محمدعلی شاهآبادی
محمدعلی شاهآبادی؛ عالم، فقیه، فیلسوف، عارف و مبارز ضداستکبار در دوران معاصر.
آیتالله محمدعلی بیدآبادی اصفهانی، معروف به شاهآبادی، از علمای برجستۀ فقه، اصول، عرفان و فلسفه بود که تأثیر عمیقی بر اندیشههای امام خمینی داشت. وی در حوزههای علمیۀ نجف، سامرا و تهران نزد اساتید نامدار چون آخوند خراسانی، میرزا حسن شیرازی و میرزا ابوالحسن جلوه تحصیل کرد. اندیشههای عرفانی و اجتماعی او در تألیفات و تدریسهایش، بهویژه در تبیین رابطۀ شریعت و عرفان، نمود یافت. او علاوه بر فعالیتهای علمی، در مبارزات سیاسی علیه استعمار و استبداد نیز نقش فعالی داشت و اندیشههایش بر جریانهای دینی و انقلابی مؤثر بود. اخلاق زاهدانه و رفتار تربیتی او در کنار آثار مکتوبی همچون رشحات البحار، میراثی گرانبها برای حوزههای علمیه به شمار میآید.
زندگینامه آیتالله شاهآبادی
تولد و خانواده
محمدعلی بیدآبادی اصفهانی در سال ۱۲۹۰ق در شهر اصفهان متولد شد. او فرزند آیتالله میرزا محمدجواد اصفهانی حسینآبادی است. محمدعلی در آغاز دوران کودکی، مقدمات علوم دینی و دروس حوزوی را از پدر فرا گرفت.[۱] او هفت پسر با نامهای جواد، محمد، مهدی، حسین، حسن، عبدالله، عباس، روحالله، نصرالله و نورالله دارد.[۲]
تحصیلات حوزوی
میرزامحمدعلی شاهآبادی پس از فراگیری آموزههای مقدماتی حوزوی نزد پدر، برخی دانشهای حوزوی را نزد میرزامحمد هاشم چهارسوقی و برادر بزرگ خود، شیخ احمد مجتهد، آموخت.[۳] او در سال ۱۳۰۴ق، در دوازده سالگی، به دلیل تبعید پدرش توسط ناصرالدین شاه، به تهران آمد و در حوزۀ علمیۀ تهران از جلسات درس آیتالله میرزا علی محمد الشریف، آیتالله میرزا ابوالحسن طباطبایی اصفهانی، آیتالله میرزا محمدحسن آشتیانی و آیتالله میرزا هاشم گیلانی اشکوری، بهره برد. او ریاضیات را نزد سرتیپ عبدالرزاق خان بغایری، استاد دانشکدۀ افسری فرا گرفت.
میرزامحمدعلی شاهآبادی در سال ۱۳۱۰ق، در حالی که تنها هجده سال داشت، به درجۀ اجتهاد نائل آمد. پس از آن، به فعالیتهای علمی خود در تهران ادامه داد و در عرفان و فلسفه به درجات والایی رسید.[۴] شاهآبادی در سال ۱۳۲۰ق، به اصفهان مهاجرت کرد و طی دو سال اقامت در این شهر از محضر اساتید حوزه علمیۀ اصفهان بهرهمند شد، به علاوه، کتاب «قانون در طب» و زبان فرانسه را نیز فراگرفت.[۵]
سفر به عراق
با انتشار کتاب «کفایة الأصول»، که مبانی تازهای از اصول فقه در آن مطرح شده بود، آیتالله شاهآبادی تصمیم گرفت تا به نجف اشرف برود و با مؤلف این اثر آشنا شود. لذا در سال ۱۳۲۲ق، هنگامی که سی ساله بود، از اصفهان به نجف مسافرت کرد.[۶] در حوزه علمیۀ نجف از محضر ملا محمدکاظم خراسانی (صاحب کفایه)، آیتالله شیخ فتحالله شریعت اصفهانی (شیخالشریعه) و آیتالله حاج میرزا حسین خلیلی بهرهمند شد؛ او پس از رحلت آخوند خراسانی، به سامرا هجرت کرد تا از درسهای آیتالله میرزا محمدتقی شیرازی استفاده کند.[۷]
بازگشت به ایران
در سال ۱۳۲۰ق پس از یک سال سکونت در سامرا، با اصرار مادر به ایران بازگشت[۸] و بهدلیل اینکه مدتی در خیابان شاهآباد تهران (جمهوری اسلامی کنونی) ساکن بود، به شاهآبادی ملقب شد.[۹] همچنین او به فیلسوف فطرت نیز شهره بود.[۱۰] شاهآبادی هفده سال در تهران اقامت داشت و در سال ۱۳۴۷ق راهی شهر قم شد و به تعلیم و تربیت طلاب علوم دینی پرداخت.[۱۱]
