سرنا
سرنا؛ از آلات موسیقی بادی دوزبانه.
سُرنا، سازی بادی است که در نقارهخانهها، روزهای جشن و سور نواخته میشود.[۱] این ساز بادی دوزبانه، در نقاط بسیاری از ایران، با ساز کوبهای دهل همراه میشود.[۲]
واژهشناسی
سرنا، سرنای یا سورنای به «نای رومی» نیز معروف است[۳] که در بزم و رزم نواخته میشود. نوازندۀ سرنا «سرناچی»[۴] یا «سرنازَن»[۵] نامیده میشود. سرنا را کوتاهشدۀ واژه «سورنای» و مرکب از دو واژۀ «سور» بهمعنای جشن و بزم و «نای» بهمعنای نی معرفی کردهاند.[۶] سرنا، در برخی از نقاط ایران به «زرنا»، «ذرنا» یا «ذورنا»، در بلوچستان به «شیدی»، در میان کردها به «پیق» و در مازندران به «سِرنا» یا «دِرنا» معروف است.[۷] در مناطقی نیز با اسامی سورنایی، زورنا، سورنای، شاهنای یا شهنای، سونا، کرنا و ساز شناخته میشود.[۸]
پیشینه
ساز سرنا، از متداولترین سازهای دوران ساسانی بوده است.[۹] این ساز که به ساز نقارهخانهای معروف بوده، در روزهای جشن و شادی، بههمراه سایر سازهای رایج مانند کوس، دهل، سنج و نقاره نواخته میشده است. این کار، بهدلیل نواختهشدن در برخی نوبتهای مشخص، در طول روز، به «نوبتنوازی» نیز معروف بوده است.[۱۰]
ساختمان
سرنا، دارای چهار قسمت اصلی است: 1. قمیش (زبانه)؛ 2. لبگیر؛ 3. انبرک 4. بدنۀ ساز.[۱۱]
شکل ظاهری این ساز مخروطیشکل بوده و دارای زبانهای در انتهای فوقانی آن است. در ابتدا، زبانۀ سرنا را از جنس نی میساختند، بههمین دلیل، در میان برخی از نقاط ایران به «قمیش (در زبان ترکی)» که بهمعنای نی است، خوانده میشود. امروزه، قمیش را از نوعی نی نرم بهنام آکس تهیه میکنند و آن را با آب ولرم خیسانده و در دهان میگذارند. طول قمیش، به لبگیر بستگی داشته و در حدود 1 تا 2 سانتیمتر است.[۱۲] لبگیر نیز دایرهای واشرمانند است که از جنس فلز بوده و در میان لب نوازنده و سرنا قرار میگیرد. قطر لبگیر و طول آن بهترتیب در حدود 4 و 14 سانتیمتر هستند. بر روی لولۀ سرنا، بین 6 تا 7 سوراخ وجود دارد که نوازنده، با دست گذاشتن بر روی آنها، به تولید صداهای زیر و بم میپردازد. طول ساز سرنا، در برخی از نقاط در حدود 30 تا 45 سانتیمتر و در برخی مناطق دیگر در ایران تا 60 سانتیمتر نیز میرسد.[۱۳] طول ساز، در صدای آن نیز تأثیرگذار است. برای مثال، صدای سرناها کوچک، بَمتر است.[۱۴]
نوازندگی
نوازندگان سرنا از روش نفسگردان یا دمگردان استفاده میکنند. در این روش، نوازنده، همزمان با نواختن ساز، نفس میکشد و صدای ساز را قطع نمیکند.[۱۵] در حقیقت، نوازنده، بدون آنکه دمیدن در ساز را متوقف کند، بهصورت همزمان از راه بینی، هوا را به درون ریهها میفرستد.[۱۶] نوازندگان سرنا، پیش از شروع نواختن این ساز، زبانۀ آن را با آب دهان خود یا آب ولرم مرطوب میکنند.[۱۷]
سرنا در میان اقوام ایرانی
اندازه و جنس سرنا در مناطق مختلف، متنوع است؛ در میان بختیاریها و مردم دزفول، استفاده از سرنای کوچک مرسوم است.[۱۸] در لرستان، سرنا را با نام «ساز» شناخته و به نوازندۀ آن نیز «سازِنَه» میگویند.[۱۹] ساز در لرستان، دارای 8 سوراخ بوده و صدای آن نیز بسیار زیر است. در استان فارس، سرنا، 10 سوراخ و در شهرکرد نیز دارای 9 سوارخ است که صدای بمی دارد.[۲۰] سرنا، در گیلان، در کنار نی چوپانی و کمانچه، از سازهای رایج بهشمار میرود. این ساز، در مناطق شمالی و جنوبی ایران، با طبل دو سر کوچک نواخته میشود. با این تفاوت که در مناطق شمالی، گاهی، از ساز دهل نیز برای همراهی این ساز کمک میگیرند.[۲۱] در بلوچستان، از سرناهای پاکستانی استفاده میکنند که کمی از نظر ظاهری با سرناهای ایرانی متفاوتاند.[۲۲] سرنانوازان، در مناطقی مانند تربتجام، خواف و تایباد به دُهُلی معروف هستند.[۲۳]
