امام علی بن الحسین
امام علی بن الحسین، امام چهارم شیعیان.
علی بن الحسین (علیه السلام) بزرگترین[۱] فرزند حسین بن علی و معروف به «ابن الخِیَرَتَین»[۲] است. کنیهاش، ابومحمد، ابوالحسن اول،[۳] ابوبکر، ابوالحسین[۴] و ابوعبدالله[۵] است. و القابش، سید عابدین،[۶] زینت دوستان،[۷] زینالعابدین،[۸] سیدالساجدین،[۹] علی الخیر، علی العابد، علی الأغَرّ (نیکمرد، کریم الافعال[۱۰])، ذوالثفنات (پیشانی پینهبسته)،[۱۱] قدوةالزاهدین (پیشوای زاهدان[۱۲])، سیدالمتقین، امام المؤمنین، زینالصالحین، مَنارالقانتین (چراغ شب زندهداران و فرمانبرداران[۱۳])، امامالامة، البَکّاء (بسیار اشکریز)، العدل، الأمین، الزکی و سجاد است.[۱۴] این القاب از طرف کسانی به علی بن الحسین داده شده است، که نه شیعه بودهاند، و نه او را امام منصوب از جانب خداوند میدانستهاند![۱۵] در بین این القاب، سجاد و زینالعابدین مشهورترند.[۱۶] در روز یکشنبه یا سهشنبه یا پنجشنبه[۱۷] یا جمعه پانزدهم جمادیالاولی[۱۸] یا پانزدهم جمادیالثانیه یا پنجم[۱۹] یا هفتم شعبان سال 33،[۲۰] 35، 36،[۲۱] 37،[۲۲] 38[۲۳] یا 48هجری،[۲۴] در مدینه[۲۵] به دنیا آمد. 2 سال و چند ماه با جدش، علی[۲۶] و 10[۲۷] یا 12[۲۸] یا 13 سال[۲۹] با عمویش، حسن و 20[۳۰] یا 23 سال[۳۱] با پدرش، حسین همراه بود.[۳۲] مدت امامتش نیز 34[۳۳] یا 35 سال و چند ماه[۳۴] بود. دوران خردسالی و نوجوانی او با حکومت معاویه، آشفتگی و اختناق عراق، بحرانهای حجاز، درهمریختگی سنت و پدید آمدن بدعت و تبدیل خلافت به پادشاهی موروثی، مصادف بود.[۳۵] وی معاصر با شش خلیفه اموی (معاویه بن ابوسفیان-38 تا 60 هجری-، یزید بن معاویه-60 تا 64 هجری- و معاویه بن یزید-64 هجری-) و مروانی (مروان بن حکم-65 هجری-، عبدالملک بن مروان-65 تا 86 هجری- و ولید بن عبدالملک-86 تا 95 هجری-) بود.[۳۶] او دارای 15 فرزند[۳۷] (11 پسر و 4 دختر) بود.[۳۸] در کربلا، در حالی که 21 یا 22 یا 23 یا 25 و یا 30 ساله بود،[۳۹] به همراه پدرش حاضر بود[۴۰] و شاهد شهادت پدر، برادران، عموها و جوانان بنیهاشم بود.[۴۱] اما خود، به علت بیماری که معلوم نیست از چه برههای و از چه منزلی آغاز شده بود،[۴۲] – درد شکم – نتوانست در معرکه قتال حضور یابد.[۴۳] دشمن نیز به علت بیماری او، از کشتنش در گذشت و به همراه اسیران اهل بیت به کوفه و سپس شام گسیل داشت.[۴۴] سخنان روشنگر و کوبندۀ او در بارگاه عبیدالله در کوفه و نیز در کاخ یزید و در مسجد جامع دمشق،[۴۵] و برشماری شش خصلت ممتاز برای اهل بیت (علم، شجاعت، فصاحت، بردباری، جوانمردی و محبت)،[۴۶] موجبات رسوایی دشمن را فراهم آورد[۴۷] و آنان را وادار به سکوت و احترام به اسیران نمود.[۴۸] مردم عراق به زشتی کار خود پی برده و شامیان نیز دریافتند حسین بن علی و شهدای کربلا و نیز اسیران اهل بیت، خارجی و شورشی نبوده و نیستند.[۴۹] همچنین، بهدلیل اتّخاذ روش مسالمتجویانه و غیرمداخلهگرانۀ علی بن الحسین با امویان،[۵۰] تنها کسی که پس از تصرف مدینه توسط سپاه شام، از تعرض و توهین مسلم بن عُقبه مصون ماند، علی بن الحسین بود.[۵۱] وی به واسطه زهری که ولید بن عبدالملک به او خورانید، در روز شنبه[۵۲] یا دوشنبه، بیستودوم،[۵۳] دوازدهم یا هجدهم یا بیستوپنجم[۵۴] محرم سال 92 یا 94 یا 95[۵۵] در سن 57[۵۶] یا 58 سالگی[۵۷] به شهادت رسید و در بقیع،[۵۸] در کنار عمویش، حسن به خاک سپرده شد.