او در سال ۱۳۵۴ق در اثر اصرار بیش از حد مردم تهران که بهطور دسته جمعی به قم آمده و از او تقاضای بازگشت به تهران میکردند، به تهران بازگشت. اقامت دوبارۀ او در تهران، همراه با اوج مبارزات سیاسی وی در مقابل رضاخان بود، بهطوری که با وجود تعطیلی مساجد و منابر توسط حکومت، او هرگز مسجد و منبر و سخنرانی خود را تعطیل نکرد و در منابر خود تأکید داشت که اسلام از وجود دولت وقت، در خطر است.[۱۲]
منزلت عرفانی آیتالله شاهآبادی
آیتالله شاهآبادی علاوه بر فلسفه و عرفان، در فقه و اصولفقه نیز مهارتی چشمگیر داشت، اما شهرت عرفانیاش این جنبه از دانش او را تحتالشعاع قرار داد. همچنین، او در خطابههای خود مهارتی ویژه داشت و گاه تا یک ساعت و نیم در مسجد جامع تهران به سخنرانی میپرداخت. یکی از خطابههای بهیادماندنی او در قم، دربارۀ معجزۀ امام رضا، چنان تأثیرگذار بود که حضار را به وجد آورد و حالتی معنوی در آنان ایجاد کرد.[۱۳] شاهآبادی علاوه بر تدریس در حوزه، با محیط دانشگاهی نیز ارتباط داشت و برخی شاگردان او بعدها در دانشگاههای کشور صاحبنام شدند. دکتر ابوالقاسم گرجی یکی از شاگردان دانشگاهی برجسته او است.[۱۴]
شهید مطهری برای آیتالله شاهآبادی در عرفان امتیازی بیهمتا قائل بود.[۱۵] میرزای شیرازی نیز بازگشت او به ایران را سبب خلأ حوزه علمیۀ سامراء میدانست و سعی داشت تا او را از بازگشت به وطن منصرف کند.[۱۶] نگاه نافذ و اثرگذار او، بهگونهای بود که شاگردان و اطرافیانش احساس میکردند، در حضورش نوعی جذبه و آرامش خاص را تجربه میکنند. وی به شدت مراقب اخلاق و روحیات خود بود و سعی میکرد آنچه در عرفان نظری میآموخت، در زندگی عملی خود پیاده کند. او به اهمیت آمادگی در سیر و سلوک عرفانی تأکید داشت و معتقد بودکه استاد عرفان تنها به شاگردان مستعد و آماده تعلیم میدهد. به عقیدۀ او، تبلیغ و آموزش عرفان برای افراد ناآماده فایدهای ندارد، بلکه آنان باید ابتدا در عمل و زیست اخلاقی آمادگی کسب کنند.[۱۷]
سیرۀ آموزشی آیتالله شاهآبادی
شاهآبادی در حوزۀ سامرا تدریس میکرد و کرسی تدریس او یکی از شلوغترین و قویترین تدریسها به شمار میآمد.[۱۸] او اشعار فلسفی و عرفانی مانند شرح منظومه سبزواری را از حفظ، در مسیر حرکت از مسجد تا منزل تدریس میکرد. همچنین در روزهای مختلف، دروس فقه، اصولفقه، فلسفه و عرفان را تدریس میکرد. برخی روزها تا نُه درس تدریس داشت که نشان از قدرت علمی و استقامت بالای وی بود. [۱۹]
محمدعلی بیدآبادی علاوه بر تدریس سطوح عالی حوزه، حاضر بود به طلبهای مبتدی، کتاب معالم را درس بدهد و حتی برای درک بهتر مطالب، با او مباحثه کند. او معتقد بود که درس اخلاق بر همۀ علوم دیگر برتری دارد. جلسات درس اخلاق وی حتی در دوران سرکوب روحانیت نیز با استقبال زیادی روبهرو بود. [۲۰]
امام خمینی، شاگرد مکتب عرفانی آیتالله شاهآبادی
شاهآبادی شاگردان بسیاری در علم اصول، فقه، تفسیر، عرفان، منطق و فلسفه تربیت کرد.[۲۱] او توانایی ویژهای در شناسایی شاگردان مستعد داشت و همواره وقت کافی برای مشاوره، راهنمایی و تربیت آنها اختصاص میداد. دایرۀ شاگردان و نفوذ علمی آیتالله شاهآبادی از مراجع تقلید تا اندیشمندان حوزه و دانشگاه را دربرمیگیرد.[۲۲] بسیاری از شاگردان او بعدها در حوزههای علمی و عرفانی به چهرههای تأثیرگذار تبدیل شدند.[۲۳]
سید روحالله خمینی با پشتکار بسیار به حلقۀ شاگردانِ خصوصیِ آیتالله شاهآبادی در درس عرفان راه یافت و به مدت هفت سال در جلساتِ غالباً انفرادی او حاضر شد؛ جلساتی که گاهی تنها با حضور سه شاگرد برگزار میشد. حتی پس از انتقال شاهآبادی به تهران، امام خمینی در ایام تعطیلاتِ حوزه علمیه قم، مسیر را بهسوی پایتخت میپیمود تا از استاد خود بهره گیرد. وی تمامی مباحث آیتالله شاهآبادی را با دقت مکتوب میکرد.
