رمضانی
رمضانی؛ سنت شعرخوانیِ گروهیِ نوجوانان در شبهای ماه رمضان.
رمضانی، سنت دیرینۀ مردم در مناطقی از ایران، افغانستان و تاجیکستان است. در شبهای ماه رمضان نوجوانان بهصورت گروهی در محلات گردش میکنند و با آداب خاص، اشعاری را زمزمه میکنند.
نامگذاری
رمضانی، در خردهفرهنگهای مختلف با نام «یا رمضان»، «الله رمضان»، «رمضونی»، «رمضانی رفتن»، «رمضانی خواندن» و «میلۀ رمضان» نیز یاد میشود. در این رسم، نوجوانان بهصورت گروهی با خواندن سرودهای رمضانی به خانههای مردم رفته و هدایایی گردآوری میکنند.[۱]
پیشینه
سنت رمضانی در شرق خراسان، سابقۀ طولانی دارد. بر اساس یک باور مردمی، آیین رمضانی برگرفته از یک رویداد تاریخی است در آن، حسن و حسین در ماه رمضان نزد جدّ خود، پیامبر خدا، حاضر شده و آیاتی از قرآن را تلاوت کردند و در پایان، هدایایی از او دریافت کردند.[۲] همچنین رسم گرگیعان/قرقیعان در خوزستان که مصادف با تولد امام حسن در نیمه ماه رمضان اجرا میشود، در باور مردمی برگرفته از رفتار مردم مدینه است که آنها برای شادباش تولد حسن، «قرةعین، قرةعین»گویان به خانۀ امام علی و حضرت فاطمه رفتند و این رسم با نام قرقیعان/گرگیعان، ماندگار شد.[۳] رسم رمضانی در گذشته با هدف احترام به خاندان پیامبر خدا و توسط بزرگسالان برگزار میشد، اما امروزه جنبۀ تفریحی یافته و بیشتر مورد توجه کودکان و نوجوانان است.[۴]
کارکرد
رسم رمضانی، ریشه در برخی سنتهای دینی دارد. استقبال از بازآمدن ماه رمضان، ترغیب به روزه گرفتن، اشاره به فواید روزه و ارزشهای فرهنگی و اجتماعی آن، توجه به امور اجتماعی و فعالیتهای جمعی، گرایش به نشاط و شادابی در جامعه، ترویج راستکرداری، جوانمردی، تقویت روحیۀ مردانگی، مهماننوازی، بخشش و نکوهش خصلتهای پست و نکوهیده، دنائت، خساست، دورویی و دوزبانی بخشی از کارکردهای رسم رمضانی است.[۵]
گستره
رسم رمضانی در مناطقی از ایران (مانند کاشان، خوزستان، بجنورد، بیرجند، کرمان و یزد)، مناطقی از افغانستان (مانند هرات، بلخ، سرپل، بلخاب، کابل، پروان، جوزجان، فاریاب، تخار و نیمروز) و مناطقی از تاجیکستان و ازبکستان مانند سمرقند و بخارا، رایج است.[۶]
شیوۀ اجرا
رمضانی در کشورهای حوزۀ تمدنی زبان فارسی با تفاوت کمی مرسوم است. این تفاوت بیشتر در اشعار و سرودها تجلی میکند.