سرنا در فرهنگ مردم
انواع مختلفی از ساز سرنا، در مراسم عروسی و هر جشن و سرور دیگری نواخته میشود. گاهی، در برخی از موارد نادر، در مراسمهای عزاداری نیز سرنا مینوازند. در گذشته، در میادین جنگ و در زمان فراخوان و هدایت نظامیان از سرنا استفاده میکردند.[۲۴]
از دیگر کاربردهای سرنانوازی در مناطق مختلف ایران میتوان به مراسمهای جهازبران و عروسبران، سیزدهبهدر، ختنهسوران، ترکهبازی، کشتی گیلهمردی، لافند بازی (بندبازی / رسنبازی)، خرسبانی (خرسگردانی / خرسرقصانی)، شیربازی، ماه رمضان (برای خوردن سحری)، تعزیهخوانی و آیین سوگواری، موسیقی نظامی و شکار اشاره کرد.[۲۵]
سرنا در ادبیات
سرنا، از جمله سازهای کهن در ایران بوده که در ادبیات فارسی زبانان از آن، بهعنوان سازی شورانگیز و شادیبخش یاد شده است. برای مثال، مسعود سعد سلمان، در شعر خود به شادیبخش بودن این ساز اشاره کرده است:[۲۶]
چون به سرنای او درافتد دم | شاد گردد دلی که دارد غم |
مولوی نیز در شعر خود گفته است:[۲۷]
نالۀ سرنا و تهدید دهل | چیزکی ماند بدان ناقور کل |
ملکالشعرای بهار، از شاعران معاصر، در شعر خود به این واژه اشاره کرده است:[۲۸]
شد رف و درگاه و طاق و طاقچه | پر دف و سرنا و زاغ و زاغچه |
علاوهبر ادبیات رسمی فارسیزبانان، سرنا، در ادبیات شفاهی و امثال و حِکَم آنها نیز وارد شده است؛ مانند «آدم ناشی سرنا را از سر گشادش میزند» کنایه از کاری را نادرست و ناشیانه انجام دادن؛[۲۹] «راست بیا راست برو، ماست بخور سرنا بزن»؛[۳۰] «سرناچی کم بود یکی از غوغه (گوگه) آمد» کنایه از اضافه شدن بر مزاحمان، «قلی هم در سرناش میگفت» معادل ضربالمثل «تنها کسی که نمیداند، خواجه حافظ شیرازی است»؛[۳۱] «سرنا زدن» کنایه از چانۀ بیجا زدن؛ «چه سرنا میزنی» بهمعنای چه غوغا میکنی[۳۲] و «سرنا زدنِ شکم» کنایه از قرقر کردن شکم هنگام گرسنگی.[۳۳]
پانویس
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه سرنا، سایت واژهیاب.
- ↑ حدادی، فرهنگنامۀ موسیقی ایران، ۱۳۷۶ش، ص۳۰۵.
- ↑ محمدحسین بن خلف برهان، برهان قاطع، 1361ش، ذیل واژه سرنا.
- ↑ معین، فرهنگ فارسی، ۱۳۸۱ش، ذیل واژه سرناچی.
- ↑ نفیسی، فرهنگ، ۱۳۱۹-۱۳۲۰ش، ذیل واژه سرناچی.
- ↑ آنندراج، محمدپادشاه، ۱۳۶۳ش، ذیل واژه؛
نفیسی، فرهنگ، ۱۳۱۹-۱۳۲۰ش، ذیل واژه سرناچی. - ↑ «معرفی ساز سرنا»، وبسایت بیتوته.
- ↑ وجدانی، فرهنگ موسیقی ایرانی، ۱۳۷۶ش، ص402.
- ↑ صفـا، خلاصۀ تاریخ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران تا پایان عهد صفوی، ۱۳۵۶ش، ج2 ،ص49.
- ↑ قصابیان، «نقارهنوازی و نقارهخانه در ایران و جهان»، ۱۳۸۲ش، ص۸۴.
- ↑ «معرفی ساز سرنا»، وبسایت موسیقی سُرنا.
- ↑ «معرفی ساز سرنا»، وبسایت موسیقی سُرنا.
- ↑ منصوری، سازشناسی، ۱۳۵۵ش، ص۵۳.
- ↑ منصوری، سازشناسی، ۱۳۵۵ش، ص۵۳.
- ↑ وجدانی، فرهنگ موسیقی ایرانی، ۱۳۷۶ش، ص358.
- ↑ وجدانی، فرهنگ موسیقی ایرانی، ۱۳۷۶ش، ص279.
