کتابخانه‌های ایران

از ویکی‌زندگی

کتابخانه‌های ایران؛ روند توسعه و تکامل کتابخانه‌ها در ایران

سیر تکاملی کتابخانه‌های ایران را می‌توان در سه دوره به‌صورت جداگانه بررسی کرد: 1. پیش از اسلام؛ 2. پس از اسلام؛ 3. از 1300ش تا اکنون.

دوره اول: دوره‌ی پیش از اسلام

آثار دوره‌ی پیش از اسلام، نشان‌گر علاقه‌ی ایرانیان به فراگیری انواع دانش و نگهداری کتاب‌ها و کتابخانه‌ها است. بر اساس نقل قولی از بلخی، در 250ق هنگام تخریب بخشی از «دژ سارویه جی» یا «سارویه جی دالانی» در اصفهان، انباری از کتاب در زیر آن کشف شد که کسی قادر به خواندن آن‌ها نبود. ابن‌عمید در 360ق برخی از این کتاب‌ها را به بیت‌الحکمه در بغداد فرستاد تا ترجمه شوند.[۱]

همچنین نقل شده است که زردشت، پس از تکمیل اوستا، آن را به گشتاسب تقدیم کرد. گشتاسب نیز این کتاب را به شهر استخر در فارس که محل نگهداری دیوان‌های دولتی بود، فرستاد تا در کوه نقشت (تفشت)، نگهداری شود.[۲] ابن‌ندیم نیز نقل کرده است که ضحاک در زمین‌های سواد، که امروزه در عراق است، شهری بنا کرد و آن را جایگاه علم و علما قرار داد. او، در این شهر، 12 کاخ به‌نام 12 برج آسمانی ساخت و خزینه‌هایی برای کتاب‌ها مهیا کرد و از دانشمندان خواست تا در این کاخ‌ها سکونت کنند.[۳]

کتابخانه‌های «دژنبشت» یا «گنج نبشت» در تخت جمشید، کتابخانه «گنج شیپیگان» در آذربایجان و کتابخانه «اگرده» در همدان (هگمتانه) در دوره هخامنشیان کارکرد نگهداری کتاب‌ها و اسناد پادشاهی را به‌عهده داشتند.[۴] در کاوش‌های سال 1312ش در تخت جمشید، اتاق‌هایی کشف شد که در آن‌ها حدود 30000 لوح گِلی به‌خط عیلامی وجود داشت. 4 سال پس از آن نیز 750 لوح دیگر در ساختمان‌های معروف به خزانه در تخت جمشید کشف شد. این الواح، حاوی اطلاعاتی درباره سازه‌های تخت جمشید بود که در آرشیوهای اختصاصی آن زمان نگهداری می‌شد.[۵] در حمله‌ی اسکندر مقدونی به به تخت جمشید، بخش بزرگی از میراث فرهنگی دوران هخامنشیان نابود شد.

در دوره اشکانیان، تلاش‌های برای احیای فرهنگ پارسی و زدودن فرهنگ یونانی شدت گرفت.[۶] در شهر نسا، واقع در ترکمنستان امروزی، بایگانی عظیمی از کتاب‌ها و اسناد دوره اشکانیان کشف شده است. بسیاری از مورخان معتقدند که ساسانیان، پس از به قدرت رسیدن، برخی از آثار فرهنگی اشکانیان را نابود کرده و به‌نام خود منتشر کردند تا خود را احیاگر فرهنگ و مذهب زردشتی قلمداد کنند.[۷]

از دوره ساسانیان، حدود 82 کتاب در رابطه با موضوعات مذهبی و 9 کتاب درباره موضوعات دیگر به زبان پهلوی تا قرن اول هجری موجود بود. از این تعداد، 70 کتاب به زبان عربی ترجمه شد. باستان‌شناسان بر این باورند که فراوانی شمارگان کتاب‌ها در آن روزگار، مستلزم وجود کتابخانه‌هایی به‌منظور نگهداری از آن‌ها بوده است.[۸]

