف متقابل میشود. به طور مثال، ولایت در یک طرف مستلزم فرماندهی، تدبیر، تکفل و نصرت و تأمین نیازهای طرف مقابل است و در طرف دیگر، اطاعت، فرمانبری و حمایت از طرف مقابل را در پی دارد.
وحدت و استحکام جامعۀ اسلامی، تشریع قانون و حاکمیت اسلام، احساس مسئولیت در قبال یکدیگر مانند توجه به فقرا و نیازمندان، حقوق و تکالیف متقابل افراد جامعه، تحقق عدالت و امنیت و نظم و انضباط و زندگی قانونمند، دوری از جنگ و خونریزی و ناامنی، مبارزه با هر نوع استضعاف، استکبار، قدرتطلبی، سلطهجویی، خودمحوری و هواپرستی و منع هر نوع قانونشکنی و تجاوز به حقوق انسانی و شکستن حدود الهی، فراهمکردن زمینۀ اجتماعی برای توسعۀ زندگی و رشد اخلاقی، ارتباط و همبستگی مؤمنان در شرایط بحرانی و تعاون و همکاری در تأمین نیازهای معیشتی و اقتصادی از جمله کارکردهای ولایت در جامعۀ اسلامی است.[۳۲]
ولایت در فقه اسلامی و تاثیر آن بر سبک زندگی
ولایت از منظر فقیهان شیعه، به معنای سرپرستی و مدیریت فرد یا گروهی براساس مصلحتهای جانی، مالی و اجتماعی در حوزۀ خانواده یا جامعه است. این مفهوم در فقه شیعه جایگاهی برجسته دارد و مبتنی بر اصول عقلانی و شرعی است. ولایت در بسیاری از موارد با هدف تامین مصالح فردی و اجتماعی تشریع شده است. بهعنوان مثال، ولایت پدر بر فرزند نابالغ بهمنظور حفظ مصالح او یکی از مصادیق این مفهوم است. [۳۳]
در فقه اسلامی، ولایت مصادیق مختلفی را دربرمیگیرد که هر یک در سبک زندگی فردی و اجتماعی تاثیرگذار است. برخی از مهمترین این مصادیق که در زندگی روزمره نمود عینی دارد، عبارتاند از:
1. ولایت در روابط خانوادگی
ولایت در خانواده بهعنوان یکی از ارکان اساسی نظم اجتماعی، نقش کلیدی در هدایت، تربیت و حفظ سلامت روحی و جسمی اعضای خانواده دارد. این ولایت شامل مسئولیتهایی نظیر سرپرستی پدر و جد پدری بر فرزندان نابالغ در امور مالی و تربیتی، [۳۴] تصمیمگیری در ازدواج دختر رشیدۀ باکره با رعایت مصلحت او، [۳۵] ولایت مادر بر حضانت فرزندان تا سن معین (پسران تا دو سال و دختران تا هفت سال)[۳۶] و ولایت در سرپرستی کودکان نابالغ پس از فوت پدر و جدّ پدری است. [۳۷]
در روابط زناشویی نیز، ولایت با تاکید بر هماهنگی و تصمیمگیریهای عادلانه برای حفظ استحکام خانواده و جلوگیری از هرجومرج اعمال میشود. این ولایت که براساس اصول دینی و اخلاقی تشریع شده است، علاوه بر حفظ مصالح فردی، به انسجام خانواده و مقابله با چالشهای اجتماعی کمک میکند. [۳۸]
2. ولایت در امور اجتماعی
ولایت در امور اجتماعی مصادیق گستردهای را شامل میشود از جمله: ولایت وارثان مقتول در قتل عمد بر قصاص، [۳۹] ولایت در وصایت که در صورت اثبات خیانت وصی حاکمِ شرع او را برکنار و فرد دیگری را بهعنوان وصی جایگزین میکند، [۴۰] ولایت در نظارت و سرپرستی اموال وقفی که در صورت عدم وجود ناظر به حاکم شرع سپرده میشود، [۴۱] ولایت در امور حسبه، [۴۲] ولایت در قضاوت و ولایتِ فقیه بر مسلمین، [۴۳] ولایت فرد در فروش اعضای بدنش یا هدیه و واگذاری اعضاء بدنش بهصورت رایگان، ولایت در اذن به قطع اعضاء پس از مرگ، و ولایت بر غسل، کفن و دفن میت توسط اولیاء و نزدیکان میت.[۴۴]
با توجه به توسعۀ مفهوم ولایت، در فقه اسلامی ولایت فرد در برابر اعضای غیررئیسۀ بدن خود جهت پیوند اعضاء یا خرید و فروش آن، بهمعنای مالکیت تکوینی وی نسبت به آنها نیست.[۴۵]
ولایت در نظام سیاسی