ایران
در ایران از شب سوم تا پایان ماه رمضان در هر محله، نوجوانان و جوانان در گروههای پنج تا ده نفری جمع شده و از بین خود یک سرگروه و یک انباردار انتخاب میکنند. سپس بعد از افطار گردشکنان به در منازل مراجعه کرده و با خواندن اشعار تقاضای هدیه میکنند. صندوقدار نیز هدایا را دریافت و جمعآوری میکند. در برخی از مناطق ایران گاهی صاحبخانهها روی کودکان آب میریزند.[۷] در برخی از مناطق چون سیوجان بیرجند، رمضانی در شب 15 رمضان اجرا میشود. در این آیین وقتی صاحبخانه پس از شنیدن سرودهای نوجوانان، هدیهای به آنها میدهد، نوجوانان هدیه را دریافت کرده و از صاحبخانه سپاسگزاری میکنند.[۸] ترکمنهای ساکن در ایران نیز این سنت را بهنام «یا رمضان» میشناسند و در روز پانزدهم ماه رمضان بعد از افطار و شکرگزاری بابت به نیمه رسیدن ماه، اهالی به رهبری امام جماعت مسجد در حالیکه نوجوانان با خواندن شعر و سرود آنها را همراهی میکنند به خانههای مردم میروند و آنان نیز به نوجوانان شیرینی و پول هدیه میدهند.[۹] در کاشان، این سنت بنام هومبابایی شهرت دارد. این رسم توسط بچهها و جوانها از شب اول ماه رمضان آغاز و تا شب پانزدهم که مردم کاشان به آن «شب نیمه» گویند ادامه دارد. هر دسته هومبابایی چهار تا بیست نفر و گاهی بیشتر است. آنها بعد از انتخاب صندوقدار و میداندار (سرگروه) سه صلوات فرستاده و بعد از خواندن اشعار، میداندار شروع میکند به دعا کردن در حق صاحبخانه و بچهها آمین گفته و تقاضای هدیه میکنند.[۱۰] در خوزستان این رسم بهنام قرقیعان یا گرگیعان شهرت دارد و همه ساله در نیمۀ ماه رمضان همزمان با تولد امام حسن مجتبی توسط کودکان اجرا میشود. اهمیت این رسم قدیمی در خوزستان به اندازهای است که در سال 1395ش بهعنوان میراث ملّی به ثبت رسیده است. برای انجام این مراسم پسران دشداشه به تن کرده و دختران با سر کردن عباهای عربی کیسهای به دست میگیرند و گاهی به ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ تقسیم میﺷﻮﻧﺪ. آنها از دو سنگ و کوبیدن آنها به یکدیگر بهعنوان ساز استفاده میکنند و به در خانهها میروند تا عیدی بگیرند در حالی که میخوانند:
«ﻣﺎﺟﯿﻨﻪ ﯾﺎ ﻣﺎﺟﯿﻨﻪ ﺣﻞ ﺍﻟﮑﯿﺲ ﻭ ﺍﻧﻄﯿﻨﺎ» ﺁﻣﺪﯾﻢ ﻭ ﺁﻣﺪﯾﻢ، ﺩﺭ ﮐﯿﺴﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻦ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻋﯿﺪﯼ ﻭ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﺑﺪﻩ.
ﺍﮔﺮ ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﭘﺸﺖﺑﺎﻡ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺁنها ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ:
«ﯾﺎ ﺍﻫﻞ ﺳﻄﻮﺡ ﺗﻨﻄﻮﻧﻪ ﻟﻮ ﻧﺮﻭﺡ؟» ﺍﯼ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﭘﺸﺖﺑﺎﻡ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩﺍﯾﺪ، ﺑﻪ ﻣﺎ ﻋﯿﺪﯼ ﻣﯽﺩﻫﯿﺪ ﯾﺎ ﺑﺮﻭﯾﻢ؟
اگر دو گروه باشند، ﮔﺮﻭﻩ اول میخواند:
«ﮔﺮﮔﯿﻌﺎﻥ ﻭ ﮔﺮﮔﯿﻌﺎﻥ»
ﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺩﻭﻡ ﺟﻮﺍﺏ میﺩﻫد:
«ﺍﻟﻠﻪ ﯾﻌﻄﯿﮑﻢ ﺭﺿﻌﺎن» ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﭽﻪ ﺩﻫﺪ.