دوره دوم: دوره‌ی پس از اسلام

در دوران پس از اسلام، مسجد به‌عنوان نخستین نهاد اسلامی در تمام شهرها و مناطق مسلمان‌نشین، ساخته می‌شد. مساجد در سده‌های نخستین ورود اسلام به ایران، کارکردهای آموزشی نیز داشت و کتابخانه‌هایی در آن‌ها تأسیس می‌شد.[۹] در مساجد جامع، کتابخانه‌هایی عظیم برپا شد که اغلب به‌عنوان کتابخانه‌های عمومی در دسترس مردم قرار می‌گرفتند در مسجد جامع عتیق شیراز، کهن‌ترین مسجد جامع در ایران، ساختمانی در وسط صحن بنا شد به‌نام «خداخانه» یا «بیت‌المصاحف» که نقش کتابخانه‌ را ایفا می‌کرد.[۱۰] در مسجد جامع کبیر اصفهان نیز، چهار خانقاه ساخته شد و در هر خانقاه، کتابخانه، حجره‌ها و مخزن‌هایی از کتاب احداث گردید. کتاب‌هایی درباره حدیث، تفسیر، نحو و لغت، اشعار، سنن انبیا و خلفا، سیر ملوک و علما، منطق، ریاضی، طبیعیات و الهیات در این کتابخانه وجود داشت.[۱۱] در مسجد قدیم یا عتیق یزد نیز کتابخانه‌ای بود که تا قرن نهم هجری دایر بود و اهل علم از آن بهره می‌بردند.[۱۲]

با حمله مغول به ایران در 616ق، بسیاری از مساجد و مدارس به کلی نابود شد و کتابخانه‌ها در آتش سوختند.[۱۳] بسیاری از کتابخانه‌های مساجد، پس از حمله مغول به ایران تا حدود قرن 14 هجری، اعتبار و رونق خود را از دست دادند، اما ،کتابخانه‌های حرم‌ها و آستان‌های مقدس در ایران، با توجه به ارادت ویژه‌ی مردم به این آستان‌ها، همواره مورد احترام بوده و هدایای مردمی، موقوفات و نذورات مردم به این اماکن اختصاص می‌یافت. بخشی از این هدایا و نذورات، کتاب‌های نفیسی بود که وقف این امکان مقدس می‌شد.[۱۴]

مسجد علیشاه در تبریز، مسجد سلطانیه در زنجان، مسجد جامع گوهرشاد در مشهد، کتابخانه‌های معتبری داشتند. آستان قدس رضوی، آستان احمد بن موسی (شاه چراغ) در شیراز، آستان عبدالعظیم حسنی در ری و آستان فاطمه معصومه در قم نیز از دیرباز دارای کتابخانه‌هایی بزرگ و باارزش بوده‌اند.

خانقاه‌ها نیز، در طول تاریخ، همواره به‌عنوان اماکن مذهبی مورد احترام بوده و کتابخانه‌هایی در آن‌ها دایر بود که غالب موضوعات کتب موجود در آن‌ها، تصوف و عرفان بود.[۱۵] کتابخانه‌ی خانقاه احمد بن فرات رازی، از جمله کتابخانه‌های معتبر در اصفهان بود که حدود 1000 سال پابرجا ماند[۱۶] و نیز کتابخانه خانقاه شیخ صفی‌الدین اردبیلی که از قرن هشتم تا قرن سیزدهم برپا بود.[۱۷]

در قرن سوم هجری، مدرسه به‌عنوان یک نهاد مستقل از مسجد، شناخته شد[۱۸] و کتابخانه نیز به‌عنوان بخشی از تشکیلات و سازمان آن، در خدمت دانشجویان و مدرسان قرار گرفت. نظامیه‌ی نیشابور در قرن پنجم و ششم هجری، کتابخانه‌ای بزرگ داشت.[۱۹] علاوه‌بر کتابخانه‌های مساجد و مدارس، که جنبه عمومی داشتند، کتابخانه‌های اختصاصی برای پادشاهان، امیران، وزیران و دولتمردان وجود داشت. مانند کتابخانه عضدالدوله دیلمی که بزرگ‌ترین کتابخانه آل‌بویه در شیراز بود.[۲۰] کتابخانه بایسنقر میرزا نیز از جمله کتابخانه‌های نفیس در ایران بود که در همان زمان، نسخه‌هایی به‌صورت زیبا نوشته شده و تذهیب و تصویر شده‌اند و امروزه، در اغلب کتابخانه‌های بزرگ و معتبر جهان نسخه‌هایی از آن کتابخانه را می‌توان یافت.[۲۱]