امام خمینی در آثار مکتوب خود، از آیتالله شاهآبادی با عباراتی چون «شیخ عارف کامل» و «روحی فداه» یاد کرده و اثرپذیری از سلوک عرفانی، تربیت اخلاقی و شیوۀ نوآورانۀ تدریس او را عمیق و روحانی دانسته است.[۲۴] او علاوه بر آموزههای عرفانی، مسائل معنوی و مباحث خداشناسی را نیز نزد آیتالله شاهآبادی فرا گرفت.[۲۵]
آثار و تألیفات آیتالله شاهآبادی
آیتالله شاهآبادی از جمله عالمان پرکاری بود که آثار ارزشمندی در حوزههای فقه، اصول، عرفان و فلسفه از خود به یادگار گذاشت. برخی از برجستهترین تألیفات او عبارتاند از:
رشحات البحار (عرفان نظری)، شذرات المعارف، مفتاح السعاده فی احکام العباده (رسالهای فقهی)، حاشیه نجاة العباد (شرحی بر رساله نجاة العباد شیخ انصاری)، منازل السالکین (در سیر و سلوک عرفانی)، حاشیه بر کفایة الاصول و حاشیه بر فصول الأصول (در اصول فقه)، رساله العقل و الجهل (تحلیل فسلفی و اخلاقی)، رسائلی در علوم ادبی مانند نحو و علم بلاغت، رساله در جفر (مربوط به علوم غریبه)، چهار رساله در موضوعات نبوت، ولایت عامه و خاصه و رساله در رجوع و طلاق رجعی (فقه خانواده)
سرنوشت بخش عمدهای از این آثار، تلخ و مبهم است. پیش از درگذشت شاهآبادی، بیشتر دستنوشتههای او نزد امام خمینی نگهداری میشد؛ اما در جریان حمله ساواک به منزل امام خمینی و تبعید او، این میراث علمی به سرقت رفت و تاکنون از سرنوشت آن اطلاعی در دست نیست. با این حال، برخی از آثار باقیمانده، گواهی بر عمق دانش و نوآوریهای شاهآبادی در حوزههای مختلف علوم اسلامی است.[۲۶]
سیرۀ خانوادگی آیتالله شاهآبادی
مدیریت عادلانه میان همسران
محمدعلی شاهآبادی با رفتار و تدبیر عادلانه و داشتن حسن خلق در خانواده، هماهنگی بینظیری در خانوادۀ چندهمسری خود ایجاد کرده بود. وی بدون تبعیض میان همسران، روابطی خواهرانه مبتنی بر احترام متقابل میان آنان شکل داد و با ایجاد و تقویت محبت در خانواد و سرمایۀ عاطفی میان اعضای خانواده، مسائل پیشِپا افتاده یا حسادتها را حذف و بنیاد خانواده را تحکیم کرد. همسرانش، از خانوادههای فرهیخته، با تأسی به اخلاق والای او، همزیستی مسالمتآمیزی داشتند و هر کدام نقش و رسالت مادری و همسری را به خوبی ایفا میکرد. فرزندان نیز برای همۀ همسران وی بهعنوان «مادر» احترام عمیقی قائل بودند.[۲۷] شاهآبادی برای تکریم جایگاه مادری، همسرانش را با عنوان «مادر» خطاب میکرد.[۲۸]
پرورش و تربیت فرزندان
شاهآبادی توصیه میکرد آموزش علوم و تربیت دینی از سنین پایین آغاز شود و تکالیف دینی بهشیوهای تدریجی و از مسیر تجربههای روزمره آموزش داده شوند. [۲۹] وی در رفتار با فرزندان، تبعیضی بین دختران و پسران قائل نمیشد و به هر دو گروه بهیکسان احترام میگذاشت. برای تأکید بر هویت دینی کودک، برای دختران از پسوند «الشریعه» و برای پسران از «الدین» (مانند علاءالدین و شهابالدین) در نامگذاری فرزندان استفاده میکرد.[۳۰]
شاهآبادی در تربیت دینی، تربیت اجتماعی، تربیت اقتصادی و تربیت جنسی فرزندان، بر تشویق عملی و پند شفاهی تأکید داشت. وی در صورت لزوم، تنبیه را به گونهای اجرا میکرد که فرزند از خطای خود آگاه شود، اما همزمان با مهربانی و شوخطبعی، فضای منفی را تعدیل کند. همچنین با روشهای تشویقی مانند پرداخت دستمزد برای فعالیتهای سازنده (مانند خشتزنی در تابستان)، انگیزه و مسئولیتپذیری را در فرزندان تقویت میکرد.[۳۱]
