بانو

از ویکی‌زندگی

بانو؛ لقبی احترام‌آمیز برای زنان در فرهنگ ایرانی.

بانو، از القاب پرکاربرد ایرانی در مورد زنان و دختران است که به‌منظور تکریم و ارجمندی آنها استفاده می‌شود. این واژه در گذشته کاربرد بیشتری در فرهنگ عامیانۀ گفتگو داشته است.

مفهوم‌شناسی

بانو به‌معنای رئیسه،[۱] لقب زنان بزرگ‌زاده و ارجمند بوده[۲] و نشانۀ احترام و تقدس زن در فرهنگ ایرانی است. [۳] واژۀ بانو، در فارسی میانه به‌معنای ملکه بوده و در فرهنگ بلوچ به‌معنای زن جوان و عروس است.[۴]

تاریخچه

استفاده از واژۀ بانو در فرهنگ ایرانی قدمتی طولانی دارد. در برخی از کتیبه‌های ساسانی و ادبیات زردشتی لقب بانو همراه نام همسران شاهان، امیران و بزرگان دربار استفاده می‌شده است.[۵] در یکی از الواح تخت جمشید نیز واژۀ بانو به خط عیلامی به‌صورت بانوکا که اصطلاحی پارسی برای بانوی دربار بوده به‌کار رفته[۶] که ظاهراً لقب دختر کورش، همسر داریوش و مادر خشایارشاه بوده است.[۷]

کاربرد

در اشعار حماسی و ادبیات عامیانۀ فارسی، نام برخی زنان و دختران ‌زیبارو که دلاور بوده و روحیۀ جنگنده و مبارزی داشته‌اند با عنوان بانو تکریم شده و استفاده از این واژه در کنار نام آنها مانند بانو گشسب دختر رستم، نمادی از پهلوانی و قهرمانی آنها بوده است. [۸] این کاربرد در شعر، نثر و داستان‌های موجود در ادبیات فارسی مانند شاهنامه، ویس و رامین و خسرو و شیرین، برای زنانی که نقش‌های مهمی در تاریخ داشته‌اند فراوان دیده می‌شود؛[۹] مانند:

به هرجای نام تو بانو بود
پدر پیش تختت به زانو بود[۱۰]

تو بانو باش تا او شاه باشد
هم او با تو چو خور با ماه باشد[۱۱]

بانو در جایگاه اسم نیز کاربرد دارد و به‌عنوان نام برای جنس مؤنث به کار می‌رود. برای خطاب نیز، بانو یا به‌صورت تنها و یا با افزوده‌ای وصفی و احترام‌آمیز مانند بانوی ارجمند، بانوی گرامی استفاده می‌شود. واژۀ بانو در اسم‌های مرکب به‌عنوان جزء دوم اسم بیشتر به کار رفته است مانند ایزدبانو، مه‌بانو، شهبانو، کدبانو و شهربانو و در برخی موارد پیش از اسم هم به کار رفته مانند بانوجهان و بانودخت. اسم مرکب کدبانو امروزه هم در زبان عامیانۀ ایرانیان رایج است و به زنی که وظایف زنانۀ خود مانند خانه‌داری را به‌شایستگی به‌جا می‌آورد، گفته می‌شود. [۱۲] همچنین بانو در ادبیات دینی ایرانیان نیز کاربرد دارد و شیعیان برای زنان ارجمند در فرهنگ اسلامی همچون حضرت فاطمه زهرا از لقب بانو استفاده می‌کنند.[۱۳] ایرانیان حضرت زهرا را بانوی دو عالم می‌نامند.[۱۴]

تحولات واژۀ بانو

واژۀ بانو در فارسی میانه کاربرد زیادی داشته، اما در دوره اسلامی این واژه ، کمتر به کار رفته است. [۱۵] از روزگار فرمانروایی شاهان ترک‌زبان کم‌کم عناوین عربی و ترکی مانند ست، ستی، خاتون، خانم، سیده، حره، بی‌بی و بیگم جای واژۀ بانو را گرفتند. [۱۶] واژۀ بانو با گذر زمان دچار تحول لفظی شده و امروزه در بیشتر موارد به‌جای لفظ بانو از لفظ خانم برای تکریم و ارج‌دهی به زنان استفاده می‌شود.[۱۷] همچنین در گذشته، مرد‌ها از روی غیرت مردانه و حیای خاصی که برای همسر خود قائل بوده‌اند به‌جای صدا زدن نام همسر خود در میان اجتماعات و مکان‌های عمومی از لفظ بانو استفاده می‌کرده‌اند. امروزه با رسوخ ادبیات غربی در فرهنگ اصیل ایرانی این واژه‌های احترام‌آمیز جای خود را به واژه‌های غربی مانند لیدی داده و استمرار این شیوۀ گفتار و محاورات عامیانه سبب کم‌رنگ شدن این واژه‌های اصیل ایرانی در فرهنگ فارسی می‌شود.[۱۸]

پانویس

منابع

  • «آشنایی با زندگی حضرت زهرا»، وب‌سایت دلگرم، تاریخ بازدید: 26 آذر 1402ش.
  • آیدنلو، سجاد، «پهلوان بانو»، فصلنامۀ مطالعات ایرانی، شمارۀ 13، 1387ش.
  • «بانو»، دانشنامۀ الکترونیکی زنان، تاریخ بازدید: 20 آذر 1402ش.
  • «بانو»، ویکی‌فقه، تاریخ بازدید: 20 آذر 1402ش.
  • ب‍راس‍ی‍وس‌، م‍اری‍ا، زنان هخامنشی، ترجمه هایده مشایخ، تهران، هرمس، 1381ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 20 آذر 1402ش.
  • فردوسی، شاهنامه، «پادشاهی بهرام گور»، وب‌سایت گنجور، تاریخ بازدید: 20 آذر 1402ش.
  • فخرالدین اسعد گرگانی، ویس و رامین، «نالیدن ویس از رفتن رامین و از دایه چاره خواستن»، وب‌سایت گنجور، تاریخ بازدید: 20 آذر 1402ش.
  • «فضایلی که حضرت زهرا را بانوی دو عالم کرد»، خبرگزاری شیعه‌نیوز، تاریخ درج مطلب: 6 اسفند 1397ش.