کتابخانه‌های شخصی پادشاهان و دولتمردان، اگرچه بیشتر جنبه تجملاتی داشتند، اما، برای عالمان هر دوره‌ای، یک ضرورت محسوب می‌شد. شغل و علاقه اصلی عالمان، مطالعه، تحقیق، تعلیم و تدریس بود و به‌همین دلیل، آن‌ها همواره به کتابخانه‌ها نیازمند بودند. از طرف دیگر، عالمان، خود نویسنده‌ی بسیاری از این کتب بودند و گاه آثار بسیار آن‌ها، خود به تنهایی، کتابخانه‌ای قابل تأمل و توجه بود. از آغاز قرن سوم هجری، دانشمندان ایرانی، دارای مجموعه‌ها و کتابخانه‌هایی معتبر بودند. فضل بن سهل سرخسی (وزیر مأمون عباسی)، در 202ق، کتابخانه‌ای از کتاب‌های علوم اولیه و نجوم به زبان پهلوی را فراهم آورده بود. ابونصر محمد فارابی، در 339ق، نیز کتابخانه‌ای شخصی داشت.[۲۲]

قدیمی‌ترین کتابخانه اختصاصی ایران نیز، «کتابخانه قلعه الموت» یا کتابخانه «سیّدنا» بود که در 483ق توسط حسن صباح بنا شد.[۲۳] کتابخانه «رصدخانه مراغه» نیز توسط خواجه نصیرالدین طوسی در سال‌های 669-672ق بنا گشت.[۲۴] سی سال پس از آن، کتابخانه «ربع رشیدی» به‌همت خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی، در منطقه‌ی شمال شرقی تبریز و در دامنه‌ی ولیان کوه تأسیس گردید.[۲۵]

دوره‌ی سوم: 1300ش تا امروز

در دوره معاصر، کتابخانه‌ها با شیوه‌های نوین پایه‌گذاری شدند که در مجموع می‌توان آن‌ها را به انواع زیر تقسیم کرد:

کتابخانه‌های عمومی: نخستین کتابخانه‌ی عمومی کشور، در 1300ش، توسط محمدعلی تربیت در آذربایجان، با نام «کتابخانه و قرائت‌خانه عمومی معارف» ساخته شد. این مکان، بعدها به «کتابخانه و قرائت‌خانه دولتی تربیت» تغییرنام داد.[۲۶] نخستین کتابخانه جدید در تهران نیز در 1305ش توسط «کفیل بلدیه» تأسیس شد. پس از آن، در 1340ش، کتابخانه‌ای عمومی در پارک شهر تهران با ظرفیت 250 هزار جلد کتاب بنا گردید. در 1342ش نیز «اساسنامه سازمان کتابخانه‌های عمومی شهرداری تهران» در وزارت کشور تصویب شد و این سازمان در 1343ش آغاز به کار کرد.[۲۷] در 1344ش، مسئولیت کتابخانه‌های عمومی کشور به «اداره کل کتابخانه‌های وزارت فرهنگ و هنر» واگذار شد و پس از انحلال این اداره، به «دبیرخانه‌ی هیئت امنای کتابخانه‌های عمومی کشور» سپرده شد.[۲۸] پس از آن، کتابخانه‌های عمومی بسیاری توسط آستان قدس رضوی، افراد خیّر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداری‌ها و هلال احمر ساخته و بهره‌برداری شد.

کتابخانه‌های تخصصی: در 1298ش، نخستین کتابخانه سبک نوین تخصصی ایران با عنوان «کتابخانه انستیتو پاستور ایران» راه‌اندازی شد. پس از آن، «کتابخانه مجلس شورای اسلامی» نیز به‌عنوان کتابخانه‌ای تخصصی در 1304ش تأسیس گردید.[۲۹] از 1304 تا 1340ش، ایجاد کتابخانه‌های تخصصی در تمامی استان‌ها و مراکز شهرستان‌های ایران، مرسوم شد که سرعت آن پس از انقلاب اسلامی، شتاب بیش‌تری گرفت. از جمله کتابخانه‌های نوین تخصصی در ایران می‌توان به کتابخانه مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، کتابخانه فرهنگستان زبان و ادب فارسی، کتابخانه بانک مرکزی، کتابخانه و مرکز اطلاع‌رسانی سازمان انرژی اتمی در ایران و کتابخانه‌ی منطقه‌ای علوم و تکنولوژی در شیراز اشاره کرد.[۳۰]