علی بن الحسین در آیینه آیات
چنان که علی بن الحسین، خود، در دیدار و گفتگو با مرد شامی تصریح و تأکید کرده است، آیات مودت،[۵۹] تطهیر،[۶۰] ذویالقربی،[۶۱] خُمسِ غنایم[۶۲] و آیه «و اولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض فی کتاب الله»،سوره أحزاب، آیه 6. در شأن او و سایر امامان شیعه نازل شده است.[۶۳]
علی بن الحسین در آیینه روایات
علی بن الحسین، یکی از 12 امامی است که پیامبر اکرم بر امامتش تصریح کرده است.[۶۴] امام علی او را بهترینِ اهل زمین در زمانۀ خود،[۶۵] و پدرش او را خوشبو و خوشاخلاق[۶۶] معرفی کردهاند.
سبک زندگی
علی بن الحسین، برترین بندگان خدا در زمانۀ خود، در اخلاق، بخشش، مهربانی به فقرا[۶۷] و در علم و عمل بود.[۶۸] دانشمندان را به طور اعم ارج مینهاد[۶۹] و میگفت علم هر جا که باشد، باید به دنبالش رفت[۷۰] و با کسی همنشین شو که برای دینت سود داشته باشد.[۷۱] از پیروانش میخواست در حق او مبالغه نکنند و بهگونهای سخن نگویند که نه با کتاب خدا سازگاری داشته باشد و نه با عقل و منطق؛ همگرایی، بلکه راه اعتدال پیشه کنند.[۷۲]
مَثَل اعلای پرهیزگاری، عبادت و ورع، و نمونۀ بارز اخلاق محمدی و تجلی خُلق عظیم نبوی بود،[۷۳] هنگام وضو، رنگ رخسارش به زردی میگرایید،[۷۴] هنگام نماز، رنگ چهرهاش تغییر یافته[۷۵] و تمام اعضای بدنش به رعشه میافتاد،[۷۶] در شبانه روز 1000 رکعت نماز میگزارد.[۷۷] هنگام نماز، خود را با عطر خوشبو مینمود،[۷۸] تسبیحش زیاد و سجدههایش طولانی بود،[۷۹] بیشترِ اوقات عمرش، روزه بود.[۸۰]
کاظم الغیظ بود و با رفتار کریمانۀ خود، خطاکاران را عفو[۸۱] و دشنام دهندگانش را شرمسار[۸۲] و به آنها صله میداد.[۸۳] به بیکسان و غریبان و نیازمندان و فقیران و جذامیان، محبت کرده، آنان را ابتدا میبوسید و سپس صدقه میداد،[۸۴] همچنین، آنان را مورد ملاطفت قرار داده و به منزل خود میآورد،[۸۵] بدهی ورشکستگان و بدهکاران را میپرداخت،[۸۶] مخفیانه به فقیران و مستمندان کمک میرساند.[۸۷] به گونهای با غلامانش شایسته رفتار کرده و حیثیت انسانی و اجتماعی آنان را ارتقا بخشیده و از این طریق تبعیض و فشار علیه آنان را کاسته بود،[۸۸] که غلامانش از او نمیترسیدند و او به خاطر این موهبت الهی، خدا را شاکر بود.[۸۹]
او با آن که نیازی به برده نداشت، اما آنان را میخرید تا به اندک بهانهای، آنها را آزاد کند،[۹۰] هیچ بردهای را بیش از یکسال نگه نمیداشت و هنگام آزادی نیز، اموالی را در اختیار آنان میگذاشت تا سربار جامعه نباشند.[۹۱] برخورد انسانی وی با بردگانش، موجب جذب آنان به اسلام و اهل بیت و نیز، تشکیل نسلی از تربیتیافتگان و دانشآموختگان معارف ناب شیعی از تبار موالیان شده بود که همچنان رابطۀ خود را با او حفظ کرده بودند.[۹۲]
