هنر اسلامی؛ هنری برگرفته از تعالیم اسلام و انتقالدهندۀ مضامین اسلامی. هنر اسلامی، هنر رایج در جامعۀ اسلامی و ازجمله دورانهای شکوهمند تاریخ هنر است. هنر اسلامی، بخش ارزشمندی از دستاوردهای بشری در عرصۀ هنر دانسته میشود که شامل انواع گوناگون هنر همچون معماری، خوشنویسی، سفالگری، سرامیک و کاشی میشود. هنر اسلامی را همچنین، هنری میدانند که انتقالدهندۀ مضامین الهی و اسلامی است و از دستورات دینی و قرآن کریم نشأت گرفته و بر شعار قرآنی «لا اله الا الله» استوار است. کارشناسان معتقدند که هرچند امروزه با پیشرفت فناوریهای مدرن، نمیتوان از ورود هنر غیربومی به ایران و تأثیرگذاری آن بر فرهنگ ایرانی جلوگیری کرد، اما هنر اسلامی، همچنان هنری بهروز و جهانی بهشمار رفته و غنا و توانایی کافی برای رویارویی با چالشها و سازگاری با اقتضائات دوران معاصر را دارد.
تعریف هنر اسلامی
نگارهای از یک پیراهن طلسمات که حاوی آیات قرآنی، اسماء حُسنی و دعاهایی به خطها و رنگهای متنوع به زبان عربی است؛ متعلق به سدهٔ ۱۷ میلادی
هنر اسلامی را هنری میدانند که در جامعۀ مسلمین رواج یافته است. عناصری از هنر اسلامی ممکن است حتی توسط مسلمانان پدید نیامده باشد، اما بهدلیل شکوفایی در جامعۀ اسلامی و اثرپذیری از فرهنگ اسلامی و منطقهای مسلمانان، به هنر اسلامی معروف شده باشد. از این منظر، اتصاف گونههایی از هنر به اسلام، معلول فرهنگ غنی و متنوع مردمانی است که بهعنوان مسلمان و با سبک اسلامی، زندگی میکنند.[۱] هنر اسلامی در چارچوب رویکرد دینی مسلمانان در سبک زندگی، برخلاف هنر غربی که ماهیتی اومانیستی دارد،[۲] بر فلسفۀ دینی و الهی استوار است و حقایق معنوی را بازنمایی میکند[۳] و بیرونیترین و ملموسترین چهرۀ اسلام، شناخته میشود.[۴] در هنر اسلامی، علاوه بر موضوع هنری به سازگاری ساختار، شیوۀ بیان و صورت با آموزههای اسلام نیز توجه میشود تا سرشتی روحانی داشته باشد و همواره آدمی را بهسوی خداوند دعوت کند.[۵]
پیشینه هنر اسلامی
دین اسلام، روش و مرام جدیدی به زندگی افراد افزود و در چارچوب آن، سبک زندگی و مهارتها و هنرها را بازتعریف کرد. مسلمانان در این راستا، هنر اسلامی را پدید آوردند.[۶]
کارشناسان، سیر تاریخی و تحول هنر اسلامی را در سه دورۀ کلی طبقهبندی کردهاند:
1. دورۀ شکلگیری هنر اسلامی، همزمان با حاکمیت نخستین حاکمان اسلامی
(بنی امیه) که اسلام را از دمشق در سوریه تا اندلس در اسپانیان گسترش دادند.
2. دورۀ میانی، همزمان با حاکمیت خلفای عباسی که در ترویج آموزش و فرهنگ پرآوازه بوده و تأثیر نمادهای هنر ایرانی در آن بسیار چشمگیر است.