کتابخانه‌های دانشگاهی: در 1313ش، نخستین کتابخانه دانشگاهی در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران تأسیس شد.[۳۱] بعد از آن، در سایر دانشکده‌های این دانشگاه و سایر دانشگاه‌های کشور نیز ساخت کتابخانه‌های دانشگاهی مرسوم شد. کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شریف، کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی ایران، کتابخانه مرکزی دانشگاه اصفهان، کتابخانه مرکزی دانشگاه علم و صعنت، کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی تهران، کتابخانه مرکزی دانشگاه دانشگاه شهیدبهشتی تهران و کتابخانه مرکزی دانشگاه شیراز، در زمره‌ی بزرگ‌ترین و باارزش‌ترین کتابخانه‌های دانشگاهی در ایران هستند.[۳۲]

کتابخانه ملی: این کتابخانه در 1316ش تأسیس شد.

کتابخانه‌های آموزشگاهی: کتابخانه مدرسه لقمانیه در 1317ش، نخستین کتابخانه‌ی آموزشگاهی در ایران بود. پس از مشروطه، تشکیل کتابخانه و مجموعه‌های علمی و تاریخی در مدارس، از جمله وظایف اصلی اداره معارف بود.[۳۳] از سال 1341ش، اداره نگارش وزارت آموزش و پرورش، کتاب‌هایی را که مناسب با رده سنی کودکان و نوجوانان بود، خریداری کرده و به کتابخانه‌های مدارس ارسال می‌کرد.[۳۴] وزارت آموزش و پرورش، تا سال 1344ش، حدود 93 کتابخانه و سالن مطالعه را در سطح مدارس سراسر کشور تأسیس کرد که این تعداد تا سال 1378ش، به 19392 واحد رسید.[۳۵]

کتابخانه‌های مدارس دینی: در سال‌های حکومت رضاشاه پهلوی بر ایران، به‌دلیل سختگیری‌های او نسبت به حوزه و طلاب، تعداد مدارس دینی و طلاب به‌شدت کاهش یافت[۳۶] و حتی برخی از حوزه‌های علمیه، بسته شد و برخی دیگر از مدارس نیز به ادارات دولتی یا مدارس جدید تبدیل شدند. در همین سال‌ها بود که کتابخانه‌های بزرگ و کوچک حوزه‌های علمیه، مورد سرقت و بی‌توجهی قرار گرفتند.[۳۷] پس از اتمام حکومت رضاشاه در 1320ش، و احراز مرجعیت آیت‌الله بروجردی در 1326ش، حوزه‌های علمیه از آزادی‌ نسبی برخوردار شدند و مدارس دینی دوباره مورد توجه قرار گرفتند.[۳۸] ساخت کتابخانه‌ها و بازسازی بسیاری از کتابخانه‌های کهن مدارس دینی نیز در دستور کار قرار گرفت. کتابخانه‌هایی همچون کتابخانه مدرسه مروی، سپهسالار، چهلستون در تهران، مدارس نواب و فاضیه در مشهد، مدرسه حجتیه در قم، مدرسه آخوند ملاعلی در همدان و دارالعلم در اهواز، در همان دوران بنا شدند. پس از انقلاب اسلامی، این مدارس بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت و کتابخانه‌های متعددی در شهرهای قم و مشهد ساخته شد؛ مانند کتابخانه‌ی مدرسه آیت‌الله گلپایگانی، کتابخانه دفتر تبلیغات اسلامی، کتابخانه مدرسه امام جعفر صادق و کتابخانه دانشگاه مفید.

کتابخانه‌های مساجد و اماکن مذهبی: پس از 1320ش، انجام فرایض دینی و ساخت مساجد و اماکن مذهبی با آزادی‌های بیش‌تری در ایران صورت گرفت. در کنار این اماکن، معمولا کتابخانه‌هایی نیز برپا می‌شد که برخی از آن‌ها از بزرگ‌ترین کتابخانه‌های ایران محسوب می‌شوند. مانند کتابخانه مسجد اعظم در قم، کتابخانه مسجد گوهرشاد و مسجدالرضا در مشهد، کتابخانه وزیری در مسجد جامع یزد، کتابخانه مسجد جامع کرمان، کتابخانه حسینیه ارشاد در تهران، کتابخانه مسجد صادقیه در رشت.[۳۹] پس از انقلاب نیز، ساخت مساجد و کتابخانه‌های هم‌جوار با آن‌ها از رونق بیشتری برخوردار شدند که سازماندهی امور آن‌ها به «دفتر امور مساجد» زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار گردید.