ﯾﺎ گروه اول میخواند:
«ﮔﺮﮔﯿﻌﺎﻥ ﻭ ﮔﺮﮔﯿﻌﺎﻥ»
گروه دوم جواب میدهد:
«ﺍﻟﻠﻪ ﺍﯾﺨﻠﯽ ﺍﻭﻟﯿﺪﮐﻢ» ﺧﺪﺍ ﭘﺴﺮﮐﻮﭼﻮﻟویتان ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ.[۱۱]
افغانستان
در افغانستان در روز سیزدهم یا چهاردهم ماه رمضان عدهای از نوجوانان جمع شده و یک نفر چالاک را بهعنوان سردسته و یک نفر شوخ را بهعنوان شیرینکار تعیین میکنند. آنها بعد از افطار، فرد شیرینکار را لباس ژنده و به سرش کلاه کاغذی تاجدار پوشانده و کمرش را با ریسمان بسته و به او ریش و بروت/سبیل میچسبانند و دورهگردی خود را آغاز میکنند. گروه وقتی به خانهای رسیدند همه با نظم و آهنگ خاص سرود رمضانی را میخوانند و به درون خانه رفته، شیرینکار به کارهای خندهآور میپردازد و توجه همه را به خود جلب میکند.[۱۲] پس از آن نام فرزند بزرگ آن خانواده را داخل سرود کرده و اینگونه میخوانند:
کنج کنج خانه چهها دیدهایم
در سرِ «صفر» گلها دیدهایم
در دفعۀ دوم تکرار این بیت، نام فرزند دوم و در دفعۀ سوم نام فرزند سوم را داخل بیت میکنند و همین طور تا آخر. اگر رمضان در تابستان باشد آنگاه میخوانند:
رمضان رفته بود سوی مکه
بر ما آورد خروار پکه
بعد به کدبانوی خانه رجوع کرده با آواز بلند میخوانند:
یا جواب، یا صواب
یا شیشۀ پرگلاب
بیبی، بیبی، هو کن
دسته در کندو کن
هرچه داری، بیرون کن
بیار رمضانی را
گروه با دریافت هدایا در حق صاحبخانه دعا کرده و از آنجا به خانۀ بعدی میروند. اگر در خانهای به گروه هدیه ندهند آنها بیت زیر را خوانده و به خانۀ بعدی میروند:
«رمضان» گفته گفته مانده شدیم
زیر دیوار شما پوده[۱۳] شدیم
رمضانی، پیش از نیمهشب به پایان میرسد و گروه با تقسیم هدایا به خانههای خود میروند. این رسم بهمدت سه شب تا شب پانزدهم رمضان، ادامه دارد.[۱۴]
تاجیکستان
در تاجیکستان و ازبکستان و بهخصوص در بین مردم تاجیک سمرقند و بخارا رمضانی بهنام «رمضانخوانی» یا «رب من گویی» شهرت داشته و به شیوۀ ایران و افغانستان مرسوم بوده است ولی در دهههای اخیر این سنت کمتر مشاهده میشود.[۱۵]
اشعار رمضانی
اشعار رمضانی در کشورهای فارسیزبان با وجود شباهتهای زیاد، دارای تفاوتهای فرهنگی آشکاری است.
ایران
در مناطق شرقی، اشعار رمضانی توسط سرگروه خوانده شده و هر بیت با «صل علی محمد، صلوات بر محمد» توسط بقیۀ گروه استقبال میشود:
الله الله رمضون
شیخ شیدهالله باس خزون
رمضون اومده خوشنومش کنید
گو و گوساله به قربونش کنید
گو و گوساله که دستت نرسید
خروس یکساله قربونش کنید
تو که خیر دادی با ناز و نیاز
پیش پیغمبر باشی سرفراز
این در خانه رو ور (به) روزه
صاحب این خونه مخملدوزه
این در خونه که رو ور مشهده