3. دورۀ پسین هنر اسلامی، همزمان با استیلای مغول تا قرن هجدهم میلادی که سبکهای متمایز هنری در بخشهای مختلف جهان اسلام خلق شدهاند.[۷]
در ایران نیز برخلاف تلقی برخی از کارشناسان، اسلام به جنگ هنر نرفته بلکه به هنر زمینی شدۀ قبل از خود تعالی بخشیده و آن را بهمنظور رسیدن انسان به مقام عبودیت بهمثابه هدف غایی خلقت، پالایش، تهذیب و تکمیل کرده است؛ برای مثال، اندیشۀ خیر، نیکی، نور و روشنایی ایرانیان باستان، در هنرِ پس از ورود اسلام تا کنون بهچشم میخورد؛ اما پیام و صورت آن متفاوت است. هرچند، با تغییر حکومتها در طول تاریخ، تغییراتی نیز در مصادیق هنر بهوجود آمد، اما اصالتهای الهی و انسانی، پابرجا مانده و فرعها و حاشیهها دگرگون شدهاند.[۸]
هنر اسلامی و هنر غربی
کارشناسان معتقدند که هرچند تهاجم فرهنگ مادی و هنر سکولار مدرن، با تغییر ذایقههای هنری، فرهنگ و هنر اسلامی را تحت فشار قرار داده، اما این هنر در برابر آن نهتنها مقاومت کرده، بلکه به خلاقیتهای جدیدی نیز دستیافته است. بسیاری با دیدن ظرافتهای آن در سراسر سرزمینهای اسلامی شگفتزده شده و برخی دیگر نیز هزینههای بسیاری را صرف خرید نسخ خطی و صنایع دستی اسلامی میکنند.[۹]
از سوی دیگر، برخی از کارشناسان بر این باورند که سلیقۀ بومی در خصوص هنر در جامعۀ امروزی ایران رو به انحطاط رفته و همین امر میتواند بهضرر فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی باشد. همچنین، معماری و شهرسازی در ایران، از الگوهای اسلامی تاحدی فاصله گرفته و ساختن ساختمانهایی با اشکال ناهنجار و نازیبا رونق گرفته است. این در حالی است که حضور هنر اسلامی در زندگی انسانها، از بروز بسیاری از معضلات اجتماعی جلوگیری کرده و از مشکلات کنونی نیز میکاهد. هنر اسلامی، روح آدمی را لطیف کرده و او را بیشازپیش به جایگاه الهی خود نزدیک میکند.[۱۰]
کارکردهای هنر اسلامی در دنیای معاصر
اتاق حلب، اتاقی مملو از نمادهای هنر اسلامی متعلق به سال ۱۶۰۰ میلادی که اکنون در موزه پرگامون برلین نگهداری میشود
در جهان معاصر، هنر اسلامی میتواند کارکردهای ارزشمند و شگفتآوری از خود بروز بدهد که انسان معاصر به آنها نیازمند است؛ از جمله:
نمایاندن زشتیها و ناراستیها؛
بیدارسازی جامعه و عبرتآموزی به انسان برای اصلاح مسیر حرکت و سبک زندگی؛
هدایت افراد و جامعه بهسوی رستگاری، سعادت و کمال؛
آموزش جامعه و کمک به ارتقای فرهنگ، بینش و آگاهی افراد و جوامع؛
برانگیختن سرور و نشاط در انسانهای اسیر افسردگیها و غمهای کوچک؛