پانویس

  1. .ابن‌نديم، كتاب الفهرست، 1366ش.
  2. ابن‌بلخي، فارسنامة ابن‌بلخي، 1374ش، ص50 و 146 و 147؛
    پيرنيا، تاريخ ايران باستان، ج2، 1362ش، ص1516 و 1517.
  3. ابن‌نديم، كتاب الفهرست، 1366ش.
  4. همايون‌فرخ، كتاب و كتابخانه‌هاي شاهنشاهي ايران: تاريخچة كتابخانه‌هاي ايران از صدر اسلام تا عصر كنوني، ج1، 1374ش، ص19 و 20.
  5. بهروزي، تاريخچة كتابخانه‌ها و مطبوعات و چاپخانه‌هاي فارس، ج2، 1346ش، ص10 و 11؛
    همايون‌فرخ، تاريخچة كتابخانه‌هاي ايران و كتابخانه‌هاي عمومي، 1344ش، ص11؛
    Ebrami, "Irans Libraries", XIII, P.23.
  6. زرين‌كوب، تاريخ مردم ايران: ايران قبل از اسلام، 1364ش، ص392؛
    راوندي، تاريخ اجتماعي ايران، ج1، 1357ش، ص566.
  7. همايون‌فرخ، كتاب و كتابخانه‌هاي شاهنشاهي ايران: تاريخچة كتابخانه‌هاي ايران از صدر اسلام تا عصر كنوني، 1374ش، ص21 و 23 و 26؛
    بهروزي، تاريخچة كتابخانه‌ها و مطبوعات و چاپخانه‌هاي فارس، ج2، 1346ش، ص500؛
    راوندي، تاريخ اجتماعي ايران، ج1، 1357ش، ص746 و 747.
  8. «كتابخانه‌هاي ايران پيش از اسلام»، دايرةالمعارف اسلاميه، ج8، ص149.
  9. انصاري، «كتاب و اجتماع»: كتاب و كتابداري، 1354ش، ص9 و 10؛
    سباعي، نقش كتابخانه‌هاي مساجد در فرهنگ و تمدن اسلامي، 1373ش، ص4-8.
  10. بهروزي، تاريخچة كتابخانه‌ها و مطبوعات و چاپخانه‌هاي فارس، ج2، 1346ش، ص35؛
    فرصت‌شيرازي، آثار عجم، 1362ش، ص111 و 112.
  11. جابري انصاري، تاريخ اصفهان، 1368ش، ص110 و 111.
  12. صفا، آموزش و دانش در ايران، 1362ش، ص8.
  13. كريميان ‌سردشتي، تاريخ كتابخانه‌هاي مساجد ايران، 1378ش، ص94-98.
  14. ارحج، اكرم، «بقعه»، دانشنامة جهان اسلام، ج2، ص623-626.
  15. كريميان ‌سردشتي، تاريخ كتابخانه‌هاي مساجد ايران، 1378ش، ص15؛
    كياني، تاريخ خانقاه در ايران، 1369ش، ص382.
  16. همايون‌فرخ، كتاب و كتابخانه‌هاي شاهنشاهي ايران: تاريخچة كتابخانه‌هاي ايران از صدر اسلام تا عصر كنوني، 1374ش، ص41.
  17. كيانفر، «تاراج يا امانت! سرگذشت ذخاير كتابخانة شيخ صفي»، 1373ش، ص24-26.
