سکولاریسم
سکولاریسم؛ کاهش اهمیت و نقش دین در حیات فردی و اجتماعی.
سکولاریسم با هدف کاهش نقش اجتماعی دین، نخستینبار از سوی جامعهشناسان مطرح شد. این رویکرد و لوازم آن مانند فردیشدن دین و نسبیگرایی، اثرات ژرفی بر سبک زندگی داشت و موجب بازتعریف نهادهای اجتماعی مانند سیاست، اقتصاد، حقوق، تعلیموتربیت و خانواده شد.
مفهومشناسی
اصطلاح سکولاریسم (Secularism) به فرآیندی اشاره دارد که موجب کاهش ارزش آموزههای دین و اهمیت اجتماعیِ فعالیتها و نهادهای دینی میشود. دین در فرآیند سکولاریزاسیون به حاشیۀ نظام اجتماعی میرود و مدیریت کارویژههای اساسی جامعه به خرد خودبنیاد بشر واگذار میشود.[۱] در فرآیند سکولاریزاسیون، نهادها و رفتارهای دینی مطابق معیارهای بازتعریفشده سامان مییابند و آموزههای دین متناسب با سلیقۀ مصرفکنندگان، بازسازی میشود.[۲]
پیشینه
در سدۀ سیزدهم میلادی، روحانیان کلیسا به دو دسته تقسیم شدند: «کشیش دینی» که در کلیسا به امور دینی مردم میپرداخت و «کشیش دنیایی» که قلمرو خدمت خود را به امور اجتماعی مردم گسترش میدادند.[۳] اصطلاح سکولاریزاسیون در زبانهای اروپایی نخستینبار در معاهدۀ وستفالی در سال ۱۶۴۸م بهکار رفته است. براساس این معاهده، بخش بزرگی از اموال کلیسا به قلمرو حاکمیت سیاسی غیرروحانی منتقل شد.[۴] این اصطلاح در قرن بیستم با رویکرد جامعهشناختی، برای اشاره به الگویی از تحولات اجتماعی بهکار رفت. جامعهشناسان از این واژه برای اشاره به مجموعۀ متنوعی از فرایندها استفاده کردهاند که طی آن، اختیار و مهار فضای اجتماعی، زمان، امکانات، منابع و نیروهای انسانی، از دست مراجع دینی خارج میشد.[۵]
ویژگیها و شاخصهای سکولاریسم
در رهیافت جامعهشناسان، شاخصهای سکولاریسم عبارتاند از:
- تخصصیشدن فرایندها و کاهش تأثیر دین بر نهادهای اجتماعی؛
- توجه و تأکید بر تجربه و کاهش توسل به امور فراطبیعی؛
- بیتوجهی به نقش ارادۀ خداوند در راهنمایی انسان؛
- تقلیل معنایی نمادهای دینی و استفادۀ تزیینی از آنها؛
- بهکارگیری سحر و جادو برای سرگرمی؛
- اختیاری دانستن اعمال و مناسک دینی؛
- برجستهسازی انگیزههای بروندینی برای مشارکت در مناسک دینی؛
- کاهش توجه مراجع دولتی به اعمال و آداب دینی؛
- کمرنگشدن آیینهای مذهبی مانند رفتن به زیارت، نذر، روزهداری، توبه و کفاره؛
- کاهش کارکرد جمعی و سازمانی دین؛
- صرف کار، زمان، ثروت و انرژی برای رسیدن به غایات طبیعی نه فراطبیعتگرایانه؛
- کاهش مراکز و نهادهای دینی؛
- کاهش مقام و منزلت اجتماعی دینداران؛
- اثرپذیری نهادها و سلوک دینی از ارزشهای حاکم بر جامعۀ سکولار.[۶]
ابعاد سکولارشدن
بسیاری از صاحبنظران این حوزه، سکولارشدن را در سه عرصه مورد بررسی قرار دادهاند:
الف- سکولارشدن دینی
در فرایند سکولاریسم، دین به ایمان فردی فروکاسته میشود و جنبههای معرفتی و باورهای دینی تحت تاثیر معارف و آگاهیهای عصری تغییر میکند. همچنین، تعالیم و آموزههای دینی با مقتضیات زمانی و مکانی تطبیق داده میشوند. این تطبیق و سازگاری با دنیای جدید، قرائتهای متجددانه از دین را بهوجود میآورد و باعث میشود دین بهعنوان یک فرآوردۀ بشری، نگریسته شود و برداشتهای دینی متاثر از شرایط اجتماعی و فردی صورت گیرد.[۷]
ب- سکولارشدن فردی
در فرایند سکولاریسم،اندیشهها، عواطف، تمایلات و رفتار فرد بهتدریج از وابستگی به امور ماورایی رها شده و تاثیر عوامل فرامادی بر انتخابها و شیوههای عمل او کاهش مییابد. این تغییرات منجر به رشد دنیاگرایی، منفعتطلبی، لذتجویی و فردگرایی میشود. عرفی شدن فردی در چهار حوزۀ اصلی بروز میکند:
1. تحولات بینشی: منحصرساختن دانستنیهای انسان در دنیای مادی، رشد عقلانیت ابزاری و ظهور ایدئالیسم.