سیرۀ اخلاقی آیتالله شاهآبادی
نترسیدن از قدرتهای دنیایی
محمدعلی شاهآبادی با تکیه بر باور عمیق به حاکمیت و ولایت الهی، هیچ ترسی از قدرتهای دنیوی و سکولار نداشت و تمام امور را در ارادۀ خداوند میدید. وی در تربیت پیروان و خانواده، با عمل و گفتار، اصل «توکل مطلق به خدا» را نهادینه میساخت و با شجاعتی کمنظیر، مخالفت صریح خود با سیاستهای دین ستیزی رضاخان را بیان میکرد. در دوران سرکوب مذهبی پهلوی اول، او بهعنوان یکی از معدود روحانیون بیپروا، شاه را مستقیماً به چالش کشید و اعتراضات ساختاری را رهبری کرد، بیآنکه کوچکترین واهمهای از حکومت داشته باشد.[۳۲]
توکل به خدا و بینیازی از غیر
محمدعلی شاهآبادی با وجود بدگوییها، حسادتها و حتی خودداری برخی از پرداخت وجوهات، تحتتأثیر این عوامل منفی قرار نمیگرفت. او با توکل مطلق به خدا، داشتن عزت نفس بالا و بیاعتنایی به زورمندان، نشان میداد که امور خود را تنها به خداوند میسپارد و از غیر او بینیاز است. [۳۳]
شاهآبادی تمامی تلاش خود را مصروف آن داشت تا خود و پیروانش را از هرگونه وابستگی به غیر خدا بینیاز سازد. وی حتی در پاسخ به درخواستهای مرسوم اجتماعی و انجام برخی آداب (مانند اذان گفتن برای نوزادان) با حفظ اصول، تنها در محدودۀ وظایف شرعی عمل میکرد و از حضور در مجالس غیرضروری پرهیز داشت. در رویکرد عملی، به خانواده و شاگردان میآموخت که تأمین معاش را تنها از خداوند بخواهند، نه از مردم.[۳۴]
تواضع و فروتنی
شاهآبادی حتی در جایگاه استادی و مرجع دینی، هیچگاه اجازه نمیداد کسی برای او کارهای شخصی انجام دهد و در نهایت ادب و تواضع رفتار میکرد. او حتی در موارد سادهای مانند آوردن یک لیوان آب، از طلبیدن خدمات دیگران خودداری میکرد و این کار را تنها از خادم خود، بدون جلب توجه، درخواست میکرد.[۳۵]
از همین رو، شاهآبادی هرگز به دنبال مطرح کردن کرامات خود نبود و برعکس، اعتقاد داشت که این مسائل باید در راه خدا مصرف شود. در مواردی که از او دربارۀ طیالارض یا امور خارقالعاده سؤال میکردند، با فروتنی بر این امر تاکید میکرد که هر چیزی میخواهید تنها از خدا بخواهید.[۳۶]
ساده زیستی
محمدعلی شاهآبادی، به شدت سادهزیست بود و از تجملگرایی و مصرفگرایی دوری میکرد. وی حتی پسماندههای میوههای نیمهخورده یا نانهای افتاده در خاک را جمعآوری، شستوشو و مصرف میکرد تا احترام به نعمتهای الهی را حفظ کند. همسرش گزارش میدهد که او پوست هندوانه یا خربزه را شخصاً تمیز کرده و میخورد.[۳۷]
محمدعلی شاهآبادی در سبک زندگی خود رویکردی متمایز از دیگر علما داشت. وی در فضای عمومی، با نصب تلفن، استفاده از قالیهای نفیس و پذیرایی مجلل از مهمانان (حتی با تهیۀ غذا یا بستنی از خارج منزل)، تصویری از رفاه را نمایش میداد؛ اما در حریم خصوصی، با زیراندازهای ساده و زندگی بیآلایش زیست میکرد. این روش مورد انتقاد برخی همصنفان او بود که معتقد به سادهزیستی بیرونی و رفاه داخلی بودند.[۳۸]
خوشاخلاقی و تواضع در فضای آموزش
محمدعلی شاهآبادی با خوشاخلاقی، تواضع و روش تدریس جذاب، فضایی پویا برای یادگیری شاگردان ایجاد میکرد. وی در کلاسهای درس و منابر، با بیانی شیوا و دور از غرور، به تربیت طلاب میپرداخت. امام خمینی، از شاگردان برجستۀ او، همواره به استادیِ وی احترام میگذاشت و او را «معلم خود» میخواند. حتی چهار دهه پس از درگذشت شاهآبادی، نزد علما و شاگردانش به نیکی یاد میشد و هیچ گزارشی از بداخلاقی او ثبت نشده است.[۳۹]