هرچند، درونمایۀ اصلی هنر اسلامی را تعالیم الهی تشکیل میدهد اما برای گسترش خود از سایر هنرهایی که بر خرد و تجربیات خالص بشری و یا الهی متکی بوده نیز استفاده کرده است. هنر اسلامی، همچنین، از هنر رومی، هنر اولیۀ مسیحی، هنر بیزانس و هنر زردشت در ایران، پس از پالایش و تکمیل آنها بهره برده است؛ مانند معماری و طراحی اسلامی.[۱۲]
توحیدگرایی: هنر اسلامی، همواره در پی آفرینش فضایی بوده که در آن، بر سرشت موقت و گذرا بودن وجه مادی اشیا تأکید شده و بر عکس، حضور خداوند در هنر اسلامی بسیار فراگیر است[۱۳] و بر تجلی وحدت در عالم کثرت، تأکید میشود. در این رویکرد توحیدی، همهچیز به مبدأ یگانه بازگردانده میشود.[۱۴]
رویکرد انتزاعی یا مجرد:[۱۵] مسلمانان با الهام از برخی آموزههای اسلامی، ترسیم چهرهها و موجودات زنده را خطری بهسوی بتپرستی بهشمار آورده و تا مدتها از آن پرهیز میکردند. بههمین دلیل، هنر اسلامی در آغاز، اغلب بر آفرینش زیبایی با نقوش انتزاعی و استفاده از حروف، متمرکز بوده است. علاوه بر آن، دلایل اقلیمی، اجتماعی، فرهنگی و نیز رقابت با تمدنهای دیگر، باعث شد تا هنرمندان مسلمان، به اشکالی از هنرهای انتزاعی مانند خوشنویسی، نقوش هندسی یا اسلیمی و معماری توجهی ویژه داشته باشند.[۱۶]
همسویی با طبیعت: در هنر اسلامی، عناصر تکرارشونده مانند طرحهای هندسی یا ترسیمی غیرواقعگرایانه از گلوگیاه، بسیار مورد استفاده هستند. این نقوش که «اسلیمی» نامیده میشوند، بهعنوان نمادی از طبیعت بیکران و مخلوق خداوند، بهکار میروند. برخی، استفاده از نقوش اسلیمی را تعمد در بازنمایی و تقلید دقیق طبیعت توسط هنرمندان مسلمان دانستهاند که از روی فروتنی، معتقد بودند ایجاد کمال، تنها خاص خداوند است.[۱۷] تمامی عناصر و نقوش موجود در تزئیناتِ هنر اسلامی، نشان و نمودی از موجودات هستی به شمار میروند که در نظمی خاص برای رسیدن به مبدأ به نمایش در آمدهاند.[۱۸]
تعالی بخشی به تفکر انسان: هنرمند مسلمان میکوشد تا بهواسطۀ بهرهگیری از هنر، احساسات، بینش و درک انسانها را ارتقا داده و گسترۀ دید و تفکر آنها را دربارۀ جهان هستی و عناصر مرتبط با آن توسعه دهد.
تعالی بخشیدن به مخاطب: برخلاف هنر غربی که همواره بهسمت ایجاد حس لذت و خوشایند بودن مخاطب گام برداشته، هنر اسلامی، ارشاد و تعالی بخشیدن به مخاطب را بهعنوان گوهر اصلی خود انتخاب کرده است. براساس اصولِ این هنر، هر آنچه که آدمی را تنها بهسمت تفنن و سرگرمیهای بیمغز و بیهدف بکشاند، هنر نبوده و آنها را مذمت کرده است.
تقارن با عرفان: هنر اسلامی، تناسب و تقارن بسیاری با عرفان اسلامی دارد؛ هنرمند مسلمان با رویکرد معناگرا، بهسمت وحدت گام برداشته و مخاطب را بهسمت غایت هستی و آفرینش انسان، سوق میدهد.