صاحب این خونه داماد نشده بله بله بله بله
سلام کردم که سلامت باشین
زیر علم سبز محمد باشین
شیر علی، شیر علی یا صاحب شیران علی
این خونه که رو بر روزه
صاحب خونه که مخملدوزه
شیر علی، شیر علی یا صاحب شیران علی
ما از آن بالای بالا اومدیم
ما از اون صندوق اعلاء اومدیم
داره میباره دانه دانه
اول آمدیم ز دولتخانه
سلام کردیم که سلامت باشین
زیر علم سبز محمد باشین
یا ثوابی، یا گناهی، یا کاسه آبی.[۱۶]
در برخی از مناطق چون سیوجان بیرجند بچهها این اشعار را میخوانند:
رمضو اومده با سیصد سوار
چوب وردشته که تو روزه بدار
روزه میدارم لاغر میشوم
روزه نمیدارم کافر میشوم
رمضو اومده خوشنامش کنید
گاو و گوساله بقربونش کنید
این سرا از کنه رو ور باده
دو پسر داره که نو داماده
این سرا از کنه رو ور روزه
دو دختر داره که مخملدوزه
این سرا از کنه چاه کندهاند
دشمنونیشون مار کندهاند
این سرا از کنه خشخش میایه
طبقه پسته و کشمش میایه
این سرا از کنه دالونه دراز
ماطمع دارم بشقاب پیاز
این سرا از کنه دالونه بلند
ما طمع دارم یک کله قند
رمضو اومده زاری مکونه
اشکمون پرخالی مکونه
رمضو یارب یارب رمضو
سرخو روانه خور به درکشو
سنگ پنج من سرجوال
هرچی دارید زود وردار و بیار
نوجوانان بعد از دریافت هدیه این گونه از صاحبخانه سپاسگزاری میکنند:
تو که خیر دادی با ناز و نیاز
پیش پیغمبر باشی سرفراز
این در خانه رو وَر روزه
صاحب این خونه مخملدوزه.[۱۷]
در کاشان بعد از مراجعه گروه به منازل اشعاری به ترتیب زیر خوانده میشود و بچهها هر بیت را با «هومبابا، هومبابا» جواب میدهند:
امشب، شبِ نیمه است که ما میهمانیم
از ما حرجی نیست که ما طفلانیم
بشقاب را پر از کلوچه و حلوا کن
بردار و بیار به دامن ماها کن
بعد از خواندن اشعار، میداندار دعا میکند و بچهها آمین میگویند.[۱۸]
افغانستان
سرود رمضانی در مناطق گوناگون افغانستان رواج داشته است. در کابل، سرود زیر مرسوم است:
همه:
رب من، یا رب من، یا رمضان
السلام و علیک ماه رمضان
یک نفر:
رمضان رفته بود و باز آمد
بینمازها سر ِ نماز آمد
همه:
رب من، یا رب من، یا رمضان
السلام و علیک ماه رمضان
یک نفر:
رمضان سی روز مهمان من است
غنچۀ گلسر دیگدان[۱۹] من است
همه:
رب من، یا رب من، یا رمضان
السلام و علیک ماه رمضان
یک نفر:
رمضان سی روز یاری میکند
شکمهای پر را خالی میکند
همه:
رب من، یا رب من، یا رمضان
السلام و علیک ماه رمضان
یک نفر:
بام خانهتان یک تار آویزان
خدا بچه بیته[۲۰]، نامش رمضان
همه:
رب من، یا رب من، یا رمضان
السلام و علیک ماه رمضان
یک نفر:
شاخ زردآلو گور گور میکند
بیبی جان طَبَقها [۲۱]را پر میکند.