2. تغییر در گرایشها: معطوف کردن تلاش انسان برای حیات و معیشت دنیوی با رواج روحیۀ تساهل و مدارا که بشر به حیات تهی از معنا و معنویت قانع میشود و به لذائذ آنی و نفسانی دل میبندد.
3. تغییر نگرش: ارزشمداری به فایدهگرایی، نوعدوستی به خودخواهی، حقجویی به مصلحتاندیشی و تعالیخواهی به لذتجویی تبدیل میشود. طلب رضایت الهی به جستجوی خرسندی دنیوی و عدالتخواهی به منفعتطلبی تغییر میکند.
4. تغییر رفتار: این تغییرات بهوضوح با سستی در پایبندی به فرامین دینی و بیاعتنایی به تکالیف دینی مشاهده میشود و کاهش تعاملات معنوی و تعهدات دینی را در سبک زندگی آشکار میسازد.[۸]
ج- سکولارشدن جامعه
در فرایند سکولاریسم، از اهمیت و نقش اجتماعی دین کاسته میشود. این فرایند در سطوح مختلف جامعه رخ میدهد و تحولات زیر را شامل میشود:
- تحولات ساختاری منجر به کاهش نقش و کارکردهای متنوع دین در جامعه شده و از مسئولیتهای اجتماعی آن کنار گذاشته میشود؛
- دین از مداخله در امور دیگر نهادها صرفنظر کرده و بهتدریج به جایگاه فرعی و حاشیهای در جامعه میرسد؛
- مرجعیت دینی در مشروعیتبخشی به سازههای اجتماعی از بین میرود؛
- سهم آموزههای دینی در شکلدهی به فرهنگ عمومی جامعه کاهش مییابد؛
- ارزشهای دینی در نظام ارزشی جامعه کمرنگ میشود؛
- دین بهعنوان یکی از مهمترین مجاری تعیین هنجارهای اجتماعی نقشآفرینی نمیکند؛
- ارتباط میان دین و اخلاق فردی و اجتماعی تضعیف یا قطع میشود؛
- اهمیت اخلاق و عواطف در روابط اجتماعی کاهش یافته و جامعه به سوی مناسبات غیرشخصی پیش میرود؛
- اثرات احکام و ملاحظات دینی از قوانین اساسی و مقررات روزمره محو میشود؛
- منزلت اجتماعی نهادهای دینی و متولیان آنها کاهش یافته و نیاز مردم به مراجعه به این نهادها کم میشود.[۹]
ناسازگاری اسلام با سکولاریسم
در اسلام، دنیا و آخرت دو بخش مکمل از حیات انسان هستند و بر دخالت دین در امور اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تاکید میشود. تأسیس حکومت اسلامی نشاندهندۀ اهمیت دین در تنظیم مناسبات اجتماعی و سیاسی است. از منظر اسلام، تعالی و رستگاری انسان تنها از طریق مشارکت مثبت در دنیا و تعامل پویا با اجتماع و طبیعت امکانپذیر است. وظایفی مانند خمس، زکات، نماز و حج، آثار اجتماعی گستردهای دارند. اسلام به تنظیم روابط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حقوقی پرداخته و بر تأثیر متقابل اجتماع و فرد در اخلاق و معنویت تأکید دارد. آموزههای اسلام، حضور فعال و مثبت در جامعه را با سعادت اخروی پیوند میدهد و کاهش اهمیت اجتماعی دین را نمیپذیرد.[۱۰]
پیامدهای سکولاریسم
کنارگذاشتن دین از عرصۀ حیات اجتماعی بشر پیامدهای آشکار و پنهانی دارد، از جمله: تغییر رویه از آخرتگرایی به دنیاپذیری، خصوصی شدن دین، شخصیسازی دین، مرگ تدریجی دین در جهان سرمایهداری و کاهش حضور در مراکز دینی.[۱۱]
جدایی دین از سیاست