تبسم شرعی
محمدعلی شاهآبادی همواره آداب شرعی مرتبط با خندیدن را رعایت میکرد. او از خندههای بلند و قهقهه که در احادیث اسلامی ناپسند شمرده شده است، اجتناب میکرد و تنها به لبخندی آرام و متین بسنده میکرد. همسر او نقل میکند که وی حتی در معاشرت با خانواده و فرزندان نیز با مهربانی و گشادهرویی رفتار میکرد؛ با این حال، همواره حدود شرعی را حفظ میکردد و خندهاش محدود به نمایان شدن دندانها بود، بدون آنکه صدایی بلند از آن شنیده شود.[۴۰]
نظم و دقت در عادات غذا خوردن
شاهآبادی هنگام صرف غذا، نظم و پاکیزگی دقیقی را رعایت میکرد. او با آرامش و بدون هیچگونه ریختوپاش غذا میخورد، به طوری که حتی ذرهای از آن بر لباس، ریش یا محیط اطرافش نمیافتاد. همسر او تعریف میکند که بشقاب غذای او همواره تمیز و مرتب بود، گویی با دقت و ظرافت با چاقو تقسیم شده است. علاوه بر این، او باقیمانده غذای وعدههای قبلی را نیز مصرف میکرد تا از هرگونه اسراف جلوگیری شود.[۴۱]
دفاع قاطعانه از حق
شاهآبادی از حق نمیگذشت. چنانکه در پی انتشار شایعاتی مبنی بر اینکه شاهآبادی حکیم است و نه مجتهد، برخوردی قاطعانه با فردی داشت که خواستار رؤیت اجازهنامههای اجتهادش بود. آیتالله شاهآبادی در حضور آن شخص، تمامی مجوزهای اجتهاد خود را پاره کرده و با تأکید بیان داشت که علم در کاغذ و مدرک خلاصه نمیشود، بلکه قوۀ اجتهاد نیرویی درونی در وجود انسان است؛ علما و بزرگان دینی هم اگر به او اجازۀ اجتهاد دادهاند، این امر صرفاً بر اساس شایستگی و صلاحیت علمی وی بوده و بهمنظور کسب مدارک صورت نگرفته است.[۴۲]
نهی از منکر با روش نیکو
آیتالله شاهآبادی معتقد بود که امر به معروف و نهی از منکر، غیر از نکوهش و سرزنش است و نباید با رویکرد تند و تحقیرآمیز انجام شود.[۴۳] وی در مواجهه با پزشکی که با برگزاری جلسات موسیقی بلند برای دخترانش موجب همسایه آزاری شده بود، ابتدا از او خواست تا این کار را متوقف کند. با امتناع دکتر، در جلسۀ عمومی مسجد از مردم خواست هرکس از مقابل مطب او عبور میکند، با خوشرویی وارد شده و با سلام و احترام، او را از عمل نادرستش نهی و به رعایت آداب همسایگی و همسایهداری تشویق کند. این اقدام مردمی باعث شد دکتر با درخواست روزانۀ صدها مراجعهکننده، جلسات موسیقی را تعطیل کند.[۴۴]
سیرۀ سیاسی آیتالله شاهآبادی
محمدعلی شاهآبادی در دوران حکومت رضاخان، به عنوان یک «فقیه»، «عارف» و «مبارز تمامعیار»، در برابر ظلم و ستم حکومت ایستاد. روایتهای نزدیکان و معاصران آیتالله شاهآبادی، از جمله میرزا محمدصادق شاهآبادی (برادرزاده)، آیتالله محمدباقر محیالدین انواری، آیتالله نصرالله شاهآبادی و حاج محمود اخوان (از شاگردانش)، نشاندهندۀ مقاومتهای ایشان در برابر سیاستهای دورۀ رضاخان است.
بر اساس این گزارشها، آیتالله شاهآبادی با وجود ممنوعیتهای حکومتی، به تدریس، وعظ و برگزاری مراسم مذهبی در مسجد جامع تهران ادامه داد. حتی پس از آنکه منبر مسجد توسط عوامل حکومت وقت ربوده شد، ایشان بهصورت ایستاده به افشاگری علیه ظلمها و جنایتهای حکومت پرداخت.