همه:
رب من، یا رب من، یا رمضان
السلام و علیک ماه رمضان
یک نفر:
الا ای بیبی، کیش کیش میکنی
طبقهای چینی را کشمش میکنی
همه:
رب من، یا رب من، یا رمضان
السلام و علیک ماه رمضان
یک نفر:
در سر قلعه، سنگ انداختیم
دو تا قوشبچه[۲۲] را جنگ انداختیم
دو تا قوشبچه شاه قوشکها[۲۳]
ما نمیترسیم از این لوچکها[۲۴]
همه:
رب من، یا رب من، یا رمضان
السلام و علیک ماه رمضان
یک نفر:
ما بچهها خستهایم لوچک لوچک
ما نمیگیریم پیسۀ پوچک[۲۵]
همه:
رب من، یا رب من، یا رمضان
السلام و علیک ماه رمضان
یک نفر:
ما بچهها خستهایم طاقه طاقه
ما نمیگیریم نانهای قاقه[۲۶]
همه:
رب من، یا رب من، یا رمضان
السلام و علیک ماه رمضان
یک نفر:
این خانه از کیست، کیلکینچه[۲۷] دارد؟
ما کو میدانیم شیربچه دارد
یا صواب، یا جواب
یا یک کاسه قولونقاب[۲۸]
یا سنگ پنج من
یا کوزه آب[۲۹]
در منطقه بلخاب از توابع شمال کشور رمضانی همانند دیگر مناطق افغانستان رواج دارد. در این منطقه برای نمونه اشعار زیر خوانده میشود:
رب من، یا رب من یا رمضان
رمضان رفته¬گی باز آمده
بی¬نمازها یاد از نماز آمده
رب من، یا رب من یا رمضان
برگ زردآلو که قُرقُر میکنه
بی¬بی¬ها شیشته طبق پر میکنه
رب من، یا رب من یا رمضان
سوزنک زیر زمین زنگ میزنه
بچهها بالا بادرنگ[۳۰] میزنه
رب من، یا رب من یا رمضان
سردروازه¬تان یک تار کبود
خدا یک بچه بته نامش داوود
رب من، یا رب من یا رمضان
سر دروازه¬تان یک تار سیاه
خدا یک دختر بته نامش لیلا
رب من، یا رب من یا رمضان
رمضان بادی بود و پرید
بیستونه و نیم روز دیگه مانده به عید
رب من، یا رب من یا رمضان
کم نیارید میزنیم از ته طبق
طبقتان میشکنه و حیف طبق
رب من، یا رب من یا رمضان
کاسۀ چینی پر از نقش ونگار
صاحب حویلی[۳۱] بیار یک چند هزار
رب من، یا رب من یا رمضان
ما گدا نیستیم جو و ارزن بگیریم
چند پولک بتین به خود زن بگیریم
رب من، یا رب من یا رمضان
ما که در بند بلاییم یا علی
دوستِ اولاد شماییم یا علی
رب من، یا رب من یا رمضان
ما که در بند بلا قید و قفس
یاعلی یک دم به فریادم برس
رب من، یا رب من یا رمضان
بعد ازتمام شدن شعر، فرد تک¬خوان با صدای بلند¬تر صدا میزند: بیبیم بیبیم زود کن
تاجیکستان
در تاجیکستان و مناطق تاجیکنشین ازبکستان نیز اشعار یا سرود رمضانی همانند افغانستان و ایران مرسوم است. برای نمونه:
همه:
رب من، یا رب من، یا رمضان
رب من، الله، ماه رمضان
یک نفر:
رب من چند روز مهمان من است
شبکا عاشق یوغان من است
یک نفر:
ای بیبی برخیز، دولت سرتان
صد و بیست ساله شود پسرتان
یک نفر:
ای بیبی، در آمدی، درآمدی
چغبوتا غلتید، پس درآمدی
یک نفر:
رب من گفته آمدیم به درتان
خواه دهد، خواه ندهد، میلکتان
یک نفر:
از تگ آستانه برآمد یک خروس قشقاری
سحرها جیغ میزند نقرهگری
یک نفر:
بچهها آمدند لب لب بام
خدا یک پسر دهد دا ملا امام
یک نفر:
بچهها آمدند مویز برین
خدا یک پسر دهد رئیس برین
یک نفر:
بچهها آمدند خمیر برین
خدا یک پسر دهد امیر برین
یک نفر:
بچهها آمدند غوره برین
خدا یک پسر دهد توره برین
یا صواب، یا جواب
یا یک کاسه قولونقاب[۳۴]
سرگروه
سرگروه در رمضانی فردی است که صدای خوشی دارد و گروه را سرپرستی میکند و در نهایت با نظارت سر گروه، هدایا جمعآوری و تقسیم میشود.[۳۵]
هدایا
هدایای رمضانی شامل طیف گستردهای از پول نقد، مواد غذایی و خشکبار است که در بیشتر موارد در پایان برنامه بین افراد گروه تقسیم میشود. در برخی از مناطق نیز هدایا به فقرای محل و امور خیریه اختصاص مییابد.[۳۶]
پانویس
- ↑ عابدوف، آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص128.