در فلسفۀ سیاسی اسلام، وجود مقام ولایت در هر جامعهای براساس حفظ مصالح عالیۀ آن جامعه ضروری است.[۴۶] از نظر اندیشمندان مسلمان، ولایت دراندیشۀ سیاسی اسلام بهمعنای حکومت، زمامداری و حکمرانی است که شخص حاکم که با عنوان والی یا مولا از او یاد میشود، دارای ارتباطات فکری، عقیدتی، عاطفی، انسانی و محبتآمیز با مردم است. در چنین جامعهای عدالت مهمترین شاخصۀ آن است.[۴۷] تحقق نظم، امنیت و دیگر اهداف اجتماعی در سایۀ تعالی روانی و رشد اخلاقی افراد و اعضای جامعه خواهد بود.[۴۸]
در این چارچوب، حکومتِ مبتنی بر استکبار، خودخواهی، خودرایی و زیادهطلبی[۴۹] و حاکمیت افرادی که از طریق کودتا و وراثت به قدرت رسیده و رابطۀ آنها با مردم براساس ترس و خوف صورت گیرد، از دایرۀ ولایت خارج است.[۵۰]
بنا بر نظر بسیاری از فقیهان شیعه، ولایتِ فقیه جامعالشرایط بر تمامی ارکان جامعۀ اسلامی در قالب ولایت عامۀ فقیهان مطرح شده است. این دیدگاه دراندیشۀ سیاسی امام خمینی به ولایت مطلقۀ فقیه توسعه یافته است.[۵۱]
ولایت در حقوق
ولایت در حقوق بهمعنای مسئولیت و اختیاری است که قانون برای ادارۀ امور افراد ناتوان مانند کودکان نابالغ یا افراد محجور به افراد صلاحیتدار واگذار میکند. این ولایت شامل اقسامی است: «ولایت قهری» که بهطور مستقیم از سوی قانون به پدر و جدّ پدری واگذار شده و مسئولیتی خانوادگی و اجباری محسوب میشود. در قانون مدنی ایران (مواد 1180 تا 1194) این نوع ولایت بهطور کامل تبیین شده است.
براساس مادۀ 15 قانون حمایت خانواده در صورت عدم صلاحیت پدر، این ولایت به جدّ پدری یا مادر واگذار میشود؛ ولایت وصی نیز از طریق وصیت پدر یا جدّ پدری به فردی خاص (وصی) انتقال مییابد و بخشی از «ولایت خاص» است؛ در مواردی که ولی خاص وجود نداشته باشد، دادگاه با تعیین قیم یا امین برای مدیریت امور محجور اقدام میکند. این نهاد حمایتی که ریشه در فطرت انسانی و نیازهای اجتماعی دارد، در قوانین ایران با اقتباس از فقه امامیه تنظیم شده و هدف آن حفظ حقوق و منافع افراد ناتوان است.[۵۲]
تاثیر ولایت در سبک زندگی
ولایت بهعنوان یکی از مفاهیم بنیادین اسلامی، تاثیر عمیقی بر شکلگیری سبک زندگی انسانها دارد. برداشتهای متفاوت از مفهوم و مصادیق ولایت، میتواند به تنوع و گوناگونی در سبکهای زندگی منجر شود.[۵۳]
هانری کربن فیلسوف و مستشرق فرانسوی، با معرفی ولایت بهعنوان باطن نبوت که جداییناپذیر از ظاهر (شریعت) است، دیدگاههای متنوعی را که براساس این مفهوم شکل گرفتهاند، تبیین میکند. او برتری باطن بر ظاهر در مذهب اسماعیلیه و تصوّف، جدایی باطن از ظاهر در مذاهب اهلسنت و پذیرش باطن بدون ظاهر در میان شیعیان افراطی را از عوامل تاثیرگذار بر شکلگیری رویکردهای مختلف در سبک زندگی معرفی میکند.[۵۴] در این راستا، سیرۀ پیشوایان دین بهعنوان داعیهداران ولایت و الگوی عملی اسلام ترسیمکنندۀ شیوه و سبک زندگی مطلوب و الگوهای رفتاری حیات آدمی است.[۵۵]
برمبنای اعتقادات شیعی، باور به ولایت در زندگی فردی و اجتماعی تجلی میکند. در خانواده، رعایت حدود و احترام پدر خانواده بر همسر و فرزندان امری ضروری و سبب ایجاد روابط مبتنی بر احترام، محبت و انسجام خانوادگی میشود.[۵۶] این تاثیر در حوزههای مختلف زندگی اجتماعی مانند مسائل خانواده، ازدواج، سبک زندگی، مصرف، انتخاب مسکن، لباس، خوراک و تفریحات نیز دیده میشود. پیروی از آموزههای ولیّ در این زمینهها به فرد کمک میکند تا در راستای رسیدن به معنویت، رستگاری، و ایجاد امنیت روانی و اخلاقی در زندگی خود حرکت کند. ولایت، بهعنوان چارچوب راهنما برای فرد و جامعه، نقشی کلیدی در تحقق یک سبک زندگی اسلامی و معنادار ایفا میکند.[۵۷]
پانویس
- ↑ - طریحی، مجمع البحرین، 1985م، ج1، ص455.