هنگامی که سواره بود، بانگ بر نمیآورد که راه را باز کنید، زیرا راه را مشترک و همگانی میدانست،[۹۳] بهصورت ناشناس سفر میکرد تا به واسطۀ انتسابش به رسول خدا، بیش از آنچه حق خود میدانست، برای او امتیازی قایل نشوند،[۹۴] همچنین، بتواند همپای سایرین، در خدمت اهل کاروان باشد.[۹۵] 20 مرتبه با ناقهاش[۹۶] و چندین مرتبه نیز با پای پیاده به حج رفت.[۹۷] همواره به حج توصیه مینمود، زیرا آن را موجب سلامتی بدن، فراخی روزی و کمال ایمان میدانست.[۹۸] در موسم حج، احترام فوقالعادۀ مردم، تعجب صاحب منصبان و استنکار مقام شامخ وی را به دنبال داشت![۹۹] که موجب إنشاد شعری معروف و ماندگار از طرف فرزدق شد.[۱۰۰]
ویژگیهای اخلاقی و رفتاری
از میان ویژگیهای اخلاقی و رفتاریِ امام علی بن الحسین به موارد زیر اشاره شده است:
بردباری و فرو خوردن خشم خود هنگام غضبناکی، شکیبایی بر مصیبتها، جلوگیری از تجاوز به حقوق دیگران، زاهدترین و در عین حال، سخاوتمندترین فرد زمانۀ خود، مؤانست و مهربانی با فقرا، پرداخت صدقه به مستمندان و نیازمندان، اخلاص در عبادت و عمل، عزت نفس و زیستن کریمانه، خشیت و تضرع به درگاه الهی، نسبت به خانواده، رئوف و مهربان و مددکار در امور خانه، نیکوترین مواجهه با والدین و دعای نیکو در حق آنان، رساندن بیشترین بهرۀ علمی به فرزندان و پرهیز دادن آنان از همنشینی با دروغگویان، فاسقان، بخیلان، احمقان و قاطعان رَحِم، مدارا و مهربانی با بردگان و عدم مجازات آنان در صورت ارتکاب خطا و خلاف.[۱۰۱]
علی بن الحسین در نگاه اهلسنت
عالمان اهل سنت، چه در دورۀ خود او و چه پس از او، علی بن الحسین را ستودهاند[۱۰۲] و او را فردی ثقه، امین، والامقام، بسیار پرهیزگار، کثیرالحدیث،[۱۰۳] أعظم الناس و أفقه أهل المدینه،[۱۰۴] راستگو و معتمَد،[۱۰۵] چراغ دنیا و زیبایی اسلام،[۱۰۶] زینت و سرور عبادت کنندگان،[۱۰۷] عابد، پاک و خالص، بخشنده و باوفا،[۱۰۸] معرفی کردهاند که کسی برتر و پرهیزگارتر از او یافت نمیشود.[۱۰۹]
امامت
علی بن الحسین در سختترین برهه از تاریخ امامان شیعه میزیست؛ زیرا انحراف، نقاب از رخ برداشته و چهرۀ عریان خود را در عرصههای مختلف سیاسی (مُثله کردن، قطع دستوپا و به دار آویختن)، اجتماعی (اشرافیگری، تجملگرایی، ثروتاندوزی)، علمی و فرهنگی (فلج شدن جامعه با ناآگاه نگاهداشتن مردم) و دینی(رواج محرماتی نظیر غنا) به نمایش گذاشته بود.[۱۱۰]
پس از حادثه عاشورا، در سال 61 هجری، به واسطه رفتار سَبُعانۀ امویان، که برای حفظ حکومت خود، آمادگی ارتکاب هرگونه جنایتی، حتی به خاک و خون کشاندن خاندان پیامبر را داشتند،[۱۱۱] رعب و وحشت تمام منطقه حجاز و عراق را فرا گرفت و با واقعۀ فجیع حَرّه در مدینه، در ذیحجه سال 63 هجری،[۱۱۲] تشدید گشته و به اوج خود رسید.[۱۱۳] با خلافت عبدالملک پسر مروان، در سال 65 هجری، که بیست سال به طول انجامید، ناامیدی مطلق بر جامعه اسلامی و مسلمانان مستولی گشت[۱۱۴] و آشکارا به مقدسات مسلمانان اهانت میشد.