مخالفت با لذتهای نامشروع: هنر اسلامی، هر آنچه را که با هدف ارضای زیبایی یا لذت نامشروع بوده و نیز مخالف تقرب به خداوند باشد، هنری شیطانی و فاسد میخواند. در هنر اسلامی، لذتهای سمعی و بصریِ ناسازگار با آموزههای دینی، مردود است.[۱۹]
انواع هنر اسلامی
هنر اسلامی، شامل انواع هنرهایی است که در جغرافیای فرهنگی اسلام تولید شدهاند،[۲۰] ازجمله:
مطابقت و بومیسازی، مهمترین و شاخصترین ویژگی هنر اسلامی در معماری است؛ معماری اسلامی، نسبت به ویژگیهای اقلیمی، کاملاً منعطف است. از شاخصههای مهم معماری اسلامی، طاق، گنبد، کاشیکاری و آینهکاری، مقرنس و نیز پیچوتابهای اسلیمی است که در مقبرهها، کاخها، مساجد و زیارتگاههای مسلمانان دیده میشود. از نمونههای فاخر معماری اسلامی در ایران میتوان به گنبد سلطانیه در زنجان، پل خواجو در اصفهان، باغ ارم در شیراز، مسجد جامع اصفهان و کاشیکاریهای تختسلیمان اشاره کرد[۲۱] که تأثیر فرهنگهای متفاوت در درون تمدن اسلامی را بهوضوح نشان میدهند.[۲۲] در این میان، محراب مساجد و گنبدها، همگی نشان از وحدانیت خداوند دارند.[۲۳]
هنرهای نمایشی
از دیگر انواع هنر ایرانی که با آموزههای اسلامی عجین شده، هنرهای نمایشی مانند تعزیه است که تأثیر بسیاری بر هنر و زندگی ایرانیان داشته است. شکل امروزی تعزیه، از قرن چهارم هجری در ایران رایج شد و بر زندگی مذهبی ایرانیان و فرهنگ و هنر آنها تأثیری چشمگیر داشته است.[۲۴]
بافندگی
طرح، نقش و رنگهای مورداستفاده در بافندگیِ اسلامی، نسبت به دوران پیش از اسلام، متفاوت است؛[۲۵] در قالیبافی دوران اسلامی، بسیاری از نقشونگارهای فرش، براساس نقطۀ مرکزی تعریف و تنظیم شده که نماد توحید و وحدانیت خداوند است.[۲۶]
طراحی پوشاک اسلامی
در ایران از دیرباز، همواره به پوشش مردان و زنان توجه فراوانی میشده است. زنان و مردان، با پوششی کامل در جامعه حضور یافته و پوشیدگی برای زنان و مردان، بهخصوص میان اعیان و اشراف، مورد تأکید بوده است. پس از ورود اسلام به ایران، طراحی لباسهای اسلامی و پوششی که از نظر دین اسلام پذیرفته باشد نیز در جمع انواع هنرهای اسلامی قرار گرفت. بههمین دلیل، در ایرانِ اسلامی نیز تلاش شده تا طراحی پوشاک، با فرهنگ و هویت ایرانی و اسلامی همخوانی کامل داشته باشد.[۲۷]
سفالگری و کاشیکاری
در تمامی مناطق مسلماننشین، وسایل و محصولات مختلفی از سفال و سرامیک تولید میشده که در نوع مواد اولیه، رنگ و طرحهای تزئینی با یکدیگر اختلافاتی دارند. کاشیکاری، همچنین، بهعنوان پوششی تزئینی برای ساختمانها، بهخصوص در ایران و آسیای مرکزی، رشدی شگرف داشته و از مفاخر هنر اسلامی در جهان بهشمار میرود.[۲۸]
خوشنویسی و گرافیک
فرش ایرانی بیانگر هنر صفوی (حدود ۱۶۰۰ میلادی). در این فرش خط نستعلیق به کار برده شده است؛ ابعاد این فرش ۲۲۶ در ۱۶۲ سانتیمتر میباشد.