در شرایطی که برگزاری مراسم عزاداری و روضهخوانی به شکلی پنهانی و محدود انجام میگرفت، شاهآبادی آشکارا در مسجد جامع به منبر میرفت و برنامههای عزاداری را سازماندهی میکرد، به گونهای که مأموران حکومت جرأت مقابله مستقیم با او را نداشتند. هنگامی که حکومت تلاش کرد نماز جماعت را تعطیل کند، او با استناد به هویت اسلامی کشور ایران، بر حقانیت اقامه نماز تأکید کرد و با حضور در محراب، موجب تجمع گستردۀ مردم و خنثی شدن توطئه تعطیلی مسجد شد.
در واقعهای دیگر، با دستور قرائت زیارت عاشورا در مقابل مأموران متجاوز، فضایی پرالتهاب ایجاد کرد و با محکومیت صریح رضاخان، عملاً سیاستهای سرکوبگرانه را بیاثر ساخت. پایداری او در حفظ شعائر دینی و رویارویی مستمر با حکومت، نمونۀ برجستهای از مبارزه علما در آن دوره به شمار میرود.[۴۵]
شاهآبادی در اعتراض به سیاستهای ضددینی حکومت، به مدت یازده ماه در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی تحصن کرد. علاوه بر این، در شرایطی که بسیاری از روحانیون تحت فشار دولت رضاخان از پوشش روحانیت صرفنظر میکردند، وی هفت تن از فرزندان خود را به لباس مقدس روحانیت ملبس کرد.[۴۶]
دیدگاههای آیتالله شاهآبادی
اسلام بهعنوان دین سیاسی و اجتماعی
شاهآبادی سیاستِ اصیل را تدبیر مصالح جامعه و جلوگیری از مفاسد اجتماعی بر اساس احکام الهی میدانست؛ او احکامی مانند حدود، دیات، خمس و زکات را «سیاسات الهیه» میخواند که هدفشان حفظ نظم و عدالت اجتماعی است.[۴۷] او در کتاب «شذرات المعارف» تأکید کرده است که اسلام همانگونه که دین سیاسی است دین اجتماعی نیز هست. اسلام از همگان خواسته است که در راستای جامعه پذیری سیاسی و تربیت اجتماعی تلاش کنند. در بحث سیاست، تهیه عِدّه و عُدّه را ضروری میداند. همچنین حاکمیت قرآن و ولایت امام زمان را در عرصه سیاست بهعنوان اصول دین اسلام، معرفی میکند.[۴۸]
اعتقاد به تقریب و وحدت نیروهای اسلامی
شاهآبادی اختلافات مسلمانان را عامل اصلی نفوذ فرهنگ غربی و انحلال جامعه میدانست. وی ایجاد «جمعیتهای منسجم مذهبی» با محوریت اخوت اسلامی را راه حل میدانست و برای تحقق این وحدت، برنامههایی مانند تأسیس هیئتهای مذهبی، آموزش معارف دینی به کودکان و انتشار مجلات اسلامی را پیشنهاد میکرد.
تأکید بر استقلال اقتصادی کشورهای مسلمان
شاهآبادی رضاخان را «عامل انگلیس» میخواند و معتقد بود اقتصاد وابسته به غرب، جامعه را به نابودی میکشاند. او بر خودکفایی، توسعۀ صنایع داخلی و قطع وابستگی به کالاهای خارجی نیز تأکید داشت.
حتمیت مقابله با تهاجم فرهنگی غرب
شاهآبادی گسترش فساد اخلاقی و عقاید غربی را آفتی مهلک برای جامعۀ اسلامی میدانست و غرور کاذب مسلمانان، یأس از اصلاح جامعه، اختلافات داخلی و عدم تأمین مالی نهادهای دینی را عوامل تهاجم فرهنگ بیگانه معرفی میکرد. او استفاده از ابزارهای نوین مانند رادیو و بلندگو را در تبلیغ دین جایز و بلکه واجب میدانست.
جامعۀ مبتنی بر اخوت دینی بهعنوان جامعۀ ایدهآل
شاهآبادی جامعه مدنیِ مبتنی بر منافع فردی را ناقص میخواند و جامعۀ ایدهآل را جامعهای مبتنی بر اخوت دینی توصیف میکرد که مفاهیمی مانند ایثار، انفاق و گذشت را معنادار میکند.[۴۹]
درگذشت آیتالله شاهآبادی
آیتالله شاهآبادی در سال ۱۳۲۸ش پس از هفتاد و هشت سال زندگی، درگذشت. در آیین تدفین او هزاران نفر شرکت و در رواق «ابوالفتوح رازی» حرم حضرت عبدالعظیم حسنی در شهرری به خاک سپرده شد.[۵۰]
مستند حدیث سرو
مستند «حدیث سرو» در هشت قسمت به بخشهای مختلف زندگی این عالم بزرگ، از دوران کودکی تا رحلت، پرداخته است. در این مجموعه، به ابعاد گوناگون شخصیت او از جمله فقاهت و مرجعیت، ارتباط نزدیک با اقشار مختلف مردم، مبارزات سیاسی، تسلط بر فلسفه، سلوک عرفانی و اخلاق محوری پرداخته شده است.[۵۱]
پانویس
- ↑ شاهآبادی، شذرات المعارف، 1380ش، ص12.