  18. غنيمه، تاريخ دانشگاه‌هاي بزرگ اسلامي، 1364ش، ص106.
  19. كسايي، مدارس نظاميه و تأثيرات علمي و اجتماعي آن، 1374ش، ص95 و 99 و 101.
  20. سجادي، «آل‌بويه»، دايرةالمعارف بزرگ اسلامي، ج1، ص644.
  21. اميرخاني، كتاب و كتابخانه‌ در عصر تيموري، 1378ش، ص108.
  22. اميرخاني، كتاب و كتابخانه‌ در عصر تيموري، 1378ش، ص15 و 48.
  23. كي‌منش، «كتابخانه‌هاي ايران در ادوار نخستين و ميانة تمدن اسلام»، نامة شهيدي، 1374ش، ص787 و 788.
  24. اقبال آشتياني، تاريخ مغول، 1347ش، ص191؛
    دولت‌آبادي، كتابخانه‌هاي آذربايجان، 1350ش، ص4 و 5.
  25. بروشكي، بررسي روش اداري و آموزشي ربع رشيدي، 1365ش، ص79.
  26. دولت‌آبادي، كتابخانه‌هاي آذربايجان، 1350ش، ص23.
  27. همايون‌فرخ، تاريخچة كتابخانه‌هاي ايران و كتابخانه‌هاي عمومي، 1344ش، ص118 و 128 و 172-175.
  28. آموزگار، كتاب و كتابخانه در دوران پنجاه سال شاهنشاهي پهلوي، 1355ش، ص195-1.
  29. عزيزي، راهنماي مراكز اسناد و كتابخانه‌هاي تخصصي، اختصاصي و دانشگاهي، 1370ش، ص12؛
    اولين كتابخانة رسمي كشور، 1374ش، ص5.
  30. مزيناني، كتابخانه و كتابداري، 1379ش، ص197.
  31. عزيزي، راهنماي مراكز اسناد و كتابخانه‌هاي تخصصي، اختصاصي و دانشگاهي، 1370ش، ص58.
  32. مزيناني، كتابخانه و كتابداري، 1379ش، ص189 و 190.
  33. قاسمي پويا، مدارس جديد در دورة قاجاريه: بانيان و پيشروان، 1377ش، ص251.
  34. افشار، كتابخانه‌هاي ايران و مقدمه‌اي دربارة كتابخانه‌هاي قديم، 1344ش، ص17 و 24.
  35. همايون‌فرخ، تاريخچة كتابخانه‌هاي ايران و كتابخانه‌هاي عمومي، 1344ش، ص106 و 108؛
    «تعداد كل كتابخانه‌ها و كتاب در سطح مدارس كشور»، 1378ش.
  36. ايوانف، تاريخ ايران نوين، 1356ش، ص87.
  37. همايون‌فرخ، كتاب و كتابخانه‌هاي شاهنشاهي ايران: تاريخچة كتابخانه‌هاي ايران از صدر اسلام تا عصر كنوني، 1374ش، ص142-144؛
    مديرشانه‌چي، «نفايس مخطوطات كتابخانة مدرسة نواب»، 1374ش، ص174-179.
  38. دواني، زندگاني زعيم بزرگ عالم تشيع، آيت‌الله بروجردي، 1371ش، ص225- 236.
  39. كريميان ‌سردشتي، تاريخ كتابخانه‌هاي مساجد ايران، 1378ش، ص159-167.