[۱۱۵] بهویژه وقتی برخی قیامها و شورشها، نظیر عبدالله پسر زبیر در مکه، شورش مردم مدینه به سرکردگیِ عبدالله پسر حنظله، توابین در سال 65 هجری به رهبری سلیمان پسر صُرَد خُزاعی[۱۱۶] و مختار با شعار یالثارات الحسین، در سال 66 هجری،[۱۱۷] در کوفه، فرجام نیکویی نیافت،[۱۱۸] این باور در مسلمانان شکل گرفت که نمیتوان در شرایط کنونی علیه امویان اقدامی بایسته انجام داد. در چنین شرایطی، که علی بن الحسین سکان هدایت امت و رهبری معنوی و دینی جامعه را بر عهده داشت، از اقدام انقلابی، استقبال نمیکرد،[۱۱۹] و با شکیبایی و تربیت عناصر صالح در جامعه، شیعه را از دورانی سخت، به سلامت عبور داد.[۱۲۰]
ابزارهای مبارزه
گرچه برای علی بن الحسین فرصتی شبیه حسین بن علی برای قیام[۱۲۱] و جعفر بن محمد برای گردآوری و ساماندهی دائرهالمعارف شیعه، فراهم نبود، اما فرصتی بینظیر فراهم شد تا در قالب دعا آنچه را به عنوان رهبر معنوی جامعه بر عهده دارد، در زمینههای مختلف سیاسی، کلامی، تربیتی، اجتماعی و اخلاقی به بهترین شکل ممکن، به جامعه و مخاطبان عرضه بدارد.[۱۲۲] در این راستا، چنان ماهرانه و هوشمندانه عمل کرد که وی را ممتاز و انگشتنما نمود.[۱۲۳] نیایشهای علی بن الحسین تصویرگر فقدان حاکم و حکومت عادل، تعطیلی امربهمعروف و نهیازمنکر، إحیای باطل، فقدان امنیت در جامعه، عدم حراست از حق، و نیز، شامل هدایت گمراهان، رسیدگی به ناتوانان، یاد و یاری بیپناهان، مبارزه با اسراف، اخلاق نیکو و شیوۀ تربیت فرزند صالح،[۱۲۴] همچنین، بیزاری از کردار و گفتار زشت مردم، پناه بردن به خدا از آنچه میبیند و میشنود، روشن نمودن راه درست، در پرتو تربیت دین و قرآن و پاکیزه ساختن جانها از آلودگیها، در زمانه و اجتماع دوران زندگانی او است.[۱۲۵]
صحیفه سجادیه که امام پنجم آن را «الکامل»، و امام ششم آن را «الدعاء» گفتهاند، و بعدها به الدعاء الکامل، دعاءالصحیفه، الصحیفة الکاملة، معروف گردید،[۱۲۶] مشتمل بر برخی دعاهای علی بن الحسین است، که پس از قرآن و نهجالبلاغه، بزرگترین و مهمترین گنجینه گرانبهای حقایق و معارف دینی به شمار میرود.[۱۲۷] از ویژگیهای مهم دعاهای صحیفه سجادیه، صلوات بر محمد و آل او و تکرار آن در خلال ادعیه است.[۱۲۸] صحیفه، دارای مضامین عالی اخلاقی، تربیتی، اعتقادی و سیاسی در قلمرو فرد، خانواده و اجتماع است.[۱۲۹]
دعای مکارم الاخلاق (دعای بیستم)، شبهای ماه مبارک رمضان، در حق ستمگران بر او، برای رزمندگان و مرزداران،[۱۳۰] دعای روز عرفه (دعای چهل و هفتم) و روز عید قربان (دعای چهل و هشتم)، از جمله ادعیهای هستند که رنگ و بوی سیاسی داشته و در آنها به موضوع رهبری جامعه اسلامی،[۱۳۱] تعطیلی احکام خدا، متروک شدن قرآن و سنت پیامبر[۱۳۲] اشاره و پرداخته شده است. آنچه در این ادعیه نمود دارد، این است که علی بن الحسین در قالب دعا، در صدد گسترش مفهوم امامت با زاویۀ نگاه شیعی است، که میتوان به فقره 54 از دعای 47 و فقره 9 و 10 از دعای 48 و دعای 34 اشاره کرد.[۱۳۳]
همراهی نکردن با شورشیان مدینه