یکی از مهمترین عرصههای فروکاهنده دین و باور دینی در جامعه، حوزۀ سیاست است. گروهی بهدلیل باور به نادرستی دین، ورود آن به عرصۀ حکومت را زیانبار میدانند و گروه دیگر با وجود اعتقاد به حقانیت دین، نمیخواهند که امر قدسی به مصلحتاندیشیهای دنیوی در عرصۀ سیاست آلوده شود. این دو رویکرد، دین را از حکومت کنار گذاشته و تقنین قوانین را به انسانها واگذار میکنند. در این دیدگاه، دین به حوزۀ فردی محدود شده و از سیاست، جدا انگاشته میشود.[۱۲]
نظام آموزشی سکولار
جوامع سکولار با تفکیک نهاد دین از نظام آموزشی بر استقلال آموزش از تعالیم دینی تاکید میکنند و در رویکرد افراطی، آموزش دینی را تهدیدی برای توسعۀ مدرنیته و مانعی برای پیشرفت جامعه میانگارند و نفوذ دین در آموزش را موجب ترویج نابرابری و اختلاف در جامعه میدانند. برخی دولتهای سکولار با رویکردی معتدلتر، آموزشهای دینی را بهمثابه ابزاری برای ترویج ارزشهای اجتماعی مانند همزیستی مسالمتآمیز میپذیرند و آن را در راستای منافع و اهداف جامعۀ سکولار ارزیابی میکنند. در این جوامع، مضامین دینی در برخی نمادهای ملی و رسمی مانند پول رایج، سرود ملی، و سوگندنامههای دولتی حضور دارند.[۱۳]
سیاستهای اقتصادی سکولار
برخی جامعهشناسان دین، حوزه اقتصاد را خاستگاه اصلی سکولاریسم میدانند و از منظر آنها، رشد اقتصادی و افزایش امکانات رفاهی در زندگی مردم، متاثر از صنعتیشدن جوامع است که بر مادینگری و فردگرایی استوار است. در این چارچوب، نظام سرمایهداری غرب بارزترین نمونه از سکولاریسم اقتصادی به شمار میآید. در این نظام، فرد و نیازهای او در تعیین سیاستها و رویکردهای اقتصادی نقش محوری دارند. انگیزههای فردی مانند کسب منفعت شخصی در رأس تصمیمگیریها قرار گرفته و تحقق تعادل نسبی و توزیع عادلانۀ سرمایهها در این چارچوب ناممکن است. رقابت بیقیدوشرط و بازار آزاد، بهعنوان خطمشی غالب این نوع تفکر اقتصادی منجر به تمرکز ثروت در دست گروهی محدود و ایجاد فاصلۀ طبقاتی گسترده است.[۱۴]
افول ارزشهای اخلاقی در جامعۀ سکولار
با کاهش نقش و کارکرد دین در جامعه، اخلاق سکولار جایگزین اخلاق الهی میشود. در این رویکرد، ارزشهای اصیل اخلاقی مانند عدالتخواهی، تعالیجویی، تکلیفمداری و نوعدوستی که در اخلاق دینی جایگاه بالایی دارند، جای خود را به مصلحتاندیشی، منفعتطلبی و خودخواهی میدهند. در نتیجه، افراد دیگر به دنبال ارزشهای معنوی نیستند، بلکه تنها به سود و زیان مادی خود فکر میکنند. این فرایند نهتنها موجب افول ارزشهای اخلاقی میشود، بلکه به تکلیفگریزی و نپذیرفتن مسئولیت فردی در جامعه دامن میزند. افراد بهجای تلاش برای رضایت الهی و تعالی معنوی، صرفاً به رفاه مادی و لذتهای دنیوی میپردازند. صنعتیشدن و افزایش امکانات مادی، انسانها را از ارزشهای معنوی مانند اعتماد، ایثار و توکل دور کرده و به سمت اخلاق سطحی و مادیگرا سوق داده است.[۱۵]
حقوق بشر در سکولاریسم