منابع

  • ابن‌بلخي، فارسنامة ابن‌بلخي، توضيح و تحشيه از منصور رستگار فسايي، شيراز، بنياد فارس‌شناسي، 1374ش.
  • ابن‌نديم، محمد بن اسحق، كتاب الفهرست، ترجمه و تحقيق محمدرضا تجدد، تهران، اميركبير، 1366ش.
  • ارحج، اكرم، «بقعه»، دانشنامة جهان اسلام.
  • افشار، ايرج، كتابخانه‌هاي ايران و مقدمه‌اي دربارة كتابخانه‌هاي قديم، تهران، وزارت آموزش و پرورش، 1344ش.
  • اقبال آشتياني، عباس، تاريخ مغول، تهران، اميركبير، 1347ش.
  • آموزگار، سيروس، كتاب و كتابخانه در دوران پنجاه سال شاهنشاهي پهلوي، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، 1355ش.
  • اميرخاني، غلامرضا، كتاب و كتابخانه‌ در عصر تيموري، پايان‌نامة كارشناسي ارشد كتابداري و اطلاع‌رساني، تهران، دانشكدة روانشناسي و علوم تربيتي، دانشگاه تهران، 1378ش.
  • انصاري، نوش‌آفرين، «كتاب و اجتماع»: كتاب و كتابداري، تهران: توس، 1354ش.
  • اولين كتابخانة رسمي كشور، تهران، مجلس شوراي اسلامي، كتابخانه، موزه و مركز اسناد، 1374ش.
  • ايوانف، ميخائيل سرگي يويچ، تاريخ ايران نوين، ترجمة هوشنگ تيزابي و حسن قائم‌پناه، ]بي‌جا[، ]بي‌نا[، 1356ش.
  • بروشكي، محمد مهدي، بررسي روش اداري و آموزشي ربع رشيدي، مشهد، آستان قدس رضوي، مؤسسة چاپ و انتشارات، 1365ش.
  • بهروزي، علي‌نقي، تاريخچة كتابخانه‌ها و مطبوعات و چاپخانه‌هاي فارس، شيراز، انجمن كتابخانه‌هاي عمومي شيراز، 1346ش.
  • «تعداد كل كتابخانه‌ها و كتاب در سطح مدارس كشور»، گزارش شماره 8، تهران، وزارت آموزش و پرورش، 1378ش.
  • پيرنيا، حسن، تاريخ ايران باستان، تهران، دنياي كتاب، 1362ش.
  • جابري انصاري، محمدحسن، تاريخ اصفهان، به‌تحقیق جمشيد مظاهري، اصفهان، مشعل، 1368ش.
  • دواني، علي، زندگاني زعيم بزرگ عالم تشيع، آيت‌الله بروجردي، تهران، مطهّر، 1371ش.
  • دولت‌آبادي، عزيز، كتابخانه‌هاي آذربايجان، تبريز، آموزش و پرورش آذربايجان شرقي، ادارة كل، 1350ش.
  • راوندي، مرتضي، تاريخ اجتماعي ايران، تهران، اميركبير، 1357ش.
  • زرين‌كوب، عبدالحسين، تاريخ مردم ايران: ايران قبل از اسلام، تهران، اميركبير، 1364ش.
  • سباعي، محمدمكي، نقش كتابخانه‌هاي مساجد در فرهنگ و تمدن اسلامي، ترجمه علي شكويي، تهران، سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، 1373ش.
  • سجادي، صادق، «آل‌بويه»، دايرةالمعارف بزرگ اسلامي.
  • صفا، ذبيح‌الله، آموزش و دانش در ايران، تهران، نوين، 1362ش.
  • عزيزي، ايراندخت، راهنماي مراكز اسناد و كتابخانه‌هاي تخصصي، اختصاصي و دانشگاهي، تهران، كتابخانة ملي جمهوري اسلامي ايران، 1370ش.
  • غنيمه، محمد عبدالرحيم، تاريخ دانشگاه‌هاي بزرگ اسلامي، ترجمة نورالله كسايي، تهران، يزدان، 1364ش.
  • فرصت‌شيرازي، محمدنصير، آثار عجم، تهران، بامداد، 1362ش.
  • قاسمي پويا، اقبال، مدارس جديد در دورة قاجاريه: بانيان و پيشروان، تهران، مركز نشر دانشگاهي، 1377ش.
  • «كتابخانه‌هاي ايران پيش از اسلام»، دايرةالمعارف اسلاميه.
  • كريميان‌ سردشتي، نادر، تاريخ كتابخانه‌هاي مساجد ايران، تهران، مجلس شوراي اسلامي، 1378ش.
  • كسايي، نورالله، مدارس نظاميه و تأثيرات علمي و اجتماعي آن، تهران، اميركبير، 1374ش.
  • كيانفر، جمشيد، «تاراج يا امانت! سرگذشت ذخاير كتابخانة شيخ صفي»، نشر دانش، سال 13، شماره 6.
  • كياني، محسن، تاريخ خانقاه در ايران، تهران، طهوري، 1369ش.
  • كي‌منش، عباس، «كتابخانه‌هاي ايران در ادوار نخستين و ميانة تمدن اسلام»، نامة شهيدي، به‌تحقیق علي‌اصغر محمدخاني و حسن انوشه، تهران، طرح نو، 1374ش.
  • مدير شانه‌چي، كاظم، «نفايس مخطوطات كتابخانة مدرسة نواب»، كتاب و كتابخانه در اسلام، مشهد، بنياد پژوهش‌هاي اسلامي، 1374ش.
  • مزيناني، علي، كتابخانه و كتابداري، تهران، سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاه‌ها (سمت)، 1379ش.
  • همايون‌فرخ، ركن‌الدين، تاريخچة كتابخانه‌هاي ايران و كتابخانه‌هاي عمومي، تهران، شهرداري تهران، سازمان كتابخانه‌هاي عمومي، 1344ش.
  • همايون‌فرخ، ركن‌الدين، كتاب و كتابخانه‌هاي شاهنشاهي ايران: تاريخچة كتابخانه‌هاي ايران از صدر اسلام تا عصر كنوني، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، 1374ش.
  • Ebrami, Hooshang, "Irans Libraries", Encyclopedia of Library and Information Science, XIII.