- ↑ - راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، 1412ق، ص885.
- ↑ - طباطبایی، المیزان، 1378ش، ج6، ص15.
- ↑ - طباطبایی، المیزان، 1378ش، ج13، ص441.
- ↑ طباطبایی یزدی، تکملۀ العروة الوثقی، 1378ش، ج2، ص2.
- ↑ طباطبایی، شیعه: مذاکرات و مکاتبات پرفسورهانری کربن با علامه سید محمدحسین طباطبایی 1382ش، ص158.
- ↑ - طباطبایی، بررسیهای اسلامی، 1388ش، ج1، ص153-162.
- ↑ - طباطبایی، المیزان، 1378ش، ج6، ص3.
- ↑ - خامنهای، طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن، 1396ش، ص520.
- ↑ - کربن، تاریخ فلسفۀ اسلامی، 1352ش، ص39.
- ↑ طباطبایی، شیعه: مذاکرات و مکاتبات پرفسورهانری کربن با علامه سید محمدحسین طباطبایی 1382ش، ص180.
- ↑ سورۀ کهف، آیۀ 44؛ سورۀ انفال، آیۀ 72.
- ↑ - سورۀ شوری، آیۀ 9؛ سورۀ بقره، آیۀ 107؛ سورۀ آلعمران، آیۀ 68؛ سورۀ جاثیه، آیۀ 19.
- ↑ سورۀ احزاب، آیۀ 6؛ سورۀ نساء، آیۀ 59؛ سورۀ مائده، آیۀ 55.
- ↑ سورۀ نساء، آیۀ 119؛ سورۀ انعام، آیۀ 121؛ سورۀ اعراف، آیۀ 27.
- ↑ سورۀ توبه، آیۀ 17.
- ↑ سورۀ ممتحنه، آیۀ 1-2؛ سورۀ آلعمران، آیۀ 28؛ سورۀ جاثیه، آیۀ 19.
- ↑ کلینی، اصول الکافی، 1363ش، ج2، ص21.
- ↑ - سورۀ یس، آیۀ 60-61.
- ↑ - اسکندری، ولایت در فرهنگ اسلام، 1398ش، ص39.
- ↑ - سورۀ مائده، آیۀ 55.
- ↑ - اسکندری، ولایت در فرهنگ اسلام، 1398ش، ص70.
- ↑ - سبحانی، ولایت تشریعی و تکوینی در قرآن مجید، 1385ش، ص26-27.
- ↑ - مطهری، ولاء و ولایتها، 1382ش، ص83.
- ↑ موسوی و رضاپور، «نسبت معنویت متعالی با ولایت تکوینی اهلبیت و ابعاد تاثیر آن بر سبک زندگی»، 1400ش، ص78.
- ↑ باقری، تدوین مبانی و الگوی مطلوب سبک زندگی از دیدگاه قرآن کریم، 1396ش، ص90-100.
- ↑ - سورۀ عنکبوت، آیۀ 41.
- ↑ - انصاری، المکاسب، بیتا، ج1، ص6.
- ↑ - سورۀ نحل، آیۀ 100-101.
- ↑ - اسکندری، ولایت در فرهنگ اسلام، 1398ش، ص39-47.
- ↑ - نهجالبلاغه، خطبۀ 216.
- ↑ - اسکندری، ولایت در فرهنگ اسلام، 1398ش، ص109-158.
- ↑ - موسوی خلخالی، حاکمیت در اسلام یا ولایت فقیه، 1380ش، ص227.
- ↑ - خمینی، تحریرالوسیلة، 1368ش، ج1، ص514.
- ↑ - نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، 1367ش، ج16، ص101-105.
- ↑ - نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، 1367ش، ج31، ص238.
- ↑ - نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، 1367ش، ج28، ص440.
- ↑ - بهشتی، خانواده در قرآن، 1377ش، ص273-280.
- ↑ - نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، 1367ش، ج42، ص282.
- ↑ - نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، 1367ش، ج28، ص277.
- ↑ - عاملی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، 1309ش، ج1، ص129-130.
- ↑ - خمینی، تحریرالوسیلة، 1368ش، ج1، ص514-515.