حقوق بشر در تفکر غربی با رویکرد مبتنی بر عقلانیت خودبنیاد و توجه به جنبههای مادی و دنیوی و تأکید بر آزادیهای مطلق و رفاه مادی منجر به تقلیل مفهوم کرامت انسانی شده است.[۱۶] این رویکرد، تعهدات اخلاقی و دینی را کمرنگ کرده و با حذف ابعاد الهی از زندگی انسان، به کاهش عمق معنوی و اخلاقی جامعه و عصریشدن دین انجامیده است. نظامهای سکولار از پاسخگویی به نیازهای معنوی و تعالی روحی انسان عاجز هستند و بهمرور زمان باعث تضعیف جایگاه ارزشهای اخلاقی و معنوی در جامعه میشوند. رویکرد سکولاریستی به حقوق بشر با نادیدهگرفتن تعهدات الهی و اخلاقی، جامعه را به سمت بیتفاوتی معنوی و اخلاقی سوق میدهد.[۱۷]
تاثیرات سکولاریزهشدن بر سبک زندگی
سکولاریسم در جوامع غربی، اثرگذاری دین بر نهادهای اجتماعی از جمله نهاد خانواده را کاهش داده است. سکولاریسم با قانونیکردن روابط جنسی آزاد، نهاد خانواده را بیش از پیش تضعیف کرده است. در این روند، خانواده گسترده به خانواده هستهای، سپس به خانواده بدون فرزند، خانوادههای تکسرپرست و حتی به شکلهای جدیدتر مانند خانوادههای همجنسگرا و ازدواج سفید منجر شده است.[۱۸] همچنین، مصرفگرایی و لذتگرایی که در جوامع سکولار و تحتتاثیر فرهنگ غربی گسترش یافته است، نقش مهمی در سستکردن پایههای سبک زندگی سنتی ایفا کرده و موجب شده است که ارزشها و اعمال دینی نهتنها در سطح آگاهی، بلکه در رفتارهای روزمرۀ مردم نیز کمرنگ و حتی ناپدید شود. سکولاریسم با نگاه سودانگاری و بر مبنای منافع شخصی، موجب شد که سبک زندگی و خانواده در این جوامع از ارزشها و آرمانهای دینی فاصله بگیرد و بهسوی مادیگرایی و فردگرایی سوق داده شود.[۱۹]
رسانههای سکولار
رسانه در جوامع سکولار، ابزاری قدرتمند جهت ترویج و تقویت ارزشهای عرفی و مادی است. این تأثیرات رسانهای میتواند با ایجاد تصاویری متفاوت از دینداری، به تضعیف جایگاه دین در زندگی عمومی و ترویج دیدگاههای غیردینی منجر شود. رسانهها با برجستهسازی گروههای مرجع عرفی و کاهش جایگاه دین در ارائۀ تصویری از سعادت و رفاه بهجای ارزشهای دینی، نقش واسطهای در انتقال فرهنگ سکولار ایفا میکنند. تلویزیون، بهعنوان ابزار حاصل از تکنولوژی غربی، بهدلیل اثرپذیری از شیوههای برنامهسازی غربی، بهسوی نوعی سکولاریسم در عرصۀ انتقال پیام و بهکارگیری از نمادهای رسانهای گرایش یافته است. در این نوع رویکرد رسانهای، دین به حاشیه رانده میشود و اغلب بهصورت حداقلی و در میان اقشار پایین جامعه به تصویر کشیده شده و رفاه و سعادت بر مبنای اقتصاد سرمایهداری تعریف میشود.[۲۰]
پانویس
- ↑ - ویلسون، سکولاریسم از ظهور تا سقوط، 1401ش، ص71-74.
- ↑ - یوسفزاده، بررسی تحول آرای پیتر برگر دربارۀ دین و عرفیشدن، 1388ش، ص118.
- ↑ - ربانیگلپایگانی، علی، ریشهها و نشانههای سکولاریسم، 1386ش، ص20-22.
- ↑ - قدردانقراملکی، قرآن و سکولاریسم، 1390ش، ص27-30.
- ↑ - ویلسون، سکولاریسم از ظهور تا سقوط، 1401ش، ص65-67.
- ↑ - ویلسون، سکولاریسم از ظهور تا سقوط، 1401ش، ص71-74.
- ↑ - شجاعیزند، دین، جامعه و عرفیشدن، 1380ش، ص221-231.
- ↑ - شجاعیزند، دین، جامعه و عرفیشدن، 1380ش، ص232-237، سروش و دیگران، سنت و سکولاریسم، 1387ش، ص79-93.
- ↑ - شجاعیزند، دین، جامعه و عرفیشدن، 1380ش، ص238-248.