- ↑ شمس، موسیقی در عهد باستان، ۱۳۸۳ش، ص۱۵۸؛
وجدانی، فرهنگ موسیقی ایرانی، ۱۳۷۶ش، ص279. - ↑ منصوری، سازشناسی، ۱۳۵۵ش، ص۵۳.
- ↑ سیفزاده، پیشینۀ تاریخی موسیقی لرستان، ۱۳۷۷ش، ص۲۹۵.
- ↑ جهانپور، «نینوازی نیازمند کتاب آموزشی»، ۱۳۸۶ش، ص۲.
- ↑ خاورینژاد، «نغمهای از سرزمین دیلمان»، ۱۳۴۲ش، ص۸.
- ↑ درویشی، «موسیقی مقامی ایران»، شماره 36، ۱۳۷۱ش، ص175.
- ↑ درویشی، «موسیقی مقامی ایران»، شماره 36، ۱۳۷۱ش، ص178.
- ↑ وجدانی، فرهنگ موسیقی ایرانی، ۱۳۷۶ش، ص402.
- ↑ مسعودینیا، «سرنا»، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ مسعود سعد، دیوان، ۱۳۳۹ش، ص571.
- ↑ مولانا، مثنوی معنوی، دفتر چهارم، بخش 30، سایت گنجور.
- ↑ ملکالشعرای بهار، مثنویات، شمارۀ 42، سایت گنجور.
- ↑ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه سرنا، سایت واژهیاب.
- ↑ شکورزاده، دوازدههزار مثل فارسی و سیهزار معادل آنها، ۱۳۸۰ش، ص564.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه سرنا، سایت واژهیاب.
- ↑ آنندراج، محمدپادشاه، ۱۳۶۳ش، ذیل عبارت «چه سرنا میزنی».
- ↑ امینی، فرهنگ عوام، ۱۳۸۹ش، ص۴۱۳؛
عظیمی، فرهنگ مثلها و اصطلاحات متداول در زبان فارسی، ۱۳۷۲ش، ج1، ص247-248.
منابع
- آنندراج، محمدپادشاه، بهتحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، خیام، ۱۳۶۳ش.
- امینی، امیرقلی، فرهنگ عوام، بهتحقیق غ. صدری افشار و م. کاظمزاده، تهران، مازیار، ۱۳۸۹ش.
- جهانپور، همایون، «نینوازی نیازمند کتاب آموزشی»، ضمیمۀ روزنامۀ اطلاعات، تهران، شماره 24,006، ۱۳۸۶ش.
- حدادی، نصرتالله، فرهنگنامۀ موسیقی ایران، تهران، توتیا، ۱۳۷۶ش.
- خاورینژاد، علی، «نغمهای از سرزمین دیلمان»، موزیک ایران، تهران، س 11، شماره 8-9، ۱۳۴۲ش.
- درویشی، محمدرضا و بوستان، بهمن، «موسیقی مقامی ایران»، ادبستان، تهران، س 3، شماره 36-37، ۱۳۷۱ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 31 مرداد 1401ش.
- سیفزاده، محمد، پیشینۀ تاریخی موسیقی لرستان، خرمآباد، افلاک، ۱۳۷۷ش.
- شکورزاده، ابراهیم، دوازدههزار مثل فارسی و سیهزار معادل آنها، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۸۰ش.
- شمس، بهاءالدین، موسیقی در عهد باستان، تهران، مؤسسه تحقیقاتی و انتشاراتی نور، ۱۳۸۳ش.
- صفـا، ذبیحالله، خلاصۀ تاریخ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران تا پایان عهد صفوی، تهران، فردوس، ۱۳۵۶ش.
- عظیمی، صادق، فرهنگ مثلها و اصطلاحات متداول در زبان فارسی، تهران، قطره، ۱۳۷۲ش.
- قصابیان، محمدرضا، «نقارهنوازی و نقارهخانه در ایران و جهان»، مشكوة، مشهد، شماره 80، ۱۳۸۲ش.
- محمدحسین بن خلف برهان، برهان قاطع، تهران، معین، 1361ش.
- مسعود سعد، دیوان، بهتحقیق غلامرضا رشید یاسمی، تهران، پیروز، ۱۳۳۹ش.
- مسعودینیا، علی، «سرنا»، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: 31 مرداد 1401ش.
- «معرفی ساز سرنا»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: 31 مرداد 1401ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، زرین، ۱۳۸۱ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 31 مرداد 1401ش.
- ملکالشعرای بهار، مثنویات، شمارۀ 42، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 29 مرداد 1401ش.
- منصوری، پرویز، سازشناسی، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵ش.
- مولانا، مثنوی معنوی، دفتر چهارم، بخش 30، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 29 مرداد 1401ش.
- نفیسی، علیاکبر، فرهنگ، تهران، خیام، ۱۳۱۹-۱۳۲۰ش.
- وجدانی، بهروز، فرهنگ موسیقی ایرانی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۶ش.