پس از نزول قرآن بر پیامبر اسلام، خطاطان بسیاری تلاش کردند تا این آیات را به بهترین صورت ممکن خوشنویسی کنند. این سنت همواره میان مسلمانان رایج بوده و امروزه بازنویسی قرآن، در انواع زبان، خط، هنر و با ایجاد ساختارهای پیچیدۀ گرافیکی به هنری برجسته تبدیل شده است. خوشنویسی، هنوز هم یکی از هنرهای پرطرفدار میان مسلمانان است که امروزه، نوع دیجیتالی آن نیز بسیار پرکاربرد است.[۲۹] خوشنویسی بارزترین هنر در پهنۀ سرزمینهای اسلامی است و بهمثابه زبان هنری مشترک برای تمامی مسلمانان تلقی میشود. در سرزمینهای اسلامی، خط زیبا در نگارش قرآن، کتیبههای دیوارها، گنبدها و بناهای مذهبی و غیرمذهبی، منبرها، سکهها، سفالینهها، ظروف فلزی، سلاحها، لباسها و منسوجات، کتابها و قطعات هنری تذهیب، بهکار میرود.[۳۰]
ادبیات و شعر اسلامی
در فرهنگ مسلمانان، اشعار زیبا و سرودههای پرمحتوایی پدید آمده است که گاهی برخی عالمان و عارفان مسلمان، این شعرها را در قنوت نماز خود و هنگام نیانش با پروردگار میخواندند.[۳۱] شعر اسلامی از وجوه برجستۀ هنری در فرهنگ اسلامی است که در سه زبان عربی، ترکی و فارسی به اوج رونق خود رسیده است. زبانهای اردو و بنگالی نیز از دیگر زبانهای مهم در شعر اسلامی هستند.[۳۲]
هنرهای آوایی
برخی کارشناسان معتقدند بر خلاف هنر مدرن که هنری بصری شناخته میشود، هنر اسلامی، بیشتر هنری سمعی است. از دیدگاه اسلام، صدای خوب و دلنشین همواره مورد ستایش بوده و در عرفان اسلامی نیز به این مهم توجه شده است.[۳۳] هنر آوایی، موسیقی برآمده از حنجرۀ انسان است که دستگاهی پیچیده و پیشرفته برای تولید آوا و موسیقی بهشمار میرود. نحوۀ ترکیب و چینش حروف با صفات آوایی گوناگون، در رنگ و زنگ موسیقی آوایی تأثیرگذار هستند. در این میان، هنرهایی همچون قرائت قرآن، اذان، نعتخوانی، مداحی، سرود و تواشیح، از جمله هنرهای آوایی هستند که با مضامینی همچون مدح اهلبیت و آیات قرآن، سروکار دارند؛ برای مثال، هنر تواشیح از هنرهای آوایی اصیل، باسابقه، جذاب و پویای جهان اسلام عنوان شده که همواره در مسیر تبلیغ و ترویج فرهنگ قرآن، نقش ایفا کرده است.[۳۴] از ویژگیهای بارز هنرهای آواییِ مسلمانان میتوان به داشتن مفاهیم غنی آمیخته با مضامین اسلامی، زیبایی و بیان خوب و خوش اشاره کرد.[۳۵] در ایران، عواملی همچون اشتیاق مردم به دین، وجود وزن و آهنگ در ادعیه، اوراد، متون دینی و قرآن، منجر به رشد هنرهای آوایی و موسیقایی از درون دستگاه دین شده است.[۳۶]
رویکرد اسلام به هنر
برخی، اسلام را یک دینِ هنرستیز یا مخالف هنر دانستهاند. حسین الهی قمشهای، در برابر کسانی که اسلام را دینی هنرستیز و ذوقکش معرفی کردهاند، قرآن را معجزۀ هنری اسلام میداند و فصاحت و بلاغت قرآن را ذیل ادبیات بهمثابه هنر پنجم، مورد توجه قرار داده است.[۳۷] پرفسور آپهام پوپ بهعنوان یک آمریکایی علاقمند به پژوهش درباره آثار هنری ایران معتقد بود که دین اسلام با هنر سازگاری بسیاری داشته و در این میان، مسجد را جلوهگاه هنر اسلامی معرفی کرده است. او باور داشت که هنرمندان بینامونشان بسیاری در جامعۀ مسلمان، هنگام ساخت مساجد، تمامی هستی خود را وقف خدمت به خداوند کرده و از شوق مقدسی گرم بودهاند تا بهترین تصوری را که از زیبایی داشتند، در آثار خود نمایان کنند.[۳۸] فردریک معتوق، نویسندۀ کتاب «جامعهشناسی هنر اسلامی» معتقد است که هنر اسلامی، آنقدر در راستای تداوم ارزشهای جامعۀ اسلامی، یاریرسان بوده که میتوان از آن با عناوینی همچون «یار کمکی» یا «فرزند صالح» نام برد. او همچنین، بر این باور است که هنر اسلامی در جامعه و با جامعه معنا یافته است.[۳۹]