- ↑ «برپایی مراسم رمضانی»، وبسایت لست سکند.
- ↑ گرگیعان (قرقیعان) چیست و چطور بین ایرانیها برگزار میشود؟ وب سایت لست سکند.
- ↑ عابدوف، آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص130؛ «برپایی مراسم رمضانی»، وبسایت لست سکند.
- ↑ عابدوف، آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص135؛ شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، 1393ش، ص443.
- ↑ عابدوف، آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص140.
- ↑ شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، 1393ش، ص442.
- ↑ سید محمدعلی، «الله رمضون»، وبسایت سیوجان.
- ↑ «آداب و رسوم ماه رمضان در شهرهای مختلف ایران»، وبسایت تابناک جوان.
- ↑ وکیلیان، رمضان در فرهنگ مردم، 1370ش، ص203؛ «آداب و رسوم سنتی ماه مبارک رمضان در کاشان»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
- ↑ گرگیعان (قرقیعان) چیست و چطور بین ایرانیها برگزار میشود؟ وب سایت لست سکند.
- ↑ عابدوف، آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص130.
- ↑ پوسیده
- ↑ عابدوف، آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص130.
- ↑ عابدوف، آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص140
- ↑ رحمانیان، «الله رمضون»، وبسایت کجارو.
- ↑ سید محمدعلی، «الله رمضون»، وبسایت سیوجان.
- ↑ وکیلیان، رمضان در فرهنگ مردم، 1370ش، ص157. وکیلیان، رمضان در فرهنگ مردم، 1370ش، ص203؛ «آداب و رسوم سنتی ماه مبارک رمضان در کاشان»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
- ↑ جای دیگ
- ↑ بدهد
- ↑ ضرفها
- ↑ جوجۀ نوعی عقاب
- ↑ شاه عقابها
- ↑ افراد بیحیا
- ↑ پول سیاه و بیارزش
- ↑ نان خشک
- ↑ پنجرۀ کوچک
- ↑ نوعی کاسه
- ↑ عابدوف، آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص135.
- ↑ خیار
- ↑ خانه
- ↑ کندو
- ↑ رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، 1401ش، ص302.
- ↑ عابدوف، آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص141.
- ↑ «رمضان در فرهنگ مردم ایران»، مجلۀ خیمه، 1384ش، ص26.
- ↑ رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، 1401ش، ص299.
منابع
- «آداب و رسوم ماه رمضان در شهرهای مختلف ایران»، وبسایت تابناک جوان، تاریخ درج مطلب: 25 فروردین 1400ش.
- «آداب و رسوم سنتی ماه مبارک رمضان در کاشان»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: 5 فروردین 1402ش.
- «برپایی مراسم رمضانی»، وبسایت لست سکند، تاریخ انتشار: 24 فروردین 1401ش.
- شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، مازیار، 1393ش.
- رحمانیان، زلیخا، «الله رمضون»، وبسایت کجارو، تاریخ درج مطلب: ۲۹ فروردین ۱۴۰۰ش.
- «رمضان در فرهنگ مردم ایران»، مجله خیمه، 21 مهر 1384ش.
- رهیاب (بلخی)، حسین، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، قم، صبح امید دانش، 1401ش.
- سید محمدعلی، «الله رمضون»، وبسایت سیوجان، تاریخ درج مطلب: اول مرداد 1392ش.
- عابدوف، دادا جان، آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان، ترجمه بهرام امیراحمدیان، کابل، انستیتوت مطالعات استراتیژیک افغانستان، 1393ش.
- گرگیعان (قرقیعان) چیست و چطور بین ایرانیها برگزار میشود؟ وب سایت لست سکند، تاریخ بازدید: 6 اسفند 1403ش.
- وکیلیان، احمد، رمضان در فرهنگ مردم، تهران، سروش، ۱۳۷۶ش.