- ↑ - شجاعیزند، عرفی شدن در تجربۀ مسیحی و اسلامی، 1381ش، ص371-385.
- ↑ - شجاعیزند، عرفی شدن در تجربۀ مسیحی و اسلامی، 1381ش، ص133.
- ↑ - سروش، «معنا و مبنای سکولاریزم»، 1374ش، ص6.
- ↑ - معارفی، «بررسی رویکرد یک دولت سکولار به آموزشهای دینی»، 1400ش، ص62-63.
- ↑ - جوادیآملی، نسبت دین و دنیا: بررسی و نقد نظریۀ سکولاریسم، 1383ش، ص223-226.
- ↑ - جمعی از نویسندگان، آیین عرفی، 1390ش، ص208-217.
- ↑ - ساداتینژاد، «حقوق بشر از انسانمحوری تا خدامحوری»، وبسایت مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی.
- ↑ -بهادریجهرمی و فتاحیزفرقندی، «محدودیتهای آزادیهای عمومی در حکومتهای اسلامی و سکولار»، 1395ش، ص14.
- ↑ - کریمی، «ساحت اجتماعی سکولاریسم»، 1395ش، ص166.
- ↑ - جمعی از نویسندگان، آیین عرفی، 1390ش، ص45.
- ↑ - سیفپور، «رسانۀ ملی و سکولاریسم رسانهای»، وبسایت تابناک.
منابع
- بهادریجهرمی، علی و فتاحیزفرقندی، علی، «محدودیتهای آزادیهای عمومی در حکومتهای اسلامی و سکولار»، نشریۀ پژوهشهای تطبیقی حقوق اسلام و غرب، شمارۀ 2، تابستان 1395ش.
- خاکی قراملکی، محمدرضا، «خاستگاه و جایگاه سکولاریسم در غرب و ایران»، نشریۀ معرفت، شمارۀ 79، 1383ش.
- جمعی از نویسندگان، آیین عُرفی (جستارهایی انتقادی در بنیادهای سکولاریسم)، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1390ش.
- جوادیآملی، عبدالله، نسبت دین و دنیا: بررسی و نقد نظریۀ سکولاریسم، قم، اسرا 1383ش.
- ربانیگلپایگانی، علی، ریشهها و نشانههای سکولاریسم، تهران، کانوناندیشۀ جوان، 1386ش.
- ساداتینژاد، سیدعلی، «حقوق بشر از انسانمحوری تا خدامحوری»، وبسایت مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی، تاریخ درج مطلب: 19 مرداد 1401ش.
- سروش، عبدالکریم و دیگران، سنت و سکولاریسم، تهران، صراط، 1387ش.
- سروش، عبدالکریم، «معنا و مبنای سکولاریزم»، نشریۀ کیان، شمارۀ 26، 1374ش.
- سعیدی، محمدمسعود، تبیین نظری سکولارشدن در جامعۀ معاصر ایران، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1396ش.
- سیفپور، رضا، «رسانۀ ملی و سکولاریسم رسانهای»، وبسایت تابناک، تاریخ درج مطلب: 14 فروردین 1390ش.
- شاکرین، حمیدرضا، سکولاریسم، تهران، کانوناندیشۀ جوان، 1387ش.
- شجاعیزند، علیرضا، دین، جامعه و عرفیشدن، تهران، مرکز، 1380ش.
- شجاعیزند، علیرضا، عرفی شدن در تجربۀ مسیحی و اسلامی، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، 1381ش.
- شریعتمداری، حمیدرضا، سکولاریزم در جهان عرب، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1382ش.
- قدردانقراملکی، محمدحسن، قرآن و سکولاریسم، تهران، پژوهشگاه فرهنگ واندیشۀ اسلامی، 1390ش.
- کریمی، محمدکاظم، «ساحت اجتماعی سکولاریسم»، نشریۀ اسلام و مطالعات اجتماعی، شمارۀ4، بهار 1395ش.
- معارفی، محسن، «بررسی رویکرد یک دولت سکولار به آموزشهای دینی»، نشریۀ تربیت اسلامی، شمارۀ 36، تابستان 1400ش.
- همتی، همایون، «سکولاریزم واندیشۀ دینی در جهان معاصر»، نشریۀ قبسات، شمارۀ 1، زمستان 1375ش.
- یوسفزاده، حسن، بررسی تحول آرای پیتر برگر دربارۀ دین و عرفیشدن، قم، مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1388ش.