با ورود دین اسلام به ایران، تاریخ این سرزمین در زمینۀ هنر و معماری، شاهد شکوفاییِ سبکها و تولید آثاری منحصربهفرد بوده است که تأثیر آن پس از مدتی کوتاه، در تمامی نقاط جهان دیده شد.[۴۰] تفکر و بینش هنگامی که با ذوق، خلاقیت و فرهنگ ایرانی ترکیب شد به تولید آثاری بدیع انجامید که به هنر ایرانی- اسلامی معروف است. این هنر، علاوه بر تأثیرگذاری بر مخاطبان از نظر زیبایی خارقالعاده، روح آدمی را نیز با معنویت پیوند میزند. معماری، خوشنویسی، مینیاتور، تذهیب، آینهکاری، گچبری، نگارگری، آجرکاری، معرقکاری و تعزیه، ازجمله نمونههای هنر اسلامی- ایرانی است که بسیاری از آنها، مختص ایرانیان بوده و بیواسطه از معنویت اسلامی نشأت گرفته است.[۴۱] هنر ایرانی- اسلامی، از آنجایی که ریشه در فرهنگ، تمدن و اعتقادات اسلامیِ ایرانیان دارد، پیشبرندۀ فرهنگ و تمدن در جامعه بوده و بهدلیل همخوانی با دین و ارزشهای آن، در جامعه ایرانی، جایگاهی خاص یافته و سبک زندگی ایرانیان را تحت تأثیر قرار داده است.[۴۲]
امروزه، هنر ایرانیاسلامی را نماد فرهنگ ایران میخوانند که البته برای ادامۀ حیات خود و بهواسطۀ پیشرفت تکنولوژی، به تغییراتی اساسی نیاز دارد تا علاوه بر پیوستگی با جهانبینی اسلامی، بهرهمندی از رمزپردازی و نمادپردازی معناگرا، بُعد کاربردی، فرم تجدید، توجه به مفاهیمی همچون کشف و شهود، تنزیه و تشبیه، عدم فردیت هنرمند و رفع نیاز روحی مخاطب، بتواند به مسائل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ارتباطی دنیای معاصر نیز نگاه و توجهی ویژه داشته باشد.[۴۳] کارشناسان معتقدند که در ابتدا، باید نقش این هنرها در شناخت فرهنگ ایرانیاسلامی بهخوبی شناسایی و تبیین شود تا تحت تأثیر هجوم فرهنگهای بیگانه قرار نگرفته و حین معرفی آن به جهان و ارتباط بینافرهنگی، نمادی از هویت دیرینۀ ملی و دینی ایرانیان بهشمار روند.[۴۴]
هنر اسلامی در ایران، در گذر تاریخ، جلوههای گوناگونی داشته است، ازجمله:
نقاشی استاد فرشچیان با موضوع واقعه غدیرهنر شیعی: ایرانیان مسلمان با گرایش به مذهب شیعه، ویژگیهای خاصی به هنر اسلامی بخشیدهاند که انعکاسدهندۀ عناصر، نمادها و نشانههای فرهنگ شیعیان است. در ابتدا، هنرمندان و صنعتگران شیعیمذهب ایران که توانایی ابراز عقاید خود را بهصورت روشن نداشتند، از ابزارها و محافل هنری برای ابراز عقاید شیعی خود استفاده میکردند، اما با رسمیتیافتن مذهب شیعه در ایران، این خلاقیتهای هنری به اوج رسید. از نمونههای بارز هنر شیعی در ایران میتوان به استفاده از داستانها، احادیث و مضامین شیعی همچون واقعۀ غدیرخم و وقایع عاشورا در نگارگریها؛ چون آثار فرشچیان، کاشیکاریها، نقاشیها، قالیچهها و دستبافتهها، معماری و کتیبهها در بناهای مذهبی بهخصوص در امامزادهها، حسینیهها و تکیهخانهها و اشعار شیعیان اشاره کرد.[۴۵] کارشناسان معتقدند که هنرهای شیعی نقش برجستهای از نظر انگیزش شور قدسی، تقویت خیال، تزکیۀ نفس، گشودن باب توجه و توسل مخاطب به اولیای الهی، استعلای بینش شهادتطلبی، تسکین درد و رنج، تحکیم همبستگی و وحدت، در فرهنگ عامه و روانِ جمعی مردم ایران داشتهاند.[۴۶]