در زمان امامت علی بن الحسین، شورشی از اهالی مدینه بر علیه حکومت شکل گرفت که او با این شورش، همراهی نکرد. درباره دلایل همراهی نکردن امام با این شورش، به موارد زیر اشاره شده است:
اول، پیشبینی شکست قیام حَرّه[۱۳۴] که منتهی به فاجعه حَرّه و در نهایت منجر به بیعت گرفتن مسلم بن عُقبه از مردم مدینه به عنوان بردگان یزید شد؛[۱۳۵]
دوم، نفوذ زبیریان (که به نوعی دشمن و مخالف خاندان پیامبر بودند) در صفوف مردم و تحریک آنان به شورش علیه والی مدینه؛[۱۳۶]
سوم، عدم مشورت شورشیان با علی بن الحسین برای قیام خود.[۱۳۷]
اقدامات فرهنگی و خدمات اجتماعی
امام علی بن الحسین، یک کنشگر اجتماعی فعال بود و متناسب با اقتضائات زمانۀ خود، از هیچ تلاش اجتماعی فروگذار نمیکرد. برخی از مهمترین اقدامات فرهنگی و خدمات اجتماعی او را چنین برشمردهاند: زنده نگه داشتن یاد و خاطره عاشورا با گریه بر حسین بن علی و شهدای کربلا و تهییج مردم علیه امویان،[۱۳۸] پند و اندرز مردم در قالب موعظه،[۱۳۹] تبیین معارف اسلامی در قالب دعا و مناجات، بهعنوان پیوندی معنوی میان بنده و خدا و تأثیر تربیتی دعا در سازندگی معنوی و رشد روحی انسانها،[۱۴۰] مبارزه با علمای درباری،[۱۴۱] نشر احکام اسلام و آثار تربیتی و اخلاقی،[۱۴۲] دستگیری از درماندگان و نیازمندان و مساعدت به مستمندان در قالب سرپرستی 400 زن از عبدمناف، پس از واقعۀ حَرّه و تأمین مخارج آنان[۱۴۳] و تقبل هزینه زندگی یکصد خانوار[۱۴۴] و کمکهای پنهانی شبانه به نیازمندان.[۱۴۵]
میراث معنوی امام
از موارد زیر، بهعنوان میراث معنوی و ماندگار از امام چهارم نام برده میشود:
الف) صحیفه سجادیه؛ این مجموعه، پس از نهجالبلاغه امام علی، به لحاظ هنری و ادبی، منحصر به فرد است[۱۴۶] و از ذخایر فرهنگ اسلام و از ستارگان درخشان آسمان بلاغت، تربیت، اخلاق و ادبیات در جهان اسلام است،[۱۴۷] بهعنوان «اٌخت القرآن»، «انجیل اهل بیت» و «زبور آل محمد» تعبیر میشود[۱۴۸] و شامل 75 (21 دعای مفقوده)[۱۴۹] یا 60[۱۵۰] یا 54[۱۵۱] و یا 50 دعا است.[۱۵۲]
ب) رساله حقوق؛[۱۵۳] این رساله منقول از ابوحمزه ثمالی بوده[۱۵۴] و شامل 50،[۱۵۵] 51[۱۵۶] یا 57 حق (از حق خدا تا حق اهل ذمه)[۱۵۷] دربارۀ خدا و خلق خدا و نفس آدمی است[۱۵۸] و عنایت به وظایف و تکالیف و حقوق خصوصی و اجتماعی انسان دارد.[۱۵۹]
ج) دعای سحر؛ منقول از ابوحمزه ثمالی.[۱۶۰]
د) زیارت امین الله.[۱۶۱]
هـ) حدود 300 روایت در زمینههای اعتقادی، کلامی، اخلاقی، تفسیر قرآن، فروعات شرعی و احکام دین.[۱۶۲]
همچنین بیش از 160[۱۶۳] و به گفتهای، 170 نفر[۱۶۴] صحابیان و تابعین، از سرچشمۀ دانش او سیراب گشتند، که عاهر بن وائله، جابر بن عبدالله انصاری، سعید بن مُسَیّب (از صحابه) و سعید بن جُبَیر، محمد بن جُبَیر، ابوخالد کابلی،[۱۶۵] قاسم بن عون، اسماعیل بن عبدالله،[۱۶۶] ابوحمزه ثمالی و أبان بن تغلب[۱۶۷] (از تابعین) در زمرۀ آناناند.