- ↑ «محمدعلی شاهآبادی»، وبسایت ایران کتاب.
- ↑ عطایی،«زندگی و آثار میرزامحمدعلی شاهآبادی»، وبسایت پژوهه.
- ↑ شاهآبادی، شذرات المعارف، 1380ش، ص12-14.
- ↑ « زندگینامۀ آیتالله میرزا محمدعلی شاهآبادی»، وبسایت ضیاء الصالحین.
- ↑ « زندگینامۀ آیتالله میرزا محمدعلی شاهآبادی»، وبسایت ضیاء الصالحین.
- ↑ شاهآبادی، شذراتالمعارف، 1380ش، ص14.
- ↑ شاهآبادی، شذراتالمعارف، 1380ش، ص15
- ↑ «مرحوم آقای شاهآبادی لطیفهای ربانی بود»، خبرگزاری صدا و سیما.
- ↑ «محمدعلی شاهآبادی»، وبسایت ایرانکتاب.
- ↑ «مرحوم آقای شاهآبادی لطیفهای ربانی بود»، خبرگزاری صدا و سیما.
- ↑ «زندگینامۀ آیتالله میرزا محمدعلی شاهآبادی»، وبسایت ضیاء الصالحین.
- ↑ شاهآبادی، شذراتالمعارف، 1380ش، ص17.
- ↑ «حدیث سرو: آیتالله میرزا محمدعلی شاهآبادی - قسمت سوم»، وبسایت آپارات.
- ↑ شاهآبادی، شذراتالمعارف، 1380ش، ص16.
- ↑ « زندگینامۀ آیتالله میرزا محمدعلی شاهآبادی»، وبسایت ضیاء الصالحین.
- ↑ «حدیث سرو: آیت الله میرزا محمدعلی شاهآبادی - قسمت سوم»، وبسایت آپارات.
- ↑ شاهآبادی، شذراتالمعارف، 1380ش، ص15.
- ↑ «حدیث سرو: آیت الله میرزا محمدعلی شاهآبادی - قسمت سوم»، وبسایت آپارات.
- ↑ «حدیث سرو: آیت الله میرزا محمدعلی شاهآبادی - قسمت سوم»، وبسایت آپارات.
- ↑ «نگاهی کوتاه به زندگی عارف و مجاهد کامل مرحوم آیتالله محمدعلی شاهآبادی»،وبسایت مرکز بررسی اسناد تاریخی.
- ↑ مروتی شریف آبادی، «بررسی سیره علمی، اخلاقی عرفانی و سیاسی آیت الله شاهآبادی»، 1399ش، ص54.
- ↑ «حدیث سرو: آیت الله میرزا محمدعلی شاهآبادی - قسمت سوم»، وبسایت آپارات.
- ↑ رضایی چراتی، «شیخ عارف (مروری بر زندگی آیت الله محمد علی شاهآبادی)»، وبسایت پرتال امام خمینی.
- ↑ «مرحوم آقای شاهآبادی لطیفهای ربانی بود»، خبرگزاری صدا و سیما.
- ↑ شاهآبادی، شذراتالمعارف، 1380ش، ص19.
- ↑ «همسران»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی.
- ↑ «احترام به خانمها»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی.
- ↑ «حدیث سرو: آیتالله میرزا محمدعلی شاهآبادی - قسمت پنجم»، وبسایت آپارات.
- ↑ «احترام به خانمها»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی.
- ↑ «تشویق و تنبیه»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی.
- ↑ «نترسیدن از غیر خدا»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی.
- ↑ «ادب غذا خوردن»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی.
- ↑ «توکل تام بر خداوند»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی.
- ↑ «حدیث سرو: آیت الله میرزا محمدعلی شاهآبادی - قسمت دوم»، وبسایت آپارات.
- ↑ «حدیث سرو: آیتالله میرزا محمدعلی شاهآبادی - قسمت دوم»، وبسایت آپارات.
- ↑ «خداوند اسرافکاران را دوست ندارد»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی.
- ↑ «تجملات»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی.
- ↑ «خوشاخلاقی در وقت تدريس»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی.
- ↑ «لبخند ملیح»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی.