هنر انقلاب اسلامی: این هنر، سبک خاصی از هنر در ایرانِ اسلامی است که در دهۀ اول انقلاب اسلامی در ایران و نیز در دامن ارزشها و باورهای اسلام شیعی شکلگرفته است. هنر انقلاب اسلامی، با الهام از مضامین اسلامی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایران در آن دورۀ زمانی خاص بهوجود آمده که روح هنر اسلامی و شیعی را در نظامسازی، جامعهپردازی و خلق تمدن استفاده کرده است. کارشناسان، هنر انقلاب اسلامی را نهتنها واجد آسمان (ماوراءالطبیعه) بلکه واجد زمین (مسائل عینی و روزمره) میدانند که فرم زیباشناسانه برای واقعیت بخشیدن به این دو قلمرو را بهصورت کامل دارد.[۴۷]
هنر دفاع مقدس: با آغاز دوران دفاع مقدس و تحمیل جنگ هشتساله به ایران، هنرمندان بسیاری بودند که با ادبیات مقاومت و پایداری، آثاری ماندگار و ارزشمند خلق کردند. بههمین دلیل، هنر دفاع مقدس را هنر شعر و شعور میدانند.[۴۸] بسیاری از کارشناسان معتقدند که هشت سال دفاع مقدس در ایران، گنجینۀ عظیمی از صفات والا، فرهنگهای پسندیده، برگزیده و ممتاز، عقاید و معارف اسلامی و ایرانی است که تا مدتهای بسیاری میتوان از آن استخراج کرده و آثار هنری بینظیری در عرصههای مختلف آفرید. کتاب دا یک نمونۀ داستانی از هنر دفاع مقدس است.[۴۹]
هنر مقاومت: پس از شکلگیری مقاومت بهمثابه یک تفکر علیه نظام سلطه و فرهنگ مادی غرب، هنر مقاومت و پایداری بهعنوان یک مفهوم چندبعدی و ژرف در فرهنگ معاصر شکل گرفت. بسیاری معتقدند که زبان هنر مقاومت، عاری از خشونت بوده، اما همواره برای بسیاری، تلخ و گزنده است؛ زیرا آگاهیبخش و بیدارکننده است.[۵۰] همچنین، فرهنگ ایرانیاسلامی را زیربنای فکری و عقیدتی هنر مقاومت ارزیابی میکنند که از فرهنگ شیعی الهام گرفته است.[۵۱]
پانویس
↑Davis & et.al, “Janson’s history of Art”, 2007, P277.
↑مکتبی که انسان را در مرکز تأملات خود قرار داده و اصالت را به رشد و شکوفایی انسان میدهد.
«رابطۀ میان هنر ایرانی و هنر ایرانی- اسلامی»، خبرگزاری ایلنا، تاریخ بارگذاری: 13 اسفند 1402ش.
«رویکرد به هنر اسلامی در دنیای معاصر»، وبسایت فصلنامۀ مگ ایرانز، تاریخ بازدید: 25 آذر 1403ش.
شریفزاده، محمدرضا و دیگران، «مطالعۀ تطبیقی معاصرسازی مؤلفهای فرهنگ وهویت در هنر اسلامی با تأکید بر جهانی شدن»، مطالعات سیاسی- اجتماعی تاریخ و فرهنگ ایران، دورۀ 3، شمارۀ 3، پیاپی 11، 1403ش.
شیرازی رامونا، غلامرضا، «تأثیر هنر اسلامی بر هنر تمدن هند»، کنفرانس بینالمللی زبان، ادبیات، تاریخ و تمدن، دورۀ 5، 1399ش.
«فرهنگ ایرانی و اسلامی، زیربنای فکری هنر مقاومت است»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ بارگذاری: 23 مهر 1399ش.
«کاربرد هنر اسلامی ایرانی در زندگی ایرانیها کمرنگ شده است»، خبرگزاری مهر، تاریخ بارگذاری: 27 آذر 1388ش.