ویژگیهای ادعیۀ صحیفه سجادیه
- تجسم کامل بریدن از عالم ماده و پیوستن تامّ به خداوند متعال؛
- نشانگر شناخت بالای امام سجاد نسبت به خدا و ایمان کامل به او؛
- تکرار صلوات بر محمد و آل او؛
- ایجاد شوق و امید به رحمت گستردۀ الهی در دل بندگان؛
- نشان دادنِ راهِ چگونه سخن گفتن با خدا؛
- دربردارندۀ برنامههای اخلاقی، روحی و سلوکی برای تربیت انسان؛
- مهمترین ابزار برای اصلاح امور در بدترین شرایط سرکوب و ارعاب؛
- خاستگاه فصاحت و بلاغت و چشمۀ جوشان ادبیات هدفمند اسلامی.[۱۶۸]
مادر علی بن الحسین
اکثر قریب به اتفاق مورخان متقدم در قرن سوم و چهارم هجری،[۱۶۹] مادر علی بن الحسین را شهربانو یا شاه زنان[۱۷۰] یا جهانشاه،[۱۷۱] دختر یزدگرد[۱۷۲] سوم ساسانی دانستهاند. اما برخی پژوهندگان معاصر، این مطلب را برنتافته و با مُداقّۀ علمی، رو به انکار و استنکار آورده[۱۷۳] و داستان شهربانو را یک برساخت تاریخی دانستهاند.[۱۷۴] در سند روایت آن در کتاب «الکافی» نیز، راویانی نظیر «ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی» و «عمرو بن شمر» وجود دارند که مورد طعن رجالشناسان بوده و موجب گردیدهاند تا روایتِ موصوف، از وثاقت و اعتماد خارج شود.[۱۷۵]
دربارۀ وفات شهربانو نیز اختلاف اقوال فراوانی وجود دارد. اما آنچه مسلّم است، وفات مادر علی بن الحسین بلافاصله پس از به دنیا آوردن او است.[۱۷۶] بنابراین، حکایات بیاساسی که راجع به شهربانو در کتابها آمده، همچون حضور شهربانو در کربلا،[۱۷۷] خودکشی و غرق شدن شهربانو در رود فرات، سوار شدن وی بر ذوالجناح یا اسبی دیگر[۱۷۸] و آمدنش به ایران و سرانجام غائب و پنهان گشتن او در کوه (کوه بیبی شهربانو شهر ری)، در شمار افسانههای تاریخی و فاقد ارزش علمی است.
پانویس
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص129.
- ↑ مجلسی، بحارالأنوار، 1413ق، ج46، ص4.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، 1362ش، ص317؛ مفید، الإرشاد، 1399ق، ص253.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص8.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص53.
- ↑ قمی، منتهیالامال، 1371ش، ج2، ص32؛ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص255.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، 1362ش، ص315.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص27 و 29.
- ↑ قمی، منتهیالامال، 1371ش، ج2، ص32.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه أغرّ.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص262.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه قدوه.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه قانتین.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، 1379ق، ج۳، ص۳۱۰؛ اربلی، کشف الغمه، 1381ق، ج۲، ص۳۱۷؛ .شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص7؛ قمی، منتهیالامال، 1371ش، ج2، ص32.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص8.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص53.
- ↑ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، 1381ق، ج2، ص285.
- ↑ قمی، منتهیالامال، 1371ش، ج2، ص29.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص123؛ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص139.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص258.
- ↑ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص605-606.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص29، 30 و 39.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، 1362ش، ص317؛ مفید، الإرشاد، 1399ق، ص253.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص256.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1399ق، ص253؛ اربلی، کشف الغمه، 1381ق، ج2، ص285.
- ↑ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص325.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص57 و 131.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1399ق، ص253.
- ↑ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص180.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، 1362ش، ص326.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1399ق، ص254.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص129.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص140.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، 1362ش، ص326.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص 39 و 45.
- ↑ طبرسی، اعلام الوری، ۱۳۹۰ق، ص۲۵۶ـ۲۵۷.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1399ق، ص261.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص163.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص123.
- ↑ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص325.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص129.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص50.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، 1362ش، ص319.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص51.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص270.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص79-82.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص131، 133 و 134.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص52-53، 69-71 و 73-75.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص76.
- ↑ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص621.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1399ق، ص260.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص201-202.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص258.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، 1362ش، ص326.