- ↑ - نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، 1367ش، ج40، ص64-67.
- ↑ - یزدی، حاشیة المکاسب، 1421ق، ج1، ص377.
- ↑ - ایزدهی، «ولایت بر بدن»، 1396ش، ص113.
- ↑ - طباطبایی، بررسیهای اسلامی، 1388ش، ج1، ص176.
- ↑ خامنهای، «بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران امام رضا»، وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای.
- ↑ - اسکندری، ولایت در فرهنگ اسلام، 1398ش، ص113.
- ↑ خامنهای، «بیانات در دیدار کارگزاران نظام»، وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای.
- ↑ خامنهای، «بیانات در دیدار کارگزاران نظام»، وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای.
- ↑ - معرفت، ولایت فقیه، 1377ش، ص74.
- ↑ صفایی، «ولایت قهری در حقوق ایران و حقوق تطبیقی»، وبسایت دادگستری کل استان اصفهان.
- ↑ - اسکندری، ولایت در فرهنگ اسلام، 1398ش، ص113.
- ↑ - کربن، تاریخ فلسفۀ اسلامی، 1352ش، ص40-70.
- ↑ گودرزی و دیگران، «الگوی سبک زندگی از منظر ولایت فقیه: امام خمینی و امام خامنهای»، 1398ش، ص62.
- ↑ - مصباح یزدی، پرسشها و پاسخها، 1391ش، ج5، ص308.
- ↑ گودرزی و دیگران، «الگوی سبک زندگی از منظر ولایت فقیه: امام خمینی و امام خامنهای»، 1398ش، ص64.
منابع
- قرآن کریم.
- نهجالبلاغه.
- اسعدی، محمد، ولایت و امامت؛ پژوهشی از منظر قرآن، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1392ش.
- اسکندری، محمدحسین، ولایت در فرهنگ اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1398ش.
- انصاری، مرتضی، المکاسب، بیجا، تراث الشیخ الاعظم، بیتا.
- ایزدهی، سیدسجاد، «ولایت بر بدن»، نشریۀ فقه حکومتی، شمارۀ 3، بهار و تابستان 1396ش.
- باقری، حمید، تدوین مبانی و الگوی مطلوب سبک زندگی از دیدگاه قرآن کریم، تهران، دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1396ش.
- بهشتی، احمد، خانواده در قرآن، قم، بوستان کتاب، 1377ش.
- خامنهای، سیدعلی، «بیانات در دیدار کارگزاران نظام»، وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای، تاریخ درج مطلب: 16 فروردین 1378ش.
- خامنهای، سیدعلی، «بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران امام رضا»، وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای، تاریخ درج مطلب: 6 فروردین 1379ش.
- خامنهای، سیدعلی، طرح کلیاندیشۀ اسلامی در قرآن، تهران، مؤسسۀ ایمان جهادی، 1396ش.
- خمینی، روحالله، تحریرالوسیلة، قم، اسماعیلیان، 1368ش.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالشامیة، 1412ق.
- صفایی، سیدحسین، «ولایت قهری در حقوق ایران و حقوق تطبیقی»، وبسایت دادگستری کل استان اصفهان، تاریخ درج مطلب: 23 آبان 1389ش.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ترجمۀ محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1378ش.
- طباطبایی، محمدحسین، بررسیهای اسلامی، قم، بوستان کتاب، 1388ش.
- طباطبایی، محمدحسین، شیعه: مذاکرات و مکاتبات پرفسورهانری کربن با علامه سید محمدحسین طباطبایی، تهران، مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفۀ ایران، 1382ش.
- طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، تکملة العروة الوثقی، تهران، حیدری، 1378ش.
- طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، حاشیة المکاسب، قم، اسماعیلیان، 1421ق.
- طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، بیروت، دار و مکتبة الهلال، 1985م.
- عاملی، محمد بن جمالالدین، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، تهران، انتشارات اسلامیة، 1309ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، 1363ش.
- کربن،هانری، تاریخ فلسفۀ اسلامی، ترجمۀ اسدالله مبشری، تهران، سپهر، 1352ش.
- گودرزی، غلامرضا و دیگران، «الگوی سبک زندگی از منظر ولایت فقیه: امام خمینی و امام خامنهای»، نشریۀ مطالعات بینرشتهای دانش راهبردی، شمارۀ 36، پاییز 1398ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، قم، مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1391ش.
- مطهری، مرتضی، ولاء و ولایتها، تهران، صدرا، 1382ش.
- معرفت، محمدهادی، ولایت فقیه، قم، التمهید، 1377ش.
- موسوی خلخالی، محمدمهدی، حاکمیت در اسلام یا ولایت فقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1380ش.
- نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1367ش.