- ↑ «بینیازی از غیر خدا»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی.
- ↑ « زندگینامه آیتالله میرزا محمد علی شاهآبادی»، وبسایت ضیاء الصالحین.
- ↑ «حدیث سرو: آیتالله میرزا محمدعلی شاهآبادی - قسمت دوم»، وبسایت آپارات.
- ↑ « زندگینامه آیتالله میرزا محمدعلی شاهآبادی»، وبسایت ضیاء الصالحین.
- ↑ «نگاهی کوتاه به زندگی عارف و مجاهد کامل مرحوم آیتالله محمدعلی شاهآبادی»،وبسایت مرکز بررسی اسناد تاریخی.
- ↑ شاهآبادی، شذراتالمعارف، 1380ش، ص15.ّ
- ↑ جعفرپیشه، «اندیشۀ سیاسی آیت الله شاهآبادی و نقش آن در اندیشه سیاسی امام خمینی»، پرتال امام خمینی.
- ↑ شاهآبادی، شذرات المعارف،1380ش، ص4.
- ↑ جعفرپیشه، «اندیشه سیاسی آیت الله شاهآبادی و نقش آن در اندیشه سیاسی امام خمینی»، پرتال امام خمینی.
- ↑ « زندگینامۀ آیتالله محمدعلی شاهآبادی»، وبسایت هیأت رزمندگان اسلام.
- ↑ «روایت زندگی آیتالله شاهآبادی در شبکه4»، وبسایت هنر آنلاین.
منابع
- «احترام به خانمها»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی، تاریخ درج مطلب: 28 شهریور 1402ش.
- «ادب غذا خوردن»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی، تاریخ درج مطلب:29 فروردین 1402ش.
- «بینیازی از غیر خدا»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی، تاریخ درج مطلب: 4 مرداد 1402ش.
- «تجملات»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی، تاریخ درج مطلب: 1 اردیبهشت 1402ش.
- «تشویق و تنبیه»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی، تاریخ درج مطلب: 1 اردیبهشت 1402ش.
- «توکل تام بر خداوند»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی، تاریخ درج مطلب: 4 مهر 1402ش.
- جعفرپیشه، مصطفی، «اندیشۀ سیاسی آیتالله شاهآبادی و نقش آن در اندیشۀ سیاسی امام خمینی»، پرتال امام خمینی، تاریخ درج مطلب: 22 مرداد 1401ش.
- «حدیث سرو: آیتالله میرزا محمدعلی شاهآبادی»، وبسایت آپارات، تاریخ درج مطلب: 12 آبان 1398ش.
- «خداوند اسرافکاران را دوست ندارد»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی، تاریخ درج مطلب:29 فروردین 1402ش.
- «خوشاخلاقی در وقت تدريس»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی، تاریخ درج مطلب: 4 اردیبهشت 1402ش.
- «روایت زندگی آیتالله شاهآبادی در شبکه 4»، وبسایت هنر آنلاین، تاریخ درج مطلب: 23 تیر 1392ش.
- «زندگینامه آیتالله میرزا محمد علی شاهآبادی»، وبسایت ضیاءالصالحین، تاریخ درج مطلب: 26 آگست 2016م.
- «زندگینامۀ آیتالله محمدعلی شاهآبادی»، وبسایت هیأت رزمندگان اسلام، تاریخ بازدید: 18 اسفند 1403ش.
- شاهآبادی، میرزا محمدعلی، شذرات المعارف، تحقیق و تصحیح بنیاد علوم و معارف اسلامی دانشپژوهان، تهران، ستاد بزرگداشت عرفان و شهادت، 1380ش.
- عطایی، طیبه، «زندگی و آثار میرزامحمدعلی شاهآبادی»، وبسایت پژوهه، تاریخ درج مطلب: 9 بهمن 1387ش.
- «لبخند ملیح»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی، تاریخ درج مطلب: 4 اردیبهشت 1402ش.
- «محمدعلی شاهآبادی»، وبسایت ایرانکتاب، تاریخ بازدید: 18 اسفند 1403ش.
- «مرحوم آقای شاهآبادی لطیفهای ربانی بود»، خبرگزاری صدا و سیما، تاریخ درج مطلب: 3 آذر 1399ش.
- «نترسیدن از غیر خدا»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی، تاریخ درج مطلب: 4 مهر 1402ش.
- «نگاهی کوتاه به زندگی عارف و مجاهد کامل مرحوم آیتالله محمدعلی شاهآبادی»،وبسایت مرکز بررسی اسناد تاریخی، تاریخ درج مطلب: 3 آذر 1403ش.
- «همسران»، وبسایت محمدعلی شاهآبادی، تاریخ درج مطلب:29 فروردین 1402ش.