- ↑ کلینی، الکافی، 1407ق، ج۱، ص468.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، 1362ش، ص326.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص257.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، 1362ش، ص326.
- ↑ سوره شوری، آیه 22.
- ↑ سوره أحزاب، آیه 33.
- ↑ سوره إسراء، آیه 26.
- ↑ سوره أنفال، آیه 41.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص66.
- ↑ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۲۱۱؛ طبرسی، إعلام الوری، ۱۳۹۰ق، ص396-۳۹۷.
- ↑ صفار قمی، بصائر الدرجات، 1404ق، ج۱، ص۳۳۵.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، 1413ق، ج۴۶، ص۱۹، ح8.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص127و 159.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1399ق، ص254.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص158.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص112.
- ↑ ذهبی، سِیَر أعلام النُبَلاء، 1414ق، ج4، ص388.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص169.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص20، 23، 148، 153-154.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1399ق، ص256.
- ↑ قمی، منتهیالامال، 1371ش، ج2، ص37 و 44.
- ↑ ابن عبد ربه، عقدالفرید، ج۳، ص۱۱۴؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۹۲؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، 1379ق، ج۳، ص289.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1399ق، ص256؛ قمی، منتهیالامال، 1371ش، ج2، ص37 و 44.
- ↑ کلینی، الکافی، 1407ق، ج6، ص515.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص158-159.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص163.
- ↑ إربلی، کشفالغمه، 1381ق، ج2، ص312.
- ↑ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، 1379ق، ج۳، ص296.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص135.
- ↑ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، 1379ق، ج۳، ص293.
- ↑ کلینی، الکافی، 1407ق، ج۲، ص123؛ مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار، 1383ش، ص100-101.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص162.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1399ق، ص258؛ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص147.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص280.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1399ق، ص258.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص151.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص281.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص202-204.
- ↑ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص612.
- ↑ صدوق، عیون اخبار الرضا، 1378ش، ج۲، ص۱۴۵.
- ↑ إربلی، کشفالغمه، 1381ق، ج2، ص319؛ مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار، 1383ش، ص101.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، 1362ش، ص325.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1399ق، ص256.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص173.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1399ق، ص259.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1399ق، ص259.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص31-47.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص261.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص157.
- ↑ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۹۶۲م، ج۱۵، ص۲۷۴.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص27.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص219.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص25، 27-28.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص27.
- ↑ ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۱۲۴؛ ذهبی، تذکره الحفاظ، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۷۵.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص131-133.
- ↑ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص180.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص143-145.
- ↑ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص327.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص104.
- ↑ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص328؛ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص180.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص148-151.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص99-100.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص270.
- ↑ طوسی، رجال الکشی-اختیار معرفه الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۶.
- ↑ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص182.
- ↑ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص331.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص171.
- ↑ مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار، 1383ش، ص102.
- ↑ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص183-184.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص105.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص162.
- ↑ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص337.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص274.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص162.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص172-173 و 174-175 و 176-177 و 178-180.
- ↑ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص337-338.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص162.
- ↑ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، 1383ش، ج2، ص624.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، ۱۳۸۵ش، ص۸۶.
- ↑ اربلی، کشف الغمه، 1381ق، ج۲، ص۱۰۷.
- ↑ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص334.
- ↑ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص334.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص125.
- ↑ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص336.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص260.
- ↑ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص338-339.
- ↑ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص340.
- ↑ إربلی، کشفالغمه، 1381ق، ج2، ص312.
- ↑ قمی، منتهیالامال، 1371ش، ج2، ص39.
- ↑ ذهبی، سیراعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۹۳.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص231.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص279.
- ↑ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص337؛ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص162.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص162.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص171.
- ↑ عبدالحمید، سیره اهل بیت، ص337.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص274.
- ↑ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، 1384ش، ص184.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، 161.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص181 و 184.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص175-188.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص251-275.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص159.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص161.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص161.
- ↑ ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ق، ص۳۹.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص209، 213، 217، 218-219 و 224.
- ↑ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ج2، ص157.
- ↑ طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۰۹-۱۲۲.
- ↑ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق ، ص۸.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص158.
- ↑ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۷۶-177.
- ↑ حکیم، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، 1385ش، ج6، ص279-281.
- ↑ منقری، وقعه صفین، 1382ق، ص12؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج2، ص335؛ صفار قمی، بصائرالدرجات، 1404ق، ص96؛ قمی، تاریخ قم، 1361ش، ص196؛ کلینی، الکافی، 1388ق، ج2، ص369؛ قاضی نعمان، شرح الدخبار، 1409ق، ج3، ص266.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1399ق، ص253؛ مطهری، مجموعه آثار14 (خدمات متقابل اسلام و ایران)، 1384ش، ص114 و 122.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، 1362ش، ص317.
- ↑ مفید، الإرشاد، 1399ق، ص253.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص9.
- ↑ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، 1377ش، ص9.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار14 (خدمات متقابل اسلام و ایران)، 1384ش، ص123.
- ↑ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، 1378ش، ج۲، ص128.
- ↑ کاشقی، روضه الشهداء، 1358ش، ص260، 272، 340، 342 -344، 349 و 369-371.
- ↑ کاشفی، روضه الشهداء، 1358ش، ص349.
منابع
- قرآن
- ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۹۶۲م.
- ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، قم، نشر علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.
- ابن عبدربه، احمد بن محمد، العقد الفرید، بیروت، دار الکتب العلمیه، بیتا.
- ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، نجف، مطبعه المبارکه المرتضویه، ۱۳۵۶ق.
- ابنکثیر، البدایه والنهایه، تحقیق علی شیری، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
- اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، تحقیق و تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی، تبریز، بنیهاشمی، چاپ اول، ۱۳۸۱ق.
- جعفریان، رسول، تاریخ سیاسی اسلام؛ تاریخ خلفا، قم، دلیل ما، چاپ سوم، 1383ش.
- جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، قم، انصاریان، چاپ یازدهم، 1387ش.
- حکیم، منذر، پیشوایان هدایت، زینالعابدین، حضرت امام سجاد، مترجم کاظم حاتمی طبری، تهران، مجمع جهانی اهل بیت، چاپ دوم، 1393ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، در سایت اینترنتی واژهیاب، تاریخ بازیابی: 22 مهر 1400ش.
- ذهبی، شمسالدین محمد بن احمد، تذکره الحفاظ، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیتا.
- ذهبی، شمسالدین محمد بن احمد، سیر أعلام النبلاء، تحقیق شعیب ارناووط، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۴ق.
- شهیدی، جعفر، زندگانی علی بن الحسین، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم، 1377ش.
- صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا، تهران، جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- صفار قمی، محمد بن حسین، بصائر الدرجات، به کوشش محسن کوچه باغی، قم، مکتبه المرعشی، 1404ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۰ق.
- طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
- عبدالحمید، عبدالرحمان، سیره اهل بیت، زاهدان، مکتبه الاسلامیه، چاپ اول، بیتا.
- قاضی نعمان، شرح الأخبار، تحقیق محمدحسین جلالی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1409ق.
- قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، تهران، طوس، 1361ش.
- قمی، عباس، منتهیالآمال، قم، هجرت، چاپ ششم، 1371ش.
- کاشفی، حسین، روضه الشهداء، 1358ش، تصحیح و حواشی: ابوالحسن شعرانی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1358ش.
- کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی- اختیار معرفه الرجال، تحقیق و تصحیح شیخ طوسی و حسن مصطفوی، مشهد، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علیاکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1388ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیه، ترجمه: محمدجواد نجفی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، چاپ دوم، 1362ش.
- مطهری، مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، تهران، صدرا، چاپ بیستوپنجم، 1383ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار 14 (خدمات متقابل اسلام و ایران)، تهران، صدرا، چاپ نهم، 1384ش.
- معروف حسنی، هاشم، زندگی دوازده امام، تهران، امیرکبیر، چاپ ششم، 1389ش.
- مفید، محمد بن نعمان، الإختصاص، قم، المؤتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- مفید، محمد بن نعمان، الإرشاد، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، چاپ سوم، 1399ق.
- منتظرالقائم، اصغر، تاریخ امامت، قم، دفتر نشر معارف، چاپ سوم، 1384ش.
- منقری، نصر بن مزاحم، وقعه صفین، تحقیق عبدالسلام هارون، قاهره، 1382ق(افست قم، مکتبه المرعشی، 1404ق).
- نصیری، محمد، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، قم، دفتر نشر معارف، چاپ اول، 1384ش.
- یعقوبی، احمد بن محمد، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، بیتا.